جمعه, ۱۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 7 June, 2024
مجله ویستا

درک ایرانیان از عدالت


درک ایرانیان از عدالت

موضوع عدالت اجتماعی از جمله مسائلی است که از دیرباز متفکران، اندیشمندان و عامه مردم را به خود مشغول کرده است. گرچه حساسیت نسبت به آن در جوامع و دوران های مختلف، متفاوت بوده …

موضوع عدالت اجتماعی از جمله مسائلی است که از دیرباز متفکران، اندیشمندان و عامه مردم را به خود مشغول کرده است. گرچه حساسیت نسبت به آن در جوامع و دوران های مختلف، متفاوت بوده ولی می توان این حساسیت را به لحاظ تاریخی و مکان به سطح وسیعی تعمیم داد. مساله، چگونگی توزیع پادشاه ها، امتیازات و همه چیزهای مطلوبی است که در جوامع وجود دارند و انسان ها مایلند آنها را به دست آورند. شیوه خاصی که به موجب آن، این امتیازات، دارایی ها و مطلوبیت ها (ثروت، قدرت، منزلت و...) توزیع می شوند، بازتاب گسترده یی روی فرد و کلیت جامعه دارد.

لذا جوامع مختلف قواعدی به وجود می آورند که شیوه توزیع قدرت، ثروت و پاداش های روانی بر اساس این قواعد تعیین می شود و اهمیت مساله نیز دقیقاً در همین جا است زیرا خاستگاه یکی از مسائل بنیادی جامعه شناختی یعنی ترکیب و سازگاری فرد و جمع است که از ابعاد مهم آن آثار ساختارهای متفاوت توزیع منابع و پاداش ها بر درک افراد، زندگی و نحوه اداره جامعه است.

این ادعا وجود دارد که هر اندازه جامعه یی منابع مادی و پاداش های معنوی را نابرابر توزیع کند، متناسب با این، نابرابری ارزش های اساسی آن جامعه نیز توسط اعضایش کمتر پذیرفته شده و مورد احترام قرار می گیرد و در نتیجه افراد در چنین شرایطی کمتر حاضر می شوند در راه آرمان های جامعه فداکاری کنند. طبیعی است مدیریت جامعه یی که اعضایش حاضر به فداکاری در راه دستیابی به اهداف بلندمدت و کوتاه مدت آن نباشند و همچنین سازگاری کمتری با یکدیگر داشته باشند، چقدر دشوار و پرهزینه خواهد بود. متفکران اجتماعی از همان آغاز به مسائل نابرابری های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توجه داشته اند و نظریه هایشان سرشت طبیعی و پایدار و اجتناب ناپذیر این نابرابری ها را خاطرنشان کرده و نقش آنها را در زندگی اجتماعی مطرح کرده اند.

موضوع عدالت اجتماعی از جمله موضوعاتی است که از دیرباز مورد توجه متفکران و فلاسفه اجتماعی قرار گرفته است و این اندیشمندان سعی کرده اند در طراحی تئوریک جوامع بشری به صورت جوامعی آرمانی، عادلانه تر و انسانی تر موضوع عدالت را محور بحث های فلسفی و انسان شناختی خود قرار دهند. افلاطون بنای جامعه جدید را بر پایه عدالت، ثبات اجتماعی و انضباط درونی استوار می دید. مدینه فاضله و جامعه آرمانی او ساختار طبقاتی آشکاری دارد که شامل سه طبقه می شود.

- زمامداران (شهریاران)

- نگهبانان (جنگاوران)

- کارگران (تامین)

در نگاهی ژرف به تاریخ و فرهنگ و ادبیات پارسی حتی در عهد باستان، به خوبی درمی یابیم که مساله عدالت و عدالت اجتماعی به طور بسیار گسترده تعریف و بیان شده است.

بیژن تلیانی