دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

علینقی وزیری دلیر دنیای نو


علینقی وزیری دلیر دنیای نو

پیش از این , در وصف بزرگی از بزرگان اهل هنر نوشته بودم كه شایستگی ها انواع و اقسامی دارند و كمتر كسی است كه بزرگی و رفعتش , او را به جایی برساند كه آماج حسادت ها و دشمنی ها شود و این , كم مرتبه ای نیست

علینقی وزیری ، گشاینده درهای تجدد بر موسیقی ما و به تعبیر آلدوس ها كسلی در عنوان رمانش : ‹‹ دلیر دنیای نو ››‌(‌newbraveworld )هم زمان حیاتش و هم حالا كه ۲۴ سال از خاموشی ظاهرش می گذرد ، از همین بزرگان سرنوشت سار است زمان ثابت كرده است كه تنها در باره افراد ابتر و بی خاصیت است كه حرف و حدیثی وجود ندارد . سرنوشت سازان ، همیشه در مركز التهابات بوده اند حتی وقتی كه حیات جسمانی ندارند .

این چیره دست ترین نوازنده نو آور عصر تجدد- از مشروطیت تا زمان رضا خان – نه صرفا فرزند زمان خویشتن ، بلكه مردی متعلق به آینده بود . به روشنی پیداست كه هنوز هم موسیقی ایران زیر نفوذ و تأثیر او نفس می كشد . و گر چه فرم های پیشنهادی او را كمتر به كار می برند ، و اگر چه بسیاری از نو آوری های عملا به همان زمان محدود شده اند و جزو میراث كلاسیك ایران عصر تجدد هستند . تصور شكوفایی استعداد هایی چون صبا و خالقی ، بدون و جود قدر تمند وزیری ، كیمیای تجدد را دریافتند و نوع تازه ای از بودن و شنیدن و ساختن را ، و این كه نیاز نیست همیشه طابق النعل به با لنعل استاد ، طی طریق كرد ( قانون تغییر ناپذیری كه در فضای هنر سنتی همیشه جاری است ) ، با فداكاری های وزیری بود كه تصویر ‹‹ انسان ››‌به معنای اومانیستی آن در موسیقی ایرانی كم كم ظاهر شد و خود رانشان داد ، و اصلا به بركت دهه های متوالی كار و تلاش و جا نفشانی و زیری بود كه بسیاری از آمال فرهنگی جامه عمل پوشید : اینجاست كه شخصیت علینقی خان وزیری از یك موسیقدان بر جسته فرسنگ ها فراتر می رود و مقامی در حد یك مصلح اجتماعی و یك ترقی خواه دلسوز را به او می بخشد ، مقامی كه به یمن ایمان نستوه او پدید آمده است و هنوز كسی را شایسته جانشینی او نشناخته اند .وزیری مارا ‹‹ نوع دگر شنیدن ››‌آ موخت و این كاری بو د كارستان از مردی مردستان ، دریغ كه خود اوهم در اجرای كامل نیاتش اقبالی نداشت و آثار وا قعی او كه دارای بار توصیفی – روایی و روح عاطفی نیرومند ی هستند ، بسیار كم شناخته و شنیده و درك شده اند . دردی كه وزیری را تا آخرین روزهای عمر آزار می داد ، او سودای نام و نان نداشت و غم های او از حدود فردی ، بسیار فراتر بود . او اندوهگسار اجتماعی بود ‹‌‹ جا هل و بی فرهنگ ››‌ كه زبان او را كمتر می فهمید و بسیار كمتر از آن ، همدلی و همراهی داشت .

تقدیر وزیری ، تقدیر موسیقی ما بود . اما حركت نیرومند وزیری ، چند قدمی مانده به اوج و شكو فایی ، متلاشی شد و استاد دیگر آن انگیزه ی سابق را باز نیافت . علل ناكامی او علی رغم گفته های بد خواهان او ، نه ریشه در ضعف تئو ریك داشت و نه از بیگانگی باروح ایرانیت بود . ناكامی وزیری از تقدیر تاریخی تلخ وبی رحمی بود كه نهال تجدد را نشكفته گردن زد و ماجز در ادبیات ، در سایر هنرها نتوانستیم به آرمان و مطلوب خود برسیم و تصویر ‹‹‌ انسان ››‌ در موسیقی ما هنوز گنگ ، و ناشناخته ، مغشوش و مخدوش است . غرور توانگرا نه ای كه در موسیقی نیرومند و دلنشین او موج می رند ، درسی است كه نا خود آگاه تاریخی ما باید از آن بیاموزد و هیچگاه از یاد نبرد .

سالشمار زندگی علینقی وزیری

۱۲۶۶ /۱۸۸۷ : تولد در تهران . پدر موسی خان میر پنچ ، مادر بی بی خانم استر آبادی ( مؤلف كتاب ‹‹‌ معایب الرجال ›› .

۱۲۸۰/۱۹۰۱ : سفر به استر آباد ( گرگان ) همراه پدر : پیوستن به فوج قزاق به سمت شیپور چی .

۱۲۸۱/۱۹۰۲: اولین تمرین های موسیقی ، مشق نوازندگی تار نزد دایی خود حسینعلی خان .

۱۲۸۵-۱۲۸۲ ۱۹۰۳/۱۹۰۶

پایان مأموریت شیراز و اولین ازدواج با ‹‹‌ اختر اعظم خانم ››. دختر ی از دربار قاجار . ادامه تمرین تار و ویولون و فراگیری اصول مقدماتی نت خوانی نزد یاور آقاجان / آشنایی بامیر محمد حجازی ( مطیع الدوله )‌و تحصیل نزد كشیش فرانسوی ، پدر ژافر وا ‹geffroiepere ›› در زمینه های مختلف اصول مقدماتی موسیقی اروپایی / آشنایی با اساتید وقت : میرزا حسینقلی و آقا میرزا عبدالله / عضو یت در انجمن ‹‹ اخوت ›› ( به سرپرستی علی خان ظهیر الدوله ) و آشنایی با درویش خان .

۱۲۸۶/۱۹۰۷- ورود به اصفهان و پس از آن ، مراجعت به تهران . ( دیدار باسید حسین طاهر زاده در اوان مراجعت ) .

۱۲۸۷/۱۹۰۸- ورود علینقی خان به انجمنهای سری مشروطه طلب و مبارزه مخفی بر ضد دستگاه استبداد / عزیمت به كرج در معیت فوج پدرش .

۱۲۸۸/۱۹۰۹ درگیری با صاحب منصب روسی در قزاق خانه و صدور حكم دستگیری او – فرار به تهران و پیوستن به مجاهدین / مبارزه مأمورین حكومت و درگیری بر فراز بام خانه و باغ ظل السلطان / تولد اولین فرزندش ‹‹‌ بدر آفاق ›› در تهران / اعطای در جه سرهنگی ( كلنلی )‌ به علینقی خان و اعزام به استر آباد ( گرگان ) برای سركوبی تركمن ها / انتصاب او به ریاست قوای امنیه مازندارن و تنكابن و استر آباد .

۱۲۸۹/۱۹۱۰- لغو تمام درجات نظامی آن زمان توسط احمد قوام ( قوام السلطنه ) وزیر جنگ و انتصاب علینقی خان به درجه سروانی ( سلطانی ) به معاونت یك فوج سوار در تهران .

۱۹۱-۱۲۹۲/۱۹۱۲-۱۹۱۳ –تشكیل كمیته نظامی حزب دموكرات درقشون و ریاست علینقی خان / مأموریت وی برای همدان / تولد پسرش ‹‹‌ سیاوش ›› و مرگ زودرس او در تهران .

۱۲۹۷-۱۲۹۳/۱۹۱۴-۱۹۱۸ – در كنار گیری موقتی علینقی خان از خدمت نظام / انزوای سه ساله و تمرین مداوم تار در منزل / آشنایی بامحمد ابراهیم خان امیر شوكت الملك علم ، توسط سلیمان خان میكده / سفر دوماهه به روسیه ، همراه امیر شوكت الملك از تهران تاسن پطرزبورگ و مراجعت از طریق عشق آباد به خراسان وانتصاب به فرماندهی رژیمان سوار قاینات ، با درجه سرهنگی و تربیت سواره نظام در بیرجند / مداخله قوای انگلیس در امور نظامی قشون بیرجند و درگیری با كلنل علینقی خان ، مهاجرت به تهران و انصراف دائم از خدمات نظامی .

۱۳۰۲ ـ ۱۲۹۷ / ۱۹۱۸_۱۹۲۳ : آشنایی با مصطفی قلی خان بیات ( صمصام الملك ) و مسافرت به اروپا / متاركه با همسر /تحصیل موسیقی (و تآتر،زبیاشناسی و… ): سه سال در فرانسه (۱۳۰۰ ـ۱۲۹۷ ـ ۱۹۱۸_۱۹۲۱ ) و دو سال در ‹‹ هوخشوله›› (مدرسه موسیقی )آلمان.

(۱۳۰۲ ـ۱۳۰۰ /۱۹۲۳ _۱۹۲۱ ): آشنایی با حسین كاظم زاده ایرانشهر و محفل ادبای ایرانی مقیم آلمان : نگارش مقاله ‹‹ صنایع مستظرفه (ظریفه) در مجله ایرانشهر ، و انتشار كتاب ‹‹ دستور تار ›› در برلین –چاپخانه كاویانی ، ساخت آهنگ ‹‹ مارش پیام به سیرس (كوروش) ›› به همراه كلام ادیب الممالك فراهانی

۱۳۰۲ (زمستان ) / ۱۹۲۴: باز گشت به تهران تأسیس ‹‹‌ مدرسه عالی موسیقی ››‌ و آگهی در روزنامه ها . نام نویسی اولین گروه شاگردان مدرسه : آموزش ها ،‌و تشكیل اركستر مدرسه / مرگ پدر .

۱۳۰۳/۱۹۲۴: تأسیس ‹‹‌ كلو پ موزیكال / و عضویت ادبا و منور الفكران تهران در آن/ كنسرتها ی مدرسه عالی موسیقی و كلوپ موریكال / آشنایی با حسین گل گلاب .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.