دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
امام خمینی و عزاداری امام حسین ع
![امام خمینی و عزاداری امام حسین ع](/web/imgs/16/152/nes2a1.jpeg)
امـام بـه طـرز نـشستن در مجالس سوگواری اهل بیت و گوش دادن به وعظ واعظ یا روضه روضه خوان، و گریستن به هنگام شنیدن مصایب شهدای کربلا به هـمـه نـشـان دادنـد کـه (فرهنگ عاشورا) را باید پاس داشت و حریم آن را نگاه داشت.
در سآل ۱۳۲۸ شـمـسـی کـه بـرای ادامـه تحصیل به شهر مقدس قم آمدم , و آیـت اللّه الـعـظـمـی امـام خـمـینی - رضوان اللّه علیه - را در مجالس عزاداری مـی دیـدم , بـه تـعـبیرامروز, (فرهنگ عاشورا) در نظرم مجسم می شد. امام در بـعـضی از مجالس سوگواری ائمه اطهار - علیهم السلام - که در مسجد بالاسر حـضـرت معصومه -سلام اللّه علیها - یا منزل مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی برگزار می شد, چنان باوقار و آرام می نشستند و گوش به سخنان واعظ یا روضه خوان داشتند که نظر هربیننده ای را به خود جلب می کرد. امـام در آن زمـان , استاد سرشناس حوزه و مدرس علوم عقلی بودند. قامت رسا و قـیـافـه جـالب و آرامش خاص ایشان طوری بود که چه در راه رفتن و چه در نـشـسـتن درمجالس نظر بینندگان را جلب می کرد, و کسی را در میان جمع علمای حوزه مانند ایشان نمی دیدیم . هـنـگـامـی کـه واعـظ بـه (گـریز) می رسید, یا روضه خوان شروع به خواندن روضـه می کرد, حاج آقا روح اللّه خمینی نخستین کسی بود که دستمال سفید و تـمـیـز خود را از جیب در می آورد و به صورت می گرفت و گریه را سر می داد. اگر تکیه بر دیوارداده بودند, بدون حرکت و تکانی می گریستند, و چنانچه خم می شدند, می دیدی که چطور می لرزند و اشک می ریزند, و همین که دستمال از صـورت بـرمی گرفتند,صورتی پراشک و چشمانی اشک ریخته را می دیدی که هـمـان نیز دیگران را به گریستن و اشک ریختن در عزای شهیدان کربلا یا ائمه اطهار(ع ) ترغیب می کرد. اصـولا نـشـسـتـن امـام در مـجـالس عزاداری و گوش دادن به وعظ واعظ یا روضه روضه خوان حال و هوای خاصی داشت , آرام , ساکت , مؤثر و تمام گوش و چـشم بودند, گوش به مطلب و چشم به گوینده داشتند. این طرز نشستن در مجالس سوگواری و آمادگی برای گریستن در عزای امام حسین - علیه السلام - و شـهـیدان کربلا را در کمتر عالمی دیده ام : (و ذلک فضل اللّه یؤتیه من یشاء). حـتی در یک موردهم دیده نشد که امام در پای منبر و هنگام سخنرانی واعظ - هـرکـه بود - با ذکرمصیبت ذاکر, با اشخاص پهلو دست خودشان صحبت کنند, زیـرا بی احترامی به منبر و منبری بود, بعکس آنچه میان بسیاری از علما مرسوم است , بخصوص علمای نجف که آن را شانی برای خود می دانستند. امـام بـه طـرز نـشستن در مجالس سوگواری اهل بیت و گوش دادن به وعظ واعظ یاروضه روضه خوان , و گریستن به هنگام شنیدن مصایب شهدای کربلا به هـمـه نـشـان دادنـد کـه (فرهنگ عاشورا) را باید پاس داشت و حریم آن را نگاه داشت .
● نظرات انحرافی نسبت به فرهنگ عاشورا
در ایـام انـقـلاب و پـس از واقـعـه ۱۵ خـرداد ۱۳۴۲ و بـخـصوص بعد از تبعید امـام خـمـیـنـی بـه ترکیه , و سالها پس از آن که در نجف اشرف اقامت اجباری داشـتند,گروههای غیراسلامی در صف انقلابیون مسلمان رخنه کرده بودند, و به عنوان اینکه همگی در مبارزه و ضدیت با رژیم شاه وحدت نظر داریم و مشترک هستیم , کم کم صحبت از این بود که : باید به فکر (خلق ) بود, و نباید خیلی پایبند روضـه و گـریـه وزاری بـاشـیم . گریه چه دردی را درمان می کند, و روضه با نگاهداری خشم نسبت به دستگاه جبار منافات دارد گـاهـی جـوانـهـایـی - حتی مذهبی با قیافه های مذهبی - پای منبرها حضور می یافتند وبه وعاظ و سخنگویان دینی رهنمود می دادند که باید اینطور صحبت بـکـنـید, تاجوانها پای منبرتان حاضر شوند, کمتر روضه بخوانید و سعی نداشته بـاشـیـد کـه مـردم را بگریانید, بگذارید عقده شان خالی نشود و دست از مبارزه برندارند بـا کـمـال تـاسـف , بـسـیـاری از اهل منبر هم فریب آنها را می خوردند و تصور مـی کـردنـدروضه و گریستن در سوگ شهدای کربلا با مبارزه منافات دارد, و بـه طـور نـاخـودآگـاه دردام آن نااهلان افتاده بودند, و همانها نیز کار وعاظ و روضه خوانان دلسوز را مشکل می کرد. از یـک طـرف رسـم بود و مردم انتظار داشتند مخصوصا در ماه محرم و صفر و شبها وروزهای وفیات ائمه اطهار(ع ) که منبرها در پایان منبر ذکر مصیبت کنند و روضه بخوانند, و از طرفی جوانان انقلابی سعی داشتند گوش به روضه ندهند و هنگام ذکرمصیبت گریه نکنند. سخنرانان دینی غیرروحانی هم که در گوشه و کـنـار در مـساجد یامجالس سخنرانی می کردند, این آتش را دامن می زدند, و خود آنها وفریب خوردگانشان روضه خوانی و گریه کردن را استهزا می کردند. مـشـکـل کـار بـیـشتر در این بود که بعضی از منبری های انقلابی یا انقلابی نما طوری وانمود می کردند که گریه کردن و روضه خوانی مورد نظر امام نیست و با هـدف ایـشـان مـنـافـات دارد. این مطلب هم طوری جا افتاده بود که هرچه ما مـی گـفـتیم , اینطورنیست , امام خمینی را ما دیده ایم , ایشان علاقه خاصی به روضـه دارند, و درمجالس بیش از دیگران گریه می کنند, ولی حرف ما خریدار نـداشـت , و کـار امـثـال مـارا حـرکـت انـحـرافی در جهت پیش بردن انقلاب می دانستند در ایـن بـاره گـاهـی از امام استفتا می شد, امام هم طوری جواب می دادند که هـم جـوانـان منحرف نشوند, و هم بی احترامی به مجالس عزاداری امام حسین -عـلیه السلام - نشود. ولی اشخاص مرموزی تردید در دست خط امام می کردند, واذهان را مشوب می ساختند. مـحـرم سـال ۱۳۵۴ در شـهـر ایـلام دعـوت بـودم . یـکی دوبار جوانان باایمانی ازکرمانشاه به آنجا می آمدند و می گفتند یک روحانی سید آمده و در کرمانشاه منبرمی رود و سعی می کند که در منبر روضه نخواند. نوار یک سخنرانی او را هم آورده بـودند و برای من گذاشتند. او می گفت , از این همه گریه چه نتیجه ای گرفتیم , گریه یعنی چه , و از این قبیل سخنان .
● اوج ضدیت با فرهنگ عاشورا
بـه طـوری کـه در چـاپ دوم (خـاطـرات مـن از استاد شهید مطهری ) در یک خـاطـره تـحت عنوان (برخوردهای تند جوانان ) نوشته ام , این جوانان تندرو, به اسـتـاد شـهـیدمطهری هم اعتراض داشتند که چرا روضه می خواند و خود هم گـریه می کند دهـه دوم محرم , متصدی مسجد جامع نارمک - که آنجا منبر می رفتم - گفت : آقـای دوانـی پیش , شب عاشورا, آقای مطهری اینجا منبر بود. روضه حضرت علی اصغر خواند. هـم خـودش بـه شدت گریه کرد, وهم اهل مجلس را گریانید. (۲۳۹) بعد از مـنـبـر, هـمـیـن جوانها جمع شدند و با تشدد وبی ادبی خاصی گفتند: (آقای مـطـهری اگـر امـام حسین برای مبارزه با ظلم و ظالم قیام کرده و کشته شده که در راه هـدف بـوده و کـشـتـه شـدنـش گریه ندارد, و اگر گیر افتاده و کشته شده , کـه مـعـلـوم مـی شـود درسـت نقشه نکشیده بود و ضعیف بوده و باز هم نباید گریه کرد آری کـار بـه ایـن جا کشیده بود که جوانها, شخصی مانند استاد شهید مطهری رانـصیحت می کردند, یا اعتراض داشتند که چرا وقایع کربلا را با گریه کردن و گریانیدن مردم بیان می کند. حتی این معنی در شهری مانند اصفهان هم اعمال مـی شـد. بـه یـاددارم مـرحـوم آیـت اللّه شـمـس آبادی به من سفارش می کرد و مـی گـفـت : آقـای دوانی وضع خاصی پیدا کرده , و اگرروضه نخوانی پیش خدا مسئولی . ایـن عـده از جـوانـان تـنـدرو و کـم مایه و پرمدعا صغری و کبری می چیدند, و نـتیجه می گرفتند که : (ما طرفدار آیة اللّه خمینی هستیم و با دستگاه جبار شاه سر ستیزداریم , مبارزه با گریه منافات دارد, تاریخ گفتن و گریه کردن حالت انحرافی دارد, وباعث می شود که مبارزه از مسیری که دارد منحرف گردد). بـسـیـاری از علمای واقع بین و دلسوز در فکر چاره اندیشی بودند, ولی از سعی خـودنتیجه نمی گرفتند. منبری های معتدل دل خون بودند که عاقبت این کار بـه کـجامی کشد. می شنیدیم که پیوسته اینگونه وقایع در نجف اشرف به اطلاع امـام مـی رسـد, و ایشان را در جریان امر قرار می دهند, و اعلام خطر می کنند, و امام هم -چنانکه گفتیم - ناچار بودند تمام جهات را در نظر بگیرند, و از این رو وضع خاصی به وجود آمده بود.
● نمونه اعلای توجه امام خمینی به فرهنگ عاشورا
آقـای حـاج سـیـد مـحـمـد کـوثـری ذاکـر مـعـروف اهل بیت در قم , از سالها پـیش روضه خوان مخصوص امام بود, هم خودش و هم مرحوم پدرش آقای سید عـلی اکبر کوثری . پدر و پسر که هردو از ذاکرین باسابقه قم بودند, آهنگی پرسوز داشـتـند وروضه باحالی می خواندند. قبلا پدر روضه خوان خاص امام بود, و بعد هم پسر,یعنی آقای سید محمد کوثری این افتخار را داشت که تا آخر حیات امام , حـتی درتهرا هم از این توفیق بهره مند بود. هرساله در ایام عاشورا همه مردم از تـلویزیون می دیدند که آقای کوثری در حسینیه جماران در مقابل امام ایستاده و روضه می خواند, و امام چگونه دستمال سفید به دست گریه می کنند. آقـای کـوثـری بـرای ایـنجانب نقل می کرد - و لابد برای بسیاری دیگر هم نقل کرده است - می گفت: (وقتی امام در نجف اشرف بودند, من سفری برای زیارت به کربلارفتم . در کربلا عده ای از فضلای شاگردان امام که در قم با هم آشنایی داشـتـیـم مـرادیـدند و گفتند, آقای کوثری , به داد امام برس چیست ؟ گفتند:می دانی که آقای حاج آقا مصطفی فرزند دانشمند امام به طرز مـرمـوزی جان داده است . کسی گریه امام را در مرگ او ندیده است. یکی دوبار کـه طـلاب در مـنـزل امـام یـادر سـر تـربـت حاج آقا مصطفی روضه ایشان را خـوانـده انـد, نـه تنها امام گریه نکرده ,بلکه طلاب را هم منع کرده و گفته اند بـروید مشغول کارتان شوید. و به خانم ,همسرشان نیز فقط گفته اند: (مصطفی از الـطـاف خفیه الهی بود. خدا او را از ماگرفت). می گفت: (آنها گفتند, شما زودتر به نجف بروید و خدمت امام برسید وطبق معمول که اجازه می گرفتید و در حـضـورشـان روضه می خواندید, روضه ای بخوانید و اسم حاج آقا مصطفی را بـبـرید, بلکه بتوانید امام را در مصیبت فرزندشان بگریانید که عقده ایشان خالی شـود, و خدای نکرده صدمه ای نبینند. می گفتند,مرگ حاج آقا مصطفی حوزه نـجـف را عزادار کرده است , لابد ایران و قم نیزهمینطور است, ولی خود امام را کسی ندیده که متاثر باشد و گریه کند). آقـای کـوثـری افـزود: (وارد نجف شدم و پس از زیارت, خدمت امام رسیدیم, و بـعـداز تـسلیت و مختصر احوالپرسی عرض کردم اجازه می دهید طبق معمولم درحضورتان روضه ای بخوانم؟ فرمودند: بفرمایید پـس از مـقـدمه کوتاهی, هرچه راجع به حاج آقا مصطفی می دانستم که چقدر مـوردعـلاقـه امـام بود و شخصیتی ممتاز داشت, بیان کردم, و با تکیه به صوت گـفـتـم ,حـضـرت آیـت اللّه مصطفی , چه فرزندی , فرزند دانشمند لایقی ...
در تـمـام ایـن مدت, امام بدون تغییر حال گوش می دادند و کوچک ترین اثری بـرای گـریـسـتن در ایشان پیدا نشد. هرچه به این در و آن در زدم بلکه امام در مـرگ فـرزنـداشکی بریزند نتیجه نداشت. ناچار گریز زدم به کربلا و آمدن امام حـسـیـن -عـلـیـه السلام - به بالین حضرت علی اکبر. همین که گفتم, قربان غریبیت یا اباعبداللّه از جـیـب درآوردنـد وبـه قـدری گـریـسـتند که تا آن موقع کمتر دیده بودم. هنگامه ای شد, و از این طرف به فکر افتادم که نکند حال امام دگرگون شود, و مـن از کارم پشیمان شوم. ناچارروضه را طول ندادم و ختم کردم. گریه امام را در ذکـر مـصـیبت امام حسین -علیه السلام - و شهدای کربلا دیده بودم, اما نه آنطور که آن روز دیدم. نمونه دیگر یـکـی از نـزدیـکـان امـام خـمـیـنـی که در پاریس در خدمت امام بوده و تمام لحظه های شبانه روز معظم له را زیرنظر داشته, نقل می کرد که وقتی در پاریس بودیم من مراقب بودم , هربار که اخبار تلفنی را به امام می دادند, و می گفتند در تـهران و فلان شهر چه شده, مردم را کشته اند, به فلان جا حمله کرده اند, کجا را گـرفـتـه انـد, عـده ای رابازداشت کرده اند, مسجد کرمان را سوزانده اند, به قم حـمـله کرده اند, و طلاب رادستگیر کرده و به زندان انداخته , یا انقلابیون را در زنـدان به سختی شکنجه داده اند,و از این قبیل اخبار وحشتناک, هربار حاضران بـه سختی می گریستند, ولی امام فقطگوش می دادند و چنانکه شان یک رهبر انـقـلابی است, صبر انقلابی می نمودند. اماهمین که یکی از حاضران به مناسبت ماه محرم شروع به خواندن روضه می کرد, امام آنا چنان منقلب می شدند و شروع بـه گـریستن می نمودند که می دیدیم اشک مهلت نمی دهد. از هردو چشم امام چنان اشک می ریخت که پهنای صورتشان رامی گرفت. و در یک کلام به پهنای صورتشان اشک می ریختند. راسـتـی ایـن چـه حـالتی بود که در امام می دیدیم و می دیدند؟ این حالت ما را بـه یـادجـد بـزرگـوارشـان حضرت امیرالمؤمنین - علیه السلام - می اندازد که شاعرمی گوید: هو البکاء فی المحراب لیلا هو الضحاک اذا اشتد الظراب یـعـنـی: عـلـی - عـلـیـه السلام - دارای دو جنبه متضاد بود: شبانه در محراب صدای گریه اش بلند است, ولی در میدان جنگ لبخند بر لب داشت.
توسل به امام فقید برای احیای فرهنگ عاشورا
پـس از بـازگـشـت امـام خـمینی به وطن و تعیین دولت موقت, چنانکه همه مـی دانـیـم ,امام از تهران به قم رفتند و ماندگار شدند, ولی چون دولت موقت نتوانست انجام وظیفه کند, در حوادث کردستان امام خود به تهران بازگشتند و تا پایان عمر هم درتهران بودند. در ایـامـی کـه امـام در قـم اقـامـت داشـتند, دو سه هفته مانده به ماه رمضان ۱۳۹۹خطیب نامی عصر, جناب آقای فلسفی تلفن کردند و فرمودند, ماه رمضان نزدیک می شود, من و عده ای از وعاظ مشهور تهران عازم قم هستیم که خدمت امام برسیم , و از ایشان رهنمودی برای ماه مبارک رمضان بگیریم , چون کار چنان حاداست که فقط با اعلام رسمی امام می توان منبر را به صورت اول برگردانید. گفتم , من که منبری رسمی نیستم. فرمودند, باید بیایی , چند اتومبیل جلو خانه مـا آماده است, فردا فلان ساعت حرکت می کنیم , حتما باید بیایی. به خانه جناب آقـای فـلـسـفی رفتیم و عازم قم شدیم. به امام اطلاع دادند که آقای فلسفی با وعاظ مشهورتهران آمده اند که برای ماه رمضان رهنمود بگیرند. امـام تـشـریـف آوردنـد و در جـمع ما نشستند. جناب آقای فلسفی در سخنان کـوتاهی گفتند: آقا, اطلاع دارید که در سنوات اخیر منبر و مسئله گریستن و عـزاداری امـام حـسـیـن چـه وضـعی پیدا کرده است. به مردم القا کرده اند که عـزاداری یـعـنـی چه, وروضه و گریه کردن چه چیزی را حل می کند, و از این قـبـیـل مـطـالـب. اهل منبر سخت در فشارند, مردم همه کم و بیش بی تفاوت شـده انـد. آمده ایم از حضرتعالی رهنمودبگیریم . واقعا تکلیف ما چیست. در منبر بـخـصـوص ماه مبارک رمضان و محرم وصفر اکتفا کنیم به سخنرانی خشک , یا چـنـان که سابقه داشته, ذکر مصیبت هم بکنیم و روضه بخوانیم ؟ (قریب به این مضمون ).
● پاسخ قاطع امام خمینی:
امـام فـقـیـد در پاسخ جناب آقای فلسفی مطالب بسیار جالبی بیان داشتند که هـمـان نـیـزنقطه عطفی در احیای فرهنگ عاشورا بود. اگر آن بیانات قاطع و صـریح امام نبود,وضع حاکم بر افکار جوانان آن روز رفته رفته (فرهنگ عاشورا) را به دست فراموشی می سپرد و معلوم نبود کار به کجا بکشد. درسـت بـه یـاد نـدارم کـه رادیـو و تلویزیون و جراید چه مقدار از بیانات امام را منعکس کردند, ولی هرچه بود, قضیه در اندک زمانی در همه جا انعکاس یافت و به اصطلاح سد شکسته شد و راه را برای اشاعه فرهنگ عاشورا گشود. جـالـب اسـت کـه اوج انقلاب اسلام ملت ایران به رهبری امام خمینی از بیانات آن حـضـرت در روز عاشورای سال ۱۳۸۳ و ۱۲ محرم آن سال, مطابق ۱۵ خرداد ۱۳۴۲آغاز شد و به ثمر رسیدن آن هم با راهپیماییهای میلیونها نفری مردم تهران وشـهـرسـتـانها در روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین سال ۱۳۹۹ قمری بود, که به دنبال آن , شاه از کشور خارج شد و امام فقید در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ پس از چهارده سـال دوری از وطن به کشور بازگشتند و انقلاب اسلامی را در ۲۲ بهمن همان سـال بـه ثـمـررسـانـدنـد, و در ۱۲ فـروردیـن ۱۳۵۸ جمهوری اسلامی ایران را تاسیس نمودند.
● روضه و گریه, اسلام را حفظ کرده است
در آن جـلـسـه امـام خـمینی - قدس سره - در پاسخ آقای فلسفی سرآمد وعاظ وخـطـبـای ایـران , ضـمن بیانات مفصلی تصریح کردند که اگر روضه و گریه ونـوحـه سـرایـی و عـزاداری امـام حـسـیـن (ع ) و شـهدای کربلا نبود, اسلام با اعـمـال بـنی امیه از بین رفته بود. کربلا و فرهنگ عاشورا, اسلام را حفظ کرد, و بـایـد این مکتب به همان سبک سنتی آن حفظ شود. سرآغاز و قسمتی از بیانات امام بدین گونه است:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
مـن چـنـد جـمـلـه راجـع به تکالیف کلی روحانیون و اهل محراب و منبر باید عـرض بـکـنـم, و بعد مشکلاتی که هست. آقایان روحانیون و خصوص اهل منبر, خطبا, اینهاسخنگوی اسلام هستند. اگر حکومتی سخنگو می خواهد, سخنگوی اسلام, آقایان خطبا هستند... سیدالشهدا به داد اسلام رسید, سیدالشهدا اسلام را نـجـات داد.روضـه سـیـدالـشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهداست. کسانی که می گویند روضه سیدالشهدا را نخوانید, اصلا نمی فهمند مکتب سیدالشهدا چه بـوده, و نـمی دانندیعنی چه. نمی دانند این گریه ها و این روضه ها این مکتب را حفظ کرده. الان هزار و چهارصد سال است که با این منبرها, با این روضه ها و با این مصیبتها و بااین سینه زنیها, ما را حفظ کرده اند, و تا حالا اسلام را آورده اند. ایـن عـده از جـوانـهـایـی (کـه این طور نیست که سوءنیت داشته باشند) خیال مـی کـنند که ما باید حرف روز بزنیم, حرف سیدالشهدا حرف روز است, همیشه حـرف روزاسـت. اصـلا حـرف روز را سیدالشهدا آورده است, و به دست ما داده. سیدالشهدا ومکتبش را این گریه ها و این مصیبتها و داد و قالها و این دستجات حفظ کرده است. اگـر فـقـط - آدم - مقدسی بود و توی اتاق خانه می نشست و هی برای خودش زیـارت عـاشورا می خواند و تسبیح می گرداند, چیزی باقی نمی ماند. هر مکتبی هـیـاهـومـی خواهد. باید پایش سینه بزنند. هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد, تا پایش گریه نباشد, تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد, حفظ نمی شود. اینها اشتباه می کنند. بچه اند اینها نمی دانند که نقش روحانیت و نقش اهل منبر دراسـلام چـه هـست. این نقش یک نقشی است که اسلام را همیشه نگه داشته, ایـن گریه ها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را, این ذکر مصیبتها نگه داشته مکتب سیدالشهدا را. مـا بـایـد بـرای یک شهیدی که از دستمان می رود, علم به پا کنیم, نوحه خوانی کـنـیم ,گریه کنیم , فریاد کنیم, دیگران می کنند, دیگران فریاد می زنند. فرض کـنـیـد وقتی یکی از آنها کشته شود, فرض کنید از یک حزبی یکی کشته بشود, مـیـتـیـنـگهامی دهند, فریادها می کنند, این عزاداریها یک میتینگی است برای احـیـای مکتب سیدالشهدا, و اینها ملتفت نیستند, توجه به مسائل ندارند. همین گریه ها این مکتب را تا اینجا نگه داشته, همینهاست که این نهضت را پیش برده. اگـر سیدالشهدا نبود,نهضت هم پیش نمی برد ارض کربلا). همه جامحضر سیدالشهداست. همه منبرها محضر سیدالشهداست. همه محرابها ازسیدالشهداست. اگر سیدالشهدا نبود, یزید و پدرش و اعقابشان اسلام را منسی کرده بودند. اگر نـسـیـان شـده بود, یک رژیم طاغوتی در خارج منعکس شده بود. معاویه و یزید داشـتـنـد یک رژیم طاغوتی را معرفی می کردند. اگر سیدالشهدا نبود اینها این رژیم طاغوتی راتقویت می کردند, و به جاهلیت برمی گرداندند. اگر حالا من و تو هم مسلم بودیم, مسلم طاغوتی بودیم, نه مسلم امام حسین امـام حـسـیـن اسلام را نجات داد. ما برای آدمی که اسلام را نجات داده و رفته کـشـتـه شده , هی سکوت کنیم ؟ ما هر روز باید گریه کنیم. ما هر روز باید برای حفظ این مکتب منبر برویم. مـمـکـن اسـت بـعـضـی از آنـهـا سوءنیت داشته باشند. بعضیها هم روی نقشه کـارمی کنند. همان طوری که زمان رضاخان بود. منتها او قدری نفهمی کرد, و بـعـدهاروی فهمیدگی , جلو همه منبرها را گرفت. نگذاشت کسی منبر برود. محرابها را هم یک جور دیگری گرفت . در هـمـه قـم یـک مـجلس روضه ای نداشتند. آن وقتها می گفتند یک مجلس آقای صدوقی (۲۴۰) در شب داشت که قبل از اذان یا قبل از آفتاب تمام می شد. نـه ایـن اسـت کـه مـن بـاب اتفاق رضاخان آمد منبرها را نگذاشت و محرابها را جلویش (را) گرفت و روحانیون را متحدالشکل کرد. نخیر, این مسئله نقشه بود. نقشه هم این بود که این قوه را بکوبند و این قدرت را از دست ما بگیرند. ایـن قشرهای سیاسی نمی دانند که این منبر و محراب چه خدمتی به این کشور کـرده است. اینها اگر ملتی هستند - ما کار نداریم که آیا به خدا هم کار دارند یا نه - اگر ملی هستند, اگر می گویند کشورشان و ملت را می خواهند, باید دامن بزنند به این روضه خوانیها, برای اینکه این روضه خوانیها این ملت را حفظ کرده, ایـن روضـه خـوانـیـهـا و مـصیبت (خوانی ) و گریه است که کشور شما را حفظ کرده (است). بـلـه , اگـر یـک مردمی هستند که روی همان نقشه ای که طرح شده است , که بایدقدرت اسلام و روحانی و خطیب گرفته بشود تا راه باز بشود برای آنهایی که بـایـداسـتـفـاده کنند, و استفاده هم کردند, آنها مردم دیگری هستند که با آنها نـمـی تـوانـیـم حرف بزنیم. اما سایر مردم, اینهایی که به مسجد می آیند, منبر را گـوش مـی کـنند,مطالب را گوش می کنند, همچو که به روضه می رسند, رد مـی شـوند می روند روضه است که این محراب ,این منبر را حفظ کرده , اگر آن روضه نبود, این منبر هـم نـبود, این مطالب هم نبود. ماباید برای شهیدمان گریه کنیم , فریاد کنیم , مردم را بیدار کنیم . الـبـته یک مطلبی هم که بین همه ما باید باشد, این است که به مردم بفهمانیم کـه هـمـه اش ایـن نـیـست که ما می خواهیم ثواب ببریم. قضیه این است که ما مـی خـواهـیـم پیشرفت کنیم . سیدالشهدا هم که کشته شد, نه اینکه رفتند یک ثوابی ببرند. ثواب برای او خیلی مطرح نبود, رفت که مکتب را نجات بدهد. اسلام را پـیـشـرفـت بدهد.اسلام را زنده کند. شما هم که دارید نوحه خوانی می کنید, حـرف مـی زنـیـد, خـطـبه می خوانید, نوحه می خوانید, مردم را به گریه وادار مـی کـنـید, مردم هم گریه می کنند,همه روی این مقصد باشد که می خواهیم اسلام را با همین هیاهو حفظ کنیم. با این هیاهو, با این گریه, با این نوحه خوانی, با این شعرخوانی, با این نثرخوانی می خواهیم این مکتب را حفظ کنیم, چنانچه تا حالا هم حفظ شده است. بـایـد ایـن نـکـتـه هـم بـه مـردم گـفته شود و تذکر داده بشود که آقا, قضیه روضه خوانی این نیست که من یک چیزی بگویم و یکی هم گریه کند. قضیه این اسـت - که وقایع کربلا- با گریه حفظ شده است, حتی تباکی (۲۴۱) هم ثواب دارد. خوب , تباکی چراثواب دارد؟ برای اینکه تباکی کمک می کند به این مکتب. سـخـن اینها اشتباه است. اینها یک طرف قضیه را می بینند و یک طرف دیگر را هـم نمی بینند, و مع الاسف ما همیشه, یعنی اسلام همیشه مبتلا بوده به این یک طرف دیدنها ایـن کـه روایـت اسـت کـه اسـلام غـریـب اسـت, از اول غریب بوده , و الان هم غریب است. (۲۴۲) برای اینکه آن را نمی شناسند, و هیچوقت هم آنطور که باید شناخته نشده است...) (۲۴۳).
نویسنده: علی دوانی
۲۳۹- شـهـیـد مـطـهـری مـقید بود که شب عاشورا روضه حضرت علی اصغر
۲۴۰- شهید محراب , آیت اللّه حاج شیخ محمد صدوقی یزدی .
۲۴۱- حالت گریه داشتن .
۲۴۲- روایـت ایـن اسـت : (بدء الاسلام غریبا و سیعود غریبا کما بدء) یعنی , اسلام
۲۴۳- بـیـانـات امـام خـمـیـنـی در جـمـع وعـاظ و روحـانـیون تهران در قم
۲۴۴- از پیام امام فقید به ملت ایران در ۲/۱۱/۱۳۵۷, صحیفه نور, ج ۲, ص ۱۱.
۲۴۵- از بـیـانـات امـام خـمینی در فرانسه در مورد تبلیغات اجانب علیه اسلام
۲۴۶- سرآغاز پیام امام فقید از پاریس به ملت شجاع ایران به مناسبت فرارسیدن
۲۴۷- از پـیـام امـام خـمینی به ملت ایران به مناسبت کشتار وحشیانه رژیم در
۲۴۸- مـن رای سـلـطـانـا جائرا مستحلا لحرم اللّه , ناکثا لعهد اللّه , مخالفا لسنة
۲۴۹- از پـیـام امـام فـقـیـد از پاریس در مورد تکلیف شرعی مسلمین در برابر
۲۵۰- از پـیـام امـام خـمـیـنـی از پـاریـس بـه مـلت مسلمان ایران به مناسبت
۲۵۱- از بـیـانـات امـام فـقـیـد در جـمـع پـاسـداران انـقلاب اسلامی قم , در
۲۵۲- از بـیـانـات امـام فـقـیـد در قـم در جـمع هیئت قائمیه تهران , در تاریخ
۲۵۳- از بیانات امام خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۵۸ در مدرسه فیضیه قم .
۲۵۴- از بـیـانـات امـام خـمینی در جمع روحانیون و پاسداران انقلاب اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست