دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

روز جهانی سالمندان


روز جهانی سالمندان

روز جهانی سالمند, روز پدر بزرگها و مادر بزرگهای عزیز, گرامی باد

"و خدای تو حكم فرموده كه جز او را نپرستید و بر پدر و مادر نیكویی كنید، اگر یكی از آنان یا هر دو به سنین كهولت و سالخوردگی رسیدند، زینهار كلمه ای كه رنجیده خاطر شوند، نگویید و كمترین آزار به آنان نرسانید و با آنها با اكرام و احترام سخن بگوئید. " سوره اسرا آیه ٢۳

روز نهم مهرماه، در هر سال به عنوان روز سالمندان نامگذاری شده است تا گامی در راستای تکریم این پدران و مادران برداشته شود. دوران سالمندی همانند دوران کودکی یا جوانی، یکی از مراحل زندگی است با این تفاوت که دوران کودک و جوانی، سرشار از انرژی و تلاش، ولی دوران سالمندی، همراه با تحلیل قوا و کاهش میزان فعالیت های فیزیكی می باشد.

تا قبل از قرن بیستم و یكم میلادی، میانگین عمر، بسیار پایین بود. اما بهبود وضع تغذیه و پیشرفت های چشمگیر پزشكی و ارتقای سطح بهداشت، سبب افزایش میانگین عمر گردیده است. وجود شمار روز افزون سالمندان در اكثر كشورها موجب شده كه مقامات دولتی و برنامه ریزان اجتماعی، توجه بیشتری به این مسأله ابراز نموده و به وضع مقررات تأمین اجتماعی مطلوب تر آنان همت گمارند. همچنین با وجود كمك های مالی فرزندان به ویژه در كشورهای آسیایی، بازهم اتکای سالخوردگان به تأمین اجتماعی بسیار است و از این رو باز هم حمایت های مادی و معنوی دولت ها را در این زمینه طلب می كند. اگر چه در پرتو تحولات ناشی از انقلاب و به دلیل آداب و رسوم فرهنگی در جامعه ما، كهنسالان از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. اما این بدان معنا نیست كه هیچ سالمندی از محیط گرم خانواده اش محروم نمی ماند. زیرا همه ساله، بر شمار سالخوردگانی كه به آسایشگاه های سالمندان، در سراسر كشور مراجعه می كنند، یا از سوی اطرافیانشان به آنجا سپرده میشوند، افزوده می شود. با این حال، به حكم الهی و فطری و سنّت اجتماعی، فرزندان باید حرمت پدر و مادر خود را حفظ كنند و به ایشان احسان نمایند.

●جایگاه سالمندان در پرتو تعالیم اسلامی

برخلاف فرهنگ غرب، كه وجود سالمندان را در خانواده ‏ها، زائده‏ای مزاحم می ‏پندارند و می كوشند برای آنكه آزادی های شخصی ‏شان محدود نشود و مزاحمی نداشته باشند، به نحوی آنان را از محیط خانه و روابط خانوادگی دور كنند و به «خانه سالمندان» بفرستند، اسلام به آنان ارج می ‏نهد و حرمت قائل است و به رعایت حقوق و احترام آنان سفارش كرده و به بهره گیری از تجارب و افكار پخته آنان تشویق می كند.

●محور وحدت

مجموعه افراد یك فامیل، نسبت به بزرگ خاندان احترام می ‏گزارند و در كارها با آنان مشورت می ‏كنند و در اختلافات، به رأی و حكمیت و داوری آنان ارج می ‏نهند و گاهی یك سخن از سوی آنان، آتش فتنه‏ ای را خاموش می ‏سازد، یا تفرقه و كدورتی را به وفاق و همدلی و آشتی مبدل می ‏سازد.

نعمت وجود با بركت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتی به جایگاه حساس و مهم و نقش كارگشای آنان پی می‏برند كه از دست بدهند. چه بسیار اختلاف ها و قهرها و نزاع های خانوادگی كه پس از درگذشتِ «بزرگ خاندان» چهره نشان می ‏دهد و چه بسیار رابطه‏ ها و رفت و آمدها كه قطع می ‏شود، یا به سردی می ‏گراید، و علت آن فقط از دنیا رفتن محوری است كه مایه دلگرمی، امید، انس و معاشرت فامیل است.

رسول خدا (ص) فرمود: «البَركهٔ مَعَ اكابِرِكم»: بركت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهای شماست. در سخن دیگر فرمود: «الشّیخُ فی اَهْلِهِ كالنّبیِ فی اُمّتهِ»؛ پیرمرد در میان خانواده ‏اش، همچون یك «پیامبر» در میان امتش است.

این اشاره به همان نقش محوری، فروغ‏ بخشی، صفا آوری، هدایت و ارشاد، تجمع و الفت است كه در وجود آنان نهفته است. پس اگر بزرگترها در فامیل و خانواده، چراغ روشنی ‏بخش و محور وحدت و همدلی و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهای خانوادگی ‏اند، باید این جایگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقویت قرار گیرد.

●حرمت بزرگترها

رعایت ادب و مقتضای حق ‏شناسی نسبت به عمری تلاش صادقانه و ایثارها، گذشت ها، دلسوزی ها و سوختن و ساختن ها كه بزرگان از خود نشان داده‏ اند، آن است كه در خانواده‏ ها مورد تكریم قرار گیرند، عزیز و محترم باشند، به آنان بی ‏مهری نشود، خاطرشان آزرده نگردد، به توصیه‏ ها و راهنمایی هایی كه از سر سوز و تجربه می ‏دهند، بی ‏اعتنایی نشود.

خود «بزرگسالی» و «سن بالا» در فرهنگ دینی ما احترام دارد. این سخن پیامبر خدا (ص) است: «مَنْ عَرَفَ فَضْلَ كبیرٍ لِسنّهِ فَوَقَّرَهُ، آمَنَهُ اللَّهُ تعالی مِن فَزَعِ یوم القیامهٔ»؛ هر كس فضیلت و مقام یك «بزرگ» را به خاطر سن و سالش بشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خدای متعال او را از هراس و نگرانی روز قیامت ایمن میدارد.

احترام به بزرگترها و ترحم و مهربانی نسبت به كوچكترها، از دستورالعمل های اخلاقی اسلام است و كانون خانواده ‏ها را گرم و مصفا می ‏سازد و این، توصیه امام صادق(ع) است كه فرمود:

«لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ كبیرَنا وَ لَمْ یَرْحَمْ صَغیرنا»؛ كسی كه بزرگ ما را احترام نكند و كوچك ما را مورد شفقت و عطوفت قرار ندهد، از ما نیست.

این سخن را نیز از حضرت علی(ع) به یاد داشته باشیم كه فرمود:

«یُكْرَمُ العالِمُ لِعلمه و الكبیرُ لِسِنّهِ»؛ دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، باید احترام كرد.

اگر جوانان قدر پیران را نشناسند و به جایگاه آنان حرمت ننهند، هم رشته‏ های عاطفی پیوندهای انسانی از هم گسسته می‏شود، هم از رأفت و عاطفه و تجربه سالخوردگان محروم می‏شوند، هم نشانه بی ‏توجهی خود به ارزشها را امضا كرده‏ اند. حضرت علی(ع) در یكی از سخنان خویش، ضمن انتقاد از اوضاع زمانه و ناهنجاریهای رفتاری مردم، از جمله بر این دو مسأله تأكید می ‏فرماید: ۱- بی ‏احترامی كوچكترها نسبت به بزرگترها ۲- رسیدگی نكردن توانگران به نیازمندان:

«انّكم فی زمانٍ ... لا یُعَظِّمُ صغیرُهم كبیرَهُمْ و لا یَعُولُ غَنیُّهُم فقیرَهم»؛ شما در زمانه‏ ای به سر می‏برید كه كوچك به بزرگ تعظیم و تكریم نمی‏كند و ثروتمند، به فقیر رسیدگی نمی‏كند!

●تكریم والدین

سالمندان به طور عموم، از احترام برخوردارند. اگر پدر و مادر باشند كه این وظیفه، سنگین ‏تر و مسؤولیت مضاعف است. قرآن كریم از تندی و پرخاش نسبت به پدر و مادر پیر نهی می ‏كند و به سخن نیك و لحن شایسته و خضوع و تواضع و گستردن بال رأفت در برابر آنان و خیرخواهی و دعا در حق آنان دعوت می ‏كند.

فرمان خداوند، چنین است:

«اِمّا یَبْلُغَنَّ عِندك الكبرَ اَحَدُهما او كلاهُما فلا تَقُلْ لَهما اُفٍّ و لا تَنْهَرهُما وَ قُلْ لَهُما قولاً كریماً، وَاخفَضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِ مِنَ الرّحمهِٔ وَ قُل رَبِّ ارحَمْهُما كما ربّیانی صَغیراً»؛

هرگاه یكی از آن دو (پدر و مادر) یا هر دو نزد تو به سن پیری و سالمندی رسیدند، به آنان اف مگو، آنان را طرد مكن و به آنان سخن كریمانه بگو و بال فروتنی را از روی رحمت و شفقت برای آنان بگستر، و بگو: پروردگارا! همان گونه كه مرا در خردسالی ‏ام تربیت كردند، تو نیز بر آنان رحمت آور.

ادب و احترام نسبت به پدر و مادر بزرگسال، آن است كه: آنان را به اسم، صدا نكنی، به احترامشان برخیزی، از آنان جلوتر راه نروی، با آنان بلند و پرخاشگرانه سخن نگویی، نیازهایشان را برآوری، خدمتگزاری به آنان را وظیفه‏ ای بزرگ بدانی و از آنان در سن كهولت و پیری مراقبت كنی.

در حدیث است كه امام باقر (ع) فرموده است: پدرم به مردی نگریست كه همراه پسرش راه می ‏رفتند و پسر به بازوی پدرش تكیه داده بود. پدرم تا زنده بود، با آن جوان (به خاطر این بی حرمتی نسبت به پدرش) صحبت نكرد.

به همان اندازه كه آزردن آنان و «عاق» شدن، حرام و نكوهیده است و از آن نهی شده است، دل به دست آوردن و جلب رضایت و نیكی به آنان سفارش شده است و این خدمتگزاری، سبب بهشتی شدن فرزندان به شمار آمده است.

«ابراهیم بن ‏شعیب» گوید: به امام صادق(ع) عرض كردم: پدرم بسیار پیر و سالخورده و ناتوان شده است. هر گاه حاجتی داشته باشد او را برمی ‏داریم و بر دوش می ‏كشیم. حضرت فرمود: «اِنْ استَطَعْتَ اَنْ تَلِیَ ذلك مِنْهُ فافْعَلْ و لَقِّمْهُ بِیَدِكَ، فانّه جَنَّهٌٔ لك غَداً»؛ اگر بتوانی عهده ‏دار كارهای او شوی چنین كن، حتی با دستانت لقمه در دهان او بگذار، كه این فردای قیامت، برای تو بهشت (یا سپر از آتش: جُنّه) خواهد بود.

● انتقال فرهنگ

از عمده ‏ترین راههای انتقال یك فرهنگ به نسلهای آینده، رفتار پدر و مادر و مربیان است. كودكان، آنچه را در رفتار بزرگترها ببینند، از آن الگو می ‏گیرند. احترام به بزرگترها و رعایت ادب و تكریم نسبت به سالخوردگان، اگر در عمل و رفتار ما تجلی یابد، فرزندان ما نیز، این فرهنگ را می ‏آموزند و با همین آداب و سنن بار می‏آیند. كسی كه انتظار ادب و معرفت و حق‏ شناسی از فرزندانش دارد، باید همین حالت را نسبت به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد، تا كوچكترها هم از او بیاموزند.

این یك سنت تاریخی و تأثیر و تأثر از اعمال و رفتار است. هر كس چیزی را درو می‏كند كه كِشته است. اگر در حدیث است كه «لا میراثَ كالادب»؛ هیچ ارثی همانند ادب نیست كه از بزرگان به فرزندان برسد، در این مورد هم مصداق می ‏یابد.

امام علی(ع) فرمود:

«وَقِّرُوا كبارَكُمْ، یُوَقّرْكُمْ صِغارُكُم»؛به بزرگانتان احترام كنید، تا كوچكترها هم به شما احترام كنند.

امام صادق(ع) نیز فرموده است:

«بِّروا آباءَكم، یَبِرُّكُمْ اَبْناؤكُمُ»؛به پدرانتان نیكی كنید، تا فرزندانتان هم به شما نیكی كنند.

این دقیقاً برداشت محصول، از زراعتی است كه انسان با رفتارش در زمین دل و لوح جان كودكان انجام می دهد.

مهمترین درس تربیتی، آن است كه با عمل داده شود. كودكان نیز مستعدترین شاگردانی ‏اند كه «درسهای عملی» را با دقت، از رفتار ما می ‏آموزند. اگر ما به سالمندانمان احترام نگذاریم، از خردسالان و نوجوانان چه انتظاری داشته باشیم كه با سالخوردگان و خود ما با احترام و تعظیم و تكریم، برخورد كنند؟ این ارتباط متقابل در تأثیرگذاریهای رفتاری را نمی ‏توان نادیده گرفت. به قول معروف، اگر احترام امامزاده، توسط متولی رعایت نشود، از دیگران چه انتظاری است؟!

جای سالمندان، پیش از آنكه در «آسایشگاه»ها و «سرای سالمندان» باشد، كانون گرم و بامحبت خانه ‏هاست، تا چراغ خانه روشن بماند و محور تجمع و الفت افراد گردند. و از اندیشه آنان نیز استفاده شود. بالاخره آنان، حاصل یك عمر، تجربه و چشیدن سرد و گرم روزگارند و می ‏توانند «مشاور» خوبی در تصمیم‏ گیریهای زندگی باشند.

آنچه در آینه جوان بیند

پیر در خشت خام، آن بیند