یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
به یاد سردار شهید رجبعلی محمدزاده نامه ای به فرمانده گردان نصرالله
«برادر رجب»! بگذار به تو تبریک بگویم برای اینکه آن حسرت نابی را که ۳۲ سال قبل در وجودت موج می زد، آن چنان زلال باقی نگه داشتی و اجازه ندادی گذر ایام آن را بمیراند تا اینکه گوهر زیبای شهادت را صید کردی.
نمی دانم مرا به خاطر می آوری یا نه، ۲۳ سال قبل پادگان ۹۲ زرهی اهواز، مقر لشکر پنج نصر خراسان. اولین روزهایی بود که گردان نصرالله را تحویل گرفته بودی، تو و یار و همراه همیشگی ات شهید علی نوری، آرام و قرار نداشتید تا هرچه زودتر گردان سرو سامان بگیرد.
۲۳ سال قبل، پادگان ۹۲ زرهی اهواز، اولین باری بود که چهره محجوب و خندان تو را زیارت کردم، آری زیارت کردم، از بس که مخلص بودی، بی ریا، بی تکبر، چیزی که این روزها بین ما آدم ها کمیاب، بلکه نایاب شده است.
۲۳ سال قبل با نامت برای اولین بار آشنا شدم، صدایت می کردند «برادر رجب».
آغاز آشنایی ما هم اول «ماه رجب» بود و تو روزه بودی و غسل اول ماه به جا آورده بودی، خوی نیکوی رجبیون در وجودت خانه داشت و مگر نه اینکه: «الاسماء تنزل من السماء»!
۲۳ سال قبل، ماه های اول سال بود که خبر آمد، نیروهای ارتش بعثی عراق دوباره شهر مهران را تصرف کرده اند. آرام و قرار نداشتی تا گردان تازه سامان گرفته را زودتر در منطقه عملیاتی مستقر کنی. و تو چنان گردانی ساختی که بسیجیان دلاور آن در هجوم بی امان دشمن، در دشت مهران به شکار تانک های دشمن رفتند، بی آنکه ذره ای خوف به دل راه دهند.
نبرد پشت رودخانه «کنجانچم» را می گویم که وقتی تانک های دشمن پشت دیواره رودخانه گیر کردند، با حمله شجاعانه بچه های گردان و به آتش کشیده شدن اولین تانک، تانک های دیگر فرار را برقرار ترجیح دادند.
۲۳ سال قبل، چه سال قشنگی بود. سال ۱۳۶۵، ماههای آغازینش این چنین بود و ماه های پایانی اش در عملیات کربلای چهار و پنج. بچه های گردان تو، با خون خود قیامتی در شلمچه به پا کردند. یارانت یک به یک پر کشیدند و تو در فراغ تک تک آنها گوهر جان را می سفتی، که در باغ شهادت را بستند و ما پشت در ماندیم. بغضت را به خاطر می آورم که با چه حسرتی از شهیدان گردان یاد می کردی و قطرات اشکی که با سوز و گداز در هجران آن عزیزان می فشاندی. جانبازی تو را راضی نکرد، می خواستی که سر ببازی!
آن روزها و این حالات و روحیات البته بین بچه های جنگ کم و بیش مرسوم بود، اما نگه داشتن این گوهر ناب آن هم ۲۳ سال کار هرکسی نیست و حالا پس از این همه سال تو هم به خیل عزیزانی پیوستی که در فراقشان می سوختی. خوشا به حال شهدای گردان نصرالله که از امروز فرمانده خود را یافته اند!
«برادر رجب»! بگذار به تو تبریک بگویم برای اینکه آن حسرت نابی را که ۳۲ سال قبل در وجودت موج می زد، آن چنان زلال باقی نگه داشتی و اجازه ندادی گذر ایام آن را بمیراند تا اینکه گوهر زیبای شهادت را صید کردی.
نه، نه؛ بگذار جمله ام را اصلاح کنم، تو در امتحانات روزگار و در صحنه جهاد اصغر و جهاد اکبر آن چنان سربلند و سرافراز شدی که شهادت گوهر نابی همچون تو را شکار کرد. آری فکر کنم حالا حق مطلب را بهتر ادا کرده باشم.
«برادر رجب»! در این ۲۳ سال گرچه تو را دیگر ندیدم، اما صادقانه بگویم چهره پرلبخند تو را هیچ گاه فراموش نکرده ام. تو نمونه یک انسان خالص و بی تکلف بودی که در مکتب امام عزیز رشد یافتی، تربیت شدی و به اوج رسیدی. پس اجازه بده امروز من به برکت آن آشنایی دیرین از تو بخواهم که تو هم ما را فراموش نکنی و برای حسن عاقبت همه ما دعا کنی.
«برادر رجب»! راستی چقدر به زبان آوردن این عبارت دشوار شده است! برادر را می گویم. دیگر سال هاست که افراد یکدیگر را برادر خطاب نمی کنند و اگر کسی هم دیگری را برادر خطاب می کند با به شوخی و تمسخر است یا مورد تمسخر قرار می گیرد. چرا که معادلات زندگیمان دیگر مبنای برادرانه ندارد. حتی خودت که این روزها شاهد بودی برادرانی با ادعای بزرگتری و ریش سفیدی و سابقه مبارزه و پیروی امام و... با گرگانی همراه شدند که قصد داشتند «یوسف انقلاب» را به چاه بیندازند، اما به مدد همراهی یاران و سربازان مخلصی همچون تو، یوسف انقلاب همچنان در اوج عزت ماندگار است.
«برادر رجب»! برادرانی از این آب و خاک این روزها شعار دادند «بسیجی واقعی همت بود و باکری» گو اینکه بسیجیان واقعی همان رفته گانند و به ظاهر دفن شدگان؛ اما تو و سردار مخلص نورعلی شوشتری با خون خود اثبات کردید که همه بسیجیان و سپاهیان، همت ها و باکری های زمان خود هستند که برای فرمان ولی امر خود سرمی بازند.
«برادر رجب»! خوشا به احوالت که پس از ۲۳ سال، مزد مجاهدت و پایمردیت را ستاندی و صدف شهادت گوهر ارزشمندی چون تو را صید کرد. آفرین بر تو که مراد دل را یافتی و دل به دنیا نسپردی. هنیاً لک
مرغ بر بام تور ه دارد و من بر سرکوی
حبذا مرغ که آخر پر و بالی دارد
رضا مقدسی ـ نیروی گردان نصرالله ـ لشکر پنج نصر
صبح صادق
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست