یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
شادی و نشاط عامل تحرک و نظم
دورویداد مهم طی دهه پایانی خردادافزون بر برگزاری دوجشن ملی در سراسر کشور روحیه نشاط وشادی را در جامعه گسترده ساخت وآثار سر زندگی و سرخوشی را میان گروه های مختلف نمایان کرد. برگزاری انتخابات ریاست جمهوری بدون حاشیه های منفی واحساس توانستن و پیروزی از سوی مردم شادی عظیمی را به همراه آورد وزن ومرد و پیر و جوان را به خیابان ها کشاند، خنده های زیبا ودلنشین به همراه فریادهای گوش نواز شادی و امید چنان صحنه های بدیع و دلنوازی در فضای کشور بوجود آورد که هنوز هم جان ونهاد مردم از آن خرم است .به فاصله اندکی پس ازآن تیم ملی فوتبال ایران در برابر حریف قدر و مغرور خود و در خانه او پیروز و راهی جام جهانی شدودوباره جان شاد شده ایرانیان را به اوج نشاط و شاد بودن و پایکوبی رساند .
بعد از سال ها حس خوش حرکت وتدبیر و موفقیت ایران را در برگرفت واز روستا تا شهر و کوچه و خیابان و خانه ها مملو از اشک شوق شد و خمودگی و ترس و نا امیدی و کوچکی به گذشته ها سپرده شد تا دورانی آکنده از کار و تلاش و تدبیر و واقع بینی دوباره آغاز شود .این دو رویداد بهجت آفرین نشان دادند که جامعه ما با همه مشکلات ریز ودرشتش ظرفیت عظیم شادی را دارد وچنانچه بدرستی مدیریت شود می خواهد ومی تواند که شاد و با نشاط بماند، این جامعه شاد است که فرهنگ "کار" و"امید" و "تدبیر" را می سازد و بالندگی و خلاقیت زمان به زمان وارد مرزهای جدید خود می کند در جامعه غمگین تبعیض ونامهربانی و خشم و نفرت اوج می گیرد و ستم هرروز و هرساعت تکثیر می شود ،پدر غمگین بر بچه ها وخانواده به ناروا سخت می گیرد، دیگران چهره عبوس او را برنمی تابند وبه مخالفتش برمی خیزند ودر خیابان و اداره چوب لای چرخش مینهند ،او نیز در حق ارباب رجوع جفا می کند و ارباب رجوع هم از جای دیگری وبه ستم این پدر بداخلاق را می نوازند و این می شود که همه در حق هم ظلم کوچک می کنند و جامعه درگیر هزاران بی عدالتی و ستم می شود و" کار وتولید و خلاقیت " رخت برمی بندد وکم کم فقر هم از راه می رسد و....
شادی و نشاط برای جامعه یک کالای لوکس و تزیینی نیست یک ضرورت بی چون و چرا است ، کسانی که جامعه را غمگین می خواهند اعتیاد و طلاق و بزهکاری ونفرت و خشونت را هم خواسته اند در این زمینه یک استاد دانشگاه می گوید : اصولاً نشاط اجتماعی زیر ساخت هر توسعه ای است.
دکتر حسین باهر، استاد دانشگاه شهید بهشتی در مصاحبه با مهراضافه می کند : اگر بتوانیم در جامعه ایجاد نشاط اجتماعی بکنیم حتی قبل از اینکه بخواهیم به خیلی از فاکتورهای دقیق اقتصادی برسیم می توانیم شادمانی را در مردم مهیا کنیم. به گونه ای که دست به شکوفا سازی استعدادهای بالقوه خود بزنند و آن انسداد های روحی ای که در وجودشان پیش آمده را به یک انبساط روحی تبدیل کنند. در شادی مردم در انتخاب رئیس جمهوری و پیروزی تیم فوتبال دیدیم بی آنکه کسی داروی نشاط آور مصرف کرده باشد مستی و شادمانی طوری بود که رفتار اجتماعی مردم با هم فرق کرده بود. ملت دولت را دوست داشت و دولت ملت را و مردم همدیگر را دوست داشتند. هیچ کسی به هیچ کسی نمی پرید همه حرکات مدنی و ابراز شادمانی بود. کسی به کسی گیر نمی داد. خب حالا خیلی ها بوق می زدند اما بوق عروسی بود نه بوق اذیت و مردم آزاری، این چنین بود که از درون نشاط پیدا کردیم..
این رفتارشناس و جامعه شناس عنوان می کند : با نشاط همه چیز اقتصاد و فرهنگ درست می شود. ولی متأسفانه دولتمردان قبلی تنش های داخلی و خارجی ایجاد کردند. حتی کسانی که نگرانی مادی نداشتند همیشه در یک تنش بسر می بردند که حالا فردا چطور می شود. مثل این است که پدر یک خانواده مرتبا نق بزند که سرطان دارد حالا چه بر سر فرزندان آن خانواده می آید مخصوصا اینکه نق زدن ها الکی و بی خودی باشد.
این محقق و پژوهشگر درمورد اینکه اسلام چه تأکیداتی بر شادی و نشاط دارد هم یادآورشد: امام صادق(ع) چهار ویژگی را برای یک انسان بهشتی معرفی می کند. اول دست دهنده دوم زبان دلنشین سوم چهره بشاش و چهارم قلب رئوف.
دکتر سعید معیدفر عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در وبلاگ مقالات اجتماعی صورت واضح شادی را تجلی حالت فرحی در چهره، رفتار و برخوردهای افراد می داند و می گوید: پایه اصلی شادی و غم در درون انسان است اما چون انسان موجودی اجتماعی است شادی و غم او تا حد زیادی تحت تاثیر روابط با دیگران، میزان کسب موفقیت ها، تامین نیازها و انتظاراتش از محیط اجتماعی و حتی خدا است .
وی با اشاره به برطرف شدن خلاء شادی در عرصه خصوصی معتقد است: مشکل در عرصه عمومی است چرا که مدیریت این عرصه با دولت است و به خاطر رویکردهای خاص به ویژه در دوران های گذشته جنبه های غم انگیز در این عرصه تسلط دارند. معیدفر می افزاید: در گذشته تصور بر این بوده که تاکید بر جنبه های غم انگیز فرهنگ باعث پالایش و تذهیب بیشتر جامعه می شود ولی امروز مشخص شده است که اصرار بیش از اندازه در این زمینه به یک عکس العمل منفی منجر شده و حتی می تواند باعث تقویت ابتذال و شادی های مبتذل در جامعه شود.بنابرآنچه گذشت برای ایجاد تعادل در وضعیت روانی جامعه، نقش دولت در ایجاد و تبلیغ مراسم شادی آور در عرصه عمومی و تقویت و اجازه ابراز شادی در حوزه خصوصی، انکارناپذیر است ،از آنجا که امروزه بخشی از سرنوشت ما در دست دولت هاست گره بسیاری از مسائل شخصی و فردی ما نیز به دست آنها باز می شود. افزایش اشتغال به خصوص برای جوانان که شادی از طریق آنان به جامعه تسری می یابد، تلاشی برای حاکمیت عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی، تنظیم اوقات فراغت، ترغیب فرهنگ گردشگری، رواج شادی و نه لودگی از طریق رادیو و تلویزیون، تنظیم شیوه های مناسب تعلیم و تربیت همراه با شادی، توجه نسبت به شیوه های مدیریتی مناسب و پر نشاط در سازمان های دولتی و حتی غیر دولتی و ایجاد تعادل جنسیتی در معادله شادی به صورت برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت برای ایجاد انگیزه در افراد و نیز زدودن رخوت، پوچی و افسردگی از جامعه ضروری به نظر می رسد .مهم تر از همه ترویج آزادی، احترام به باورهای شخصی و خرده فرهنگ های موجود و درک نیازهای زمانه است. شادی برای زیباتر و قابل تحمل کردن زندگی رابطه مستقیمی با ابراز وجود و احساس امنیت دارد احساس امنیتی که ناشی از توان ابراز وجود در تمامی ابعاد طبیعی و کسب کلیه حقوق انسانی است.
به گفته دکتر معیدفر، می توان شاد بود و جامعه مبتذلی نداشت و می توان غمگین اما سرتاپا آلوده به ابتذال بود.در همین زمینه مهدی سیف جمالی درایسکانیوزمی نویسد :در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد سالم تر خواهد بود. بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت تر به دست می آید.
در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود.شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار موثر در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است وباعث کاهش نابسامانی های خانوادگی و طلاق وهمچنین موجب افزایش میزان میل و رغبت تحصیلی و دل به کار دادن و افزایش تولید می شود.شمار زیادی از جامعه شناسان براین عقیده اند که جامعه ایرانی شاد نیست و از نبود بسترها و زمینه های لازم برای ابراز شادمانی به شکل جمعی و عمومی رنج می برد. به عبارت دیگر در جامعه، شیوههای شناخته شده و متعـــــارف کمتری برای شادمانی های همگانی وجود دارد و در برخی مواقع این شادمانی عمومی در تعارض با نظم و امنیت اجتماعی قرار می گیرد،آنها معتقدند از پیامدهای خطرناک فقدان یا کمبود شادی و نشاط در جامعه اعتیاد به موادمخدر، انواع و اقسام جرایم و نابهنجارهای اجتماعی در روابط اجتماعی است و افزایش امید به زندگی مطمئنا می تواند در شادی و شادمانی ما تاثیرگذار باشد و متقابلاناامیدی را دور کرده و باعث جلوگیری از منزوی شدن نقش افراد می شود..
اگر شادی های جمعی و غیرمضر انجام شوند، تقویت کننده بعضی از روابط اجتماعی هستند. این نوع شادی ها مانند تمامی اعمالی که در هر جامعه به قوام آن جامعه کمک می کنند، می توانند به روابط آن جامعه نیز کمک کرده و باعث سرخوش شدن افراد جامعه شوند. این از کارکردهای سنتی لازم و ضروری برای جامعه است. ممکن است در طی زمان، بعضی از این کارکردها از بین برود ولی چون جامعه به سمت مقولات خاصی می رود و طالب لذت و رفاه بیشتر است و یک شادی جمعی که از سنت ها استخراج شده باشد، نه تنها برهم زننده نظم و آرامش جامعه نیست بلکه لازمه نظم و قوام اجتماعی نیز است.
به عقیده کارشناسان فرهنگ شادی در جامعه ما به درستی تبیین نشده است و با اینکه در چند سال اخیر رسانه ها به خصوص صدا و سیما سعی کرده اند فرهنگ شادی را در برنامه هایشان بیش از پیش افزایش دهند، اما هنوز به معنای واحدی از شادی و چگونگی آن دست نیافته اند، حتی خود جوانان در هاله ای از ابهام مانده اند که شادی حقیقی چیست؟ باید گفت شاد بودن تنها یکی از شاخصه های زندگی مطلوب در جامعه است و هر قدر ملتی شادتر باشد، مطمئنا احساس رفاه بیشتری دارد، ممکن است افراد بتوانند تمام نیازهای اساسی و مادی را تهیه کنند و براساس معیارهای مرسوم بگویید یک فرد، گروه یا جامعه در رفاه هستند، اما اگر افراد را از دسترسی به چیزهایی که برای شان واجب است و نیاز دارند- مثلاابراز شادی- بازداریم، خواهیم دید که این جامعه حتی با داشتن تسهیلات مادی فراوان به معنای واقعی در رفاه نیست. باید گفت در جوامع شاد، افراد معمولانگرش خوش بینانه نسبت به زندگی و امور پیرامون خود و جامعه دارند. در جامعه غم زده افراد مایوس و غمگین زندگی را سیاه و تاریک می بینند و معمولانگرش بدبینانه نسبت به امور دارند.
تحقیقات نشان داده است که در تمام جوامع، شاد بودن باعث افزایش کارایی می شودبه همین دلیل همه کشورها سعی می کنند همه عناصر لازم را برای بروز شادی فراهم کنند و اگر نتوانستند، سعی می کنند حداقل ابتکارهایی برای سوق دادن جامعه به سمت شادزیستن انجام دهند.
علی رحیمی نیز به جنبه های دیگر ضرورت وجود شادی در اجتماع می پردازد و در وبلاگ خود می نویسد :از نظر جامعه شناسی شادی نه تنها در بعد اقتصادی بلکه در ابعاد سیاسی ، فرهنگی و تربیتی تأثیر همه جانبه دارد. شادی زیرساخت بسیاری از مسائل ونیروی محرکه جامعه است. به همین دلیل همه کشورها کوشش می کنند که اگر نمی توانند همه عناصر لازم را برای بروز شادی فراهم کنند لااقل ابتکارهایی برای سوق دادن جامعه به سمت شادزیستن انجام دهند؛ از برگزاری کارناوال های جمعی گرفته تا اجرای موسیقی های شادی بخش. اگر با دقت احوال انسان های شاد و ناشاد را بررسی کنیم، متوجه می شویم که اندوه مادی متاعی شیطانی و شادی هدیه ای رحمانی است. از ابتدای تمدن بشر غم و اندوه مایه توقف و انزجار و شادی و نشاط عامل تحرک و نظم بوده است.
انسان از اندوه، غم و تاریکی می گریزد و به شادی و نور پناه می برد. شاد زیستن آرزوی دیرینه آدمی است. دنیای بدون غم، خشم و جنگ، سرشار از مهربانی و شادی، آرزویی است که ریشه در خلقت و نهاد آدمی دارد. آرزویی که مقدمه غلبه بر تمام ناکامی هاست. شادی، این معجزه درونی، گره گشای بسیاری از رنج هاست.در میراث کهن ما ایرانیان، شادی، پدیده ای الهی محسوب می شد. به گونه ای که می گویند نخستین معجزه زرتشت خندیدن وی در بدو تولد بوده است. پارسیان شادی را آفریده خداوند و اندوه و غم را آفریده اهریمن می دانستند. مردم ایران باستان حدود ۶۰ روز از سال را جشن می گرفتند و به ستایش می پرداختند.گذشتگان ما برای ارج نهادن به پیدایش انسان جشن بزرگ نوروز را با شکوهی بسیار زیاد برپا می کردند. ایرانیان سعی می کردند به هر بهانه ای روزگار را به شادی و شکرگزاری سپری کنند ،پیشینه تاریخی کشورمان نشان می دهد که نشاط در همه ادوار مورد توجه ایرانیان بوده است. متاسفانه در بافت جامعه ما،آنگونه که باید شادابی و پویایی یک جامعه فعال و سخت کوش به چشم نمی خورد. به نظر می رسد که برای بررسی معضلات اجتماعی قبل از هر چیز باید به شناخت و بررسی عوامل مهم پرداخت و بعد به مقابله اندیشید ،باید پذیرفت که شادی و غم در زندگی اجتماعی انسان ها، تأثیرات عمده ای دارد.
متأسفانه گاه در جامعه امروزی ما بنا به تعبیرهای غلط و بدون استدلال، تفکر شادی متروک شده و علی رغم آنکه در فرهنگ دینی ما شادی و نشاط از آموزه های محکم و انکارناپذیر است، برخی به غلط اندوه و گوشه نشینی را جایگزین شادی و نشاط نموده اند. تا جایی که آثار زیانبار آن هر روز بیشتر از پیش نمایان می شود.
لازمه شادی و شادبودن چیزی نیست جز مثبت اندیشی و جستجوی خوبی ها و زیبایی ها. انسان با نگرش منفی به دنیا چیزی جز روحیه ای افسرده، چهره ای غمگین و حالتی خشمگینانه ندارد و این نگرش منفی، تخریب گر جامعه است. نباید فراموش کرد که رخدادهای اجتماعی، راه حل های اجتماعی دارد و راهکارهای جمعی در برخورد با چنین مشکلاتی مـــیتواند بسیار کارساز باشد. به یاد بسپاریم که پیشگیری کارآمدتر از درمان است ،در جامعه غم زده، انرژی افراد صرف برطرف کردن اندوه و ناراحتی شده و دیگر فرصتی بــرای تولید و توسعه باقی نمی ماند. به تجربـــه ثابت شده شادی و نشاط، ماده اولیه تغییر جامعه و تــــحول و تکامل درونی انسان هاست.
در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد سالم تر خواهد بود. بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت تر به دست می آید. در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست