چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

آیا نظام مالیاتی ایران, اسلامی است


آیا نظام مالیاتی ایران, اسلامی است

از ابتدای تشریع و تشكیل نظام اسلامی در زمان پیامبر اكرم۹ برخی از مالیات ها مانند زكات و خمس به صورت فریضه تشریع و جزو عبادات قلمداد شد و برخی دیگر مانند خراج و جزیه به شكل ابزاری مالی در اختیار بیت المال قرار گرفت تا در موارد گوناگون, جهت اِ عمال سیاست های مالی موردنظر به اجرا درآید بنابراین در سنت اسلامی, مالیات, پدیده ای سابقه دار است

با پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و تغییر حكومت، این‌ انتظار به‌ حق‌ از سوی‌ مردم‌ پدید آمد كه‌ به‌ تدریج‌ و با اجرای‌ برنامه‌های‌ روشن، اهداف‌ و آموزه‌های‌ اسلامی، از جمله‌ در ابعاد اقتصادی‌ تحقق‌ یابد. حال‌ با گذشت‌ بیست‌وچهار سال‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی، این‌ پرسش‌ جد‌ی‌ مطرح‌ می‌شود كه‌ آیا نظام‌ مالیاتی‌ ایران، اسلامی‌ است، و اگر نیست، مسؤ‌ولیت‌ عدم‌ تحقق‌ این‌ خواست‌ مكتبی‌ و مردمی‌ را چه‌ كسی‌ یا سمتی‌ بر عهده‌ دارد؟

در این‌ شماره، موضوع‌ پیشگفته‌ را به‌ بحث‌ گذاشته، دیدگاه‌ استادان‌ محترم‌ و دانشگاه، آقایان‌ دكتر سیدكاظم‌ صدر، حجت‌الاسلام‌ والمسلمین‌ دكتر محمدتقی‌ گیلك‌ حكیم‌آبادی‌ را جویا می‌شویم.

۱. مؤ‌لفه‌های‌ اصلی‌ برای‌ اسلامی‌ شدن‌ نظام‌ مالیاتی‌ چه‌ چیزهایی‌ هستند؟

●دكتر سیدكاظم‌ صدر: از ابتدای‌ تشریع‌ و تشكیل‌ نظام‌ اسلامی‌ در زمان‌ پیامبر اكرم۹ برخی‌ از مالیات‌ها مانند زكات‌ و خمس‌ به‌ صورت‌ فریضه‌ تشریع‌ و جزو عبادات‌ قلمداد شد و برخی‌ دیگر مانند خراج‌ و جزیه‌ به‌ شكل‌ ابزاری‌ مالی‌ در اختیار بیت‌المال‌ قرار گرفت‌ تا در موارد گوناگون، جهت‌ اِ‌عمال‌ سیاست‌های‌ مالی‌ موردنظر به‌ اجرا درآید؛ بنابراین‌ در سنت‌ اسلامی، مالیات، پدیده‌ای‌ سابقه‌دار است؛ به‌ همین‌ جهت، فقیهان‌ دربارهٔ‌ وجوب‌ پرداخت‌ خمس‌ و زكات‌ و شكل‌ أخذ خراج‌ و جزیه، بحث‌های‌ مفصل‌ و آرای‌ بسیاری‌ را ارائه‌ داده‌اند، و در مجموع‌ در وجوب‌ پرداخت‌ خمس‌ و زكات‌ اتفاق‌نظر دارند. همچنین‌ مالیات‌های‌ موقتی‌ را كه‌ دولت‌های‌ اسلامی‌ بنا به‌ ضرورت‌ موقعیت‌ اقتصادی‌ وضع‌ می‌كنند، مورد اشكال‌ و ایراد قرار نداده‌اند. همین‌ امر، یعنی‌ حلیت‌ یا اباحهٔ‌ مالیات، باعث‌ شده‌ تا حساسیتی‌ كه‌ برای‌ انجام‌ امور بانكی‌ و خدمات‌ مالی‌ به‌ علت‌ تحریم‌ ربا پس‌ از انقلاب‌ پیش‌ آمد، در مالیات‌ رخ‌ ندهد و هیچ‌ نوع‌ مالیاتی‌ قطع‌نظر از مبلغ، مورد تعلق، و شكل‌ آن، هرگز مورد اشكال‌ قرار نگیرد و تمام‌ مالیات‌هایی‌ كه‌ پیش‌ از انقلاب‌ گرفته‌ می‌شد، پس‌ از انقلاب‌ نیز استمرار یابد، و افزون‌ بر این‌ها، مالیات‌ها و عوارض‌ و شبه‌ مالیات‌های‌ جدیدی‌ نیز وضع‌ و أخذ شود.

برخلاف‌ نظام‌ بانكداری‌ بدون‌ ربا كه‌ بر مبنای‌ فقهی‌ و الگوی‌ اقتصادی‌ مبتنی‌ است، نظام‌ مالیاتی‌ پس‌ از انقلاب‌ ایران، از هیچ‌ الگوی‌ اقتصاد اسلامی‌ پیروی‌ نمی‌كند و بدبختانه‌ به‌ علت‌ عدم‌ مغایرت‌ ظاهری‌ آن‌ با موازین‌ فقهی، هیچ‌ حساسیتی‌ برای‌ اصلاح‌ و جهت‌دهی‌ آن‌ نیز پس‌ از انقلاب‌ از سوی‌ هیچ‌ گروهی‌ ابراز نشده‌ است؛ البته‌ مؤ‌دیان‌ در بخش‌ خصوصی‌ دربارهٔ‌ تغییر و اصلاح‌ قوانین‌ مالیاتی‌ موضع‌ می‌گیرند؛ ولی‌ این‌ مواضع‌ بر اساس‌ حفظ‌ منافع‌ شخصی‌ آنان‌ است، نه‌ برای‌ تصویب‌ قانونی‌ متناسب‌ با ویژگی‌های‌ اقتصاد اسلامی. همچنین‌ از جانب‌ فقیهان‌ نیز دربارهٔ‌ مصوبات‌ مالیاتی‌ دولت‌ یا مجلس‌ عكس‌العملی‌ دیده‌ نشد و دولت‌های‌ متعددی‌ كه‌ پس‌ از انقلاب‌ تشكیل‌ شدند، هیچ‌كدام‌ نه‌ لایحه‌ای‌ برای‌ اجرای‌ مالیات‌های‌ اسلامی‌ تهیه‌ كردند و نه‌ آن‌ را ضرور تشخیص‌ دادند.

نظام‌ مالیات‌های‌ اسلامی، همانند دوران‌ حكومت‌ نبوی‌ و علوی، باید بخشی‌ از نظام‌ اقتصادی‌ اسلام‌ بوده، برای‌ اجرای‌ سیاست‌های‌ مالی‌ و تحقق‌ عدالت‌ اجتماعی‌ تنظیم‌ شده‌ باشد. این‌ ویژگی‌ در تمام‌ مالیات‌های‌ صدر اسلام‌ به‌طور كامل‌ متبلور و مشخص‌ است. با این‌ وصف‌ «مولفه‌های‌ اصلی‌ نظام‌ مالیاتی‌ اسلامی» غیر از مطابقت‌ آن‌ با موازین، پیروی‌ از الگوی‌ اقتصاد اسلامی‌ است. در صدر اسلام، مالیات‌های‌ مورد اجرا با اهداف‌ نظام‌ اقتصادی‌ آن‌ منطبق‌ و با سیاست‌های‌ اقتصادی‌ هماهنگ، و دارای‌ ویژگی‌های‌ كارایی‌ اقتصادی‌ و عدالت‌ توزیعی‌ بودند. امروز نیز نظام‌ مالیاتی‌ ما باید بخشی‌ از نظام‌ اقتصاد اسلامی‌ باشد و برای‌ تحقق‌ اهداف‌ آن‌ به‌ كار گرفته‌ شود.

●حجت‌الاسلام‌ والمسلمین‌ دكتر گیلك: با توجه‌ به‌ بررسی‌ نظام‌ مالیاتی‌ اسلام، مؤ‌لفه‌های‌ ذیل‌ قابل‌ استخراجند:

یك. عبادی‌ بودن‌ (فرهنگ‌ بالای‌ مالیاتی): مالیات‌های‌ ثابت‌ (منصوص)، زكات‌ و خمس، واجبات‌ مالی‌ عبادی‌ هستند؛ بنابراین، مؤ‌دیان‌ با پرداخت‌ این‌ نوع‌ مالیات‌ها، به‌ تكلیف‌ الاهی‌ خود عمل‌ می‌كند. همچنین‌ این‌ مؤ‌لفه‌ به‌واسطهٔ‌ داشتن‌ اثر تربیتی، موجب‌ بالا رفتن‌ فرهنگ‌ مالیاتی‌ خواهد شد.

دو. عادلانه‌ بودن: مقصود از عادلانه‌ بودن‌ در این‌جا، عدالت‌ عمودی‌ و عدالت‌ افقی‌ است‌ كه‌ ویژگی‌های‌ ذیل، عادلانه‌ بودن‌ نظام‌ مالیات‌ اسلامی‌ را نشان‌ می‌دهد.

أ. گسترش‌ پایهٔ‌ مالیاتی: تمام‌ درآمدهای‌ ناشی‌ از سرمایه‌ و نیروی‌ كار و حتی‌ درآمدهای‌ فعلیت‌ نیافته‌ (نقد نشده)، مشمول‌ زكات‌ یا خمس‌ است‌ و هیچ‌ شغل‌ یا فردی‌ از پرداخت‌ مالیات‌ معاف‌ نیست.

ب. رعایت‌ توانایی‌ پرداخت: خمس‌ درآمدِ‌ كسب‌ كه‌ قلم‌ عمدهٔ‌ مالیات‌های‌ اسلامی‌ است، بر مازاد درآمد از مخارج‌ زندگی‌ مؤ‌د‌ی‌ و خانوار تحت‌ تكفل‌ او وضع‌ می‌شود؛ بنابراین، توانایی‌ فرد در پرداخت‌ مالیات‌ لحاظ‌ می‌شود. در این‌جا ذكر این‌ نكته‌ لازم‌ است‌ كه‌ معیار در عدالت‌ افقی‌ فقط‌ برابری‌ درآمد نیست؛ برای‌ مثال، فردی‌ كه‌ از راه‌ تجارت‌ درآمد كسب‌ می‌كند با فردی‌ كه‌ همان‌ درآمد را از معدن‌ به‌دست‌ می‌آورد، مالیات‌ كم‌تری‌ می‌پردازد كه‌ این‌ خود نشان‌ می‌دهد معیارهای‌ دیگری‌ مانند استفادهٔ‌ بیش‌تر از منابع‌ طبیعی‌ نیز مورد توجه‌ قانونگذار بوده‌ است.

سه. عدم‌ مانعیت‌ در تولید: مالیات‌های‌ اسلامی‌ خمس‌ به‌واسطهٔ‌ دارا بودن‌ تعداد نرخ‌ نهایی‌ اندك‌ و پایین‌ (حد‌اكثر دو نرخ‌ صفر و ۲۰ درصد) و در نتیجه، پایین‌ بودن‌ بار مالیاتی؛ انگیزه‌های‌ كار، پس‌انداز و سرمایه‌گذاری‌ را كاهش‌ نمی‌دهد و حتی‌ در خراج‌ كه‌ برخی‌ آن‌ را مالیات‌ ارضی‌ دانسته‌اند و مقدار آن‌ به‌ صلاحدید حكومت‌ است، امیر مؤ‌منان‌ علی۷ به‌ مالك‌ اشتر سفارش‌ می‌كند كه‌ توجه‌ او به‌ عمران‌ و آبادی، بیش‌ از توجه‌اش‌ به‌ درآمد خراج‌ باشد؛ یعنی‌ میزان‌ خراج‌ نباید طوری‌ بسته‌ شود كه‌ مانع‌ تولید باشد؛ به‌ همین‌ دلیل، نرخ‌های‌ زكات‌ و خمس‌ پایین‌ است‌ و به‌ تجربه‌ نیز ثابت‌ شده‌ كه‌ چنین‌ نرخ‌هایی‌ مانع‌ تولید نیستند. در زكات‌ نیز شرایطی‌ ذكر شده‌ است؛ برای‌ مثال، اگر از چارپایانِ‌ مشمول‌ زكات، در امر تولید یا حمل‌ و نقل‌ استفاده‌ شود یا اگر طلا و نقره‌ مسكوك‌ به‌ صورت‌ پول‌ رایج‌ در گردش‌ باشند و كنز نشوند، مشمول‌ زكات‌ نیستند.

چهار. اجرای‌ ساده: اجرای‌ پیچیده‌ و نامناسب‌ ناشی‌ از طرح‌های‌ بلند پروازانهٔ‌ مالیاتی‌ كه‌ با توجه‌ به‌ ظرفیت‌های‌ اجرایی‌ كشورها تدوین‌ نشده‌اند كه‌ خود باعث‌ رانت‌هایی‌ برای‌ مؤ‌دیان‌ و مجریان‌ شده‌ است، فرار و اجتناب‌ مالیاتی‌ را تشدید می‌كند. شكاف‌ و دیوار بلند بی‌اعتمادی‌ بین‌ دستگاه‌های‌ حكومتی‌ و مردم، سبب‌ افزایش‌ هزینه‌های‌ اجرایی‌ شده‌ است‌ كه‌ برخورد نامناسب‌ مجریان‌ و روش‌های‌ پیچیدهٔ‌ اجرایی، این‌ هزینه‌ را بیش‌تر می‌كند.

یادآوری‌ این‌ نكته‌ كه‌ قوانین‌ اسلامی‌ در جهت‌ ایجاد بستر مناسب‌ برای‌ رشد اخلاقی‌ مردم، و هدف‌ حكومت‌ اسلامی‌ تقویت‌ ارزش‌ها و ایجاد زمینهٔ‌ مناسب‌ برای‌ رشد مناسبات‌ انسانی‌ است، در ادارهٔ‌ مالیت‌های‌ اسلامی‌ دقیقاً‌ به‌ این‌ موضوع‌ توجه‌ شده‌ و با روش‌ خود اظهاری‌ و خود تشخیصی، به‌ مقدار زیاد از هزینهٔ‌ اجرا كاسته‌ است. این‌ نكات‌ را می‌توان‌ از وصیت‌ امام‌ علی۷ (نامهٔ‌ ۲۵ نهج‌البلاغه،) به‌دست‌ آورد؛ افزون‌ بر این‌كه‌ در مالیات‌ خمس، تمام‌ امتیازات‌ لغو، و تبعیضات‌ مالیاتی‌ در درآمدها حذف‌ شده‌ است. این‌كه‌ امام‌ علی۷ بر خود اظهاری‌ تأكید می‌ورزد، سنت‌ پسندیده‌ای‌ است‌ كه‌ مزایای‌ بسیاری‌ افزون‌ بر جنبه‌های‌ درآمدی‌ دارد. ارزش‌ جلب‌ اعتماد مردم، كم‌تر از زیان‌ درآمدهای‌ از دست‌ رفته‌ به‌واسطهٔ‌ برخی‌ سوء استفاده‌ها از این‌ اعتماد نیست‌ كه‌ البته‌ آن‌هم‌ با روش‌های‌ نظارتی‌ قابل‌ كنترل‌ است؛ ضمن‌ این‌كه‌ كاهش‌ هزینه‌های‌ گردآوری‌ نیز بازده‌ وصول‌ مالیات‌ را افزایش‌ می‌دهد.

پی‌نوشت‌ها:

.۱ ر.ك: سیدكاظم‌ صدر: اقتصاد صدر اسلام، انتشارات‌ دانشگاه‌ شهید بهشتی، صفحات‌ ۹۳ و ۱۴۴؛ حمزه‌پور، صدر و كفائی: «بررسی‌ مالیات‌ بر شركت‌ها در ایران‌ بر اساس‌ الگوی‌ مالیات‌های‌ اسلامی» فصلنامهٔ‌ پژوهش‌های‌ اقتصادی‌ ایران، ش‌ ۱۰، بهار ۱۳۸۱ ش‌ ۱.

.۲ ر.ك: همان.

.۳ همان.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.