سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

طلاق نقطه سرخط, زندگی


طلاق نقطه سرخط, زندگی

چگونه بعد از جدایی به زندگی برگردیم

طلاق، واقعه‌ای بسیار دردناک در زندگی است. اما چگونه زن و شوهر و فرزندان‌شان می‌توانند پس از طلاق با وضعیت جدید کنار بیایند و این واقعه دردناک را پشت سر بگذارند؟

شوهر نانسی مایکلز پس از ۱۶ سال زندگی مشترک و داشتن ۳ بچه، بزرگ‌ترین ضربه زندگی‌اش را به او وارد کرد. او به نانسی گفت که طلاق می‌خواهد اما او علت طلاق را به نانسی و فرزندان‌اش نخواهد گفت. ماه‌ها بعد یک مشکل پزشکی غیرمنتظره نانسی را تا پای مرگ کشاند. که نمی‌توانست به علت بستری‌شدن در بیمارستان از بچه‌هایش مراقبت کند، مجبور شد حضانت بچه‌هایش را به طور دائم به شوهر سابقش واگذار کند.

اکنون نانسی ۴ سال پس از این واقعه سلامت خود را بازیافته و از اعماق ناامیدی عاطفی به علت ضربه ناشی از طلاق ناگهانی، دوباره حضانت بچه‌هایش را به دست آورده است. خانه‌ای از خودش دارد و وب‌سایتی راه انداخته که به زنان بالای ۴۰ سال پس از طلاق کمک کند.

تردیدی نیست که کنار آمدن با طلاق یکی از مشکل‌ترین چالش‌هایی است که یک شخص در طول زندگی‌اش با آن روبه‌رو می‌شود. کارشناسان بهداشت روانی می‌گویند طلاق به همان اندازه داغدار شدن ناشی از مرگ یکی از عزیزان، ممکن است باعث ناراحتی فرد شود. اما داستان نانسی مایکلز نشان می‌دهد ادامه زندگی پس از طلاق امکان‌پذیر است.

این راهبردها می‌تواند به شما کمک کند تا دوره دردناک طلاق را پشت سر بگذارید:

● دنبال یک شبکه حمایتی باشید

هیچ شیوه منفردی نمی‌تواند رنج و فقدان ناشی از طلاق را در شما تسکین دهد. یکی از بهترین شیوه‌ها برای گذراندن این دوره، تکیه کردن به یک شبکه افراد حمایت‌کننده است.

کارشناسان می‌گویند باید شبکه افرادی که می‌توانند از شما حمایت کنند را پیدا کنید. اگر شبکه حمایت‌کننده از شما قوی نیست، باید آن را بسازید. در مورد نانسی،‌ پس از طلاق ابتدا به یکی از زنانی که دوست خوبش بود تکیه کرد. نانسی می‌گوید او حس طنز قوی‌ای داشت. نانسی به یاد می‌آورد که چگونه در ابتدای طلاقش به تنهایی به سینما می‌رفت و با تماشای فیلم‌های رومانتیک به گریه می‌افتاد. اما بعد به اصرار دوستش با او شام می‌خورد و به تدریج از آن گریه‌های در تنهایی به خندیدن بلند همراه دوستش رسید.

او به پیشنهاد قاضی که ناظر پرونده‌اش بود، حلقه افراد حامی‌اش را گسترش داد و به یک گروه خودیاری همسران جداشده پیوست. او می‌گوید: «هنگامی که طلاق می‌گیرید، اغلب دوستان قدیمی‌تان را از دست می‌دهید. آنها دیگر از دعوت کردن شما به خانه‌شان خوشحال نمی‌شوند و کل روابط‌تان به کلی دستخوش تغییر می‌شود.»

اما با پیوستن به گروه خودیاری که از افرادی با سرنوشت مشابه تشکیل شده بود، او توانست شبکه‌ای از روابط جدید به وجود آورد. او می‌گوید: «ما روزهای تعطیل با بچه‌هایمان پیتزا می‌خوردیم. اگر یکی از ما نیاز به رفتن به فرودگاه داشت او را با ماشین می‌ر‌ساندیم. رابطه با این گروه واقعا تعادل روانی‌ام را حفظ کرد.»

زیاد طول نکشید که یکی از همسایه‌هایش داستان طلاق سخت خودش را با او در میان گذاشت. مریان، زن میانسالی بود که پس از طلاق به تنهایی زندگی می‌کرد و بچه‌هایش تحت حضانت همسرش قرار داشتند. مریان از شریک شدن با نانسی در بیان متقابل رنج‌هایی که در دوره طلاق‌شان برده بودند،‌ احساس راحتی می‌کرد و این کار بسیار او را سبک کرد. او می‌گوید: «باید رنج‌ها را بیان کنید.»

حمایت عاطفی به‌وسیله دیگران به فرد کمک می‌کند تا دوره دردناک پس از طلاق را بگذراند اما یاری گرفتن از دیگران برای مشکلات عملی زندگی را هم نباید نادیده گرفت. سوزان پروتا هنوز دوره اولیه دردناک پس از طلاق را به پایان نرسانده بود که فهمید مجبور است به خاطر فرزندان‌اش که در آن زمان هنوز به سن مدرسه نرسیده بودند، حضوری قوی در زندگی داشته باشد.

او به خاطر اینکه خودش بچه‌هایش را نگهدارد، فداکاری‌های زیادی کرد. گاهی تمام شب بیدار می‌ماند تا پروژه‌های هنری سفارش مشتریان‌اش را به پایان برساند و بعد صبح کودکان‌اش را به مدرسه می‌رساند.

پروتا مادر تنهایی بود که در شهر هیچ خویشاوندی نداشت و به تنهایی بچه‌هایش را بزرگ کرد و در عین حال توانست از منابع حمایت‌کننده در دسترس‌اش به خوبی استفاده کند.

او می‌گوید: «با معلم‌ها و مدیران بچه‌هایم در مدرسه دوست شدم. آنها فوق‌العاده به من کمک کردند.» او همچنین به محله‌ای نقل مکان کرد که ساکنان‌اش با هم روابط اجتماعی نزدیکی داشتند تا بتواند از همسایه‌ها در موارد اضطراری کمک بگیرد. سوزان از متخصص اطفال‌اش برای مشورت و کسب تایید کارهایش استفاده کرد و اکنون از او به‌عنوان پزشکی فوق‌العاده که بچه‌هایش را به خوبی می‌شناخت یاد می‌کند. او بدون درنظر گرفتن اختلاف‌نظرهایش با شوهر سابقش او را هم درگیر کرد و در موارد نیاز، همکاری او را جلب می‌کرد.

● خودتان را دوباره تعریف کنید

وارد شدن به فرآیند طلاق به این معناست که شما دیگر بخشی از یک زوج نیستید. این واقعیت می‌تواند چشم‌اندازی آرامش‌بخش یا ترس‌آور باشد.

برای شخصی که خودش را انسانی چندوجهی می‌داند معمولا گذراندن این دوره معمولا آسان‌تر است اما برای کسی که خودش را فقط یک همسر می‌بیند و آن را مهم‌ترین نقش خود می‌شمارد، این دوره واقعا ممکن است خردکننده باشد.

یکی از راه‌های غلبه بر احساسات ترس و انزوا این است که از این دوره به عنوان دوره‌ای از کاوش در خودتان استفاده کنید. سرگرمی‌ها، فعالیت‌ها و علایق جدید پیدا کنید. چشم‌اندازتان را گسترش دهید. خودتان را به شیوه‌ای سازنده مشغول نگه دارید.

توجه به علائق قبلی‌تان که فرصت پرداختن به آنها را نداشته‌اید، شیوه‌ای دیگر برای پشت سر گذاشتن سوگ و ناراحتی پس از طلاق است و می‌تواند به شما کمک کند تعریفی جدید از خود به دست آورید.

مریان که از ندیدن بچه‌هایش در هر روز به شدت ناراحت بود، شروع یک باغچه در محله‌شان درست کرد. او می‌گوید: «این کار به من کمک زیادی کرد. از لحاظ جسمی با کارکردن در باغچه خودم را خسته می‌کردم. این کار مانع از آن سرگردانی ذهنی‌ام شد.»

بر عهده گرفتن مسوولیت رسیدگی به باغچه محل، سرگرمی جالبی بود،‌ وود دراین باغچه نه تنها گیاهان و میوه‌های فصلی را می‌کاشت بلکه دوستی محکم‌تری با سایر خانواده‌های محله‌شان پیدا کرد.

● اثر طلاق بر بچه‌ها را به حداقل برسانید

احساس رنج و درد در دوره کنار آمدن با طلاق اجتناب‌ناپذیر است، اما به زودی همسران جدا شده قدرت به حداقل رساندن احساس ناراحتی در کودکان‌شان را پیدا می‌کنند و برای این کار باید حتی‌المقدور اوضاع را به حالت عادی بازگردانند. گرچه ممکن است احساسات شخصی و ناراحتی زیادی داشته باشند اما همیشه باید از انتقاد کردن از همسر سابق‌تان جلوی بچه‌ها پرهیز کنید.

همسران جداشده‌‌ای که این توصیه را نادیده می‌گیرند، پیامدهای آن را بر کودکان‌شان خواهند دید: در کودکان کم‌سن‌تر رفتارهای قهقرایی مثلا شب‌ادراری (پس از اینکه به کودک کنترل ادرار و رفتن به توالت را آموخت) و در کودکان بزرگ‌تر و نوجوانان، عدم اعتماد به نفس و دست زدن به رفتارهای خطرناک ممکن است مشاهده شود.

همچنین باید از کشاندن پای کودک به اختلافات‌ با همسر سابق‌تان پرهیز کنید. ممکن است با این کار امتیاز کوچکی به دست آورید،‌ اما در مقابل دچار زیانی درازمدت می‌شوید.

باید سعی کنید روابط درازمدت‌تان را با بچه‌هایتان حفظ کنید.

منبع: WebMD

ترجمه: دکتر زهرا عباسپور