سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
تولّد رقابت در مرگ انحصار

قدرت رقابت یک کالا با محصول مشابه در بازار که از آن در نظام بازرگانی به عنوان «رقابتپذیری در تولید» یاد میشود؛ مهمترین شاخص ارزیابی موفقیت تولیدکننده آن کالاست.
وقتی مصرفکنندگان خرید و استفاده از یک کالا را به دلیل کیفیت، قیمت و یا شرایط کاربرد بهتر نسبت به کالای مشابه آن در بازار ترجیح میدهند، کالای اول نسبت به کالای مشابه دوم دارای قدرت رقابت بیشتر و تولیدکننده آن در تسخیر بازار مصرف موفقتر است.
به عبارت دیگر رقابتپذیری تجاری یعنی جلب توجه در بازار و تأمین حداکثر خواست مصرفکننده در مقایسه با کالاهای دیگر تا مرحلهای که میزان فروش یک محصول تولیدی بیشتر از میزان فروش محصولات دیگر شود.
دستیابی به چنین جایگاهی و جلب توجه برای مصرفکننده راههای مختلفی دارد و کالایی که بیشترین مزایای زیر را داشته باشد مسلماً قدرت رقابتپذیری افزونتری در بازار خواهد داشت.
کالاها برای کسب قدرت رقابت یا باید از مواد اولیه با کیفیت و فرآیند تولید مطلوب استفاده کنند و یا اینکه قیمت پایینتری نسبت به اجناس مشابه خود داشته باشند.
یکی دیگر از راههای رقابتپذیری در بازار ارائه خدمات پس از فروش به مشتریان و حمایت از آنان در برابر انتخاب کالاست.
بدیهی است محصولی که تمام این مزایای تولیدی را داشته باشد از قدرت رقابت بیشتری در بازار برخوردار است.
از طرف دیگر یک واحد صنعتی حتی اگر بهترین تجهیزات فنی و مهندسی را در اختیار داشته باشد، مادامی که محصول تولیدی آن مزایای فوق را نداشته و قدرت رقابت آن با مصنوعات مشابه کمتر باشد، موفق نیست و توانمند محسوب نمیشود.
قدرت رقابتپذیری در یک محصول تولیدی بصورت ناگهانی و خودجوش ایجاد نمیشود، بلکه چنین ویژگی در صحنه مبارزه عادلانه تجاری با اجناس مشابه و مقایسه مزایای یک کالا با محصولات دیگر به وجود میآید.
دانشآموزان یک کلاس تنها در صورتی که احساس کنند در شرایط مساوی با یکدیگر تحصیل میکنند و در همان شرایط برابر، مورد سنجش و آزمون قرار میگیرند نسبت به مطالعه بیشتر و کسب نمرات برتر رغبت پیدا میکنند و اگر این شرایط به هر دلیل به نفع یکی از دانشآموزان تغییر یابد، رقابت عادلانه میان آنها از بین میرود و چه بسا انگیزه مطالعه در دانشآموزی که شرایط تحصیل به نفع اوست کاهش یابد، زیرا او اطمینان خواهد یافت که حتی اگر تکالیف خود را انجام ندهد و درس نخواند نیز نسبت به سایر همکلاسان خود پیشتر است و به خودی خود نمرات بهتری کسب میکند، بنابراین نیازی به مطالعه و تلاش بیشتر ندارد و همین امر باعث میشود تا رفتهرفته به یک دانشآموز تنبل و بیسواد تبدیل شود.
نتیجه آنکه عدالت در یک میدان آزمون و فراهم شدن شرایط مساوی برای هریک از عناصر این میدان نه تنها موجب پیدایش شرایط رقابت میان آنها میشود؛ بلکه آنها را به تلاش بیشتر برای بهبود وضعیت خود در مقایسه با سایر عناصر ترغیب میکند.
میادین و بازارهای تجاری نیز از همین قانون تبعیت میکنند و موفقیت در آنها منوط به تلاش برای بهبود کیفیت و قیمت کالا و خدمات در شرایط برابر و عادلانه نسبت به سایر محصولات عرضه شده است.
هرگاه شرایط این بازار به نفع یکی از کالاها تغییر کند نه تنها رقابت تجاری از بین میرود بلکه انگیزه ارتقاء کیفیت و تلاش متعالی در کالای مورد حمایت کاهش خواهد یافت. زیرا این کالا در هر صورت (چه رجحان و برتری بر سایر کالاها داشته باشد و چه نداشته باشد) پیروز میدان تجاری خواهد بود و سایر کالاها که شاید شرایطی به مراتب بهتر از آن دارند، از چرخه بازار خارج میشوند و بتدریج بازار مصرف به تسخیر کالایی در میآید که هیچ انگیزه و فشاری برای بهبود کیفیت ندارد.
آنچه که این انگیزه پویا و تلاشگر را در یک کالا از بین میبرد، همان تغییر شرایط عادلانه بازار و حمایت ناعادلانه از آن کالاست که اصطلاحاً به آن «رانت» میگویند.
رانتهای اقتصادی قواعد رقابت تجاری را برهم میریزند و میدان بازیگران بازار را به مجرایی انحصاری و نابرابر پیروزی یک کالا تبدیل میکنند.
البته چنین نحوه حمایت از یک کالا برای افزایش قدرت پیروزی همیشه منفی و نامطلوب نیست. گاهی برخی تولیدات نوپا در برابر کالاهایی که سابقه طولانی در بازار مصرف دارند نیازمند حمایت ویژه هستند تا برای مدتی کوتاه توان پایداری در بازار و کسب قدرت ارتقای کیفیت را بیابند.
کودکان نیز برای آنکه ایستادن روی پاهای خود و راه رفتن را بیاموزند نیامند مراقبت و حمایت والدین هستند.
دستگیری از چنین کودکانی باعث میشود تا در مواجهه با حرکت پرخطر ایستادن و راه رفتن، زمین نخورند و زخمی نشوند.
اما این مراقبت و دستگیری باید محدود و هدفمند باشد تا به کودک بیاموزد بالاخره باید روزی به تنهایی روی پای خود بایستد و بدون حمایت والدین راه برود و حتی بدود و از سایر کودکان همسال خود پیشی بگیرد.
اگر حمایت والدین از کودک نوپای خود نامحدود و غیرهدفمند باشد، موجب ایجاد حس عدم اعتماد به نفس در کودک میشود و در آینده او را به انسانی متکی و بازنده تبدیل میکند.
در رقابتهای تجاری نیز گاهی اعطای امتیازات ویژه برای حمایت از تولیدات نوپا ضروری و کاملاً منطقی است. یکی از انواع امتیازات ویژه برای حمایت از تولیدات نوپا در رقابتهای تجاری، حمایتهای تعرفهای است.
در این شیوه دولتها برای حمایت از صنایع داخلی خود، تعرفه واردات کالاهای مشابه خارجی را افزایش میدهند و عملاً شرایط عادلانه بازار مصرف را به نفع محصول داخلی عوض میکنند تا واردات کالاهای خارجی سخت و میزان آن کاهش یابد ودر مقابل تولید کالاهای داخلی آسان و تقاضای خرید آن در بازار افزایش یابد.
این نوع حمایت مجرایی انحصاری برای حضور کالاهای داخلی در بازار مصرف ایجاد میکند و راه ورود کالاهای خارجی را پر ریسک و هزینه میسازد.
ایجاد شرایط مساعد در بازارهای تجاری از طریق برقراری انحصار، اساس نظریههای اقتصادی سوداگران بازار یا مرکانتیلیستهاست.
طرفداران این مکتب اقتصادی تابع قدرت دولت برای حمایت انحصاری از برخی کالاها هستند زیرا در سایه این قدرت بزرگ دولتی، بدون هیچ تلاش و کوششی همواره بخش اعظم بازار مصرف را در اختیار دارند و به مصرفکنندگان نیز اجازه نمیدهند تا از کالاهای مشابه که شاید کیفیت و قیمت آنها برتر از کالای آنها باشد، استفاده کنند.
در واقع مرکانتیلیستها مصرفکننده را اسیر و استعمار میکنند و به او حق انتخاب نمیدهند و او را مجاب میسازند که تنها از کالای تولیدی آنها استفاده کنند.
همانطور که پیشتر گفته شد، این نوع حمایت انحصاری درصورتی که محدود و هدفمند باشد، کالای داخلی را در مقابل آسیبهای تجاری و فضای پرتنش بازار واکسینه میکند و به آن قدرت ایستایی و پویائی در بازار میدهد. این ایستایی و پویایی به مثابه همان ایستادن و گام برداشتن کودک نوپاست.
به مرور که کودک توانایی سرپا ایستادن و راه رفتن را آموخت باید والدین نیز دست حمایتگر خود را از شانه کودک کوتاه کنند تا او بیاموزد که به تنهایی گام بردارد.
در بازار تجاری نیز حمایتهای تعرفهای و انحصار بازار باید محدود و هدفمند باشد تا تولیدکنندگان رفته رفته ادبیات بازی در بازار را بیاموزند و بتوانند بدون کمکهای تعرفهای و در فضای عادلانه فعالیت کنند.
ادامه موفقیت در این راه تنها به تلاش تولیدکنندگان برای جلب نظر و تأمین نیازهای مصرفکنندگان بستگی دارد.
هر کالایی که بیشتر از سایر محصولات جلبنظر کند و نیازهای بیشتری از مصرفکنندگان خود را تأمین نماید، مسلماً احتمال پایداری بیشتری در بازار خواهد داشت و بالعکس محصولاتی که نتوانند خواست مصرفکنندگان را پوشش دهند خیلی زود در چرخه بازار حذف و از بازی اخراج خواهند شد.
آدام اسمیت یکی از بزرگترین اقتصاددانان کلاسیک معتقد است: انحصار تجاری صنایع کشور را راکد میسازد بدون آنکه کوچکترین تأثیری در بهبود آنها ایجاد کند. در واقع انحصار، نرخ سود تجاری را برای صنایع زیرچتر حمایتهای تعرفهای افزایش میدهد و بدین ترتیب منافع این صنایع تا اندازهای افزایش مییابد ولی با افزایش منفعت طبقه کوچکی در یک کشور به منافع سایر طبقات و مردم زیان وارد میشود.
وی حتی فراتر از این دیدگاه معتقد است سود حاصل از انحصار و تجارت متمرکز ممکن است موجب افزایش سود در سایر رشتههای اقتصادی مرتبط با آن شده و در نتیجه قیمت کالاها در جامعه بالا رود. در این صورت برقراری انحصار کالا به زیان اقتصاد کشور و معیشت مردم خواهد بود.تجربه نشان داده که عادت به حمایتهای ویژه و انحصارطلبی در بازار برای کالاهای تولیدی از هر سمی مهلکتر است. زیرا وقتی یک کالا به نوعی رانت و حمایت ویژه اعتیاد پیدا کرد هرگز قدرت رهایی از آن را ندارد و همیشه به آن وابسته باقی میماند.
متأسفانه این اعتیاد رخوتزا و مرگآور امروزه در میان برخی از صنایع داخلی ایران به وضوح مشاهده میشود.
نظام صنعتی ایران در دورهای که کشورمان درگیر مشکلات بزرگی نظیر جنگ تحمیلی و دوران بازسازی بود به حمایتهای تعرفهای دولت عادت کرده و تحت این حمایت انحصارزا توسعه یافته است و اکنون که دولت خواهان رهاسازی کودک صنعت خود میباشد، برخی از معتادان به حمایتهای تعرفهای قادر به ترک اعتیاد و کنده شدن از بازار انحصار و حضور در فضای رقابتی نیستند. این قبیل از واحدهای صنعتی در طول سالهای گذشته به قدری از حمایتهای تعرفهای دولت مطمئن بودند که هرگز تصور نمیکردند ناچار باشند روزی در فضای بازار رقابتی و بر مبنای کیفیت و قیمت برتر و همچنین براساس انتخاب آزاد مشتری فعالیت کنند. در نتیجه هنگامی که جیک جیک مستانه سر داده بودند و در فضای انحصاری ایجاد شده توسط حمایتهای تعرفهای جولان میدادند، به فکر زمستان خود نبودند و تلاشی برای ارتقای کیفیت محصولات خود نکردند.
آنها که امروز از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و یا کاهش تدریجی حمایتهای تعرفهای بیمناکند، تا دیروز در تخت تفکرات مرکانتیلیستی خود لمیده بودند و کوچکترین ارزشی برای مصرفکننده قائل نبودند که به منظور تامین خواستههای او و افزایش کیفیت محصولات خود سرمایهگذاری کنند و اینک که به واسطه تحولات اقتصاد جهانی و ضرورت پیوستن به بازار بینالمللی تختگاه آنها فرو ریخته است، باور یافتهاند که در تولد رقابت، انحصار بازار خواهد مُرد و آنها سوگوار بزرگترین عامل پایداری و موفقیت تجاری خود خواهند شد.
از طرف دیگر میلاد خجسته فضای رقابتی در نظام تجاری کشور تبعات مطلوبی برای تولیدکنندگان تلاشگر داخلی و مصرف کنندگان در پی دارد.
این شرایط خاص هوشمندی و دانشمحوری را در صنایع داخلی جایگزین کمیتگرایی در تولید و نادیده گرفتن حقوق مصرف کنندگان میکند.
در فضای رقابت تجاری مثلث کیفیت، ابداع و آیندهنگری به شاخصهای موفقیت بنگاههای اقتصادی تبدیل میشود که دستیابی به هریک از آنها دیگری را در پی دارد و این سه عامل جداییناپذیر حقوق مصرفکنندگان را تضمین میکند.
قاعده اصلی مثلث موفقیت اقتصادی کیفیت است و برتری کیفی پایه و اساس هر تولیدی در بازارهای پیچیده رقابتی را شامل میشود. گروهی از اندیشمندان اقتصادی معتقدند که در بازارهای رقابتی شیوه نگرش به مسأله «کیفیت» تغییر کرده و این شاخص دیگر به عنوان یک مزیت رقابتی مطرح نیست. بلکه صرفاً جواز ورود به بازار قلمداد میشود.
به عبارت دیگر اگر یک بنگاه اقتصادی در رقابت تجاری اجزای کیفیت برتر یعنی کنترل آماری فرآیند، تحقیق و توسعه مداوم، تولید ناب، کنترل کیفی نهایی، توانایی انجام بهینه کار در کوتاهترین زمان و مدیریت جامع کیفیت را نداشته باشد، صحیحتر آن است که به هیچوجه وارد بازار رقابتی نشود. زیرا این شاخصها شرط لازم و مجوز اصلی ورود به بازارهای رقابتی است.
از سوی دیگر با توجه به آنکه کپیبرداری از تولیدات دیگر قطعاً مزیت رقابتی را برای تولیدکنندگان در پی ندارد، بنابراین ابداع و نوآوری یکی دیگر از شروط لازم موفقیت و ماندگاری در بازارهای رقابتی است.
آیندهنگری و تحقیق در مورد تغییر شرایط موجود نیز باعث میشود که یک بنگاه اقتصادی در هر زمان آمادگی تحول و تغییر وضعیت خود برای ماندگاری در بازار را داشته باشد.هر سه عامل فوق تأمینکننده حداکثر نیاز مصرفکنندگان است و از این رو فضای بازار رقابتی رعایت حقوق مصرفکننده را تضمین میکند.
آنچه که در کشور ما و به واسطه اصرار برخی صنایع راکد و ناکارآمد بر ادامه حمایتهای تعرفهای دولت و تداوم بازار انحصاری کالا و خدمات میگذرد، در واقع تقابلی آشکار با حقوق مصرفکنندگان و بهانهای برای آسودگی مدیران نالایق در مسند مدیریت صنایع میباشد. چرا که در صورت ایجاد فضای رقابتی باید دانشمحوری و مدیریت آیندهنگر را در بنگاه اقتصادی حاکم ساخت و در چنین فضایی، مدیریت کمیتگرا و بخشینگر خریداری ندارد.این نکته که تعرفههای تجاری موجود در ایران از ۱۶۰کشور جهان بیشتر است و ماجزو ۵کشور دارای بالاترین نرخ تعرفه در جهان هستیم، ثابت میکند که دانشمحوری، نوآوری و آیندهنگری هنوز در برنامههای کلان توسعه ایران هویت واقعی خود را نیافته و مدیران کمیتگرا همچنان در بخشهای مختلف صنایع غیرکارآمد، طالب انحصاریتر شدن بازار تجاری برای فروش مصنوعات بیکیفیت خود هستند.مادامی که چنین تفکراتی در اقتصاد ایران حرف نخست را میزند، نمیتوان به توسعه فراگیر و رعایت حقوق مصرفکننده به عنوان محور اصلی توسعه امیدوار بود.
کامران نرجه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست