جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مرزها و تفاوت های دین و جادوگری
ترسیم دقیق مرزهای بین «دین» و «جادو» به لحاظ تاریخی قدری مشكل است و گاه، در صورت امكان، موانع بسیار دارد. واقعیت این است كه مورخان كشورهای فاتح معمولا دین كشور مغلوب را عین «جادوگری» میدانستند و مورخان جهانگرد نیز هر اعتقاد و آداب و رسوم دینی را كه با باورهای آنها مغایرت داشته، عجیب و سحرآمیز نامیدهاند. تالیفات تاریخی، از «هرودوت» و «گزنفون» تا امروز، بر این واقعیت گواه میدهند. به تعبیر یكی از استادان مردمشناسی:
در تحقیقات نیز ضابطه و معیاری برای مرزبندی «جادو» و «دین» نیست و قضاوتهایی كه در مورد «جادو» میشود، اگر نگوییم غرضآلود است، لااقل باید گفت به قدری تحت تاؤیر فرهنگ اعتقادی جامعه محقق است كه به ندرت میتوان حدود «جادو» و «دین» را در تحقیقات مشخا كرد. منابع تاریخی بر آناند كه «جادو» در میان اقوام گوناگون، انتظارات متفاوت و متغیری را برآورده ساخته است، از جمله:
در «مصر قدیم»، توسل به «سحر» و «جادو» به این نیت بود كه نتایج خوشایند داشته باشدأ «كلدانیها» برعكس، بدین منظور به «جادو» توسل میجستند كه خود را از اؤرات نحوست و پلیدی كه در همه جا پراكنده بود، محفوظ نگاه دارند. البته، بطور معمول، توسل به «سحر» و «جادو» برای محفوظ ماندن از ارواح خبیث و دور كردن اجنه موذی است و جادوگران كمكم مدعی شدند كه ارواح و اجنه پلید به فرمان ایشاناند و چنانچه اراده كنند، ممكن است اجنه را هم برای زیان رساندن در اختیار گیرند.
تعارض در نظریهها
در میان صاحبنظران، «ژرژ گورویچ» نه تنها ارتباطی بین این دو مفهوم نمیبیند بلكه «دین» و «جادو» را درست در جهت مخالف یكدیگر میداند و اعتقادات «مانا»یی را در قلمرو «جادوگری» قرارمیدهد.در آن سو، پیروان نظریه «تكامل» بخصوص برجستهترینشان «تایلر» و «فریزر» معتقدند كه «جادوگری» قبل از «دین» وجود داشته است. به نظر وی،رفتار افراد در قبال اعتقاد به قوای فوق طبیعت، از «جادوگری»، شروع شده و به «اصالت روح» رسیده است.و در اؤر شكست «جادوگری» و تلطیف و ملكوتی شدن اعتقادات، «دین» به وجود آمده است. «تایلر» معتقد است كه منشا اعتقاد به قوای ماوراالطبیعه و ارواح«معتقدات جادویی» است.كه به مرور هماهنگ با زمینههای دیگر فكری، جنبه اخلاقی و عقلانی پیدا كرده و سرانجام به «اعتقادات دینی» ختم شده است.«ویلهم شمیت»،مردمشناس مسیحی آلمانی، برآن است كه سرآغاز و منشا اعتقادات جوامع انسانی، یكتاپرستی و اعتقاد به خدای یگانه استأ به مرور، براؤر سواستفاده سودجویان از سادهلوحی افراد، بخشی از اعتقادات دینی به اضمحلال گراییده و «جادوگری» از آن منشعب شده است.به اعتقاد «اشمیت»، «جادوگری» در واقع نوعی انحطاط دینی است.
تفاوتها
از مجموع دیدگاهها و نوشتههای مورخان و محققان میتوان حدود اختلاف بین «دین» و «جادو» را به رقم مشكل بودن مرزبندی بین این دو مفهوم تا اندازهیی تبیین كرد. برخی از این حدود بدین قرارند:
۱ جادوگر مدعی است كه ارواح خبیث و اجنبه تحت فرمان او هستندأ و وی برای انجام منظور خود به آنها امر و نهی میكند و اگر لازم باشد، میتواند آنها را حتیشلاق بزند! در دین، برای برآوردهشدن حاجات، استغاؤه و تمنا میشود و همیشه نیروهای ماوراالطبیعه در مرتبه بالاتری قراردارند و صاحب احترام و قداستند.
۲ جادوگری، متوسل شدن به قوای نامریی برای محفوظ ماندن از آسیب و دور كردن ارواح پلید استأ ولی در دین، این توسل برای جلب محبت و رسیدن به خیر و عافیت است.
۳ در جادوگری، غالبا برای زیان رساندن به دیگران، شكست یا مرگ دشمن یا آسیب رساندن به رقیب و هوو از قوای نامریی كمك میجویندأ ولی در دین، برای بازیافتن سلامتی و موفقیت افراد است كه از قوای فوق طبیعت استمداد میطلبند.
۴ جادوگران مدعیاند كه در دلبستگیهای عشقی میتوانند در دل یكی از طرفین حتی برخلاف تمایل قلبی وی محبت ایجاد كنند و یا محبتی را از بین ببرند و گاه ادعا میكنند كه میتوانند شخا مورد نظر را حاضر كنندأ دینداران تنها محبت میجویند بیهیچ مرز و حدی كه در واقع همان رحمت عام است.بعضی از جنبههای «جادوگری» با اقدامات شیادان در هم آمیخته است بطوری كه به زحمت میتوان آنها را در شمار وجوه ممیز «جادوگری» قرارداد.اینگونه سواستفادهها، كه تقریبا در همه جوامع متمدن و غیر متمدن وجود دارد، به موجب قوانین كشورها شناخته شده، مورد تعقیب قرارمیگیرد.
مسیحیت و جادوگری
برخی از نویسندگان مسیحی اصرار دارند كه «جادوگری» به صورت پرستش شیاطین و اعمال «كفرآمیز» در میان دهقانان اروپایی رواج داشته و از بقایای ادیان پیش از مسیحیت بوده است.در هر حال، چه این ادعا پذیرفته و چه رد شود، كلیسای كاتولیك با «جادوگری» به گونه نوعی رافضیت برخود داشت كه میبایست ریشه كن گردد.
با پایداری نهضت «اصلاح دینی» )قكغلضقگكظظح( كلیسا در مبارزه خود علیه عدول از دین )از جمله جادوگری(جدیتر و فعالتر شد. پروتستانها اعتقادات خود را عین نا انجیل میدانستند، و در نتیجه كسانی را كه منكر وجود «جادوگران» میشدند، منكر كتاب مقدس میشناختند.در واقع هم كاتولیكها و هم پروتستانها به دنبال جادوگران بودند.اعتقاد و باوری چنین محكم به وجود «جادوگری»، سبب شد كه بیماران روانی نیز بخاطر رفتار غریبشان «جادوگر» خوانده شوندأ مثلا اكثر مردم ساكن در منطقه موسوم به «كره هانتینگتون» در ناحیه «نیوانگلند» امریكا، از نسل دو برادرند كه در سال ۱۶۳۰، پس از آنكه مادرشان به دلیل جادوگر بودن سوزانده شده، به امریكا مهاجرت كردهاند.خیلی از اسكیزوفرنیكها معتقد بودند خودشان جادوگرند یا جادو شدهاند.دانش مربوط به علت بیماریها اندك بود و مرگ انسانها و حیوانات به آسانی، به «جادوگری» نسبت داده میشد.
«ژوهان وییر» در آلمان و «رژینا اسكات» در انگلستان، نخستین كسانی بودند كه متذكر شدند «جادوگران» بیماران روانی هستند. با این همه «جیمز لول» پادشاه انگلستان به جادوگری اعتقاد راسخ داشت و حتی در حمایت از این عقیده كتاب نوشت.«سنت ونسان دویل» در فرانسه نیز ادعا كرد كه خیلی از آنها كه «جادوگر» شناخته شدهاند، واقعا بیمار روانیاند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
غزه طالبان افغانستان توماج صالحی حجاب رئیسی رهبر انقلاب کارگران سریلانکا پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت
کنکور زاهدان تهران سیل هواشناسی سازمان سنجش شهرداری تهران پلیس سلامت فراجا زنان وزارت بهداشت
قیمت خودرو سازمان هواشناسی قیمت طلا خودرو قیمت دلار دلار بازار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو ارز مسکن قیمت سکه
ترانه علیدوستی تلویزیون گردشگری سینمای ایران مهران مدیری کتاب تئاتر موسیقی شعر
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین روسیه حماس اوکراین طوفان الاقصی ترکیه اتحادیه اروپا عربستان انگلیس
فوتبال پرسپولیس سردار آزمون استقلال بازی بارسلونا باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال فوتسال تراکتور لیگ برتر انگلیس والیبال
تیک تاک بنیاد ملی نخبگان همراه اول فیلترینگ وزیر ارتباطات تبلیغات اپل ناسا
مالاریا کاهش وزن استرس پیری سلامت روان داروخانه کمبود پرستار