سه شنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 29 April, 2025
آسیب شناسی انتظار

قضیه انتظار، تنها نقطه نجات و امید ما و تنها نقطه انحراف اعتقادات ماست. شهر قم به شدت باید این مسئله را جدی بگیرد، نباید بر مهمیز احساسات كوبید. اگر این احساسات با معرفت آغشته نشود قطعاً به ضد خود تبدیل میشود و خارجی درست میكند. این افراد ادعاهای بسیار عجیب و غریبی دارند و میگویند با حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط داریم.
عنوان بحث و محور كلام«آسیبشناسی انتظار» است و قطعاً نه به این دلیل كه امروزه مد شده كه معمولاً برای هر بحثی یك آسیبشناسی هم میگذارند و نه قطعاً به این دلیل كه ما در قلمرو انتظار و مهدویت بالذات با یك سری آسیبها یا چالشهایی روبرو هستیم، هیچ كدام از اینها نیست. ما در فضای پارادوكسیكال و به شدت متناقضی بسر میبریم كه از یك سو وزیدن نسیم انتظار و مهدویت به ویژه در این ایام شعبانیه، عاملی برای استدام امید، انتظار و قوت روحیه ماست و از سوی دیگر در هیچ قلمروی چون قلمرو انتظار در معرض مهلكه و خطر قرار نداریم.
یك سری عوامل وجود دارد كه این عوامل سبب شده به همان اندازه كه انتظار قله امید ما و عاملی برای شكوفایی جان و روح ما هست، به همان اندازه از زاویه مهدویت، خطرهای جدی را احساس بكنیم. ۱۲ مورد را استقصا كردهام، كه این عوامل مستقیم به مسأله مهدویت و انتظار مربوط و خطر آفرین است. در برههای كه همه بر مهمیز احساسات انتظار با شدت و قدرت میكوبند، میخواهم از زاویهای دیگر، خطرات برخورد سطحی با این معنای عمیق را تبیین كنم. فلذا در عرصهای كه همه این معنا را تجلیل میكنند، باید از آسیبها گفت و گرنه در سالهای آتی مهمترین چالش ما در قلمرو مباحث اعتقادی و امنیتی، مسأله انتظار خواهد شد. نقش جدی و مهمی كه حوزهها باید داشته باشند، متأسفانه بدلایلی رها شده است و دانشگاه و سازمانهای دیگر باید عهدهدار آن شوند و فقدان این همت و تلاش سبب شده كه عوامیگری به شدت وسیعی در سطح مراسم اعتقادی ما نفوذ بكند كه عاشورا و نیمه شعبان به نحوی از دست ما بگریزد.
ضرورت بحث آسیبشناسی انتظار به این دلیل است كه نقطه امید و قوت ماست و نمیخواهیم به نقطه ضعف و چالشی برای بنیانهایی اعتقادی ما تبدیل بشود، فلذا اگر همه تجلیل میكنند، بگذارید چشمانی هم باشند با آسیبشناسی آن، چالشها را گوشزد كنند، كه موفقیت فقط تلاش در رسیدن به مقصد نیست بلكه دفع مانع هم هست، به همین دلیل این بحث برای اولین بار مطرح میشود.
آن ۱۲ عاملی كه سبب میشود ما بحث آسیبشناسی انتظار را جدی بگیریم به این شرح است:
▪اولین عامل: به گفته وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، شصت نفر در زندانها با ادعای امام زمانی به سر میبرند، این رقم پایینی نیست. اگر سری فیلمهای عرفان دم خروسی كه وزارت اطلاعات تهیه كرده را ببینید كه چگونه بحث انتظار و مسأله مهدویت مورد سوءاستفاده برخی كیدان نامعتقد میافتد و بحران به وجود میآید ولی برای ما بسیار عجیب است كه زمینه جامعهشناختی ما آنقدر مستعد است كه شصت نفر ادعای امام زمانی میكنند و عملكرد آنها رواج پیدا میكند و بعد وزارت اطلاعات وارد میشود در یك محله و شهركی شخص را دستگیر میكند، اگر كمی تأمل بكنیم مهم كمیت افراد نیست بلكه این روانشناختی آن اجتماعی است كه میپذیرد و سطح خرد و معرفت آن جامعه آنقدر نیست كه این مسأله را دفع كند.
▪دومین عامل: سه یا چهار ماه پیش در یك یا دو شهر از شهرهای ایران، بین نماز جمعه ۱۵۰ الی ۲۰۰نفر شمشیرها را از زیر قباها بیرون میكشند و ندای الله اكبر سر میدهند كه سید حسنی در عراق ظهور كرده، عاشقان و منتظران به او بپیوندند! بخش مهمی از این افراد از مرزهای عراق وارد ایران شده بودند. ماهیت و ریشه قضیه برمیگردد به یك سارق عنوان طلبه كه از عراق آمده بود و مقدمات دروس حوزوی را خوانده و موج درست كرده بود، مسأله اصلی به این مجنونین و دیوانگان برنمیگردد بلكه به زمینهای برمیگردد كه جامعه در نگاه اول این موجها را پس نمیزند بلكه به نحوی میپذیرد.
▪سومین عامل: جریان اهورا یا پیروز اهورا خالقی یزدی است كه قرار بود عصر جمعه مورخ ۱۰/۷/۸۳ با پنجاه هواپیما به ایران بیاید و ایران را تسخیر بكند، از پنجاه و پنج كانالی كه در لسآنجلس و شهرهای دیگر آمریكا و اروپا وجود دارد نزدیك به ۳۵ كانال مطلق سیاسی نیستند ولی ۱۰ الی ۱۵ كانال فعالیت سیاسی دارند، این كانالهای تلویزیونی این شخص را اوج هوش و خرد یا «آی كیو» نامیدهاند. برای اولین بار در تاریخ امنیت جمهوری اسلامی مواجه با این مسأله شدیم. ساعاتی را كه او ذكر كرده بود یعنی عصر یكشنبه مورخ ۵/۷/۸۳ از ساعت ۵ الی ۸ شب مردم بین دانشگاه تهران و میدان ونك راه بروند، این امر محقق شد. ناآرامی در چند شهر وجود داشت و بعضاً هم در یكی از شهرها یك كشته داشتیم، برای اولین بار مشخص شد كه از خارج یك جریان یا موجی خفیف در داخل كشور ایجاد شد و محور اصلی اهورای مجنون مسأله ظهور امام زمان بود، یعنی انتخاب روز نیمهشعبان یكی از مواردی بود كه به نحوی از نكات آسیبشناسی انتظار را به ما گوشزد میكند.
▪چهارمین مسأله: پخش شبنامههایی به بشارت ظهور آقا بقیه الله. این شبنامهها كلام تحریف شده ابراهیم میرزایی در سطح شهر تهران است، ایشان در زمان طاغوت مربی كنگفوی گارد بودند و به هند و چین هم سفر كردهاند. با ذن و مدیتیشن و روانشناسی یونگ كامل آشنا شده و ادعای پیغمبری هم كرده است. ما وارد فضا و جایگاهی كه بین جوانان دارد نمیشویم. در سال ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ در و دیوار تهران و محافل عمومی از بشارت با جهانیان را بر ظهور آقا بقیه الله، ابراهیم میرزایی حجت خدای بر زمین، پخش شد، امسال هم پخش این شبنامهها را به شكل دیگر داشتهایم.
▪پنجمین عامل: در جامعه ما افرادی هستند كه دكان باز كردهاند و من كاملاً با ادعاهای یكی از آنها آشنا هستم. در سال ۱۳۸۲ ایشان قرار بود سلمان رشدی را به ایران بیاورد و به قتل برساند و در جلسات خودش نگاهی به تركیه انداخته و ادعا كرده كه زلزله در تركیه به خاطر آتش زدن قرآن بوده است و بعضاً بعضی اهل دل بنا به خلوص و صداقتی كه دارند با این جریانات همراه میشوند، لكن اخلاص هرگز نباید محمل جهالت باشد ولی در طول تاریخ اتفاق افتاده است. به طوری كه بعد از پنهان شدن حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یا در جریان امامت امام هفتم اگر بررسی كنیم میبینیم كه چند نفر به اسم امام زمان ظاهر شدهاند و انحراف ایجاد كردهاند، مثل وهابیت، بابیت، امام مهدی سودانی و به خاطر دارید كه چند ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران مكه و كعبه را تصرف كردند و آب به زیرزمینهای كعبه انداختند. كسی به نام محمد بن عبدالله قریشی قیام كرده بود و آل سعود همه آنها را در كعبه از بین برد. در كتاب خاطرات مستر هنفر، وی میگوید كه چگونه از مسأله امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده كردند و محمدعلی باب را، باب من ابواب كردند و این بحث چون تاریخی است وارد آن نمیشویم.
قضیه انتظار، تنها نقطه نجات و امید ما و تنها نقطه انحراف اعتقادات ماست. شهر قم به شدت باید این مسئله را جدی بگیرد، نباید بر مهمیز احساسات كوبید. اگر این احساسات با معرفت آغشته نشود قطعاً به ضد خود تبدیل میشود و خارجی درست میكند. این افراد ادعاهای بسیار عجیب و غریبی دارند و میگویند با حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط داریم. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم راه خود را اینگونه پیش نمیبرد. امام خمینی(ره) زمانی كه رحلت كردند ما فهمیدیم كه ایشان عارف بوده است. هیچگاه در هیچ جایی ما یك كلمه پیدا نمیكنیم كه بگویند ما با حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط داشتهایم. شب نوزدهم بهمن ماه سال ۱۳۵۷ ساعت ۴ بعدازظهر ایشان فرمودند حكومت نظامی را لغو كنید.
ظاهراً سازمان تبلیغات اسلامی هیئتهای مذهبی را رها كرده است، هیأتها همان ngo ها است(اما در این هیأتها امكانات مادی میدهند یا نه، غرض نیست) غرض این است كه چه حرفهایی در آن هیأتها زده میشود و اینكه مرید و مرید بازی در آن هیأتها وجود دارد خطرناك است چون سبب تعطیلی عقل و جان میشود. در شیعه ما تعطیلی عقل را نداریم، ما ولایت را داریم ولی مریدی را به این معنا كه سبب قفل عقل بشود نداریم.
▪ششمین عامل: مسأله مقتدا صدر است كه از پیچیدهترین معضلات سیاست خارجی ما است. برنامههای بسوی ظهور كه از شبكه یك سیما پخش میشود تقریباً گزیده فیلمهای هالیوود استخراج شده است كه بر روی این فیلمها بحث میشود و همچنین یك برنامه مفصلی به نام آخرالزمان و سربازان رایانهای كه برخی از بازیها به نام شهرك قائم است كه شخص باید وارد شود و تكیه بر استفاده از رنگ سبز و تمامی انگارهها بر اساس انگارههای صاحبالزمانی ما طراحی شده است، و بعد پوسترهایی كه در عراق به اسم مقتدا صدر پخش شده است. گویا این موضوع است و كتاب مقتدا صدر به نام«عجل علی ظهورك» مصداق این مسأله است. اسم سپاه مقتدا صدر«جیش المهدی» نام دارد. چرا اصلاً آن بازی «یا مهدی» را می سازند و چرا در فیلم حیرتانگیز«موساداموس»، كدهایی را میدهد و خیلی سعی میكنند اتفاقاتی كه در عراق واقع میشود را یك طوری به كدهای موساداموس ربط بدهند. یعنی مسأله انتظار و مهدویت برای غرب خیلی جدیتر از ماست فلذا طبق بررسی تطبیقی در برنامه«بسوی ظهور» كدها و تصاویر آن را پخش میكنیم. به این نتیجه رسیدهام كه تلاش میشود تمامی جریانات ناآرامی در عراق و مسأله نجف به نفع موساداموس و برنامه مهدویتستیزی ربط داده میشود كه ظرف ۲۰ الی ۲۵ سال پیش غرب داشته است.
▪هفتمین عامل: حمله به نجف مصادف با رجب میشود و رجب یكی از ماههایی است كه جزء نشانههای ظهور و عامل كشته شدن سیدیمانی، ظهر نجف،(پشت نجف) آمده و در لابلای همین هیأتها در ایران، نجف و عراق تلاش میكنند مثل همان ۱۵۰ نفری كه در نماز جمعه شمشیر بدست بلند میشوند و میگویند سید ظهور كرده یكی از مبانی آن همین است كه به جریان عراق و نجف برمیگردد.
نشانه جدای از علت است. ما بر مهمیز نشانه رانده و تاختهایم فلذا حادثه روز ۱۱ سپتامبر را به آیه ۹۹ سوره توبه ربط میدهند و میگویند به این دلیل رخ داده است. به همین جهت باید عوامیگریها را از خود دور كنیم و همه این مسائل بیهوده است و اگر هم وجود دارد باید دست ولی و عارف آن باشد، اگر این مسائل بدون مبنا منتشر شود موجی درست میكند كه آنوقت هرچیز لایتچسبكی به این قلمرو چسبانده میشود و رشته كار از دستمان فرار خواهد كرد.
نویسنده:حسن بلخاری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست