جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مروری بر نقدینگی


مروری بر نقدینگی

نقدی کردن یارانه ها موجب تشدید تورم می شود

ـ نظر کارشناسان اقتصادی

طرح نقدی کردن یارانه انرژی به عنوان بخشی از طرح بزرگ تحول اقتصادی دولت در سال ۸۷ به تشدید تورم و افزایش فاصله طبقاتی می انجامد.

به گزارش خبرنگار مهر طرح نقدی کردن یارانه ها که به عنوان بخشی از طرح بزرگ تحول اقتصادی دولت در سال ۸۷ مطرح شده، با نوعی تردید از سوی کارشناسان اقتصادی کشور مواجه شده است، زیرا اجرای این طرح نوعی ترس از افزایش نرخ تورم را در ذهن متبادر می سازد.

گرچه طرح هدفمند کردن یارانه ها نیز به عنوان بخشی از برنامه چهارم توسعه و در سیاستهای کلی نظام مطرح شده و به عبارتی یک الزام قانونی به شمار می رود، اما تا کنون اقدامی برای اجرای آن به صورت اصولی و منطقی انجام نشده است.

آنچه بیش از هر چیز در طرح نقدی یارانه ها به چشم می خورد و احتمال بیشتری برای اجرا دارد، توزیع یارانه کالاهای اساسی و انرژی به صورت سرانه و نقدی بین افراد هدف است.

یارانه‌ بهایی است که دولت‌ها برای رساندن کالا و خدمات به دست مصرف‌کننده به قیمت‌ ارزان‌تر و حمایت از توان رقابت تولیدکنندگان پرداخت می‌کنند. به این منظور هر سال بخشی از اعتبارات بودجه عمومی دولت برای این مهم یعنی ارتقای رفاه مصرف‌کنندگان و حمایت از تولیدکنندگان پرداخت می‌شود.

هدف اصلی در پرداخت یارانه، رسیدن آن به دست گروههای هدف، هزینه های اجرایی درجه مفید بودن، حد اخلال در نظام عرضه و تقاضا و قیمت است، اما در ایران مدتها است که از هدفمند کردن یارانه ها بدون اخذ نتیجه صحبت شده است که این می رساند که به سایر جنبه های مسئله هنوز توجه نشده است.

برای پرداخت نقدی یارانه ها ابتدا لازم است افراد جامعه هدف شناسایی شوند که این کار به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی نیازمند نظام مالیاتی منسجمی است، اما از سوی دیگر برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که بانک داده های سهام عدالت می تواند در اجرای این طرح کارساز باشد.

اما باید توجه داشت که این بانک داده ها نیز تا حدودی ناقص به نظر می رسد زیرا بسیاری از افرادی که باید جزو مشمولان دریافت آن باشند در بین مشمولان دریافت آن قرار نمی گیرند.

طرح هدفمند کردن یارانه ها در ایران از سالهای پیش مطرح شده است، اما تا کنون موفقیتی برای آن حاصل نشده است، در حالی که هدفمند کردن یارانه ها در هر کشوری جزو الزامات رشد و توسعه اقتصادی محسوب می شود.

این طرح در دولتهای مختلف یا تجربه ای ناموفق داشته و یا از آن به عنوان برنامه ای ناکام مانده یاد شده است.

به هر حال به نظر می رسد که دولت برای اجرای این طرح باید برنامه ای منسجم و اصولی ارائه دهد تا به تشدید تورم و مشکلات اقتصادی دامن نزند.

به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی کاهش هزینه های دولت و استفاده از درآمدها در جهت توسعه و آبادانی کشور مهمترین مزیت و تشدید فاصله طبقاتی مهمترین اثر منفی این طرح به شمار می رود.

از سوی دیگر، گفته می شود که قرار است یارانه های حامل های انرژی از جمله بنزین به صورت نقدی به حساب همه افراد واریز شود و به تدریج افراد پردرآمد از مشمولین دریافت یارانه انرژی حذف شوند. با اجرای این کار در مراحل اولیه این اقشار آسیب پذیر و ضعیف هستند که بیشترین آسیب را خواهند دید.

به این موضوع نیز باید اشاره کرد که رئیس جمهور در پایام نوروزی خود مطرح نمود که ۸۰ هزار میلیارد دلار یارانه در کشور صرف می شود که ۷۰ درصد آن نصیب ۳۰ درصد افراد جامعه می شود.

مجموعه ای از اطلاعات اقشار هدف الزام طرح نقدی یارانه ها

سعید شیرکوند استاد دانشگاه در گفتگو با مهر در این خصوص گفت : آنچه تا کنون شنیده شده، تنها ایده ای است که برخی از همکاران دولت در خصوص پرداخت نقدی یارانه ها مطرح کرده اند، اما با توجه به عدم ارائه تمام ابعاد این طرح و پشتوانه تحقیقاتی و کارشناسی آن امکان قضاوت دقیق در این ارتباط وجود ندارد.

وی افزود : اما در یک برداشت کلی با توجه به حجم بسیار بزرگ یارانه ها در اقتصاد ایران و مطرح بودن ضرورت هدفمند کردن یارانه ها در سالهای گذشته تا کنون در صورتیکه دولت با توجه به الزامات اجرای چنین طرحی اقدام به هدفمند کردن یارانه ها نماید و توانمندی لازم را برای پرداخت نقدی یارانه های گروههای هدف داشته باشد، گام مهم و موثری در اقتصاد ایران محسوب خواهد شد.

این اقتصاددان افزود: اما مهمترین الزام پرداخت نقدی یارانه ها داشتن یک مجموعه ای از اطلاعات کامل و دقیق از اقشار مختلف مردم و به اصطلاح گروههای هدف در دریافت یارانه است.

شیرکوند تصریح کرد: به عبارت روشن تر زمانی پرداخت نقدی یارانه ها در اقتصاد ایران امکانپذیر است که دولت اطلاعات جامعی از دهک های مختلف درآمدی، خصوصا افراد فقیر و نیازمند یارانه با طبقه بندی تعریف شده در اختیار داشته باشد تا بتواند پرداخت یارانه ها را هدفمند نماید.

به گفته وی در صورتیکه دولت فقط یک بخش از یارانه ها را همانند یارانه بنزین که تا کنون از طریق کارت سوخت به دارندگان اتومبیل اعم از فقیر و غنی پرداخت می کرده است، با حذف کارت سوخت بهای این بنزین را مجددا بتواند به صورت نقدی به کلیه دارندگان اتومبیل اعم از فقیر و غنی پرداخت نماید، هیچ تغییر و تفاوتی در این اقدام مشاهده نمی شود، جز یک سردرگمی جدید و جایگزین کردن یک روش پر ابهام به جای یک روش تجربه شده که هزینه های آن در سال گذشته پرداخت شده است.

طرح نقدی یارانه ها از عهده ساختار فعلی دولت بر نمی آید

مرتضی افقه استاد دانشگاه و اقتصاددان در گفتگو با مهر با بیان اینکه به نظر نمی رسد که طرح نقدی کردن یارانه ها اثر مثبتی بر اقتصاد کشور داشته باشد، تصریح کرد: همچنین اگر این اقدام با هدف توزیع درآمد بین مردم انجام شود نیز به هدف مورد نظر نخواهد رسید.

وی با اشاره به اینکه تجارب قبلی نشان می دهد که اینگونه طرحها و اقدامات آثار تورمی بیشتری به دنبال دارند، گفت: این طرح در صورت اجرا پس از مدتی منجر به شکست خواهد شد، زیرا اقدامات و امکانات اداری لازم برای انجام این تغییر از عهده ساختار فعلی دولت بر نمی آید.

این اقتصاددان ادامه داد : به همین دلیل نیز این تغییر اثر اولیه منفی بر جای خواهد گذاشت و بعید است که آثار مثبت مورد نظر آن به نتیجه مطلوب برسد.

همچنین حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم، ای اسلامی در گفتگو با مهر گفت : نقدی کردن یارانه ها حرکت بسیار خوبی است و اصولا باید یارانه ها را به کسانی داد که نیاز واقعی به آن دارند ولی متاسفانه وضعیت کنونی یارانه ها مطلوب نیست.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی افزود: برای ارائه یارانه ها باید گروههای هدف آن را شناسایی کرد،درصورت شناسایی گروههای هدف، پرداخت مستقیم یارانه ها بهترین روش برای ارائه یارانه ها است، البته بدون اینکه در شرایط فعلی از سقف یارانه ها کم شود.

مصباحی مقدم شرط کم کردن سقف یارانه ها را توانمند سازی گروههای هدف به مرور توصیف کرد و گفت: باید بستر سازی لازم برای پرداخت نقدی یارانه ها انجام شود.این کارشناس امور اقتصادی تصریح کرد: آزاد سازی قیمت ها بستر و زمینه مهم نقدی کردن یارانه ها است.

نماینده مردم تهران افزود: البته باید یارانه پنهان را که در تفاوت قیمت داخلی و بین المللی انرژی وجود دارد، برداشت و گرنه یک طوفان تورمی به دنبال خواهد داشت وبه اقشارضعیف آسیب جدی وارد خواهد کرد ودرست عکس آن چیزی که منظور است، حاصل می شود.

الیاس نادران، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با مهر در خصوص طرح پرداخت نقدی یارانه ها گفت : اگر تدابیر عقلانی و منطقی در اجرای این طرح در نظر گرفته نشود، عوارض شدیدی روی طبقات پایین دستی خواهد داشت و با واکنش اجتماعی تندی مواجه می شود.

وی با بیان اینکه هنوز جزییات این طرح منتشر نشده است ، گفت : طرح پرداخت نقدی یارانه ها آثار مستقیمی بر سبد خانوار، تخصیص منابع و کلیه معیارهای اقتصادی جامعه خواهد گذاشت و نباید در اجرای این طرح دچار ساده اندیشی شد چرا که تبعات اجتماعی-اقتصادی متنوعی برجای خواهد گذاشت.

نادران تصریح کرد: البته هیچ شکی در نامطلوب بودن نظام یارانه ها در کشور وجود ندارد و لزوم اصلاح این نظام احساس می شود، اما این سخن به معنای ریسک کردن در اصلاح وضعیت فعلی نباید تعبیر شود.

این استاد دانشگاه گفت: طرحهایی مثل طرح پرداخت یارانه نقدی و طرحهایی که از این دست در سال جاری که آخرین سال کامل فعالیت دولت نهم است، خواه نا خواه جنبه اقدامات تبلیغاتی به خود می گیرد.

● هفت آسیب اجتماعی در نقدی کردن یارانه ها

▪ محسن مهدیان : دولت نهم در طرح تحول اقتصادی، اصلاح پرداخت یارانه را هدف گذاری کرده است. ناکارآمدی در پرداخت یارانه ها جدای از اینکه بار هزینه ای سنگین بر دوش دولت ها گذاشته، عامل بی عدالتی در کشور شده است. از این رو طبیعی است هر دولتی اصلاح چنین وضعیتی را جزء وظایف اصلی خود بگذارد. خارج از آثار اقتصادی مثبت و منفی اجرای این طرح، نیم نگاهی نیز باید به آثار اجتماعی نقدی سازی یارانه ها داشت:

۱) هدف گذاری اساسی در پرداخت یارانه به کالاهای اساسی، بالابردن سطح رفاه و حفظ سلامت جامعه است. استفاده از شیر، نان، گوشت، ماست و حتی دارو برای بالابردن شاخص های سلامت جامعه یکی از اهداف مهم دولت در پرداخت یارانه جنسی است.

انتظار می رود دولت با نقدی سازی یارانه ها همچنان با راهکارهایی نسبت به هدف گذشته حساسیت داشته باشد. باید توجه داشت که گرچه دهک های مختلف درآمدی به طور یکسان از یارانه کالاهای اساسی استفاده نمی کنند اما نفس بهره بری دهک های پایین درآمدی از این کالاها برای دولت بااهمیت است.

مطابق گزارش وزارت بازرگانی در حال حاضر در اغلب دهک های درآمدی مصرف کالاهای اساسی زیر حد استاندارد است که این وضعیت در طبقات مستضعف جامعه به مراتب حادتر است.

با این توضیح سوال این است که پرداخت نقدی یارانه ها چه آثاری بر مصرف این قبیل کالاها دارد.

در شرایط یک اقتصاد مصرف زده، پرداخت نقدی یارانه صرف کالاهای غیرضرور یا پرکردن خلأهای هزینه ای خانوار می شود و به طور قطع مصرف کالاهای اساسی کاهش می یابد و این موضوع می تواند از منظر به خطر انداختن سلامت جامعه قابل توجه باشد.

۲) یکی از آسیب های جدی اقتصادهای متکی به ثروت و سرمایه منابع طبیعی، بیماری هلندی است. در توضیح این بیماری گفته می شود کشوری که زیرساخت ها و نهادهای لازم برای جذب منابع جدیدتر را ندارد با تزریق نقدینگی دچار شوک اقتصادی و اجتماعی می شود.

بیماری هلندی تنها برای اقتصاد کلان نیست. هر خانواده یا فردی می تواند دچار این بیماری شود. اساساً گفته می شود افزایش ثروت یک خانوار در شرایطی که برای کسب این درآمد کاری صورت نگرفته است و از قبل نیز برنامه ای برای هزینه کردن آن وجود ندارد، می تواند منشاء بیماری هلندی در خانواده باشد.

پرداخت نقدی یارانه ها در جامعه ای که دچار فشار تقاضا است، می تواند سازوکار هزینه خانوار را به هم بریزد. افزایش درآمد بدون کار صورت گرفته می تواند منشاء یک نابسامانی در هزینه های این خانواده باشد. از این بابت تاکید می شود رشد درآمدی هر خانواری باید به صورت تدریجی و متناسب با کار انجام شده و همراه با سطح برخورداری های فرد یا خانوار انجام شود. در غیر این صورت نحوه هزینه کردن درآمد اضافه، هم برای خانواده و هم جامعه مضر است.

باید توجه شود که با تزریق درآمد اضافه، بیماری هلندی به خانوارها منتقل نشود.

۳) الگوی مصرف باید بر مبنای الگوی درآمدی یک خانوار تعریف شود. همواره تغییرات در الگوی مصرفی پس از تغییرات الگوی درآمدی و با یک اختلاف منطقی صورت می گیرد. با این مختصر اگر الگوی مصرفی یک خانوار بیش از الگوی درآمدی تغییر کند، می تواند یک تهدید به حساب آید.

ذکر این نکته ضروری است که الگوی درآمدی در یک بستر بلندمدت تعریف می شود. از این رو دیده می شود کار و تلاش و سختی در به دست آوردن درآمد، نحوه هزینه آن را منطقی می سازد. عکس آن نیز درآمدهای یک شبه و بادآورده است که مصرف را به اسراف و زیاده روی و بریز و بپاش ها تبدیل می کند اما اتفاقی که در نقدی کردن یارانه ها می افتد، تغییر الگوی مصرف پیش از تغییر و اصلاح الگوی درآمدی است.

این امر یکباره هزینه ها و نحوه مصرف را چنان تغییر می دهد که درآمد مضاعف نیز جبران آن نخواهد بود. به بیان دیگر مصرف جدید تنها در سطح درآمد ایجاد شده نمی ماند و در مراحل بعدی به صورت زنجیروار هزینه های دیگری را نیز ایجاد می کند و کم کم الگوی مصرف خانوار را تغییر می دهد.

تاکید می شود که این تغییر الگوی مصرف بیش از اصلاح الگوی درآمدی اجازه تطبیق مصرف با درآمد را می دهد و از این بابت خانوار را دچار یک تلاطم جدید اجتماعی می کند.

باید توجه کرد این افزایش درآمد از طریق پرداخت نقدی یارانه، بلافاصله با تورم جبران می شود و عملاً تنها الگوی مصرف تغییر می کند.

۴) یکی از آثار اجتماعی نقدی سازی یارانه ها تغییر فرهنگ کار است. حسب آنچه به طور پراکنده در اخبار منتشر شده است یک خانواده چهار نفره ممکن است با اجرای این طرح حدوداً ۳۰۰ هزار تومان اضافه درآمد داشته باشد. این درآمد در تعدادی از دهک ها از درآمد طبیعی و ماهانه یک خانوار بیشتر است. از این رو ممکن است با پرداخت مستقیم یارانه به نوعی تن پروری و فرار از کار در این خانوارها ایجاد شود که می تواند از حیث اجتماعی و اقتصادی بسیار نگران کننده باشد.

۵) برای پرداخت یارانه روش های مختلفی وجود دارد که روش جنسی و نقدی نیز از جمله این روش ها است.

نکته ای که در این میان اهمیت دارد، این است که دولت تلاش کند از روشی برای پرداخت یارانه استفاده کند که حفظ کرامت انسانی و نداشتن نگاه اعانه ای را در بالاترین سطح حفظ کند.

گرچه نفس هدفمندسازی یارانه ها به جهت حفظ کرامت انسانی و عدالت اجتماعی انجام می شود اما باید توجه کرد که این هدفمندی با چه روشی محقق شود. در پرداخت یارانه به شکل جنسی اساساً فرد احساس نمی کند که در حال دریافت یارانه است. اگرچه یارانه حق طبیعی طبقه ای از جامعه است اما نباید این احساس ایجاد شود که بخشی از جامعه با صدقه و حمایت دولت زندگی می کنند و خدای نکرده این مساله موجب فخر یک گروه و تحقیر گروه دیگری شود. یارانه جنسی وجود چنین نگاه یا تبعیضی را از جامعه می گیرد اما یارانه نقدی از این منظر قابل تامل است.

واقعی سازی قیمت ها با هدف نقدی کردن یارانه دارای یک اثر اجتماعی است و آن اینکه اصل واقعی سازی یارانه ها به حاشیه می رود و تنها نقدی سازی مورد توجه جامعه قرار می گیرد.

با این توضیح طبقات بالا درآمدی تصور می کنند که واقعی سازی قیمت ها نوعی مالیات غیرمستقیم به دولت است برای اینکه دولت این درآمد را به دیگر طبقات جامعه برساند. این تصور نادرست به خودی خود یک تفاخر ایجاد می کند. از طرفی بخش دیگری از جامعه یارانه نقدی را از صدقه سر پولدارها می بیند که ممکن است این تلقی یک سرخوردگی اجتماعی ایجاد کند. در نهایت اینکه نباید این تصور ایجاد شود که نقدی کردن یارانه، دریافت مالیات از پولدارها و صدقه به دیگران است.

فارغ از این مطلب جامعه در کسب یارانه جنسی احساس نمی کند که حمایت می شود اما در یارانه نقدی این حس وجود دارد که زیر دین دولت قرار دارد چه آنکه روش های خوداظهاری مثل پرکردن فرم و در صف ایستادن در مراکز پست و مسجد محله این حس را تقویت می کند.

۶) در پرداخت یارانه جنسی، افراد می توانند شخصاً برای خود تصمیم بگیرند که از این یارانه استفاده کنند یا نه. زیاد مصرف کنند یا کم. فرزند یک خانواده می تواند شیر بخورد و از یارانه دولتی استفاده کند یا با مصرف نکردن شیر از یارانه دولت بگذرد. از طرفی انتظار این فرزند نیز از رئیس خانواده مشخص است او از درآمد پدرش باخبر است در نتیجه سطح توقعات خود را در بلندمدت با درآمد پدر تطبیق می دهد.اما با پرداخت یارانه نقدی اتفاق جدیدی می افتد.

درآمد رئیس خانواده افزایش می یابد و این به خودی خود سطح توقع اعضای خانواده را بالا می برد. این در حالی است که در میان مدت این افزایش درآمد با تورم از بین می رود و هنوز مزه این افزایش درآمد زیر زبان نمانده که تورم کام رئیس خانواده را تلخ می کند لذا انتظار می رود میان رئیس خانواده و اعضای خانه بر سر توقعات جدید تنش ایجاد شود اما این یک سوی ماجراست. سوی دیگر نحوه مدیریت یارانه ها توسط رئیس خانواده است. تا دیروز پسر خانواده می توانست از یارانه دولتی استفاده کند یا از کنار آن بگذرد اما امروز همه چیز به تدبیر رئیس خانواده وابسته است. استفاده از کالاهایی که تا دیروز به سبب ارزان بودن در اختیار اعضای خانواده قرار داشت امروز نیاز به اجازه مدیرخانه دارد و از این منظر هم انتظار تنش می رود. این موضوع زمانی حادتر می شود که رئیس خانواده درایت و مدیریت لازم برای هزینه و تشخیص اولویت های زندگی را نداشته باشد. به طور مشخص خانواده های اعتیاد از این منظر بیشترین آسیب را خواهند دید.

۷) سیاست های همراه با شوک دارای چند ویژگی است که یکی از آنها واکنش های اجتماعی است.

اما واکنش اجتماعی نیز دارای مراتبی است که خارج از میزان آسیب زا بودن اصل سیاست، به بستر اجتماعی که شوک به آن وارد می شود نیز مرتبط است. زمان نحوه اجرای طرح همراه با اطلاع رسانی کارا و هدفمند می تواند شدت دفعی و واکنش اجتماعی را کاهش دهد. این واکنش، متفاوت از دیگر بازتاب های اجتماعی طرح است. بدین معنا که طرح دفعتاً یک بازخورد تند اجتماعی خواهد داشت که بی توجهی به مدیریت آن می تواند سطح اعتماد عمومی را کاهش دهد از این رو اجتماع شناسان معتقدند شوک های اقتصادی و سیاسی باید در بستری از آرامش و سکون در جامعه وارد شود. در این صورت است که انتظار می رود اثر دفعی اجرای طرح قابل کنترل باشد.بنابراین هشدار داده می شود در شرایطی که پیامدهای شوک های قبلی از یک طرف و یک نوع ترس و دلهره و واهمه به هر دلیل در پس زمینه اجتماع وجود دارد، اثر شوک جدید با برهم افزایی شوک های قبلی چندین برابر می شود که می تواند از حیث سیاسی نگران کننده باشد.

‌ ● پیامدهای مهم نقدی کردن یارانه ها

یکی از مهم ترین مباحثی که در طرح تحول اقتصادی رییس جمهور محترم به آن اشاره گردیده، بحث یارانه ها است. این مبحث که شاید قریب به ۲۰ سال است ذهن دولتمردان و اقتصاددانان را به خود معطوف داشته، ...

... آنچنان گسترده و فراگیر است که به رغم اتفاق نظری که بر آن در بین اقتصاددانان و سیاستمداران ما وجود داشته، به دلیل تاثیر بسیاری بالایی که بر اقتصاد کشور به خصوص اقشار کم درآمد خواهد گذاشت و مباحث جانبی آن تا به حال صورت اجرایی به خود نگرفته است.

البته در دولت های گذشته آنچنان که بارها مطرح گردیده، مطالعاتی گسترده در این خصوص انجام شده که به دلیل همان تبعات سنگینی که ذکر شد، قابلیت اجرا نیافته است. در واقع امروز در بین همه صاحبنظران از جناح ها و تفکرات مختلف سیاسی و اقتصادی این همگرایی در خصوص معضل یارانه ها و لزوم سر و سامان دادن به آنها مطرح و مورد پذیرش است. دولت فعلی از این لحاظ دارای شانس خوبی است، چرا که احیانا بسیاری از مخالفت های ناشی از عدم اطلاع و بی تجربگی در امور اجرایی بعضی افراد که دامنگیر دولت های قبلی بود، در این دولت جای خود را به مباحث کارشناسی منتقدانی داده که خود در سال های گذشته بر مسند امور اجرایی کشور نشسته و در این خصوص تجربیات زیادی کسب کرده اند. لذا با توجه به وضعیت امروز جامعه ما به نظر می رسد در صورتی که دولت در تصمیم گیری خود در خصوص بحث یارانه ها از نظرات کارشناسان به شکل واقعی استفاده کند، شاید بتوان این مشکل اساسی اقتصاد را یک بار و برای همیشه حل نمود.

بحث حذف یارانه ها از اقتصاد و واریز نقدی آن به حساب مردم و در مراحل بعدی هدفمند کردن یارانه ها به سمت اقشار کم درآمد راه حلی است که توسط دولت محترم ارائه گردیده و به نظر می رسد دولت مصمم است که این طرح را به هر نحو ممکن پیاده نماید. اگر چه از نگاه اولیه و تئوریک این طرح قابل دفاع به نظر می رسد، اما به لحاظ عملی قطعا مشکلات جبران ناپذیر و بعضا خطرناکی را ممکن است به اقتصاد کشور و اقشار کم درآمد تحمیل کند که شاید به سادگی زدودن آثار زیانبار آن ممکن نباشد.

همان طور که ریاست محترم جمهوری در تشریح طرح تحول اقتصادی بیان داشتند، میزان یارانه های مورد نظر حدودا ۹۰ هزار میلیارد تومان مطرح می باشد که اگر این رقم را به جمعیت ایران حدودا ۷۰ میلیون نفر تقسیم کنیم یعنی سهم سرانه یارانه در هر سال حدودا ۱۲۸۰۰۰۰ تومان و ماهانه حدودا ۱۰۷هزار تومان می باشد یعنی در هر ماه به غیر از سایر هزینه های دولت رقمی معادل ۵/۷ هزار میلیارد تومان تقاضای جدید وارد اقتصاد خواهد شد که بخش تولید و به طور کلی طرف عرضه، توان بالا بردن ظرفیت خود را به این سرعت و شدت نخواهد داشت و لذا می توان پیش بینی کرد که این میزان رشد نقدینگی چه تاثیر مخربی را بر سطح عمومی قیمت ها بر جای خواهدگذاشت. البته شاید این استدلال مطرح شود که دولت با حذف یارانه ها و افزایش قیمت برخی خدمات می تواند بخش زیادی از این نقدینگی را جمع آوری و به صورت هدفمند به بخش هایی از جامعه تخصیص دهد که در این خصوص چند سوال اساسی مطرح است و لازم است از دیدگاه اقتصادی پاسخی مناسب برای آنها پیدا کرد.

۱ ) دوره اجرای این طرح چند سال است.

۲ ) فراموش نکنیم که با حذف یارانه ها قرار است دولت قیمت کالا و خدمات خود را تا چندین برابر افزایش دهد؛ در این صورت علاوه بر تاثیری که رشد تقاضا بر سطح عمومی قیمت ها خواهد داشت، افزایش قیمت خدمات دولتی نیز باعث تورم مضاعف می گردد. آیا مشخص شده تاثیر واقعی این فشار مضاعف تا چه حد قدرت خرید مردم را تحت تاثیر قرار خواهد داد و آیا اصولا تاثیر واریز نقدی یارانه می تواند اثرات کاهش قدرت خرید مردم ناشی از این تورم را جبران کند؟

۳ ) آن چنان که گفته شده در مراحل اولیه همه افراد جامعه و در مراحل بعدی بخش خاصی از افراد جامعه یارانه دریافت خواهند کرد. آیا حذف یارانه بعضی افراد در مراحل بعدی در حالی که رشد نقدینگی تاثیر خود را بر سطح عمومی قیمت ها گذاشته است، باعث کاهش شدید قدرت خرید آنها و به دنبال آن تبدیل بخش دیگری از افراد متوسط به بخش کم درآمد جامعه نخواهد شد؟ چه مکانیزم دقیقی وجود دارد که تشخیص دهیم در مراحل بعدی چه افرادی مستحق دریافت یارانه و چه افرادی مستحق دریافت این یارانه نمی باشند تا بتوانیم بحث هدفمند کردن آن را به نتیجه برسانیم. آیا احتمال سوءاستفاده یا ضایع شدن حقوق افراد وجود ندارد؟

۴ ) آیا سرازیر شدن سیل پول به جامعه و تحریک شدید طرف تقاضا در حالی که طرف عرضه کشش لازم جهت افزایش ظرفیت را حداقل در کوتاه مدت ندارد، باعث تخریب و بی ثباتی بسیاری از بنیان های اقتصادی کشور نخواهد شد؟

۵ ) آیا واریز نقدی یارانه ها بدون اینکه فعالیت اقتصادی ما به ازای آن توسط افراد وجود داشته باشد، باعث تن پروری و تزریق روحیه و تقویت فرهنگ عدم تلاش در بسیاری از افراد جامعه نخواهد شد؟

۶ ) اگر درآمد کشور به واسطه افزایش قیمت جهانی نفت و گاز افزایش یافته، به جای اینکه این درآمد را بصورت مستقیم به حساب مردم واریز کنیم آیا منطق اقتصادی حکم نمی کند که این پول به جای خرد شدن صرف ظرفیت سازی در اقتصاد و افزایش تولید شده و راهکارهایی برگزید که به صورت غیر مستقیم تاثیر خود را خصوصا بر زندگی اقشار کم درآمد جامعه بگذارد؟

به نظر می رسد نادیده گرفتن هر یک از سوالات فوق و سوالات دیگری که در این ارتباط می توان مطرح کرد و تعجیل در اجرای این طرح می تواند صدمات جبران ناپذیری را به اقتصاد کشور که اتفاقا یکی از مهم ترین مشکلات آن را نیز می توان همین یارانه ها بر شمرد، تحمیل کند. بحث هدفمند کردن یارانه ها اگر به صورت صحیح و به روشی غیر از نقدی کردن آنها اجرایی شود، می تواند بسیار مثبت و موثر باشد که شاید ارائه روش مناسب از حوصله این مقاله خارج باشد. اما این سوال اساسی همچنان بی پاسخ مانده است که آیا راه حل بهتری به جای نقدی کردن یارانه ها وجود ندارد؟

● حاشیه ای بر نقدی شدن یارانه ها

پیامدهای خارجی مثبت تنها توجیه پرداخت یارانه به برخی کالاهاست و غیر از این، توجیه دیگری ندارد، این پیامد خارجی مثبت عبارت است از برخورداری فقرا (گروه هدف در پرداخت یارانه‌ها) از یک حداقل معیشت تعریف شده، به عبارت دیگر هدف گروه خاصی از مصرف‌کننده هستند که زیر خط فقر به سر می‌برند. در مورد یارانه‌ها تقسیم‌بندی‌های متعددی وجود دارد. یکی از این تقسیم‌بندی‌ها این است که یارانه‌ها را به یارانه باز و هدفمند تقسیم می‌کنند. یارانه باز برای همه خیرداران یک کالا به طور یکسان اعمال می‌شود و یارانه را متوجه بازار می‌کند. مثل یارانه بنزین و نان. نوع توزیع این یارانه مستقیما به خرید برمی‌گردد به‌طوری‌که هر کس در بازار بیشتر خرید کند، بیشتر یارانه خواهد گرفت. از اشکالات این نوع از یارانه‌ها بهره‌مندی بیشتر خانوارهای ثروتمند از این نوع یارانه‌هاست. البته منوط به اینکه کالای مورد نظر کالای معمولی یا لوکس باشد چراکه در صورتی که کالای مورد نظر پست باشد، یارانه باز موجب تحقق هدف ما یعنی حمایت از اقشار فقیر می‌شود. در مواقع پرداخت یارانه باز به مسئله جانشینی نیز توجه داشته باشیم یعنی اگر به یک کالایی یارانه باز دهیم تقاضای آن افزایش یافته و این افزایش در حدی خواهد بود که جانشین کالاهای دیگر می‌شود.

از دیگر انواع یارانه‌ها، یارانه سرانه و هدفمند می‌باشد. کالاهای اساسی که به صورت کوپن عرضه می‌شود از این نوع یارانه‌هاست. این نوع از یارانه؛ نسبت به یارانه باز از لحاظ توزیع درآمد بهتر بوده و توزیع درآمد را به نفع خانوار فقیر تغییر می‌دهد. بنابراین با این تعاریف یارانه هدفمند یارانه‌ای است که افراد فقیر کاملا شناسایی شده و به آنها پرداخت شود. اما مکانیسم شناسایی گروه‌های هدف (خانوارهای فقیر) چگونه است؟ در اینجا دو نوع خطا معروف به خطاهای یک و دو مطرح می‌شود.

خطای یک این است که یارانه به افراد غیرفقیر داده شود و خطای دو این است که افراد فقیر به‌طور کامل شناسایی و تحت پوشش یارانه هدفمند قرار نگیرند.

برای شناسایی اینکه کدام یارانه کارآمدتر است، می‌بایست خطای یک و دو حداقل شود. (در این مورد در ایران مطالعاتی صورت گرفته بوده است)

برای شناسایی گروه‌های هدف نیاز به استفاده از روش مددکاری می‌باشیم یعنی گروهی خود را به عنوان فقیر معرفی کرده و گروهی دیگر تحقیق کنند که آیا اینها فقیرند یا نه. برای این امر یک سری علائم قابل اثباتی (به‌صورت شاخص) باید داشته باشیم که فقرای مستحق دریافت یارانه را شناسایی کند. برای هدفمند کردن یارانه exclude و include لازم است به‌طور مثال گفته می‌شود خانوارهای دارای سرپرست زن از سطح فقر جامعه هم پایین‌تر هستند حال این امر دلیل نمی‌شود تا به همه سرپرستان زن یارانه داده شود چراکه سرپرست زن‌هایی وجود دارند که از همه ثروتمندترند.

یارانه سرانه و هدفمند هم می‌تواند به شکل نقد باشد و هم جنسی. هر دو شکل پرداخت، محسناتی را نسبت به همدیگر دارند. از طریق نمودار مطلوبیت و محدودیت بودجه به راحتی می‌توان نشان داد که یارانه نقدی رفاه خالص را افزایش می‌دهد و فرد هر کالایی را می‌تواند انتخاب کند و مطلوبیت او افزایش می‌یابد. اما در مواردی مثل تورم یارانه جنسی بهتر از یارانه نقدی می‌باشد همچنین در مواردی مانند آموزش، بهداشت، غذاهای ضروری مانند شیر و... پرداخت یارانه جنسی ضروری است. بنابراین پرداخت یارانه نقدی به جای یارانه جنسی حد و مرز خاصی دارد و در همه موارد نمی‌توان یارانه‌ها را نقدی کرد.

در مورد اقتصاد ایران در مواردی همچون انرژی، نقدی کردن یارانه به نفع رفاه جامعه می‌باشد.

برای این مورد دو حسن را مطرح می‌کنیم. اول اینکه افرادی که حامل‌های انرژی همچون بنزین را مصرف نمی‌کنند (مانند افرادی که در روستا زندگی می‌کنند) به حقشان که سهمی از این منابع است می‌رسند و ثانیا از قاچاق بنزین جلوگیری می‌شود.

همچنین به دلیل عدم تطبیق حداقل دستمزد با نظام مالیاتی موجود و نظام بیمه و پرداخت ناکارا، کسانی که در چرخه تولید هستند را نمی‌توان بالای خط فقر دانست و این امر شناسایی افراد زیر خط فقر را مشکل‌تر می‌کند در حالی‌که در کشورهای توسعه‌یافته شناسایی افراد زیر خط فقر به دلیل کارا بودن نظام بیمه و پرداخت به‌راحتی صورت می‌گیرد.

● ۶ پیشنهاد یارانه ای

هدفمند کردن یارانه ها و تجدید نظر در نحوۀ ارائه آن، سال هاست که مورد بحث قرار گرفته و ضرورت آن به نحوی که توزیع آن عادلانه گشته و از بار مالی سنگین دولت کاسته شود بر هیچ کس پوشیده نیست ولی هرگونه اقدام برای تغییر در این زمینه باید با بررسی های کارشناسی و توجه به تاثیرات اقتصادی آن به خصوص بر اقشار آسیب پذیر صورت پذیرد.

با توجه به گزارش اخیر رییس جمهور محترم به مردم، موارد زیر پیشنهاد می گردد. امید است دولتمردان ما توجه لازم را به نظرات کارشناسی ارائه شده داشته باشند.

۱) مایحتاج عمومی که به صورت کالابرگ توزیع می شود بایستی مورد تجدید نظر قرار گرفته و صرفاً به اقشار کم درآمد و تحت پوشش نهادهای حمایتی محدود گردد تا بتوانند تاثیرات اقتصادی خود را بر جمعیت آسیب پذیر بیشتر نمایند.

چنانچه پرداخت نقدی ما به التفاوت کالا یا یارانۀ آن صرفاً به اقشار کم درآمد باشد، به نحوی که مبلغ مستمری آنان افزایش یابد، تاثیر آن بر تورم محدود خواهد بود. هرگز نبایستی پرداخت سایر یارانه ها به صورت نقدی به کل اقشار جامعه تسری یابد که تورم وحشتناکی را به کل کشور تحمیل خواهد نمود.

۲) در مورد یارانه نان و گندم به دلیل عمومیت مصرف آن و استفاده بیشتردهک پایین جامعه از مصرف نان و گندم باید با احتیاط بیشتری برخورد کرد زیرا کاهش یارانه و یا حذف و پرداخت نقدی آن مشکلات زیادی را به وجود می آورد.

بایستی با اجرای برنامه صنعتی کردن پخت نان به جای پخت سنتی که هزینه های آن را کاهش می دهد و نیز توسعه نانوایی های فانتزی که اقشار متوسط از آن استفاده می کنند، نسبت به عدم افزایش بار مالی یارانه نان اقدام نمود و یارانه گندم را نیز به دلیل استراتژیک بودن این کالای کشاورزی به کشاورزان پرداخت نمود .

۳) در مورد یارانه بنزین و گازوئیل باید با اجرای مصوبه مجلس ششم مبنی بر افزایش تدریجی سالیانه به رسیدن به قیمت منطقی آن و متناسب با آن توسعه طرح ناوگان حمل و نقل عمومی، مترو و گازسوز کردن خودروها در یک برنامه ۵ ساله اقدام نمود.

۴) یارانه برق و آب راباید با تشویق و بخشودگی کم مصرف ها و جریمه و محاسبه تصاعدی پرمصرف ها و پرداخت ریالی یارانه انرژی به صنعت و کشاورزی مشکل یارانه برق و آب حل کرد. پرداخت ریالی یارانه انرژی به هیچ وجه به مصلحت کشور نیست.

۵) در مورد شیر لازم است یارانه آن به جای شیوۀ کنونی (که شیر یارانه ای در بعضی از شهرها توزیع می شود و توزیع آن نیز نمی تواند عادلانه باشد )،به دامداران یا صنایع وابسته یارانه شیر پرداخت شود تا بتوانند قیمت محصولات لبنی خود را افزایش ندهند و بدین ترتیب مردم در سراسر کشور بتوانند از محصولات مختلف لبنی بهره مند شوند.

۶) به طور کلی بهتر است یارانه ها به تولید به جای مصرف پرداخت شوند . پرداخت نقدی به جز در موارد خاصی (نظیر پرداخت به کشاورز، دامدار و یا اقشار آسیب پذیر تحت پوشش سازمانها ی حمایتی) کار صحیحی نیست و تورم بسیار زیادی را موجب می گرددو تنها در یک مقطع کوتاهی احساس شادمانی زودگذری را به مردم القاء خواهد نمود ولی پس از مدت کوتاهی مردم قدرت خرید خود را از دست خواهند داد.

جواد شبرنگ