دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

شرایط فهم آیات قرآن


شرایط فهم آیات قرآن

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند “قرآن را فرا گیرید و آن را قرائت کنید, بدانید که قرآن شما را بلند آوازه می نماید و وسیله ای برای یاد خدا است

پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: “قرآن را فرا گیرید و آن را قرائت کنید، بدانید که قرآن شما را بلند آوازه می نماید و وسیله ای برای یاد خدا است. قرآن برای شما هم ذخیره (توشه) است و هم وزر (بار گران). پس از قرآن تبعیت کنید و آن را تابع خود قرار ندهید؛ زیرا اگر کسی تابع قرآن شد، قرآن او را به سوی بهشت می فرستد، اما اگر کسی قرآن را تابع خود قرار داد، قرآن از پشت او می رود تا او را به جهنم افکند.

● قرآن حکیم

خاتمیت پیامبر اکرم (ص) و جهانی و جاودانی بودن شریعت ایشان است، بالتبع قرآن کریم نیز معجزۀ جاویدان رسول اللَّه (ص) است که تا روز قیامت با انسان‏ها همراه است و آنها را با معارف و احکام خود، بشارت و انذار داده و حجت را بر همه تمام می‏کند.[۱]

● فهم عمومی قرآن

ظاهر قرآن برای همگان قابل فهم است؛ زیرا – برای آشنای به فرهنگ و زبان عرب این امر کاملاً محسوس و ملموس است که – از کلمات و عبارات غامض و پیچیده و نامأنوس عرب استفاده نکرده و از لهجه ها و پیچ و خم آنها به دور است، بلکه با هر لهجه ای، مفهوم و معنا دارد.

به علاوه از اصطلاحات و غموضات علوم نیز مبرا است، پس مراجعه به آن نیازمند تخصص در علم و فن خاصی نیست.

قرآن هدایت گر انسانِ عصر بعثت تا کنون و از حال تا قیامت است. به سوی قلّۀ انسانیت و نهایت سعادت او. هدایت به سوی معارف حقه و اعمال صالحه ای که روح او را تعالی و تکامل بخشد و از حضیضِ ذلّتِ تن و دنیای پست برهاند و به ملکوت آسمان ها سیر دهد. معارف و اعمال صالحه ای که برای انسانِ غرقِ در شهوات و امیال حیوانی و زندگی محدود دنیا، عجیب و غریب و نا مأنوس می نماید. معارفی که او را به تعدیل غرایز و امیال کشانیده و به ریاضت هایی مناسب با روحش او را دعوت می‏کند. امری که لازمۀ آن دست کشیدن از بسیاری از تعصبات کور و ترک افراط در شهوت رانی ها است.

اما این امر دقیقاً همان تلاشی است که عنوان “جهاد اکبر” به خود گرفته و کثیری از انسان ها را به شکست در مصاف هوی و هوس کشانیده و این سبب رویگردانی آنها از نور و تبیان شده است.

برای فهم قرآن باید آیات مطلق و مقید، عام و خاص، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و ظاهر و باطن[۲] … را نیز شناخت و آن آیات را در کنار هم قرار داد تا مطلب کاملاً روشن ‏شود و هیچ ابهام و تردیدی در معنای آیات باقی نماند؛ از این رو است که قرآن نیازمند مفسّر و مبیّنی چون رسول اللَّه (ص) و ائمۀ معصومین ‏(ع) گردیده است

● فهم خاص از قرآن

اگر چه قرآن از اصطلاحات پیچیدۀ علمی و کلامی عرب مبرا است، همین امر آن را جاودانه و قابل فهم برای همگان در تمامی اعصار کرده است. اما محتوایی فرا حسّی و فرا طبیعی دارد و این محتوا را در قالب لفظی که برای محسوسات جعل شده‏اند، به انحای مختلف مانند؛ تمثیل، قطعات تاریخ، محاوره و جدال احسن یا موعظه و پند و اندرز، انذار و تبشیر و یا برهان و محاجّه علمی و به صورت پراکنده در کلّ آیاتش بیان نموده است.

به تعبیر دیگر، قرآن به زبان عربی، به طور جامع و کامل برای هدایت انسان ها نازل شده است. برای دستیابی به این هدف چاره ای از شمول قرآن نسبت به آیات عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و ظاهر و باطن …نیست؛ مثلا برای محکم کردن نیروی ایمان و پیمودن راه هدایت و بشارت، گاهی چاره ای جز برنامه های کوتاه مدت و موقت که بعداً جای خود را به برنامۀ نهایی و ثابت می‏دهد نیست.

بر این اساس؛ برای فهم قرآن، علاوه بر آشنایی به زبان عرب (لغت، صرف، نحو، معانی و بیان و ظرافت ها و معانی آن)، تاریخ اسلام و گردآوری شأن نزول ها و احادیث تفسیری و شناخت عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و … نیز لازم است.

بنابراین، برای فهم قرآن باید آیات مطلق و مقید، عام و خاص، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و ظاهر و باطن[۲] … را نیز شناخت و آن آیات را در کنار هم قرار داد تا مطلب کاملاً روشن ‏شود و هیچ ابهام و تردیدی در معنای آیات باقی نماند؛ از این رو است که قرآن نیازمند مفسّر و مبیّنی چون رسول اللَّه (ص) و ائمۀ معصومین ‏(ع) گردیده است. همین امر سبب شده تا در اثر فاصله از زمان معصوم (ع)، علمای متبحّر به جمع آوری روایات تفسیری و شرح و بسط و جمع بندی آنها در کنار آیات قرآن همّت گماردند، تا این خوان گستردۀ الاهی همیشه برای همگان قابل بهره برداری و عمل بماند.

مفسّران و مبیّنان اولیۀ قرآن، خود آیات قرآن[۳] و بعد – به تصریح آیات قرآن – نبی اکرم (ص) و به تبع ایشان ائمه ‏(ع) هستند.

امام علی (ع) می‏فرماید: “این کتاب خدا است که به واسطۀ آن بصیرت می یابید، به زبان می آیید و شنوا می‏گردید. بعضی از آن بعضی دیگر را معنا می‏کند و گویا می نماید و برخی از آن بر برخی دیگر شهادت می دهند”.[۴] سیرۀ خود ائمه ‏(ع) نیز چنین بود که با کنار هم چیدن آیات، حکمی را استفاده کرده و برای مخاطبان خود توضیح می‏دادند.[۵]

از سوی دیگر، قرآن می فرماید: ” سوگند به جایگاه ستارگان (و محل طلوع و غروب آنها)!و این سوگندی است بسیار بزرگ، اگر بدانید! که آن، قرآن کریمی است، که در کتاب محفوظی جای دارد، و جز پاکان نمی‏توانند به آن دست زنند [دست یابند]“.[۶]

پس آنان که مطهرند و بر علم قرآن احاطۀ کامل دارند کسانی جز اهل بیت عصمت و طهارت (ع) نیستند.

قرآن در مواضعی دیگر نیز پیامبر (ص) را مبیّن آیات معرفی نموده و مردم را به اطاعت و انقیاد از ایشان، امر نموده است؛[۷] از این رو باید دید لوازم و وسایل مورد نیاز در این راستا و بر عکس موانع این راه کدامند. بر اساس آنچه گفته شد در یک جمع بندی می توان گفت که مراجعه به قرآن و روایات به دو گونه ابزار و توشه نیازمند است:

الف) صفای روح و طهارت باطن و داشتن روحیه حقیقت جویی و حقیقت طلبی، تا بتوان با تطهیر نسبی به مطهران رسید و آنها را مسّ نمود؛ زیرا تنها خاشعان اند که با آیات قرآن متذکر می شوند.[۸]

در مقابل باید روحیه استکبار و ستیزه جویی و غرور و خود محوری و تعصبات کور را کنار نهاد و متواضعانه و با خوف و خشیت، در مقابل منبع وحی و مفسّر اصیل آن زانو زد؛ زیرا ستیزه جویی و استکبار همان گونه که انسان را از خدا محجوب می‏کند،[۹] دل را میرانده[۱۰] و از فهم قرآن نیز مانع می شود و چشم بصیرت را سلب می نماید.[۱۱]

ب) لوازم ظاهری مراجعه به قرآن و فهم آن:

۱) آشنایی به زبان عربی و صحیح خوانی آن، و نیز آشنایی با ترجمه مفردات و ترکیبات آن از طریق تحصیل ادبیات عرب (صرف، نحو، معانی، بیان، بدیع و لغت).

۲) آشنایی با تاریخ اسلام و شأن نزول‏ها و نیز آشنایی با علوم قرآن؛ مثل آیات عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ، آیات مکی و مدنی و… .

۳) استعاذه به خداوند از شر شیطان و وساوس آن و نیز دسایس نفس اماره.[۱۲]

۴) شروع با نام خدا و استمداد از رحمت واسعۀ او و رحمانیت خاصۀ آن ذات اقدس.

باید مراقب بود تا رأیی به قرآن تحمیل نشود، چرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: “قرآن را فرا گیرید و آن را قرائت کنید، بدانید که قرآن شما را بلند آوازه می نماید و وسیله ای برای یاد خدا است

۵) چینش آیات مربوط به یک موضوع کنار هم و نیز مراجعه به روایات تفسیری مرتبط با آن آیات؛ زیرا قرآن دارای تأویل و بطونی است که جز معصومین (علیهم السلام) از آن آگاه نیستند و بعضی از آیاتش بعضی دیگر را تفسیر می کنند.[۱۳]

۶) کنار نهادن عقاید شخصی و آراء قبلی، در پرتو قرآن و سنت قطعی برای یافتن مراد خود قرآن ، تا این که به تحمیل بر قرآن و تفسیر به رأی کشیده نشود. پس اگر نظر قرآن را خلاف عقیده خلاف واقع سابق خود یافت، به قرآن روی آورده و دست از رأی خود بکشد، مبادا آیات را بر طبق آراء خود و فرقۀ خود توجیه کند! که در این صورت پیرو هوی و هوس خویش است نه پیرو قرآن!

۷) فراحسی و فراطبیعی به معارف قرآن بنگرد، تا دچار تجسیم و تشبیه نشود؛ پس باید متشابهات قرآن در پرتو محکمات آن و روایات قطعیه تفسیر شوند و از آراء باطله اجتناب نمود.

۸) اطلاع از شبهات و نیازهای زمان و مکان از یک سو و پیشرفت های علوم و توجه به تحقق برخی وعده های قرآن از سوی دیگر، تا بتوان پاسخ گوی نیاز نسل نو بر طبق خود قرآن کریم گردید، بدون این که نظری به قرآن تحمیل شود؛ زیرا به فرموده امام صادق (علیه السلام): “خداوند تعالی آن را برای زمانی نه ازمان دگر و برای گروهی نه دیگران قرار نداده، بلکه این قرآن در هر زمانی تازه است و برای هر گروهی تازگی و جذبه دارد.”[۱۴]

اما باید مراقب بود تا رأیی به قرآن تحمیل نشود، چرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: “قرآن را فرا گیرید و آن را قرائت کنید، بدانید که قرآن شما را بلند آوازه می نماید و وسیله ای برای یاد خدا است. قرآن برای شما هم ذخیره (توشه) است و هم وزر (بار گران). پس از قرآن تبعیت کنید و آن را تابع خود قرار ندهید؛ زیرا اگر کسی تابع قرآن شد، قرآن او را به سوی بهشت می فرستد، اما اگر کسی قرآن را تابع خود قرار داد، قرآن از پشت او می رود تا او را به جهنم افکند!”[۱۵]

۹) قصد او از قرائت و تحصیل معارف و احکام قرآن، صِرف بهره گیری از ثواب قرائت یا استفاده از آن در سخنرانی ها و مقالات و مسابقات و… بالاخره کسب مال و شهرت و مقام نباشد؛ بلکه قرآن را به جای آن که سرمایه دنیا کند، سرمایه آخرت خود سازد؛ یعنی به قصد کسب بصیرت و معرفت از معارف آن و قصد عمل به احکام آن به قرآن مراجعه کند و به معارف آن پایبند شود و به احکام آن عمل کند، مبادا با این مراجعه حجت بر او تمام شود و به عذاب عالمان بی عمل گرفتار آید، چنان چه بدون مراجعه، به عذاب جاهلان مقصّر گرفتار می‏شد!

۱۰) با رسیدن به آیات رحمت و وعده بهشت و نصرت خدا، امیدوار گردد و نفس را به طاعت و ترک معصیت ترغیب کند و با رسیدن به آیات قهر و وعید جهنم و توصیفات درکات آن، نفس را از ترک طاعت و انجام معصیت بترساند، تا زنگار دل بریزد و دلش مصفا گشته و بیش از پیش از انوار قدسی قرآن مستفیض گردد و بیش از پیش به سعادت خود نزدیک شود.

۱۱) با رسیدن به آیات توصیف گر مؤمنان و متقیان و صالحان و … و نیز آیات توصیف گر کفار و مشرکان و معاندان و منافقان و… خود را به قرآن عرضه کند و با قرآن محاسبه نفس کشد، قبل از این که در قیامت به حسابش برسند، پس نفس را از آلایش کفر و شرک و نفاق و لجاجت، پیرایش و به فضایل مؤمنان و متقیان و صالحان آرایش دهد تا خداگونه شود و لایق خطاب “خلافت الهی” از راه بندگی.

پی نوشت ها :

[۱]. مدثر، ۳۱ و ۳۶؛ قلم، ۵۲؛ سبأ، ۲۸؛ فرقان، ۱٫

[۲]. این نکته را نیز باید توجه داشته باشیم که پی بردن به بطون آیات جز برای پیامبر(ص) و امام معصوم (ع) ممکن نیست و هیچ کس حق ندارد چیزی به عنوان باطن آیه از پیش خود مطرح کند، آنچه ما می فهمیم مربوط به ظواهر آیات است و آنچه مربوط به بطون آیات است، فقط باید از معصوم(ع) بشنویم.

[۳]. آل عمران، ۷٫

[۴]. نهج البلاغه، خ ۱۳۳، بند ۷٫

[۵]. ر.ک: تفسیر تسنیم، ج ۱، ص ۷۳ – ۶۹٫

[۶]. واقعه، ۷۵- ۷۹٫

[۷]. حشر، ۷؛ نساء، ۵۹٫

[۸]. بقره، ۲۸۲؛ انفال، ۲۹٫

[۹]. مطففین، ۱۵٫

[۱۰]. روم، ۵۳ – ۵۲؛ نمل، ۸۱ – ۸۰٫

[۱۱]. فصلت، ۵؛ اسراء، ۴۵٫

[۱۲]. نحل، ۹۸٫

[۱۳]. بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۸۴ و ۹۱٫

[۱۴]. بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۱۵، تفسیر تسنیم، ج ۱، ص ۲۳۴٫

[۱۵]. جامع احادیث الشیعه، ج ۱۵، ص ۹، نقل از: تسنیم، ج ۱، ص ۲۴۳

منبع اسلام پدیا