شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

هتاکی از سر ناآگاهی


هتاکی از سر ناآگاهی

در چند ماه اخیر شاهدیم که برخی اهانت ها و شایعه پراکنی ها نسبت به اشخاص و روحانیون و حتی اهانت و هتک حرمت نسبت به ارزش های دینی و انقلابی صورت گرفته که خاطر بسیاری را آزرده است

در چند ماه اخیر شاهدیم که برخی اهانت ها و شایعه پراکنی ها نسبت به اشخاص و روحانیون و حتی اهانت و هتک حرمت نسبت به ارزش های دینی و انقلابی صورت گرفته که خاطر بسیاری را آزرده است. اما در اینجا دو مساله را باید از هم تفکیک کرد؛ یکی اهانت به ساحت مقدس امام حسین(ع) بود که رخ داد و به عقیده من این اتفاق از سر جهل و ناآگاهی برخی که ملت ایران و حساسیت های آنها را روی مقدسات شان نمی شناسند، رخ داد. افرادی که دست به این عمل زدند بویی از آگاهی، شناخت ایرانیان و افکارشان و همچنین تعصب آنها روی مقدسات شان نبرده اند چراکه ملت ایران همیشه ارادت خاصی به امام حسین(ع) داشته و برای این ملت شهیدپرور، عاشورا و جایگاه آن همیشه خاص و مورد توجه بوده است. بنابراین چون روی این مسائل شناخت کافی نداشتند درصدد برآمدند که چنین هتاکی هایی انجام دهند.

همچنین ادبیاتی که مردم ایران در طول قرن ها داشته اند نشان از این دارد که هرگز در کلام آنها بی حرمتی جایی نداشته و ندارد. کلام ملت ایران همیشه پر از اشتیاق به دین، ائمه و پیامبران و رهبر معظم انقلاب بوده است. پس افرادی هم که در عاشورای حسینی دست به بی حرمتی زدند و از ادبیاتی مغایر با کلام قاطبه ایرانیان استفاده کردند در میان ملت ایران جایی ندارند و نمی توان آنها را از ملت ایران دانست. آنچه باعث شده ایرانیان همیشه به گذشته خود افتخار کنند و بر ایرانی بودن خود ببالند، قدمت و پیشینه تاریخی و مذهبی شان بوده است. بنابراین نباید اجازه دهیم برخی افراد از سر بی خردی و بی دانشی نام ایران و ایرانی را خراب کنند. البته ملت ما همیشه حامی رهبر معظم انقلاب بوده اند و به هر طریقی هم شده تعلق خاطر، حمایت و پشتیبانی خود را از رهبر و انقلاب شان اعلام کرده اند.

بنابراین این عدم شناخت و آگاهی از ملت ایران باعث شد برخی به خود جرات دهند و دست به چنین بی حرمتی هایی بزنند. مطلب دوم این است که آنچه موجب شد این حوادث رخ دهد، سوءاستفاده از آزادی بود. به عقیده من آزادی در جامعه ما آنقدر زیاد است که برخی نحوه استفاده از آزادی هایشان را ندانسته و دست به اعمال افراطی می زنند. سوءاستفاده برخی از فرصت آزادی بیان، آزادی قلم و آزادی های اجتماعی باعث شده شاهد حوادث اینچنینی در جامعه باشیم. از طرفی هنگامی که عده یی عرصه را باز می بینند و ظرفیت استفاده از آن را ندارند دست به اعمال ناشایستی می زنند. آزادی در هر جامعه یی وجود دارد و در کنارش باید ظرفیت استفاده از آن نیز وجود داشته باشد و نسبت به ظرفیت و پتانسیل های جامعه برای آزادی هایی که در اختیارشان هست فرهنگ سازی شود. البته این به آن معنی نیست که ملت ایران ظرفیت استفاده از آزادی را ندارند البته در این میان افرادی هم هستند که واقعاً ظرفیت استفاده از آزادی را ندارند و نمی شود این عده هرچند قلیل را نادیده گرفت.

گذشته از این مطلب همان طور که در فوق به آن اشاره شد علاوه بر بی حرمتی به مقدسات بی حرمتی به افراد نیز در این روزها دیده می شود. این مساله ناشی از این است که سیاست جایگزین اخلاق شده است در صورتی که اخلاق باید بر همه موارد ارجح باشد و سرلوحه انجام امور قرار گیرد. اگر چنین اتفاقی بیفتد مطمئناً دیگر شاهد برخی بی حرمتی ها به اشخاص نخواهیم بود چراکه بی حرمتی در چارچوب اخلاق جایی ندارد. همه به درستی می دانند قومی که فاقد اخلاق شود هرگز دوام نخواهد آورد مگر اینکه بی اخلاقان خود را از جامعه بزدایند.

همان طور که پیشتر گفته شد هر انتقاد و هر پیشنهادی در صورتی مفید خواهد بود که در چارچوب اخلاق، ادب و احترام باشد. اگر خارج از این چارچوب باشد هرگز به آن جامه عمل پوشانده نمی شود.

از سوی دیگر مخالف با منتقد بسیار تفاوت دارد. یعنی فردی که منتقد است، چارچوب های انتقاد را به درستی می شناسد و در آن محدوده حرکت می کند و دست به انتقاد می زند اما کسی که مخالف است منتقد نیست یعنی فردی بی چارچوب است که فقط قصد دارد از هر طریقی مطلب خود را بیان کند. از سوی دیگر باید بدانیم قرآن راهنماست و در هر کاری می تواند بهترین راهنما باشد. به عبارت دیگر در خود قرآن آنچه مطرح شده این است که در آن ابتدا سخن مخالف را با دلیل و استدلال منطقی نقد می کند نه اینکه از ابتدا منکر منتقد و مخالف شود. این نشان دهنده آن است که احترام به اندیشه ها و افکار عمومی لازم و ضروری است.

در اینجا بحث دیگری که ممکن است بیان شود این است که چگونه قوه قضائیه و برخی چهره های سیاسی تاثیرگذار باید عمل کنند. در پاسخ به این سوال می توان گفت در بخش فرهنگ سازی قوه قضائیه هیچ مسوولیتی در قبال این مسائل ندارد، چرا که وظایف قوه قضائیه تعریف شده است و همه می دانند قوه قضائیه کار فرهنگی نمی کند در حالی که این قضیه به فرهنگ و فرهنگ سازی بازمی گردد. به نظر من صدا و سیما، مدارس، دانشگاه ها و تریبون های نماز جمعه بهترین مکان برای فرهنگ سازی هستند. در رشد اخلاق و احترام به افکار دیگران بهترین روشی که می توان به کار گرفت همین فرهنگ سازی است. آنچه نیز مسلم است اینکه دستگاه قضایی برای رسیدگی به جرائم و شکایات است نه فرهنگ سازی.

سیدرضا اکرمی

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس