شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
کتاب های ما کجاست
پس از مدتها صبر و بردباری ناشران و کتابفروشان، سرانجام اولین واکنش جدی آنان نسبت به وضعیت نشر و صدور مجوزها، در نامهای از طرف اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران خطاب به صفارهرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، دیده شد. در این نامه که توسط «حسن کیاییان» رئیس هیئت مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران امضا شده است، نسبت به مواردی اعتراض شده است که «معطل ماندن کتابهایی که هفتهها، ماهها و یا بیش از یک سال و نیم پیش برای دریافت مجوز انتشار به اداره کتاب تحویل داده شدهاند; عدم پاسخ صریح به کتابهایی که رفع ایراد شده و مجددا از سوی ناشر تحویل اداره مربوطه شدهاند (در حالی که انتظار این است که ظرف یکی دو روز با تطبیق موارد اصلاحی، مجوز کتاب صادر شود اما این امری است که هیچ ضمانتی برای آن نیست و حتی دیده شده کتابهایی که ماهها بدون جواب مانده است) و همچنین ابلاغ اصلاحیههای گشادهدستانه و چندباره از جمله آنها است.
اتحادیه ناشران و کتابفروشان از ۱۲ سال پیش دیدگاهی ثابت درباره ممیزی کتاب داشتهآن هم اینکه اگر کتابی از نظر قانونی مشکلی دارد شاکی حقیقی و حقوقی آن به دادگاه شکایت کند، دادگاه به شکایت رسیدگی کرده و دستور توقیف یا رفع توقیف کتاب را میدهد. «اردهالی» مسئول انتشارات اختران، نحوه برخورد جدید در حوزه نشر را دارای اشکال میداند و آن را مانعی در رواج افکار و اندیشههای نو میبیند: «نشریات سالها حرفشان را زدند تا این را عملی کردند که طبق قانون مجاز نیستند آنها را کنترل کنند، اگر نهاد یا شخصی شکایتی داشت به شکایتش رسیدگی کنند.
کتاب هم باید همینطور باشد این کارها جدا از اینکه مانع رواج اندیشههای نو و سبب نفی آزادی میشود، برنامهریزی در کار ناشران را هم غیرممکن کرده است و ناشران نمیتوانند برنامهریزی مناسبی انجام دهند که چه تعداد کتاب در سال منتشر کنند.»
محمد واشویی، مدیر نشر ماهی، ممیزی را مسئلهای میداند که همیشه بوده و بعد از این هم خواهد بود. اما از نظر وی این مسئله سلیقهای است و قانونی در رابطه با آن وجود ندارد: «این سلیقه هم براساس جو زمانه و سیاست دولت وقت است.
ممیزی همیشه وجود داشته اما حلقه آن گاهی تنگتر میشود، گاهی بازتر. وضعیت ناشران ما نامشخص است، به این دلیل که خط قرمزها را نمیدانند. باید کتبا به ناشرین اعلام کنند که در کتابهایتان کلمات یا مسائل خاصی را ذکر نکنید.
این وضعیت ناشران را سر در گم میکند. در نهایت به نفع وزارت ارشادی است که آمار کتابهایش بالا رود.» وی مشکل دو سال اخیر ناشران را کند بودن پروسه بررسی کتاب در وزارت ارشاد میداند و علت آن را هم حجم بالای کتاب ورودی و کافی نبودن بررس اعلام میکند: «پروسه بررسی که از بررس جزء آغاز میشود تا به خود وزیر میرسد، روند کار را بسیار کند میکند.
ما کتابی تاریخی را اسفندماه ۸۵ به وزارت ارشاد دادهایم اما هنوز جوابی نگرفتهایم. البته مجوز کتابهای فلسفی مثل هگل و مارکس و... را حتی یک هفتهای هم صادر میکنند و هیچ مشکلی وجود ندارد. در بعضی موارد مثل فلسفه; بهتر از دولتهای قبلی عمل میشود. این کندی بیشتر در ادبیات است و در حوزههای دیگر کمتر دیده میشود. رمان و داستان است که روی آن حساسیت وجود دارد و این حساسیت هم روی مسائل اخلاقی است، که البته هنجارهای عمومی ما هم، چنین چیزهایی را اقتضا نمیکند، این نوع ممیزی دور از منطق نیست و جامعه اطراف ما چنین شفافسازیهایی را نمیطلبد.» وی همچنین عقیده دارد این چند ماه معطلی وزارت ارشاد علاوه بر مسایل فرهنگی، به چرخ اقتصاد نشر آسیب میزند و بازده اقتصادی را کاهش میدهد: «همه ما تلاش میکنیم به سمت شرایط بهتر و هدر نرفتن هزینه و زمان حرکت کنیم. نامه اتحادیه هم تلاشی در این مسیر است. آقای کیاییان نیز پخته این کار است، حرفهایش دقیق و منطقی است و موضع گیری متعادلی هم دارد. وزارت ارشاد هم مواضع و نظراتی دارد که امیدواریم با شنیدن نظرات یکدیگر بتوانیم به بهتر شدن وضعیت و اصلاح شیوههای موجود کمک کنیم.»
یکی از مواردی که در نامه اعتراضآمیز اتحادیه ناشران و کتابفروشان به آن اشاره شده است، نبود نظام هماهنگ و یکدست و یکسان نبودن سیاستها در تعیین خط قرمزها است. گاهی موردی که در یک کتاب، باعث لغو مجوز شده، در کتاب دیگری به وفور دیده میشود.
«فرخنده حاجیزاده» نویسنده و مدیر مسئول انتشارات ویستار است. وی نیز عقیده دارد بررسیهای وزارت ارشاد در مورد کتابها یکدست نیست. گاهی کتابی مجوز انتشار میگیرد در حالی که کتاب دیگری با همان شرایط اما با نویسنده یا ناشر متفاوت و حتی با وجود داشتن خط قرمزهایی کمرنگتر، مجوز نمیگیرد: «من از مجوز گرفتن هر کتاب خوبی خوشحال میشوم اما نمیفهمم این یک بام و دو هوا بودن یعنی چه. اوضاع نشر کتاب بسیار متغیر است متاسفانه ادارات ما همیشه تابع مناسبات بودهاند ولی فکر میکنم در دوره کنونی این مناسبات افزایش یافته است. تعدادی از کتابهایی که انتشارات ویستار به وزارت ارشاد داده است، چند سال است که هنوز بدون جواب ماندهاند، برخی از آنها هنوز مجوز نگرفتهاند و بعضی هم به طور کلی کنار گذاشته شدهاند.
من دیگر خسته شدهام. بعضی از کتابهای من مدتهاست در بررسی اول و دوم و سوم و بررسی مجدد ماندهاند. من به عنوان انتشارات ویستار با وزارت ارشاد به یک توافق ضمنی رسیده ام. نه به آنها کتاب میدهم و نه آنها مجوز میدهند. چون حوزه ما ادبیات است طبیعتابسیاری از کتابهایی که میفرستیم مشکل پیدا میکنند. شاید به این دلیل که نگاهمان با یکدیگر همسو نیست به هر حال چون به ما مجوز نمیدهند به این نتیجه رسیدیم که فعلا مزاحمشان هم نشویم، گاهی پیش میآید که طرف مقابلتان را به تغییری وامیدارید که برایتان سودی دارد، اما این هیچ نفعی برای هیچ کس ندارد. گاهی این مسائل واقعا به طنز تبدیل میشود.»
مواردی از گم شدن کتابهای تحویلی جهت دریافت مجوز، آنهم پس از هفتهها و ماهها انتظار برای دریافت پاسخ و همچنین پس گرفتن مجوز کتابهایی که تمام مراحل دریافت مجوز را طی کردهاند و حتی یک یا چند نوبت چاپ شدهاند، از جمله مسائل دیگری است که در نامه اتحادیه ناشران و کتابفروشان، به آن اشاره شده است.
از انتشارات اختران به مدیریت اردهالی، کتابهایی در وزارت ارشاد است که بیشتر از دو سال است در انتظار مجوز انتشار است: «حتی بعضی از کتابها آنجا گم میشود، وقتی برای نتیجه مراجعه میکنیم میگویند در دست بررسی است، بعد از پیگیریهای مکرر، میگویند کتاب گم شده است و باید یک پرینت دیگر تحویل بدهید. کتابهایی هست که مدتها آنجا مانده است که هم زحمت ناشر و هم مترجم را باطل میکند.
ما کتابهایی داریم که حتی چاپ شده ولی گفتهاند باید بررسی مجدد شود مثل «خروس» نوشته ابراهیم گلستان که هنوز هم هیچ خبری از آن نشده است. ما امیدواریم وضعیت بهتر شود. شاید نامه اعتراضآمیز اتحادیه ناشران وضع را تغییر دهد. همین پی گیریها در چند سال گذشته مجلس را به صرافت بررسی مورد مشابه انداخت. این مسائل باید مطرح شوند، مسئولین باید بدانند که صنعت نشر مشکل دارد.»
جلال فهیم هاشمی از دیگر ناشرانی است که ممیزی را پدیدهای میداند که اعمال آنهمیشه جواب نمیدهد: «ممیزی در ایران هم اعمال میشود. ناشران هم کوشش خودشان را کردهاند، فعالیت و مذاکره کردهاند، دولتها هم کار خودشان را انجام دادهاند. این موضوع در انتشاراتی مثل ثالث و چشمه بیشتر محسوس است که بیشتر کتابهایشان مجوز نمیگیرند، ما فقط دو سه کتابمان درگیر مجوز است چون ما دیگر فعالیتی نمیکنیم.
زندگی ناشر به کتاب بستگی دارد، مثل اینکه مایع حیات را از آنها بگیرند. دیگر فقط عده خاصی کتاب میخرند، وقتی خواننده میداند کتابی که میخرد از صافی گذشته، به تدریج اعتمادش را از دست میدهد و این موضوع در طولانی مدت تاثیر بدی بر او میگذارد. بعضی کتابها هست که خوب چاپ میشود و خوب هم فروش میرود مثل کتابهای کمک درسی یا حلالمسائلها که فقط آمارها را بالا میبرند اما دیگر نقشی که کتاب باید داشته باشد، ندارد. حملهای که از طرف اینترنت وجود دارد، وضعیت را بدتر هم میکند.» وی عقیده دارد نامه اتحادیه ناشران، وضعیت را بهتر نمیکند اماشاید تشکیلاتی به وجودآیدکه جواب درستی به مردم بدهند: «حداقل باید جوابی بدهند و این ترجیع بند (امروز برو فردا بیا) را از بین ببرند. آدمهایی را گذاشتهاند که تسلطی به کار ندارند، حداقل باید تکلیف ناشر زود معلوم شود و صدور مجوز به دو سال نکشد و ظرف یک یا دو ماه مشخص شود.»
از مهمترین مسایلی که در نامه اتحادیه ناشران و کتابفروشان ذکر شده، عدم پاسخگویی به مراجعات ناشرین و بیتوجهی به منزلت ناشران و پدیدآورندگان کتابهاست. «حاجیزاده» مدیرمسئول و سردبیر مجله بایا، نیز بر همین عقیده است: «بهطور مثال در قسمت مطبوعات این نوع رفتار کمتر دیده میشود اما مخصوصا برخورد نامناسبی که با نویسندگان و ناشرین میکنند از وجوه بارز این مسئله است. بررسهایی که انتخاب کردهاند اغلب آگاهی کافی به کاری که انجام میدهند، ندارند. حتی اگر قبول کنیم که انسانهای متعهدی هستند، تنها تعهد کافی نیست، آنها باید به کاری که انجام میدهند، آگاهی کافی داشته باشند.
مشکل ما این است که موضع فرهنگ را علمی نمیبینیم. در پزشکی ممکن است بین جراح خوب و خوبتر اشتباه کنیم اما هرگز بیمارمان را به دست یک فرد غیر جراح نمیدهیم. اما متاسفانه حوزه نشر را تخصصی نمیبینیم و هر کس میتواند در اینباره نظر بدهد. اگر از بالاترین رکن تا پایینترین مسئول را متخصص انتخاب کنند، حتی اگر مخالف ما هم باشند، میتوانیم راجع به مسائل با هم بحث کنیم اما اگر مخالف هم نباشند ولی آگاهی نداشته باشند، حرف زدن با آنها آب در هاون کوبیدن است.»
«بهروز عطایی» مسئول انتشارات عطایی است.
از نظر وی نیز پاسخگویی منطقی و درستی برای عدم صدور مجوز یا لغو آن وجود ندارد: «میگویند کتابهایتان رد شده و هیچ دلیلی هم نمیآورند. اگر خیلی اصرار کنیم میگویند باید نامه بدهید. کتابهایی را که نه سیاسی و نه غیراخلاقی است و نه مسئله برخورندهای در آن وجود دارد، بدون دلیل بیشتر از شش ماه نگه میدارند. یک کتاب علمی تخیلی از نوع کتابهای هری پاتر را که قبلا توسط ناشر دیگری منتشر شده است، به اصرار مترجم آن برای ممیزی دادهایم، کتابی که نه سیاسی و غیراخلاقی است و از همه مهمتر اینکه در حال حاضر در بازار هست و باید همانموقع مجوزش را صادر کنند، از قبل از عید برای بررسی نگه داشتهاند، هیچ جوابی هم به ما نمیدهند.»
موضوع ممیزی و صدورمجوزبسیاری از کتابهای نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی را غیرقابل چاپ کرده است. بنا به گفته برخی منابع خبری،بسیاریاز کتابهایی که مجوز رسمی وزرات ارشاد داشتهاند، ممنوعالچاپ شدهاند. این ممیزیها و لغو مجوزها از آثار برخی شاعران آغاز میشود و تا داستانهای نویسندگان معاصر ایرانی چون صادق هدایت، ابراهیم گلستان و... ادامه پیدا میکند.آثارمهم صادق چوبک چون «انتری که لوطیاش مردهبود» ممنوعالچاپ شدند.
«بوف کور» اثر صادق هدایت علیرغم تلاش ناشران باز هم با ممیزی مواجه است و تجدید چاپ داستان «سگ ولگرد» وی نیز به بهانه طرح روی جلد آن ممنوع شد. مجوز تجدید چاپ آثار غلامحسین ساعدی مثل «ترس و لرز» و «عزاداران بیل» لغو شده است. همچنین مجوز انتشار داستان«خروس» نوشته ابراهیم گلستان لغو شده و تجدید چاپ مجموعه داستانهای کوتاه وی مشروط بر حذف کامل چند داستان از آن شده است.
برخی آثار نویسندگانی مثل بزرگ علوی، جلال آل احمد، جمال میرصادقی، امیرحسن چهل تن و... و همچنین فیلمنامه «زن زیادی» اثر تهمینه میلانی با وجود اکران عمومی فیلم ممنوعالچاپ اعلام شدهاند.آمار کتابهایی که در دو سال اخیر مجوز انتشار آنها لغو شده یا برایشان مجوز صادر نشده و ممنوعالچاپ شدهاند، به قدری است که در این مقال نمیگنجد.
بهرغم همه شکایات و اعتراضاتی که نویسندگان و ناشران در دو سال گذشته، در مورد ممیزیها و صدور مجوزها از وزارت ارشاد داشتهاند، وزیر ارشاد نظر دیگری دارد. وی در روزهای اخیر در بیانی در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و در جمع کارکنان آن، اقدامات وزارتخانه را بینظیر دانست و گفت: «تصور من این است که اقدامات وزارتخانه در طول دولت نهم، اقداماتی است که گرچه ممکن است کسانی که حکیمانه نمینگرند، از درکش عاجز باشند اما این اقدامات در نوع خودش کمنظیر و بینظیر است. بعضیها متاسفانه این پیشرفتها را نادیده گرفتند و با ژست فیلسوفمابانه گفتند که وضع فعلی فرهنگ از وضع قبلی بدتر است.
به نظر من این افراد خودشان را متهم میکنند و مشاعرشان درست کار نمیکند.» وی در ادامه افزوده است: «کارشناسان و ناظران وزارت ارشاد باید مراقب باشند تا درحوزههای مختلف یک سر سوزن مسامحه در مقابل خرابکاریها صورت نگیرد. نباید اجازه دهید از زیر دست شما سندهای پلید صادر و منتشر گردد. در حق فرهنگ ظلم شده است و این مظلومیت فقط تابع کمبود بودجه نیست. دهها موضوع دیگر هم هست که یکی از آنها بدعملی در حوزه فرهنگ است. ما باید تلقی و نگاه تصمیمگیران را با فعالیتهای خودمان تغییر دهیم.» وی در پایان گفت:«من امسال را به عنوان سالی که فرهنگ در آن شکوفا خواهد شد، در نظر میگیرم و بذری را که در این سالها کاشتهایم، درو خواهیم کرد.»
ممیزی کتاب مسئلهای است که قانون مدونی در رابطه با آن وجود ندارد، اما همچنان اعمال میشود.
«فرخنده حاجیزاده» نویسنده و شاعر، معتقد است که امروزه به جایی رسیدهایم که همه مردم تقریبا در حمام شیشهای زندگی میکنند و هیچ چیز از دید کسی پنهان نیست: «تقریبا به آن نقطه رسیدهایم که در دورافتادهترین روستاها هم همه مردم از مسائل مطلع میشوند.خیلی راحت میتوانید کتابی را که مجوز نمیدهند، در خارج از کشور چاپ کنید. نویسنده میتواند در لحظه که کتابش غیر مجاز اعلام میشود، آن را روی سایت ها بگذارد یا به هزاران جا ایمیل کند.
با این کارها فقط اشتیاق مردم را به کتابهای توقیف شده بیشتر میکنند. من کتاب «دلبرکان غمگین من» نوشته مارکز را به این دلیل خواندم که ببینم چه چیزی در آن هست که ممنوعالچاپ شده، وقتی آنرا خواندم، دیدم خیلی از کتابهای دیگر که مجوز دارند، خط قرمزهایشان از این کتاب بیشتر بود. این حرکت ممیزی واقعا بیفایده است.» وی در ادامه افزود: «از یک کتاب چهل صفحهای به ده خط از آن مجوز نمیدهند. در یک قصه نمیشود قسمتی از آن را سرخود حذف کرد.
اگر مجموعه مقاله باشد، میشود یکی از آنها را حذف کرد، یا اگر مجموعه قصه یا شعر باشد باز هم میتوان یکی از آنها را حذف کرد، اما هرگز نمیشود نصف یک رمان را برداشت، با اینکار همه ساختارش را ویران میکنیم. اینها بهانهگیریهایی است که ریشه آن ناآگاهی است. گاهی در یک کتاب به مسئله ای که تصور میکنیم با توجه به شرایط جامعه، ممکن است ایرادی از آن بگیرند هیچ کاری ندارند و به دلایلی مجوز نمیدهند که حتی فکرش را هم نمیکنیم. این مسائل از طنز هم گذشته است.»
از نظر عطایی، ممیزی وضعیت نابهنجار و افسارگسیختهای در حوزه نشر ایجاد کرده است: «کتابی از داوود رشیدی، هنرمند کشورمان یک سال است که بلاتکلیف مانده، کتابی به نام «آری» از یک نویسنده فرانسوی که نمایشنامه مانند است را چاپ نمیکنند.
برای کتابی که خودم به سرعت نسخهای از آن را در پاریس تهیه کردم و دکتر فولادوند آن را ترجمه کرده است، هنوز جوابی نیامده است. برای کتاب ۱۰۰ صفحهای قطع پالتویی که یک خواننده معمولی آن را ظرف دو سه ساعت میخواند، یک سال است که پاسخی ندادهاند. از آن طرف بازار آشفته کاغذ که مقداری از آن; دولتی شده و مقداری از آن آزاد است.
این طرف هم ممیزی. اگر هدف این است که ناشران دلسرد شوند، به موفقیت بسیار نزدیک شدهاند. نمایشگاه کتاب هم نزدیک است. خواننده در نمایشگاه، کتاب تازه میخواهد اما چیزی پیدا نمیکند. ما بیش از هفتاد سال است که کار میکنیم و بیشتر از هزار عنوان کتاب چاپ کردهایم اما در سالهای اخیر کارمان به شدت نزول پیدا کرده.
هم از نظر مادی نمیتوانیم هزینه حروفچینی و مترجم وغیره را بدهیم و از آن طرفکه کتاب یک سال بایگانی میشود، و هم ناشراز نظر روحی و روانی سرخورده میشود و نمیتواند آنچنان که باید کار کند. از طرفی بین ناشر و مترجم هم ناراحتی به وجود میآید چون آنها مثل ما در تماس با ارشاد نیستند و باور نمیکنند همه مسائل چاپ کتاب دست ما نیست.» وی معتقد است به دلیل این وضعیت، نشر دچار ضعف و افت زیادی شده است.
این سختگیریها اضافه بر تیراژ پایین کتابها در مقابل جمعیت هفتاد میلیونی ایران هم آسیب زیادی به ناشران وارد میکند: «تیراژ کتاب هزار و نهایتا دوهزار جلد شده است. با نامهای که اتحادیه به وزارت ارشاد نوشته است، شاید قانون مشخصی وضع کنند. اتحادیه ناشران مجموعهای از افکار کلی ناشران است و بنابراین عصاره و چکیده تجربه گرانبهای ناشران عضو اتحادیه است. اگر وزارت ارشاد این مسائل را بپذیرد بسیاری از مشکلات حل میشود.»
حاجیزاده نیز با وی هم عقیده است و از نظر او نیز اگر به نامه اتحادیه اصولی نگاه شود، باید تاثیری در وضعیت موجود داشته باشد: «اول اینکه نامه درست نوشته شده و به مشکلات خوب اشاره کرده ودر ثانی فقط نقد نکرده و برای حل مشکلات راه حل نیز ارائه کرده است. میگوییم در شرایط موجود اگر قرار است خط قرمزی وجود داشته باشد باید راهکارهایی پیشنهاد کنیم.
چند نفر افراد آگاه باشند که بتوانند جوابگو باشند، الان واقعائ همه بلاتکلیفند. ضمن اینکه اگر حسننیتی وجود داشته باشد، طبیعتا ارشاد باید از نظر اتحادیه و کسانی که سالهاست در این حوزه تلاش کرده اند و سابقه کار دارند، استقبال کند. اگر بخواهند تاثیر بگیرند مسلما نامه میتواند کمک کند، مگر اینکه نخواهند کمکی بکنند. باید گفتگو کنند و نظراتشان را بگویند تا راهحلی پیدا کنند. حتی به نظر من بدقانونی بهتر از بیقانونی است.
حتی اگر وزارت ارشاد اعلام کند دو یا سه سال به هیچ کتابی مجوز نمیدهد بهتر است. دیروز جایی خواندم که وزیر گفته است چند میلیارد بودجه به خرید کتاب اختصاص دادهاند. چرا لیست خرید را اعلام نمیکنند؟ اگر فکر میکنند خریدشان عادلانه و منصفانه بوده ، باید اعلام کنند تا همه بدانند چه کتابهایی از کدام ناشر و به چه علت خریدهاند.
ممکن است همکار ناشری خوشخدمتی بکند و کتابهایش هم خریده شود و بین کتابهایش هم به طور اتفاقی ده جلد کتاب خوب هم باشد. این مسایل را چه کسی کارشناسی میکند؟ آیا چند نفر که مورد اطمینان هستند، اشراف کافی به همه حوزههای علمی و خلاقه دارند؟ یا یارانه کاغذ را قطع کردند، آیا واقعا به روی همه قطع کردند؟ و از آن مهمتر اینکه با آن چه کردند؟
باید یک بنیادی وجود داشته باشد. اگر طبق اصول عمل کنند احتمال خطا پایین میآید. مشکل این است که در تمام این مدت یا سلیقهای عمل میشود یا مناسبتی. من دیگر کتاب نمیفرستم چون احساس میکنم پژواک صدایم به هیجکجا نمیرسد. با چه کسی میتوانم بحث کنم؟ به یکی از کتابهای ما به نام «ارزش زن» مجوز نمیدادند به این دلیل که باید کلمه خدا را جایگزین الله میکردیم. کتاب را آنقدر نگه داشتند تا الله را برداشتیم و کلمه خدا را به جای آن گذاشتیم.
اینها فقط بهانهگیری است. البته وضع در حوزههای دیگر بهتر است. مدتی پیش با یکی از استادان ادبیات صحبت میکردم و بحث بر سر همین مسئله بود، به این نتیجه رسیدیم که شاید نگاهشان این است که شعر و قصه میتواند ماجرای امروز ما و ماجرای خود ما باشد اما بقیه حوزهها بیشتر تئوری هستند. من نمیدانم واقعا میشود فرهنگ و نشر را از این بیشتر به انفعال کشید یا نه. امیدواریم ارشاد در مقابل نامه اتحادیه یک واکنش مثبت جدی نشان دهد و قبل از نمایشگاه کتاب نوید اوضاع بهتری در عرصه نشر داشته باشیم.»
با وجود گفتههای صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره عملکرد بینظیر وزارت ارشاد در طول دوران خود، برخی انتقادها از طرف نویسندگان و ناشران بیشتر شده و با بالا رفتن تعداد کتابهایی که به هر دلیلی توقیف یا ممنوعالچاپ میشوند، تنها میتوان امیدوار بود که شاید وضعیت نگران کننده نشر در ایران بهتر شود و ناشران کتابهایعلمی، ادبی و غیره هر چند ناامیدانه و دلسرد، همچنان برای تغییر سلیقه و ارتقای سطح خواننده از رمانهای سطحی عاشقانه و... که به وفور مجوز انتشار میگیرند، تلاش کنند.
سمیه میرکمالی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست