جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مغازله اولمرت وابومازن


مغازله اولمرت وابومازن

نگاهی به دیدارهای بی نتیجه رییس تشکیلات خودگردان فلسطین و نخست وزیر اسراییل

اولمرت از دیدارهای صمیمی با ابومازن استقبال می کند تا حدی که روزنامه معاریو از این دیدارها به مغازله تعبیر کرده است. اما مشکل اولمرت آن است که مرد انجام کارهای بزرگ نیست، لذا قادر به تنازل در برابر فلسطینیان نمی باشد. ناظران داخلی اسراییل تاکید دارند که هر گونه مماشات اولمرت در برابر فلسطینی ها مقدمه فروپاشی دولت متزلزل او خواهد بود.

طی چند هفته اخیر شش دیدار میان ایهود محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطین و ایهود اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی صورت گرفته است. این دیدارها به منظور دستیابی به یک سند یا توافق کلی برای حضور در کنفرانس صلح پاییز انجام می گیرد که قرار است با پیشنهاد جرج بوش در آبان ماه جاری در آمریکا برگزار شود.

آن گونه که مطبوعات اسراییلی گفته اند این دیدارها با لبخند آغاز شده و با لبخند پایان می یابد اما هیچ نتیجه قابل توجهی به ویژه برای فلسطینی ها در بر نداشته است. نکته جالب آن است که این دیدارها دوطرفه بوده و تنها به طور شفاهی برگزار می شود، به عبارت دیگر هیچ سند مکتوبی از این مذاکرات برجای نمانده است.

نکته دیگری که مورد توجه رسانه های اسراییلی قرار گرفته است آن است که اولمرت هیچ گونه سابقه ذهنی نسبت به مذاکرات و توافقات قبلی میان اسراییل و فلسطینیان ندارد و اطلاعات او از روند صلح تنها از طریق مطالعه روزنامه ها بوده است!

مساله تاسف بارتر در مذاکرات دو طرف آن است که ابومازن به شدت از مبانی و آرمان های فلسطین تنازل کرده و انعطاف و انفتاح بی سابقه ای در برابر اولمرت از خود نشان داده است، تا جایی که شگفتی نخست وزیر اسراییل را برانگیخته است! از جمله این تنازلات صرف نظر کردن از حق بازگشت آوارگان فلسطینی است که قطعنامه ۱۹۴ شورای امنیت بر آن تصریح کرده است، اما ابومازن تنها به موضوع پرداخت غرامت به آوارگان قناعت کرده است!

تنازل دیگر ابومازن آن است که از مساله استراتژیک شهر بیت المقدس کوتاه آمده و تنها حاکمیت فلسطین بر بخش شرقی این شهر را پذیرفته و حتی اعلام کرده است مراکز دولتی فلسطین در رام الله باشد و این به معنای عقب نشینی از پایتختی قدس شریف وارائه سیادت آن به رژیم صهیونیستی می باشد.

در باره مرزها، ابومازن گفته است خطوط ژوئیه ۱۹۶۷(طبق قطعنامه های۲۳۸ و۲۴۲) مد نظر قرار گیرد اما هیچ بحثی از شهرک های اسراییلی در مناطق ۶۷ در کرانه باختری و ضرورت برچیدن آن ها به میان نیاورده است.

ابومازن تلاش زیادی کرده است تا بحث ارائه جدول زمان بندی مربوط به مسایل نهایی را به اولمرت بقبولاند و حتی در باره اجرای مرحله اول طرح نقشه راه (مقابله با تروریسم و اصلاحات در ساختار خودگردان) به عنوان پیش شرط ورود در مسایل نهایی اعلام آمادگی کرده است، اما اولمرت همواره از این موضوع طفره می رود. جالب آن است که علیرغم تنازلات فراوان و بی سابقه محمود عباس، هنوز اولمرت تمایلی به انعطاف در برابر فلسطینی ها ندارد.

اما خاستگاه مواضع اولمرت چیست؟ اولمرت از یک سو اعلام کرده است اسراییل در برابر یک فرصت تاریخی قرار گرفته است و حتی در کمیسیون امنیت و خارجه پارلمان (کنیست) تصریح کرد: اگر ما با این دو تن(محمود عباس و سلام فیاض) به سازش نرسیم با هیچ فلسطینی دیگری قادر به سازش نخواهیم بود. در واقع اولمرت با توجه به فشارهای داخلی و پیامدهای ناشی از شکست در جنگ سی و سه روزه به نحوی در پی کسب یک دستاورد تاریخی است و حتی گفته است سازش با فلسطینی ها می تواند مقدمه صلح با سوریه باشد. با این نگرش اولمرت از دیدارهای صمیمی با ابومازن استقبال می کند تا حدی که روزنامه معاریو از این دیدارها به مغازله تعبیر کرده است!

اما مشکل اولمرت آن است که مرد انجام کارهای بزرگ نیست. او از منصبی که اشغال کرده کوچک تر است، لذا قادر به تنازل در برابر فلسطینیان (همانند آریل شارون که طرح عقب نشینی از نوار غزه را رقم زد) نمی باشد و ناظران داخلی اسراییل تاکید دارند که هر گونه مماشات اولمرت در برابر فلسطینی ها مقدمه فروپاشی دولت متزلزل او خواهد بود.

با این وصف اولمرت در برابر کنفرانس صلح پاییز ناچار به بازیگری است و بالطبع در برابر ابومازن نیز نقش ایفا می کند، اما انعطاف ابومازن تا حدی است که اولمرت به راحتی می تواند خواسته های متواضعانه وی را رد کند. لذا اولمرت به صراحت ارائه جدول زمان بندی جهت ورود به مسایل نهایی را نمی پذیرد و بحث در باره آوارگان و مرزهای ۶۷ و یا دولت مستقل فلسطین را به آینده نامعلوم می افکند.

اولمرت تنها در صدد دستیابی به یک توافق «اعلام مبانی» دیگر با طرف فلسطینی است تا بار دیگر از تعهدات و الزامات واقعی مربوط به روند صلح شانه خالی کند. از این رو خواسته اسراییل عبارت است از بازگشت به نقطه صفر یعنی مرحله توافقات اسلو که پس از گذشت چهارده سال هنوز تحقق عملی نیافته است. در مراحل و توافقات بعدی همچون نشست کمپ دیوید ۲۰۰۰ نیز این تسلسل بیهوده همچنان استمرار یافته و حقوق و خواسته های فلسطینی ها برباد رفته است.

از سوی دیگر آمریکا هم که پیشنهاد دهنده کنفرانس صلح پاییز است تمایل زیادی به پیشبرد روند صلح ندارد و با غلظتی کمتر همان خواسته ای اسراییل را دنبال می کند، لذا وزیر خارجه آمریکا کاندولیزا رایس در سفر اخیر خاورمیانه ای خود تاکید می کند که سقف توقعات از کنفرانس پاییز نباید بالا برود!

به عبارت دیگر آمریکا واسراییل بنابر مصالح سیاسی وتبلیغاتی، پیوسته از روند صلح و ضرورت پیشبرد آن دم می زنند، اما تنها چیزی که عاید فلسطینی ها و دیگر ملل منطقه نمی شود «صلح» است!

مشکل دیگر آمریکا و اسراییل وجود جنبش حماس در نوار غزه است که همچنان بر مواضع اصولی خود پایدار مانده و کنفرانس صلح پاییز را تحریم کرده است. نگرانی متولیان کنفرانس آن است که با توجه به عدم جدیت در استیفای حقوق فلسطینی ها، محمود عباس از این نشست با دست خالی بازگردد که در این صورت جایگاه و مواضع حماس و حامیان آن همچون جمهوری اسلامی ایران تحکیم خواهد شد.

برای حل این معضل برخی محافل میانه رو در اسراییل پیشنهاد کرده اند همزمان با پایان کنفرانس، یک بسته تشویقی به محمود عباس داده شود از جمله آزادی بخشی دیگر از زندانیان فلسطینی و یا حتی الحاق برخی مناطق بیت المقدس شرقی به حاکمیت خودگردان.

متاسفانه این روند فریبکارانه همچنان علیه فلسطینی ها ادامه دارد و سازشکاران اعم از مسئولان خودگردان و یا رژیم های عربی با سکوت و همراهی خود عملا آرمان مقدس فلسطین و حقوق مسلم ملت مظلوم فلسطین را در مذبح قدرت طلبی و سازشکاری خود قربانی کرده اند.

کنفرانس آتی صلح حلقه دیگری از سناریوهای تکراری و فریبکارانه مدعیان صلح وحقوق بشر خواهد بود که ناکامی آن از هم اکنون برای همگان آشکار شده است...

نویسنده: فرزان - شهیدی