پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مبانی مشروعیت حكومتها
چكیده
نویسنده محترم در آغاز به تبیین مفهوم مشروعیت می پردازد و معتقد است كه مشروعیت به معنای شرعی بودن ، قانونی بودن و یا مقبولیت داشتن نیست ، بلكه حق اصدار فرمان و حكم راندن است و بر آن است كه این مساله با علت لزوم اطاعت از فرامین حكومت پیوستگی ویژه ای دارد .
وی در پاسخ به این پرسش كه چرا شهروندان باید از فرامین حكومت اطاعت كنند ؟ دست كم پنج نظریه مطرح می كند كه عبارتند از قرار داد اجتماعی ، رضایت عمومی ، اراده عمومی ، عدالت و سعادت عمومی . پاره ای زا یان نظریه ها ، مشروعیت را بر اراده و خواست شهرونندان مبتنی می سازد ( نظریه های اختیارگرا) و پاره ای دیگر ، آن را به ارزشهای اخلاقی و غایات معنوی پیوند می زند ( نظریه های غیر اختیارگرا ) . این نظریه ها به نحو مبسوطی نقد و بررسی شده است . نگارنده در پایان ، به حكومت دینی و مبنای مشروعیت آن پرداخته و بر این باور است كه در این نوع حكومت ، مشروعیت دائر مدار رأی افراد نیست ، بلكه افراد به آن فعلیت می بخشند .
كلید واژگان : مشروعیت ، الزام سیاسی ، الزام اخلاقی ، نظریه های اخلاقی ، حكومت دینی ، كارآمدی
مشروعیت و الزام سیاسی
مشروعیت ( legitimacy ) حكومتها ، از مهمترین مباحث فلسفه سیاسی است .۱ سوال اصلی این است كه چه حكومتی مشروع است ؟ . بعد از اندك تاملی ، روشن می شود كه این سوال نیاز به تنقیح دارد ؛ خصوصا لفظ مشروعیت باید شفافتر شود وو مقصود از آن روشن گردد. برخی ممكن است گمان كنند مقصود از مشروعیت ، همان شرعی بودن است . گویی سوال اصلی بحث این است كه چه حكومتی شرعی است ؟ یا این كه كدام حكومت ، مورد تایید شرع است ؟ ولی بی تردید ، سوال اصلی بحث ایین نیست ؛ گرچه ممكن است در یك جامعه دینی ، مساله شرعی بودن حكومت مطرح شودو حتی با مساله مشروعیت هم مرتبط گردد. گمان دیگری كه رایج است ، این كه مشروعیت ، همان قانونی بودن است . به نظر اینان ، مساله اصلی این است كه چه حكومتی طبق قانون است ؟ یا این كه قانون ، چه حكومتی را تجویز یم كند ؟ این گمان هم بر خطاست ؛ چون در سوال از مشروعیت ، كلل نظام قانونی هم مشمول سوال است . قانون هم باید مشروعیت خویش را از جایی بگیرد . چه كسی گفته است كه آن قوانین ، مشروعند ؟ مشروعیت كل نظام قانونی از كجاست ؟ بنابراین ، رجوع به قانون هیچ چیزی را حل نمی كند ، بلكه نوعی مصادره به مطلوب است . مساله مشروعیت ، در واقع ، مساله حق است : چه حكومتی دارای حق حكم راندن است ؟ این حق ، به وضوح با مساله دیگری پیوند می خورد : چرا باید شهروندان از حكومتی پیروی كنند ؟ لزوم اطاعت از فرامین یك حكومت و حق اصدار فرمان از ناحیه حكومت دو امر كاملا به هم پیوسته اند و مساله مشورعیت ، مساله تحقق این امر است .۲ البته ممكن است كسی بگوید : مشروعیت را به گونه ای دیگر تعریف می كنیم و تعریف فوق بلادلیل است . در پاسخ می گوییم : این مساله و نظایر آن ، لغو نیست كه در آنها بحث بر سر معنای لفظ مشروعیت باشد . سوال اساسی ای كه در فلسفه سیاسی مطرح است و هر انسان صاحب فكری با آن مواجه می شود ، این است كه چرا باید از فرامین حكومت اطاعت كنیم ؟ و چرا حكومت ، حق حكم راندن دارد ؟ اینها سوالهای اساسی این موضوع است ؛ خواه اسم آنها را مشروعیت بگذاریم یا نه . به لحاظ تاریخی ، بسیاری از كسانی كه مساله مشروعیت را در فلسفه سیاسی مطرح كرده اند ، ان را به همان دو سوال فوق ارجاع داده اند و به این ترتیب ، ملاحظات تاریخی ، معنای لفظ مشروعیت را تا حدی روشن می كند . ولی سخن این است كه حتی اگر این نكات تاریخی هم نبود ، باز نزاع بر سر تعیین معنای لفظ مشروعیت چندان اهمیتی نداشت و مساله اساسی ، پاسخ به دو سوال فوق در باب الزامات سیاسی و حق حكم راندن بود . در این جا تذكر نكته ای دیگر هم بایسته است . گاه كسانی كه می خواهند از نطریه قرار دارد اجتماعی در باب مشروعیت دفاع كنند ، مشروعیت را از حیث مفهوم ، مساوی با تحقق قراردارد اجتماعی می دانند ؛ هم چنان كه كسانی كه از نظریه رای اكثریت در باب مشروعیت دفاع می كنند ،گاه آن را به لحاظ مفهومی ، مساوی با رای اكثریت می پندارند و مقصودشان این است كه وقتی گفته می شود : حكومتی مشروع است ، یعنی بر اساس رای اكثریت بر سر كار آمده است ، یا طبق قرار دادی اجتماعی تحقق یافته است . چنین تحلیلی از مشروعیت ، نوعی مغالطه است ؛ مغالطه حمل اولی و حمل شایع . حكومتها حتی اگر مشروعیتشان به قرار داد اجتماعی باشد ، این واقعیت است ؛ نه این كه مفهوم مشروعیت و حقیقت آن ، جز تحقق قرارداد اجتماعی ، چیزی نباشد . همچنین حتی اگر بپذیریم فقط حكومتی مشروع است كه با رای اكثریت بر سر كار آمده باشد . باز این یك واقعیت خارجی است ؛ نه از باب معادله مفهومی بین مشوعیت و رای اكثریت . همین خطا را برخی در باب قضاوتهای اخلاقی مرتكب شده اند . لذا گاه فیلسوفی خوبی را از حیث مفهوم ، معادل لذت گرفته است ؛ سخنی كه سخت خطاست . حتی اگر تنها خوب عالم لذت باشد ، هیچ گاه ثابت نمی كند كه مفهوم خوبی و لذت ، با هم معادل است . جورج مور ( G.E.Moore) فیلسوف انگلیسی در پاسخ به این گونه نظریات ، به پرسشهای گشوده ( Open Questions ) پناه می برد . به كارگرفتن این تكنیك ، خود نیازمند توضیحی است كه فعلا محل بحث آن نیست .۳
اگر این سخن درست باشد كه مشروعیت به لحاظ مفهومی ، معادل تحقق رای اكثریت است ، به هیچ وجه قابل بحث نبود كه آیا حكومت ، مشروعیتش را با رای اكثریت به دست آورد یا نه ؟ این یك معادله مفهومی ، حمل اولی یا قضیه ای توتولوژیك بود كه حكومت اكثریت مشروع است یا حكومت بر طبق قرارداد اجتماعی ، مشروع است ، در حالی كه هر آشنای با الفبای فلسفه سیاسی می داند كه از زمان سقراط به این طرف ، همواره بر سر این قضیه بحث بوده است و كسان بسیاری آن را نمی پذیرفته اند .
الزام سیاسی و الزام اخلاقی
چنان كه گفتیم ، سوال از مشروعیت ، در واقع ، سوالی اخلاقی است و به دو سوال مرتبط به هم منحل می شود :
۱. چه كسی حق حاكمیت و حق صدور حكم دارد ؟
۲. چرا باید از اوامر حكومت اطاعت كرد ؟
آیا این الزامها و حقوق ، اخلاقی است ؟ آیا بازگشت الزام سیاسی ، به الزام اخلاقی است یا ایین كه نوع الزام سیاسی با الزام اخلاقی فرق می كند ؟
كسانی معتقدند كه این دو گونه الزام ، مختلف است ، اما به واقع . وجهی برای این اعتقاد نیافته ایم ، جز این كه گاه گفته می شود : مقصود از الزام سیاسی ، لزوم رعایت احكام و فرامین حكومت است كه می تواند اخلاقی نباشد ، بلكه بر اساس رعایت مصالح و مفاسد ، شكل گرفته باشد.
در ممقابل این ددیگاه ، دو نكته قابل توجه است :
اولا ، الزامهایی كه بر اساس مراعات مصالح و مفاسد ، بای انسان مطرح می گردد می تواند اخلاقی باشد . اگر كسی برای حفظ نفس خویش از قتل ظالمانه حاكم ، فرمانش را اطاعات كند ( مثلا در صورتی كه اضرار به دیگری مطرح نباشد ) ، این چنین اطاعتی ، گرچه بر اساس رعایت مصالح و مفاسد است ، ولی می توان اخلاقی باشد . انسان ، اخلاقا ملزم است كه جان خویش را بیهوده هدر ندهد ؛ چنان كه باید نفس دیگری را از هلاكت نجات دهد .
ثانیا ، نكته معمتر این است كه مقصود از الزامهای اخلاقی در بحث مشروعیت ، الزامهای اصیل اخلاقی است ، نه الزامهایی كه بر اساس مصالح و مفاسد شكل می گیرد . البته پیش فرض این سخن ، این است كه الزامهایی از غیر ناحیه رعایت مصالح و احتیاط زندگی وجود داشته باشد . این بحثی است كه در فلسفه اخلاق باید حل شود و حق هم ، وجود چنین الزامهایی است .
نكته قابل توجه ، این است كه صرف الزام اخلاقی انسان به اطاعت از حاكم ، مستلزم حق داشتن او به اصدار حكم نیست ؛ گرچه عكس آن صحیح است . چنان كه در مثال قبل اشاره كردیم ،ممكن است حاكم ظالمی ، شهروندان را تهدید به قتل كند تا فرامینش را اطاعت كنند .در چنین وضعی ، ممكن است هر یك از شهروندان احساس كند باید از فرامین حاكم اطاعت كند . این باید عقلی و اخلاقی است ؛ چون برای حفظ نفس محترم است ، ولی هیچ گاه ملازم با حق حاكم برای فرمان راندن نیست .
درآغاز بحث گفتیم كه بازگشت مشروعیت حكومت به حق آمریت و حاكمیت حاكم است كه البته این حق ، مستلزم الزامی اخلاقی از ناحیه شهروندان به اطاعت از حاكم خواهد بود ؛ چون حق آمریت حاكم بدون الزام شهروندان به اطاعت ، معنایی ندارد . بنابراین ، رابطه حق آمریت و الزام اخلاقی به اطاعت ،رابطه ای نیست كه از دو طرف ، یك سان باشد و به اصطلاح ، asymetric است .
بنابراین ، اگر بایدهایی را كه انسان از ناحیه قدرت حاكم و برای احتیاط و رعایت مصالح اطاعت می كند .كنار بگذاریم ، فرض معقول دیگری جز بایدهای اصیل اخلاقی وجود نخواهد داشت و به این ترتیب ، نمی توان تصور كرد كسانی كه معتقدند الزام سیاسی ، غیر از الزام اخلاقی است ، مقصودشان چیست . البته در نهایت بحث اشاره خواهیم كرد كه الزام شرعی و دینی هم در چارچوب الزامهای اخلاقی ، قابل درج است .
وبر ومبنای مشروعیت
ماكس وبر ( Max Weber ) جامعه شناس بلند آوازه آلمانی قرن حاضر ، بیان خاصی درباره
مشروعیت حكومتها دارد . وی می گوید : حكومتهایی كه می خواهند از طرف شهروندان اطاعت شوند ، نمی توانند قدرتی عریان و یا جابرانه داشته باشند ، بلكه می كوشند قدرت خویش را توجیه و آن را مشروع قلمداد كنند . مشورعیت قدرت ، از سه طریق محقق می شود :
۱. سنتی ( traditional )
۲. عقلانی ـ حقوقی ( rational - legal )
۳. كاریزمایی ( charismatic )
مشروعیت از طریق سنتها ، با اتكای حاكمن و اتباع بر سنتها محقق یم شود ؛ سنتهایی كه مانند امری عینی در خارج محقق است . معمولا در این طریق سنتی ، شخص حاكم ، نوعی تقدیس می یابد و در اداره حكومت وی ، روابط خانوادگی و قرابت ،كار سازتر است تا استعدادها و برجستگیهای اشخاص.
در طریق عقلانی ـ حقوقی . عقلانیت ، همان وجود علم ، تكنیك و قانون است . در چنین عقلانیتی ، مشروعیت ، دائر مدار موثریت است : حكومت و سیطره عقلانی ـ حقوقی در هنگام وصول به غایت ، كاملا مشورع و نیك می گردد.
در طریق كاریزمایی ، سلطه بر محور خصوصیات فردی و به ویژه روحانی حاكم دور می زند . مشروعیت حكومت در این فرض ، بر اساس استناد به خداوند مطرح می شود :
خداوند است كه خود ، نهایی ترین مشروعهاست . از نظر وبر چنین سلطه ای نمی تواند دائمی باشد یا چندان به طول انجامد ؛ چون نیازهای روزمره زندگی برای نظم پیوستگی و قابل پیش بینی بودن ، نمی تواند با ظهور ثابت و دائمی وحی الهی سازگار افتد .۴
مساله ای كه توجه به آن در این بحث ، مهم به نظر می رسد ، این است كه نگاه وبر به مساله مشروعیت ، نگاهی جامعه شناسانه بوده است ، لذا وی مشروعیت را چیزی قریب به مقبولیت معنی می كند . برای وبر ، این مطلب مهم است كه سلطه های مختلف ، چگونه و از چه مجرایی این مقبولیت را احراز می كنند . راههای سه گانه فوق ، طرق مختلف تحصیل این مقبولیت را روشن می كند . ولی پر واضح است كه مساله مشروعیت به معنایی كه در بندهای قبل گذشت ، غیر از مقبولیتی است كه وبر طرح می كند . به نظر می رسد كه بحث وبر ، توصیفی ( deacriptive ) است ، در حالی كه مشروعیت به معنایی كه عمدتا در فلسفه سیاسی طرح یم شود ، معیاری ( normative ) است . مشروعیت به معنای الزم به اطاعت از فرامین حاكم و حق حكومت برای حاكم ، ربطی به مقبولیت حكومت در نزد مردم ندارد ؛ چه بسا حكومتی در نزد مردم ، مقبول نباشد ، ولی درواقع ، دارای مشروعیت باشد . بنابراین ، در این بحث نباید به دام اشتراك لفظی افتاد . مشروعیتی كه مورد بحث ماست ، مشروعیت مطرح شده در فلسفه سیاسی است ، نه آن كه در جامعه شناسی محل بحث است . البته برخی در مقام طرح نظر وبر ،آن را طوری مطرح می كنند كه بسیار به بحث فلسفه سیاسی نزدیك می شود .۵ ولی به واقع . طرح سه گونه سلطه از ناحیه وبر ، نشان دهنده نگاه توصیفی او به مساله مشروعیت است كه ذاتا با نگاه معیاری فلسفه سیاسی فرق می كند .
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل آمریکا مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس خلیج فارس بابک زنجانی
آتش سوزی تهران پلیس زلزله معلم قتل شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه سلامت دستگیری
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران تورم قیمت
سریال مشهد تلویزیون فیلم سینمایی سینمای ایران سینما دفاع مقدس فیلم رسانه ملی موسیقی
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین حماس غزه جنگ غزه نوار غزه انگلیس ترکیه ایالات متحده آمریکا عربستان اوکراین یمن
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان تراکتور علی خطیر لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی تلفن همراه اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات همراه اول پهپاد ناسا وزیر ارتباطات نخبگان
سرطان خواب فشار خون کبد چرب بیماری قلبی دیابت کاهش وزن مسمومیت داروخانه