چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پیرمرد آراسته و ده ها ماموریت ناتمام


پیرمرد آراسته و ده ها ماموریت ناتمام

جیووانی تراپاتونی در ۷۰ سالگی

جیووانی تراپاتونی در ۷۰ سالگی و هفدهمین ماه کارش در تیم ملی فوتبال ایرلند جنوبی، همچون گذشته پرشور و سرشار از انرژی دیده می‌شود و در کارش موفق است.

اگر روال فعلی را حفظ کند، ایرلند را برای اولین‌بار از ۱۹۹۴ به بعد به دور پایانی جام جهانی خواهد رساند و آن هم از گروهی که تیم ملی کشورش ایتالیا امیدوار نخست صعود آن و فاتح دوره گذشته جام به حساب می‌آید و تراپ در این سن بالا و در ششمین دهه حضورش در فوتبال، همچنان آراسته، شیک‌پوش و مسلط نشان می‌دهد. موفقیت‌های او در پست سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایتالیا، سمتی که از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ حائز آن بود و با ناکامی در جام جهانی ۲۰۰۲ و جام ملت‌های اروپا ۲۰۰۴ همراه شد، اندک بود اما خیلی‌ها دلشان برای او در این تیم تنگ شده و این بخصوص شامل مردم و ناظران و خبرنگاران می‌شود، زیرا هر چقدر که او پرانرژی و لبریز از هیجان بود و حرف‌هایش همه را به وجد می‌آورد، مارچلو لیپی و روبرتو دونادونی که جای وی را گرفتند در قیاس با او بسیار خشک جلوه کرده‌اند.

این در حالی است که در موفقیت بسیار بیشتر لیپی تردیدی وجود ندارد و هرچه باشد او بود که در سال ۲۰۰۶ برخلاف تراپاتونی آتزوری‌ها را قهرمان جهان کرد و از وقتی با پایان دادن به ۲ سال دوری‌اش از اردوی ملی ایتالیا از نو به جانشینی روبرتو دونادونی، مربی این کشور شده، باز سرداران لاجوردی پوش را در مسیر راهیابی به جام جهانی (۲۰۱۰)‌ قرار داده و همان‌طور که قبلا آمد، بالاتر از شاگردان فعلی تراپ در صدر گروه هشتم انتخابی اروپا قرار داده و ناکامی‌اش در پیکارهای چندی پیش جام کنفدراسیون‌ها نیز این گمانه‌زنی را لغو نکرده است.

● پایان دیوانگی

اما تراپاتونی در تابستان ۲۰۰۴ که ایتالیا با ناکامی از مسابقه‌های یورو در خاک پرتغال حذف شد و اصلا از گروهش بالا نیامد، دیگر از پست سرمربیگری این کشور دلزده و مصمم شد که نه فقط دیگر در اردوی ملی نماند، بلکه اصلا در ایتالیا کار نکند.

جان لوییجی بوفون که چه آن موقع و چه حالا از دروازه ایتالیا دفاع می‌کند، معتقد است قبول پست مربیگری تیم ملی این کشور نوعی خودکشی است و فقط آدم‌های دیوانه و خودآزار حاضر به قبول آن هستند. تراپ هم ظاهرا به این نتیجه رسید، زیرا از آن تاریخ به بعد حتی برای یک روز در کشورش کار نکرده و در دیگر کشورها به مربیگری پرداخته و البته مثل ایام کارش در کشور چکمه‌ای اروپا موفق بوده است. او در دل تابستان ۲۰۰۹ و فزون‌تر از ۵ سال بعد از فرار از ایتالیا، می‌گوید: «بدیهی است که هنوز کشور زادگاهم را دوست داشته باشم و آنجا در بسیاری از نبردها و رقابت‌ها پیروز بوده‌ام، ولی با این که پس از جدا شدن از تیم ملی ایتالیا پیشنهادات خوب دیگری از دیگر تیم‌های آن کشور داشتم اما دیدم به نفعم نیست و هرچه از آنجا دورتر باشم، بهتر خواهد بود.»

● اعتراض‌های بی‌اثر

نه این‌که تراپ بیکار مانده باشد، زیرا او طی این مدت در پرتغال، آلمان و اتریش کار کرده و از فروردین ۸۷ نیز در دابلین درصدر کار نشسته و هدایت تیم ملی ایرلند جنوبی را به عهده گرفته است. عجیب است که انرژی این پیرمرد هیچ‌گاه تمام نمی‌شود و با این که همسرش بارها به او به خاطر جهانگردی‌ها و سفرهای بی‌پایانش به اینجا و آنجا بشدت اعتراض کرده، اما تراپ در ۷۰ سالگی صحبت از باقی ماندن ده‌ها ماموریت ناتمام برای خود می‌کند: «بله، همسرم معترض است و درست هم می‌گوید، اما من نمی‌توانم توقف کنم و هنوز کارهای زیادی پیش روی من است و خدمات فراوانی می‌توانم به این ورزش ارائه کنم.»

مارهای زیادی در زندگی‌ام مرا نیش زده‌اند و همین باعث شده با ضد تبلیغ‌ها و بدگویی‌های دیگران از پا در نیایمشکی در ادامه عشق و وابستگی پیرمرد ایتالیایی به فوتبال به دل راه ندهید، زیرا او هنوز چنان با حرکات دست و صورت و پر از سروصدا و تحرک در کنار زمین در قبال هر واقعه‌ای واکنش نشان می‌دهد که انگار جوانی ۲۰ ساله یا مربی‌ای در شروع کارش در این حرفه است و چشم‌هایش طوری برق می‌زند که تو گویی همین حالا کشف بزرگی کرده است. «برخی می‌گویند من قدیمی شده‌ام و دیگر به روز نیستم اما این حرف خنده‌دار است، زیرا من در تمام عمرم به تیم‌های تحت فرماندهی‌ام چیزهای نوینی بخشیده و نوآوری داشته‌ام. هرکس مرا استخدام کرده، فهمیده من تضمینی بر موفقیت هستم. ۲۴ ساعته کار می‌کنم و از صددرصد وجودم مایه می‌گذارم.»

● غیرقابل شمارش

کلکسیون جام‌های غیرقابل شمارش تراپ، تاییدی بر این ادعا است و او همراه با خوزه مورینیوی پرتغالی تنها مربی‌ای است که توانسته است در ۳ لیگ از ۸ لیگ A (درجه اول)‌ اروپا قهرمان شود. با یوونتوس و اینتر فاتح کالچو شده، با بایرن مونیخ به قهرمانی لیگ آلمان و با بنفیکا به عنوان نخست لیگ پرتغال رسیده و در یک لیگ C (درجه سوم)‌ قاره همچون لیگ اتریش هم با تیم سالزبورگ طعم قهرمانی را چشیده است. افتخارات او با تیم‌های ایتالیایی به واقع غیرقابل شمارش است و رویکرد ایرلندی‌ها به وی نیز با هدف برخورداری از چنان موفقیتی بوده است.

● یک پدر سختکوش

تراپ از کودکی با خصلت سختکوشی آشنا و صاحب آن شد. خودش در یادآوری آن دوران می‌گوید: «پدرم در یک کارخانه کار می‌کرد و با وجود این چون باز هم دخل و خرج خانه جور نمی‌شد، روزها پس از بازگشت از کارخانه هم روی زمین زراعی‌مان کار و کشت و زرع می‌کرد تا شکم اعضای خانواده را سیر کند. این باعث شد او از ناحیه کمر داغان و تا آخر عمر دردمند شود، اما هیچ چیز نمی‌توانست او را متوقف کند و وی همچنان کار می‌کرد.»

جیووانی در چنان خانواده و زیرسایه چنین پدری در کاسانو میلانینو، اوایل دهه ۱۹۴۰ رشد کرد و با هنرها و سختی‌های زندگی آشنا شد.

ارزش‌های حاکم در این شهر کوچک واقع در حومه میلان همان‌هایی بودند که در خانواده وی حکمرانی می‌کردند و آنها کار، فداکاری، وحدت، شرافت و باز هم کار بودند. برای او فوتبال همه جا وجود داشت؛ چیزی که بسیار دوست داشت و بعد از ظهرها به محض این که از مدرسه و سپس محل کارش بیرون می‌زد، مشغول آن می‌شد.

● آدم شو، بچه!

این مساله به مذاق پدرش، فرانچسکو خوش نمی‌آمد: «آدم شو، بچه! این توپ برای تو نان و آب نمی‌شود. مرا ببین، اینقدر کارگری می‌کنم و باز برای خرج خانه کم می‌آوریم و تازه، این چه زندگی ‌است برای خودم و شماها جور کرده‌ام؟ برو به دنبال تحصیل و علم تا بر خلاف من زندگی مرفهی داشته باشی.»

و معلوم بود که جیووانی اصلا به این حرف‌ها گوش نمی‌کرد، زیرا عاشق فوتبال شده بود.

البته او هم از همان سن کم مثل پدرش مشغول کارگری شده بود و در کارخانه‌ای در نزدیکی مدرسه‌اش هفته‌ای ۶ روز و روزی ۳ ساعت کار می‌کرد. او سپس دوان دوان یا با دوچرخه‌اش به ایستگاه قطار منطقه می‌شتافت تا به جلسه تمرینی تیم محبوبش آث میلان برسد و ستاره‌های دوست داشتنی خود را از نزدیک ببیند؛ اما چند سال پس از آن او عضو تیم جوانان همین باشگاه شد و برای اولین‌بار در یک بازی جام حذفی ایتالیا، پیراهن قرمز و سیاه آن را در برابر تیم مونزا بر تن کرد و آن هم در روزی که مریض بود و ۵/۱ درجه تب داشت و گرمای بدنش به ۵/۳۸ درجه می‌رسید. بیش از ۵۰ سال بعد از چنان روزی تراپ می‌گوید: «به هیچ‌کس نگفتم مریضم و گرنه مربی‌مان اجازه بازی به من نمی‌داد. از دست دادن آن فرصت عین دیوانگی بود.»

جیووانی تا ۱۹۷۰ در روسونری بازی کرد و با آن تیم ۲ بار فاتح اسکودتو و دو مرتبه هم قهرمان باشگاه‌‌های اروپا و در یک نوبت هم برنده جام بین قاره‌ای شد. او پس از آن مربی شد و در همان باشگاه (میلان)‌ ابتدا مربی تیم جوانان و سپس به مدت ۲ سال هدایتگر تیم اصلی باشگاه شد. در فصل ۷۷ - ۱۹۷۶ که اولین فصل مربیگری‌اش را در یوونتوس گذراند، این تیم ر ا به افتخار فتح کالچو رساند و ۹ سال دیگر هم در این تیم تورینی ماند و چند اسکودتوی دیگر و یک جام قهرمانی باشگاه‌‌های اروپا محصول این دوره بودند و پس از ۵ سال وقفه از نو مربی این تیم شد. دینوزوف، دروازه‌بان معروف و دیرپای وقت یووه که بعدا خودش مربی لاتزیو و مربی تیم ملی ایتالیا شد (تراپ تیم ملی را در سال ۲۰۰۰ از زوف تحویل گرفت)‌ در تابستان ۲۰۰۹ می‌گوید: «تراپ یک مربی ایده‌ال برای ما بود و پایه تمام موفقیت‌های مستمر و پرشمار یووه در سال‌ها و دهه‌های بعدی توسط وی نهاده شد.»

جانی اگنلی، مالک یوونتوس هم که دیگر در قید حیات نیست،‌ می‌گفت: «درست است که تراپ فقط می‌خواست برنده باشد، اما آنقدر انصاف داشت که حتی اگر استعدادی در نفرات تیم‌های رقیب می‌دید، آنها را بشدت و بوضوح تحسین می‌کرد. او پلاتینی، مارادونا و باجو را می‌ستود و در یافتن توانایی‌ها در فوتبالیست‌ها و تشخیص کاراکترها و ویژگی‌های لازم در بازیکنان استاد بود.»

● از ماتیوس بپرسید

امروز نیز همین مهارت‌ها و انصاف‌ها در وجود تراپ و دستمایه کار او در دابلین است.

با این حال در این سن و سال و در حالی که قریب به ۴۰سال از مربی‌ شدن جیووانی می‌گذرد و جام‌های او پایان ناپذیرند، همچنان به ضد فوتبال بودن و اجرای بازی‌های تدافعی و محافظه‌کارانه توسط تیم‌های تحت فرماندهی‌اش متهم می‌شود.

من آدمی احساساتی هستم و در نتیجه چیزی را که فکر می‌کنم بلافاصله میگویم اما همیشه به اندازه کافی فکر می‌کنماتهامی که او با بالا انداختن شانه و با این جملات به طور نسبی رد می‌کند: «مارهای زیادی در زندگی‌ام مرا نیش زده‌اند و همین باعث شده پادزهری دائمی در خونم به وجود آید و با این ضدتبلیغ‌ها و سموم برخاسته از آن و با بدگویی‌های دیگران از پادرنیایم. چه کنم که از شکست خوشم نمی‌آید و برای پرهیز از آن دست به هر کار و تاکتیکی می‌زنم. حقیقت آن است که انواع روش‌ها را برای رسیدن به هدف به کار می‌گیرم و دیدگاهم فقط دفاعی نیست. بروید از لوتار ماتیوس بپرسید. چه در اینترمیلان و چه در بایرن مونیخ هر موقع می‌خواست جلو برود، او را آزاد می‌گذاشتم.

ماتیوس که خودش مربی شده و هدایت تیم ملی مجارستان را هم در کارنامه‌اش دارد و نیز از اراتمندان سرسخت تراپ است و به توصیه و اصرار وی بود که بایرن مونیخ او را ۲ بار به عنوان مربی‌ استخدام کرد، می گوید :« تراپاتونی به غایت حرفه‌ای و در کارش آگاه و تواناست و من از او بهتر ندیده‌ام.»

● ۲۳ جام

کارنامه تراپ در مسیر تایید ارزشگذاری ماتیوس و تا حدی در نفی دفاعی بودن اندیشه‌های دفاعی وی حرکت می‌کند. آخر او در رده باشگاهی با تیم‌های مختلف خود ۲۳ جام برده و قدری سخت است که با دفاع صرف به این همه عنوان رسید و با کاتاناچیوی صرف این همه پیروز نخواهید بود و به واقع تراپ با این کارنامه یکی از موفق‌ترین مربیان تاریخ برشمرده می‌شود. او و ارنست هاپل، مربی افسانه‌ای اتریش که سال‌ها پیش درگذشت، تنها مربیانی هستند که در ۴ لیگ متفاوت قهرمان شده‌اند.

در آلمان هم او با بایرن مونیخ قهرمان شد، اما سختی‌‌های زیادی کشید و عدم تسلطش به زبان این کشور و کوششی که وی برای تکلم به این زبان می‌کرد، باعث شده بود خیلی‌ها او را مسخره کنند، در نتیجه به رغم فتح بوندس‌لیگا خاطرات او از این لیگ آنقدرها شیرین نیست، اما همان طور که ابتدای مطلب آمد، او اینک هر چیزی هست الا نیرویی پایان یافته و آدمی تمام شده و پیشرفت تیم ملی ایرلند جنوبی در ایام حضور وی غیرقابل انکار بوده است. دستیاران او در این تیم کسانی نیستند جز مارکو تاردلی و لیام برادی که شاگردان او در یوونتوس هم بودند.

● در خیابان‌های دابلین

تراپاتونی می‌گوید: «من آدمی بسیار غریزی و احساساتی و روراست هستم و در نتیجه اغلب چیزی را که فکر می‌کنم، بلافاصله می‌گویم، اما همیشه به اندازه کافی می‌کنم.»

شاید همین خصلت و بیان صریح ایده‌ها باشد که باعث شده تراپ در ایرلند هم محبوب باشد و وقتی به خیابان‌ها می‌آید، مردم با شناختنش به سمت او می‌روند و برایش آرزوی موفقیت می‌کنند. باز به حرف‌های خود وی رجعت می‌کنیم: «من آدم خوش‌اقبالی بوده‌ام و در این ارتباط هم باید از خانواده‌ام تشکر کنم و از چیزهایی که فوتبال به من بخشیده است، شاکر باشم. تجربیاتم در این ورزش بسیار جالب بوده و زندگی‌ام را غنی‌تر کرده است.»

و این زندگی قطعا غنی‌تر خواهد شد، زیرا اگر تراپ به وعده‌اش عمل کند، زودتر از ۸۰ سالگی‌اش مربیگری را کنار نخواهد گذاشت! بله، او هنوز ماموریت‌های زیادی دارد.

● قهرمان در یک نگاه

▪ نام: جیووانی تراپاتونی

▪ ملیت: ایتالیایی

▪ تاریخ و محل تولد: مارس ۱۹۳۹ در کاسانو میلانینو

▪ پیشینه به عنوان یک بازیکن: میلان (۷۰ - ۱۹۵۳)‌ و واره‌سه (۱۹۷۱ - ۱۹۷۰)‌

▪ پیشینه مربیگری: میلان (۱۹۷۶ - ۱۹۷۴)‌، یوونتوس (۱۹۸۶ - ۱۹۷۶)‌، اینترمیلان (۱۹۹۱ - ۱۹۸۶)‌، یوونتوس (۱۹۹۴ - ۱۹۹۱)‌، بایرن‌مونیخ (۱۹۹۵ - ۱۹۹۴)‌، کالیاری (۱۹۹۵)‌، بایرن‌مونیخ (۱۹۹۸ - ۱۹۹۶)‌، فیورنتینا(۲۰۰۰ - ۱۹۹۸)‌، تیم ملی ایتالیا (۲۰۰۴ - ۲۰۰۰)‌، بنفیکا (۲۰۰۵ - ۲۰۰۴)‌، اشتوتگارت (۲۰۰۶ - ۲۰۰۵)‌، سالزبورگ (۲۰۰۸ - ۲۰۰۶)‌ و تیم ملی ایرلند جنوبی (۲۰۰۸ تا به حال)‌.

▪ افتخارات مربیگری: فتح لیگ ایتالیا ۷۷، ۷۸، ۸۱، ۸۲، ۸۴، ۸۶ و ۸۹، جام حذفی ایتالیا ۷۹ و ۸۳، لیگ آلمان ۹۷، جام حذفی آلمان ۹۸، لیگ پرتغال ۲۰۰۶، لیگ اتریش ۲۰۰۷، جام باشگاه‌های اروپا ۸۵، جام برندگان جام این قاره ۸۴، جام یوفا ۷۷، ۹۱ و ۹۳، سوپرجام اروپا ۸۵ و جام بین‌قاره‌ای ۸۵.

وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید