دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا

آغازی برای پایان پوتین


آغازی برای پایان پوتین

ساختار کنونی اقتصاد روسیه که پوتین خود مسوول بخشی از آن است, به خودی خود مشکلاتی دارد که در تحلیل اکونومیست عنوان شده است

ساختار کنونی اقتصاد روسیه که پوتین خود مسوول بخشی از آن است، به خودی خود مشکلاتی دارد که در تحلیل اکونومیست عنوان شده است. اکونومیست در نهایت مدعی است که پوتین یا باید اصلاحاتی بنیادی ایجاد کند یا قید ادامه ریاست بر سیاست روسیه را بزند. شرح مطلب را در ادامه بخوانید.

فایده و اثر انتخابات آن است که نتیجه آن باید نامشخص باشد. ولی هرکسی در روسیه می‌دانست، ولادیمیر پوتین نخست وزیر فعلی، در چهارم مارس به عنوان رییس‌جمهور انتخاب می‌شود. این موضوع به خاطر محبوبیت قاطع او نیست، بلکه به خاطر این است که حمایت از او با تقلب گسترده در رای‌گیری و ممنوعیت همه کاندیداهای احتمالی دیگر ترکیب و تکمیل می‌شود.

اصولا ابهام بعد از انتخابات به وجود می‌آید، نه قبل آن. اما اتفاقات چند ماه گذشته نشان می‌دهد که آقای پوتین نمی‌تواند کشورش را برای یک مدت نامحدود اداره کند و این آغازی برای پایان سلطنت پوتین است که شروع شده است. اینکه خوب یا بد باشد بستگی به خود او دارد.

● انتخاب پوتین

وقتی که پوتین ۱۲ سال پیش به قدرت رسید، بسیاری از مردم روسیه برای ثبات و رونقی که او با خودش آورد سپاسگزار و شاکر او بودند. هرج و مرج‌های سیاسی و کاهش درآمد بعد از سقوط اتحاد شوروی باور آنها به سیاست‌های دموکراتیک را صدمه زده و آنها را به تمرکز روی کسب درآمد تشویق کرد. آقای پوتین نسبت به سایر نامزدها تسلط بالایی دارد. به نظر بقیه جهان، روسیه شبیه به جامعه خودخواهی است که مردم فقط از ثروت شخصی و قدرت ملی خود لذت می‌برند.

ولی روسیه تغییر کرده است. ثروتمندتر شده و صدای طبقه متوسط بلند شده است، مثلا تشخیص روسیه به عنوان دولتی بیمار همانند آنچه که در سپتامبر گذشته آشکار شد صدای اعتراض به این وضعیت را در می‌آورد. وقتی آقای پوتین اولین بار از تصمیمش برای بازگشت به کرملین با تغییر شغل با دیمیتری مدودف که رییس‌جمهور رسمی بود ولو اینکه عملا کنترل نهایی را آقای پوتین در دست داشت، اعلام کرد، اعتراضات شروع به غرش کرد. تقلب در انتخابات پارلمانی در دسامبر گذشته به وسیله اعتراضات خیابانی در مسکو و جاهای دیگر دنبال شد. تظاهرات چهارم فوریه در مسکو که بیش از صدهزار نفر را در سرمای منفی ۲۲درجه به بیرون آورد و اعتراضات هنوز ادامه دارد و تظاهرات‌کنندگان قصد دارند بعد از انتخاب پوتین نیز این را حفظ کنند، که شروعش روز بعد از رای‌گیری است.

به‌رغم اینکه نارضایتی از حکومت بیشتر در بین طبقات متوسط آشکار است اما همچنین بزرگسالان و فقرا و به مقدار کمتر روس‌های ساکن در خارج از کشور نیز از دور و بر پوتین کنار می‌روند. رای‌دهندگان از فساد و رشوه خسته‌اند، همچنین از شکست مجدد او در عمل به وعده اصلاحات سرخورده‌اند و نگران افزایش شدید بدبینی نسبت به اینکه او منتقدانش را جمیعا عامل یا شریک غرب بداند.

اینکه بعد چه چیزی اتفاق بیفتد تا حد زیادی بستگی به این دارد که آقای پوتین چه تصمیم می‌گیرد. او می‌تواند به فشارها برای تغییر با تلاش برای سرکوب آنها یا با همراهی با آنها پاسخ دهد. گذشته او در کا.گ.ب نشان از این دارد که او خود را به عنوان حاکم مطلق تثبیت می‌کند و سخنرانی‌های گسترده تند ضد غربی او همگی منتج به این می‌شوند که او به مسیر اول تکیه می‌کند. بنابراین بروز فساد و وجود رشوه معترضان را بیشتر آتشی می‌کند. بخش کوچکی از جمعیت که فراقانونی عمل می‌کردند، در دو دهه گذشته در سایه قوانین تزاری ثروتمند شدند و انجام اصلاحات می‌تواند آنها را به خطر بیندازد. اما حفظ روسیه ساکن و غیرفعال می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند. پوتین در انجام رشدهای سریع اقتصادی در بیشتر سال‌های دهه گذشته که با پشتوانه افزایش زیاد در قیمت واقعی نفت به وجود آمد، موفق بود. نفت و گاز دو سوم صادرات روسیه را تشکیل می‌دهند. حالا رشد به طور محسوسی کند شده است. اکتشافات گاز شل در سایر نقاط جهان قیمت گاز و همچنین قیمت نفت در جهان را طوری پایین کشید که افزایش سریع آن در آینده نزدیک کمی دور از ذهن به نظر می‌رسد. اروپا، بزرگ‌ترین بازار روسیه در حال حاضر ضعیف است. روسیه از هر دوی فرار سرمایه‌ها و فرار مغزها رنج می‌برد. جمعیت نیروی کار در حال کاهش است. ریخت و پاش‌های جدید مالی نیز در حال تشدید افزایش مشکلات است. اینکه ۴۰ درصد از تولید ناخالص داخلی، خرج مصارف عمومی بشود، در حال حاضر برای یک کشور با درآمد متوسط بالا است. آقای پوتین پیش از انتخابات وعده‌های عجیبی داد، افزایش تا حد ۱۶۰ میلیارد به بودجه که فشار این نسبت را حتی بالاتر خواهد برد. قول او شامل پرداخت زیاد و افزایش حقوق بازنشستگی برای نیروی کار یدی، معلمان و پزشکان خواهد بود. فقط در ۲۰۱۲ او افزایش ۳۳درصدی سراسری در دفاع و امنیت و پلیس را تحت فشار قرار داده است. بودجه فدرال که در ۲۰۰۷ با قیمت نفت کمتر از ۳۰ دلار در هر بشکه به تعادل رسید، به زودی نیاز به تجسم کردن نزدیک به ۱۳۰ دلار را دارد. موفقیت در سرکوب تظاهرات به راحتی گذشته نیست. پوتین می‌تواند فشار را روی رسانه‌هایی که حمایت فعالی از معترضان دارند افزایش دهد، جریانی که با اخو موسکی مقر رادیوی لیبرال و روزنامه نوایا گازتا شروع شده است. ولی حتی وی نیز اذعان کرده با سانسور اینترنت که دارای نرخ نفوذ ۵۰درصد در روسیه (و بیش از ۷۰درصد در مسکو است) مبارزه خواهد کرد.

● راه دیگری هم هست

پوتین باید راهی به جای اصلاح انتخاب کند، او می‌تواند از اینجا شروع کند که برای انتخابات ۲۰۱۸ قول ندهد و همچنین برگزاری انتخابات پارلمانی تازه را پیشنهاد دهد. او می‌تواند- همان‌طور که جدیدا در بیانیه‌های انتخاباتی قول داده بود - برقراری حکومت قانون و اصلاحات اقتصادی را در نظر داشته باشد. او می‌تواند انتخابات کاملا آزاد را برای فرمانداران منطقه‌ای به عنوان گامی بزرگ در تمرکززدایی قدرت انجام دهد. او می‌تواند میخائیل خودورکوفسکی، رییس زندانی شرکت نفتی یوکوس را آزاد کند و به جای آقای مدودف به عنوان گرو گذاشتن، می‌تواند نخست‌وزیری منصوب به لیبرال‌ها همچون الکسی کودرین وزیر دارایی سابق را انتخاب کند. چنین اصلاحاتی از یک یا چند راه به کاهش قدرت پوتین منجر خواهد شد.

اگر او نتواند خود را برای اصلاح حکومت یا اقتصاد وفق دهد، یا اگر نتواند آرزوی طبقه متوسط را تحت کنترل خود درآورد، همچنین اگر نتواند که تظاهرات را بیش از یک تهدید خرد ببیند، در نتیجه چشم‌انداز برای دوره بعدی ریاست پوتین ترسناک است که شامل: اعتراض، سرکوب و رکود اقتصادی است که در نتیجه روسیه و همچنین رهبر آن ضعیف خواهند شد.

یک فرد زیرک نسبت به سرنوشت خود از این جهت که میراث او چگونه باشد به دقت فکر می‌کند. آقای پوتین حکمت و خرد خود را در زمانی که در قدرت بود نشان نداد، ولی او احمق نیست. او در برابر یک انتخاب بااهمیت قرار می‌گیرد و آن این است که اگر کار اشتباهی کند، تاریخ نمی‌تواند نگاه خوبی به او داشته باشد.

مترجم: مصطفی اسماعیل نیا

منبع: اکونومیست