جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
چیستی و ضرورت دین
الف) چیستی دین واژهٔ دین در لغت كاربردهای مختلفی دارد برخی از كاربردهای آن كه در فرهنگهای لغت عربی ذكر شده است، عبارتند از:
▪ جزا و مكافات،
▪ حساب و بررسی،
▪ اطاعت و انقیاد،
▪ ملت و آیین،
▪ روش و عادت،
▪ چیرگی و برتری،
▪ تدبیر امور،
▪ و آنچه وسیلهٔ پرستش خداوند است.[۱]
به گفتهٔ بعضی از پژوهشگران، واژهٔ دین در ادبیات عرب قبل از اسلام در معانی اطاعت، طریقه و آیین، مكافات و جزا به كار رفته است.[۲]در هر حال واژهٔ دین در قرآن كریم در معانی زیر به كار رفته است:
۱) مكافات و جزا: «مالِكِ یَوْمِ الدِّینِ»[۳] «أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُكَذِّبُ بِالدِّینِ»[۴]
۲) تسلیم و انقیاد: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»[۵] «أَ فَغَیْرَ دِینِ اللَّهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»[۶]
۳) توحید و یگانه پرستی: «قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِینِی فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ»[۷] «أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللَّهِ زُلْفی»[۸]
۴) هر گونه پرستش (خواه پرستش خدای یكتا باشد، یا پرستش غیر خدا): «لَكُمْ دِینُكُمْ وَ لِیَ دِینِ»[۹]
۵) هر گونه قانون و دستورالعمل زندگی: «ما كانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فِی دِینِ الْمَلِكِ»[۱۰]
۶) احكام و قوانین اسلامی: «فَلَوْلا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَهٍٔ مِنْهُمْ طائِفَهٌٔ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ»[۱۱] «وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَهٌٔ فِی دِینِ اللَّهِ»[۱۲] تعریف دین جامعهشناسان دین، فیلسوفان دین و متكلمان برای دین تعاریف گوناگونی ذكر نمودهاند، كه این كتاب گنجایش بررسی آنها را ندارد.[۱۳] در هر حال، به طور اجمال میتوان گفت: دین مورد نظر ما عبارت است از: «مجموعهٔ معارف و احكام الهی كه از طرف خداوند برای هدایت بشر مقرر گردیده است» و از مطالعهٔ قرآن كریم و روایات اسلامی به روشنی به دست میآید كه در طول تاریخ بشر پنج دین و شریعت آسمانی توسط پیامبران الهی ـ علیهم السلام ـ به بشر ابلاغ شده است كه عبارتند از:
▪ شریعت حضرت نوح،
▪ شریعت حضرت ابراهیم،
▪ شریعت حضرت موسی،
▪ شریعت حضرت عیسی،
▪ شریعت پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیهم اجمعین ـ كه آخرین شریعت آسمانی است. اینك نمونههایی از تعاریف متكلمان اسلامی را از دین یادآور میشویم:
۱) ابن میثم بحرانی ـ رحمهٔاللهعلیه ـ در تعریف اصطلاحی دین گفته است: «دین در اصطلاح و عرف شرع به شرایعی گفته میشود كه از جانب خداوند و به واسطهٔ پیامبران ـ علیهم السلام ـ برای بشر آورده شده است.»[۱۴]
۲) علامهٔ طباطبایی ـ قدس سره ـ در تعریف دینِ حق میفرماید: «روش ویژهای برای زندگی بشر كه مصلحت دنیوی انسان را در جهت كمال اخروی و حیات ابدی او برآورده میسازد. از این روی، لازم است شریعت، در برگیرندهٔ قوانینی باشد كه به نیازهای دنیوی انسان نیز پاسخ گوید.»[۱۵]
۳) برخی از اساتید معاصر در تعریف دین چنین گفتهاند: «دین، عبارت است از مجموع عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی كه برای ادارهٔ امور جامعه انسانی و پرورش انسانها باشد. گاهی همهٔ این مجموعه، حق، و گاهی باطل، و زمانی مخلوطی از حق و باطل باشد. اگر همهٔ مجموعه، حق باشد، آن را دین حق، و در غیر آن، دین باطل یا التقاطی از حق و باطل نامند.»[۱۶] در پایان این بحث، تعریف برگزیدهٔ خود را از دین، با توجه به این كه عقل و وحی دو راه برای شناخت معارف و احكام الهی یعنی دین میباشند، میتوان دین حق را چنین تعریف كرد: «دین، عبارت است از مجموعهٔ معارف اعتقادی و برنامههای عملی (احكام و اخلاق) كه از طریق عقل و وحی، به بشر ابلاغ شده است.» ب: ضرورت دین آیا بشر از این نظر كه دارای حیات طبیعی و غریزی است، به دین نیاز دارد؟آیا انسان از این نظر كه دارای حیات فكری و عقلی است، ضد دین است؟ آیا بشر از این نظر كه زندگی فردی دارد، دین میخواهد؟ آیا انسان از این نظر كه زندگی اجتماعی دارد، دین میخواهد؟ آیا بشر از این نظر كه با آفریدگار خود رابطهای آگاهانه و آزادانه دارد، نیازمند دین است؟ آیا انسان برای حیات دنیوی خود، به رهبری دین نیازمند است ? آیا بشر برای حیات اخروی خود، به رهبری دین نیاز دارد؟ و آیا...؟ برای پاسخ به این پرسشها، بحث را طی نكاتی به هم پیوسته پیمیگیریم: دین و هدایت از مطالعهٔ آیات قرآن به دست میآید كه دین نوعی هدایت است. چنان كه میفرماید: «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّكُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»[۱۷]. اگر از جانب من هدایتی برای شما آمد، پس آن كس كه هدایت مرا پیروی كند، بر آنان بیمی نیست و نه آنان محزون خواهند بود.
نیز در جای دیگر میفرماید: «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّكُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلایَضِلُّ وَ لایَشْقی»[۱۸]. مقصود از هدایت در این دو آیهٔ شریفه كه از آیات مربوط به خلقت حضرت آدم ـ علیه السلام ـ و خروج او از بهشت و هبوط به زمین میباشد، هدایت غریزی و حتی هدایت عقلی نیست، بلكه هدایتی مراد است كه از طریق وحی تشریعی به حضرت آدم ـ علیه السلام ـ و نسل او خواهد رسید. در جای دیگر فرموده است: «قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ دِیناً قِیَماً[۱۹] مِلَّهَٔ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِینَ»[۲۰] بگو به درستی كه پروردگارم مرا به راه راست هدایت كرده است و آن دینی استوار (یعنی) آیین حنیف ابراهیم است؛ او از مشركان نبود. بنابراین، اگر كتابهای آسمانی چون تورات و انجیل و قرآن به عنوان كتابهای هدایت توصیف شدهاند، روشن است كه به دلیل این است كه این كتابها عقاید و احكام و آداب دینی را در بردارند.
دربارهٔ قرآن میفرماید: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ»[۲۱] ماه رمضان، ماهی كه قرآن، برای راهنمایی مردم، در آن نازل شده است. و دربارهٔ تورات و انجیل میفرماید: «وَ أَنْزَلَ التَّوْراهَٔ وَ الْإِنْجِیلَ مِنْ قَبْلُ هُدیً لِلنَّاسِ» قبل از این، تورات و انجیل را برای هدایت انسانها نازل كرد. بنابراین، دین، رسالت هدایت بشر را برعهده دارد. هدایت و اختیار هدایت دینی بر پایهٔ اختیار استوار است، و چون كه اختیار با عقل و ارادهٔ عقلانی ملازمه دارد. از این رو، اختیار به عنوان اصلیترین شرط تكلیف دینی شناخته شده است، و هم از این روی است كه موجوداتی كه از عقل و اختیار بهرهای ندارند، تكلیف دینی ندارند. این مطلب یعنی رابطهٔ هدایت دینی با اختیار، در آیات بسیاری از قرآن بیان شده است.
دو نمونه از آنها را یادآور میشویم:
۱) «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَهٍٔ أَمْشاجٍ نَبْتَلِیهِ فَجَعَلْناهُ سَمِیعاً بَصِیراً ـ إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً.»[۲۲] ما انسان را از نطفهٔ مختلطی آفریدیم، و او را میآزماییم، (بدین جهت) او را شنوا و بینا قرار دادیم. ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاكر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس.
۲) «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَكْفُرْ».[۲۳] بگو (آن چه بر من وحی گردیده و من آن را بر شما تلاوت نمودهام) حق، از جانب پروردگار شما است؛ پس هر كس میخواهد ایمان آورد، و هر كس میخواهد كافر شود. هدایت و معرفت هدایت، شرایط و مقدماتی دارد كه معرفت از مهمترین و اساسیترین آنها است، یعنی انسان برای آن كه از هدایت دینی بهرهمند گردد، باید از جهانبینی استواری برخوردار باشد.
این جهانبینی از ابعاد زیر تشكیل میگردد:
۱) شناخت خدا و صفات جمال و جلال او؛
۲) شناخت جهان و هدف از آفرینش؛
۳) شناخت انسان و هدف از آفرینش او
۴) شناخت راه وصول به هدف خلقت؛
۵) شناخت شرایط و وسایل لازم برای پیمودن این راه و شیوهٔ تحصیل آنها؛
۶) شناخت موانع و خطرهای راه و شیوهٔ مبارزه با آنها. مطالب یاد شده كه با تحلیل عقلی نیز قابل اثبات و تبیین است، به روشنی از آیات و روایات استفاده میشود؛ زیرا میبینیم كه قرآن كریم در آیات مربوط به بعثت، از تعلیم كتاب و حكمت به عنوان یكی از وظایف پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ یاد كرده و میفرماید: «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَهَٔ»[۲۴] پیامبر اسلام، آیات الهی را بر مردم تلاوت كرده آنان را تزكیه مینماید، و كتاب و حكمت را به آنان میآموزد. نیز آیات قرآن در زمینهٔ دعوت به خداشناسی و شناخت عجایب آفرینش انسان و جهان، و هدف و فرجام آفرینش بسیار است، و وضوح این مطلب، ما را از ذكر نمونه بینیاز میسازد، چنان كه روایات این باب نیز بسیار است و ما در این جا تنها به ذكر چند روایت بسنده میكنیم:
[۱] . اقرب الموارد، ج ۱، ص ۳۶۲؛ مفردات راغب، كلمهٔ دین، مجمع البحرین، ج ۶، ص ۲۵۱؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۴.
[۲] . دكتر توشی هیكو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمهٔ احمد آرام، صص ۲۹۶ـ۲۸۳.
[۳] . حمد/ ۴.
[۴] . ماعون/ ۱.
[۵] . آل عمران/ ۱۹.
[۶] . آل عمران/ ۸۳.
[۷] . زمر/ ۱۵ـ۱۴.
[۸] . زمر/ ۳.
[۹] . كافرون/ ۶.
[۱۰] . یوسف/ ۷۶.
[۱۱] . توبه/ ۱۲۲.
[۱۲] . نور/ ۲.
[۱۳] . در این باره به كتاب دین پژوهی مرحوم استاد محمدتقی جعفری رجوع شود.
[۱۴] . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج ۱، ص ۱۰۸.
[۱۵] . المیزان، ج ۲، ص ۱۳۰.
[۱۶] . آیت الله جوادی آملی، شریعت در آینهٔ معرفت، ص ۹۳.
[۱۷] . سوره بقره/ ۳۸.
[۱۸] . سوره طه/ ۱۲۳.
[۱۹] . «قِیَم» مخفف «قیام» است، و توصیف دین به آن برای این است كه بفرماید دین بهترین تأمین كنندهٔ مصالح دنیوی و اخروی انسان است. نیز گفته شده است «قِیَم» وصف به معنای «قِیَم» (قوام بخش) است. المیزان، ج ۷، ص ۳۹۳.
[۲۰] . انعام/ ۱۶۱.
[۲۱] . بقره/ ۱۸۵.
[۲۲] . انسان/ ۲ـ۳.
[۲۳] . كهف/ ۲۹.
[۲۴] . آل عمران/ ۱۶۴.
[۲۵] . اصول كافی، ج ۱، باب اول، حدیث ۶،۲،۵،۱.
[۲۶] . همان، ح ۱، باب النوادر، حدیث ۱۱.
[۲۷] . همان، باب ۱، ج ۴.
[۲۸] . همان، باب من عمل بغیر علم، حدیث ۱.
[۲۹] .تلخیص المحصل، ص ۳۶۷.
[۳۰] . شرح اشارات، ج ۳، صص ۳۷۴ـ۳۷۱.
[۳۱] . ارشاد الطالبیی، صص ۳۰۰ـ۲۹۸؛ گوهر مراد، ص ۳۵۳
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران انتخابات احمد وحیدی حسن روحانی حجاب پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم رهبر انقلاب نیکا شاکرمی مجلس
سیل هواشناسی تهران آتش سوزی یسنا شهرداری تهران قوه قضاییه پلیس روز معلم معلم آموزش و پرورش فضای مجازی
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا سازمان هواشناسی مالیات طلا بازار خودرو قیمت دلار خودرو حقوق بازنشستگان بانک مرکزی ایران خودرو
مهران غفوریان موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ ساواک سینمای ایران نمایشگاه کتاب مهران مدیری مسعود اسکویی سینما عفاف و حجاب
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر جواد نکونام بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
هوش مصنوعی فناوری اپل گوگل ناسا مدیران خودرو تلفن همراه
طب سنتی خواب فشار خون کبد چرب