پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بیاییم و از هیجانی رفتار کردن بپرهیزیم


بیاییم و از هیجانی رفتار کردن بپرهیزیم

نمی دانم چرا؟ اما شاید خود در این خواب غفلت اسیر باشم که هیچگاه نخواستم بپذیرم پیشگیری بهتر از درمان است. زیرا فردی که خود را در برابر یک بیماری واکسینه کند، هیچگاه بدان درد …

نمی دانم چرا؟ اما شاید خود در این خواب غفلت اسیر باشم که هیچگاه نخواستم بپذیرم پیشگیری بهتر از درمان است. زیرا فردی که خود را در برابر یک بیماری واکسینه کند، هیچگاه بدان درد مبتلا نخواهد گردید، به طور مثال اگر شما خدای ناکرده به دلیل عدم واکسیناسیون به بیماری آبله مبتلا شوید، امروزه با توجه به پیشرفت روزافزون علم و جامعه علمی از دام بیماری رهایی می یابید اما رد پای آبله چهره شما را چنان دستخوش تغییر می کند که هر فردی با دیدن شما بلا فاصله پی خواهد برد که به بیماری آبله دچار شده اید. حال رنج و دردی که شما در دوران بیماری متحمل شده اید را هیچ کس درک نخواهد کرد.من معتقدم یکی از ابعاد ضرب المثل ها به نواقص عملکردی بازمی گردد زیرا ضرب المثل ها برای زیبایی ادبیات به کار نمیآیند بلکه هشدارهایی هستند که بزرگان به مقصرین گوشزد می کنند و ما باید آنان را چون گوشواره آویزه گوشمان کنیم. جای بسی تاسف است که ماهمه را نادیده می گیریم و در به کار بستن آنها غفلت می ورزیم. شاید هم حقارت های درونی در بروز رفتارهای تعارضی ما نقشی به سزا دارند. آنچه که سبب شده تا ما هیجانی پرورش یابیم، اضطراب فراگیری است که به دلیل احساس همین حقارت ها از لحظه لقاح تا تولد و از تولد تا پایان عمر ما را ناخودآگاه در چنبره خویش گرفتار می سازد. آیا تا به حال با خود اندیشیده ایم چرا مولا یمان حضرت علی (ع) می فرمایند به هنگام خشم نه تنبیه، نه دستور، نه تصمیم؟ در درون بدن ما توسط غده فوق کلیوی (آدرنال) هورمونی به نام نورآدرنالین ترشح می گردد که این هورمون نقش عمده ای در بروز هیجانات ما از قبیل خشم، ترس، شادی و عشق دارد. این هورمون زمانی که ترشح می شود بر سطح کرتکس مغز و ناحیه هیپوکامپ تاثیر گذارده توانایی هرگونه تفکری را از ما سلب می کند.

اگر دمی بیندیشیم، عمق سخن مولا یمان را در می یابیم زیرا فردی که خشمگین می گردد توان تفکر خویش را از دست داده و تنها به دنبال آن است که با کینه ورزی و انتقاد جویی آرامش از کف رفته را به دست آورد. فردی که به شادی کاذب و بیش از حد رسیده توان فکری اش کاهش می یابد زیرا برای رسیدن به حد ارضا شادکامی خویش و استمرار آن از هرگونه تفکری نسبت به عواقب خویش درمی ماند و برای کامجویی سعی در استمرار لحظات خویش دارد. در زمان ترس ارگانیسم بی آنکه هدف خاصی را دنبال کند برای حفظ خویش دور شدن از موقعیت خطرناک را تنها هدف خویش تلقی می کند و چگونه و به کجا را دنبال نمی کند برای هیجان عشق تنها ذکر این مثل را کافی می دانم که گفته اند: عشق انسان را کور، کر و لا ل می کند. تمامی هیجانات با آنکه لا زم اند اما ما را از تفکر بهینه باز می دارند. در قرآن کریم ما آیات فراوانی را می خوانیم، که در آنها انسانها را به تفکر و تعقل فرامی خواند. رفتارهای بازتابی خاص حیوانات است و شعور و تفکر خاص انسان. رفتارهای هیجانی را می توان رفتارهای بازتابی دانست که توسط سلسله اعصاب خودمختار هدایت می شوند و دامنه شعور و تفکر را به حداقل می رسانند اما یک فرد برای بقای انسانی خویش نیازمند تفکر و کسب زندگی اجتماعی است. ابنا» بشر به یکدیگر نیازمندند و این نیاز عالی زمانی به خود جامه عمل می تواند بپوشاند که ما بتوانیم عواقب هر عملی را که از ما سر می زند پیش بینی کنیم ما باید نگاهمان را از پیش رو برداشته و به انتهای دور بدوزیم زیرا همچنان که در زمان حال زندگی می کنیم نیازمند آینده ای سالم و پربار هستیم و این مقدور نمی شود الا به سلا مت نفس و عمل. بیاییم و پیش از آنکه بخواهیم به خاطر حقارتهای درونی دست به اعمالی غیرانسانی بزنیم، به سلا مت و سعادت جامعه انسانی خویش و مقام رفیع انسانها بیندیشیم.

نویسنده : عباس سیدکریمی