جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عیسی در قرآن,عیسای تاریخی و اسطوره تجسّد


عیسی در قرآن,عیسای تاریخی و اسطوره تجسّد

نویسنده در این مقاله به دسته بندی اشكالات مسیحیان در مورد «عیسی در قرآن» پرداخته و با توجه ویژه به سیاق آیات و نیز موقعیت تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی نزول قرآن, درصدد پاسخ به آنها برآمده است همچنین نویسنده ضمن مثبت ارزیابی كردن اقدام دانشمندانی چون جان هیك در كتاب اسطوره تجسد, آن را گامی به جلو در جهت گفتگوی بین مسیحیت واسلام می داند مسیحیان از دیرباز حضرت عیسی را تجسد خدا و دارای مقام الوهی می شناسند

نویسنده در این مقاله به دسته‏بندی اشكالات مسیحیان در مورد «عیسی در قرآن» پرداخته و با توجه ویژه به سیاق آیات و نیز موقعیت تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی نزول قرآن، درصدد پاسخ به آنها برآمده است. همچنین نویسنده ضمن مثبت ارزیابی كردن اقدام دانشمندانی چون جان هیك در كتاب اسطوره تجسد، آن را گامی به جلو در جهت گفتگوی بین مسیحیت واسلام می‏داند. مسیحیان از دیرباز حضرت عیسی را تجسد خدا و دارای مقام الوهی می‏شناسند. با این حال، در دهه‏های اخیر گروهی از دانشمندان مسیحی ادبیات تجسّد را بهره‏مند از زبان اسطوره‏ای دانسته‏اند. قرآن كریم اندیشه تجسّد را یكسره رد كرده و كفر آن را به صراحت اعلام داشته است. در برابر، مسیحیان معتقدند كه آنچه در قرآن در مورد عیسی آمده، برگرفته از افسانه‏هایی نادرست است كه پیامبر اسلام(ص) از برخی فرقه‏های مسیحی ساكن در عربستان شنیده است. همچنین مدعی‏اند كه قرآن اعتقاداتی را به آنان نسبت داده كه هیچ‏گاه بدان اعتقاد نداشته‏اند. نویسنده در این مقاله به دسته‏بندی اشكالات مسیحیان در مورد «عیسی در قرآن» پرداخته و با توجه ویژه به سیاق آیات و نیز موقعیت تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی نزول قرآن، درصدد پاسخ به آنها برآمده است. همچنین نویسنده ضمن مثبت ارزیابی كردن اقدام دانشمندانی چون جان هیك در كتاب اسطوره تجسد، آن را گامی به جلو در جهت گفتگوی بین مسیحیت واسلام می‏داند. با این حال، وی می‏گوید كه دیگر اختلافات موجود بین قرآن وآموزه‏های مسیحی درمورد عیسی به گونه‏ای است كه هنوز هم مسیحیان محتوای قرآن در مورد عیسی را غیرواقعی ارزیابی می‏كنند. اكنون بیش از ربع قرن از انتشار كتاب اسطوره تجسّد خدا(۲) می‏گذرد.(۲) اندیشه‏ای كه در این كتاب مطرح شد، مسیحیان بریتانیا را غافلگیر كرد.(۳) هفت تن از محقّقانی كه در پدیدآوردن این اثر، با یكدیگر همكاری داشتند، بر سر بسیاری از مسائل، از جمله كُنه این اسطوره و خاستگاه و شكل‏گیری اولیه اعتقاد به الوهیت عیسی یكسان نمی‏اندیشیدند. با این حال، همه آنهادر این امر متحد بودند كه بدون صحه گذاردن بر ادعاهای سنّتیِ متافیزیكی در مورد شخص عیسی، اهمیت فوق‏العاده او را در ایمان و عمل مسیحیان مورد تأكید قرار دهند. گرچه بیشتر نویسندگان این كتاب آگاه بودند كه رها كردن اعتقاد خشك و ساده تجسّد ممكن است برای روابط بین‏ادیانی پیامدهایی داشته باشد، اما به نظر می‏رسد كه هیچ كدام ـ به جز احتمالا جان هیك ـ در نیافته بودند كه آن بی‏باكی در [ساختارشكنی] اعتقادی، برای گفتگوی مسیحیان و مسلمانان تناسب ویژه‏ای دارد. جان هیك در نكته‏ای اذعان می‏دارد كه: با برداشت تحت‏اللفظی ازمفهوم «پسرخدا» یا «خدای پسر»، عبارت «تجسّدخدا» به این معنا است كه، «تنها» از طریق عیسی می‏توان خدا را شناخت و با او ارتباط برقرار كرد.(۴) بدین ترتیب، مجموع حیات دینیِ بشر در خارج از چارچوب ایمانِ یهودی ـ مسیحی قرار داشته و از شمول رستگاری و نجات بیرون خواهد بود.

از دیدگاه او، این امر:

مادام كه جهان مسیحیت، تمدنی عمدتا مستقل بود و تنها تعامل نسبتا اندكی با بقیه جوامع بشری داشت، چندان زیان‏بار نبود؛ اما با برخورد بین دو جهان مسلمان و مسیحی و سپس با گسترش روزافزون استعمار اروپایی در سرتاسر كره زمین تفسیر تحت‏اللفظی از برخی آموزه‏های مسیحی ـ كه در حقیقت با زبان اسطوره‏ای سخن می‏گویند ـ آثار مخربی را پدید آورده است.(۳) شگفت است كه جان هیك در گفتار خود به آسیبی كه از گذشته از این ناحیه بر یهود وارد آمده، اشاره‏ای نمی‏كند. با این حال، من بیشتر دلمشغولِ غفلت آشكارِ دیگری از وی هستم. به رغم آن كه وی برخورد جوامع مسلمان و مسیحی را پیش‏بینی كرده است، ظاهرا به این نكته توجه نداشته كه نقد او بر عقیده «تجسّد خدا» ـ اندیشه جدید و نوپدیدی نیست، بلكه بسیار شبیه نقدهای قرآن است. قرآن كریم تعداد قابل توجهی از آیات خود را به موضوع عیسی اختصاص داده و ضمن تصدیق او به عنوان پیامبرِ خدا، بارها نیز از او به «مسیح» یاد كرده و در عین حال، مسیحیان را به خاطر آن كه او را خدا انگاشته و به واسطه او، خود را برخوردار از رابطه‏ای ویژه با خدا پنداشته‏اند، مورد انتقاد شدید قرار داده است.(۴) توجیه ممكن برای این غفلت جان هیك این است كه گزارش قرآن از جهات دیگر با عیسای تاریخی كه دانشمندان [متخصص در] كتاب مقدّس و الهیدانان بنیادگرای مسیحی ازعیسی ترسیم‏كرده‏اند بسیارمتفاوت‏است. درواقع، بسیاری ازمسیحیان هنوز هم مایلند محتویات قرآن در مورد عیسی را به عنوان مطالبی پراكنده و پریشان و فراهم آمده از افسانه‏های مشكوك و بحث‏های جدلیِ ساده و كودكانه بر ضد مسیحیت كنار بگذارند. من در این مقاله در پی آن خواهم بود تا راه چاره‏ای برای این موضوع بیابم. من استدلال خواهم آورد كه مسیحیان معاصر پیامبر اسلام، بر خلاف هم‏كیشان غربی امروزی خود، مطالب قرآن در مورد عیسی را اموری پریشان و جعلی تلقی نمی‏كردند، بلكه آنها را معتبر و منسجم می‏یافتند، زیرا قرآن به عمد از داستان‏هایی كه آنها شنیده بودند استفاده كرده و نیز روش‏های تفسیری(۵) را كه با آن آشنا بودند به كار گرفته است. دغدغه اصلی قرآن [در نقل مطالب مربوط به عیسی] تاریخ نیست، بلكه خداشناسی است؛ یعنی موضوع اصلی، خودِ حوادث نیست، بلكه اهمیت و شأن ایدئولوژیكی آنهاست.(۶) از آنجا كه قرآن داستان‏هایی را به كار گرفته كه بخش انفكاك‏ناپذیر از افكار عمومی مسیحیان [در آن زمان [بوده، تنها در مواردی كه پای مباحث جدّیِ اعتقادی در میان بوده، صحت تاریخی آنها را زیر سؤال برده است. در عوض، قرآن كوشیده تا اذهان مخاطبان پیامبر اسلام را تغییر دهد. از این‏رو، متفاهمِ مسیحیانِ آن زمان را از آنچه به ظاهر در زندگی مسیح اتفاق افتاده، به اجمال پذیرفته و همواره برای حوادثِ ادعا شده تفسیری خدا محور ارائه كرده است.

۱. انسجام مطالب قرآن در مورد عیسی(ع)

امروزه وقتی مسیحیان درباره «عیسی در قرآن» مطالعه می‏كنند، معمولاً گیج و مبهوت می‏شوند. این امر در درجه نخست به علتِ وجود جزئیاتی است كه در انجیل‏های چهارگانه موجود به آنها اشاره نمی‏شود. آنها عبارت‏اند از: پدید آمدن معجزه‏آسای «رطبِ رسیده» و «نهر روان» پس از زایمان مریم (۱۹:۲۴ـ۲۶)، سخن گفتن عیسی در گهواره (۱۹:۲۳ـ۲۹)، آفریدن پرنده از گل (۵:۱۱۰ و ۳:۴۹) و پرسش حواریون از عیسی مبنی بر این‏كه آیا خدایش قادر است برای آنها مائده آسمانی فرو فرستد (۵:۱۱۲ـ۱۱۵). ویژگی دوم كه باعث تحیّر [مسیحیان] شده است مخلوط شدن نام مریم و عیسی با شخصیت‏های عهد قدیم می‏باشد كه نامی شبیه نام این دو داشته‏اند، بدین گونه كه مریم با عنوان «خواهر هارون» مورد خطاب قرار گرفته است (۱۹:۲۸)؛ گویی كه مریمِ خواهر هارون و [موسی [است.(۷) نیز [مطابق قرآن، [عیسی در راه خدا خواهان یارانی شده است (۳:۵۴ و ۶۱:۱۴)، گویی كه او یوشع بن نون (وصیِّ موسی) است. سومین زمینه شگفتی‏ساز، برخی انتقادات قرآن به عقاید مسیحیان است كه [به نظر آنان [خارج از موضوع است. مسیحیان آگاهانه ادعا نمی‏كنند كه «خداوند، سومی از سه است» (۵:۷۳) یا این‏كه «خدا، مسیح پسر مریم است» (۵:۷۲) یا این‏كه «عیسی و مادرش دو خدا در كنار خداونداند» (۵:۱۱۶). نتیجه همه این‏ها آن است كه آنها مایلند تا تصویر عیسی در قرآن را محصول اطلاعات محدود و پریشان پیامبر اسلام از مسیحیت دانسته، آن را كنار گذارند. [در پاسخ باید گفت كه] این موارد كه مسیحیان امروزی آنها را سخنانی پریشان یافته‏اند، معاصران پیامبر اسلام(ص) را متحیّر نمی‏ساخته است. منبع اطلاعات مسیحیان معاصر پیامبر(ص) از عیسی و مادرش، مبلّغان مذهبی و داستان‏سرایان بوده‏اند. همان طور كه قبلاً اشاره كرده‏ام، قرآن نیز در مواجهه با آنها به همان داستان‏هایی كه با آنها آشنایی داشته‏اند اشاره می‏كند. برخی از این داستان‏ها نظیر «رُطبِ رسیده»، «نهرِ روان»، «سخن گفتن عیسی در گهواره»، «معجزه آفرینش پرنده» در برخی انجیل‏های آپوكریف مورد تأیید قرار گرفته است.(۵) برخی از اشكالات پیش گفته نیز با استفاده از تفسیر تمثیلیِ(۸) عهد عتیق قابل توضیح است(۹) كه تا پیش از مطالعات انتقادی جدید، در میان مسیحیان رایج بوده است. در این روش از تفسیر، وقایعی كه در عهد قدیم حكایت شده صرفا و یا اصلاً به عنوان حوادث اتفاق افتاده در تاریخ تلقی نمی‏شود، بلكه این حكایت‏ها كلیشه‏ها و نمادهایی است كه زندگی عیسی را پیشگویی می‏كند.(۶) برای مثال، مقصود از قربانی‏كردن اسحاق توسط ابراهیم، پیشگوییِ آن است كه خداوند عیسی را می‏فرستد تا كفّاره گناهان انسان شود، زیرا اسحاق و عیسی هر دو، یگانه پسرِ(۱۰) خانواده بودند و اسحاق، چوبی را كه قرار بود بر آن بسته شود خودش حمل كرد،(۱۱) همان‏طور كه عیسی، دارش را خود بر دوش كشید.(۷) بنابراین، برای مردمی با چنین پیشینه ذهنی، نباید همانندسازی داستان مریم، مادر عیسی، با داستان مریم، خواهر هارون [و موسی]، امری شگفت‏آور باشد. با این همه [در وجه شباهت داستان دو مریم می‏توان گفت كه] مریم عیسی را در طفولیت از دست هیرودیس ـ كه كودكان بی‏گناه را قتل عام می‏كرد ـ نجات داد، همان‏طور كه مریم، خواهر هارون، موسی را در كودكی از قتل عامی مشابه به دست فرعون نجات داد.(۸)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 6 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.