چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

خون خدا


خون خدا

معنای «ثارالله» چیست و آیا اطلاق این کلمه به امام حسین علیه السلام, ریشه قرآنی و روایی دارد

معنای «ثارالله» چیست و آیا اطلاق این کلمه به امام حسین علیه السلام، ریشه قرآنی و روایی دارد؟

«ثار» از ریشة «ثَأر» و «ثُؤره»، به معنای انتقام و خون‌خواهی و نیز به معنای خون است.۱

۱) برای «ثارالله»، معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را دارد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولی خون آن حضرت است و خود او، خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب می‏کند؛ زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و طرف شدن با خداوند است. به طور کلی، از آن جهت که اهل بیت علیهم السلام «آل الله» هستند، شهادت این امامان و ریخته شدن خونِ آنان، متعلق به خداوند است۲.

اگر چه این واژه در قرآن نیامده است، اما می‌توان آن را با آیات قرآنی، این گونه توجیه کرد که خداوند می‏فرماید: «من قتل مظلومًا فقد جعلنا لولیه ‏سلطَنًا۳؛ آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولی‏اش، سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم».

هر کسی (صرف نظر از مسلک و مذهبش)، اگر مظلومانه کشته شود، صاحبان خون او، حق خون‏خواهی دارند و از آن جا که اهل بیت علیهم السلام - به ویژه امام حسین علیه‌السلام - مظلومانه و در راه ایمان و حق و خداوند، کشته شده‏اند و جان به جان آفرین تسلیم کرده‏اند، در واقع، «ولی دم» و خون‌خواه آنان، خود خداوند است.

بنابراین، «ثارالله» به این معناست که خون‌بهای امام حسین علیه السلام، متعلق به خداست و او کسی است که خون‌بهای امام حسین علیه‌السلام را خواهد گرفت. این واژه، حاکی از شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا علیه‌السلام با خداوند است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیلة خدا می‏ماند که جز با انتقام‏گیری و خون‏خواهی خدا، تقاص نخواهد شد۴.

۲) اگر «ثار» به معنای خون باشد، قطعاً مراد از «ثارالله»، معنای حقیقی نیست؛ بلکه یک نوع تشبیه، کنایه و مجاز است؛ چون مسلّم است که خدا موجودی مادی نیست تا دارای جسم و خون باشد؛ پس این تعبیر، از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ یعنی همان گونه که نقش خون در بدن آدمی، نقشی حیاتی است، وجود مقدس امام حسین علیه‌السلام نسبت به دین خدا نیز چنین نقشی دارد و احیای اسلام، با نهضت عاشورا بوده است.

۳) شاید بتوان در این باره با نگاه عرفانی مستند به روایات نیز به نتیجه‏ای نورانی دست یافت. از امام علی علیه‌السلام نیز به «اسدالله الغالب» و «یدالله» تعبیر شده است و در حدیث «قرب نوافل» از پیامبرصلی الله علیه و آله روایت شده که خداوند فرمود:

«بندة من، به چیزی دوست داشتنی تر از واجبات، نزد من اظهار دوستی نمی‏کند و همانا او با نوافل نیز به سوی من اظهار دوستی می‏کند؛ پس آن گاه که او را دوست بدارم، گوش او می‏شوم که با آن می‏شنود و دیدة او می‏شوم که با آن، می‏بیند و زبان او می‏شوم که با آن سخن می‏گوید و دست او می‏شوم که با آن، ضربه می‏زند و پای او می‏شوم که با آن راه، می‏رود. اگر به درگاه من دعا کند، او را دوست خواهم داشت و اگر از من درخواست کند، به او عطا می‌کنم».۵

از این روایت به خوبی آشکار می‏شود که اولیای خداوند، «خلیفه» او بر روی زمین و مظهر افعال الهی‏اند. خداوند، جسم نیست؛ اما آن چه را که اراده می‏کند انجام بدهد، از طریق دست اولیای خود، به ظهور می‏رساند و کمکی را که می‏خواهد به سوی بنده‏ای بفرستد، با پای اولیای خود می‏رساند و خونی را که می‏خواهد از سوی خود، برای احیای دین خودش ریخته شود، از طریق شهادت اولیای خودش، ظاهر می‏سازد. از این رو، همان طور که دست امام علی‌علیه‌السلام دست قدرت خدا و «یدالله» است، خون امام حسین‌علیه‌السلام نیز خون خدا و «ثارالله» است.

از این رو، در زیارت عاشورا، چنین می‏خوانیم: «السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره ‏و الوتر الموتور؛ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون او! سلام بر تو ای یگانة دوران»! همان گونه که ابن قولویه در زیارت هفدهم و بیست و سوم امام حسین علیه‌السلام این فقره را نقل می‏کند: «و انک ثار الله فی الأرض و الدم الذی‏ لا یدرک ثاره أحد من أهل الأرض و لا یدرکه الا الله وحده».۶

همان گونه که نقش خون در بدن آدمی، نقشی حیاتی است و بود و نبودش، زندگی و مرگ او را رقم می‏زند، وجود مقدّس

امام علی و امام حسین‌علیهماالسلام نزد خدا و در دین او، چنین نقشی دارند و اگر آن حضرت نبود، اسلام نبود و اگر حسین

علیه‌السلام نبود، اسلام و تشیّع نبود.

آری، تا یاد و نام سیّدالشّهدا علیه‌السلام زنده و بر سر زبان‏هاست، تا عشق حسین علیه‌السلام در دل‏ها می‏تپد، تا آتش محبت و ولایت او در قلوب انسان‏ها مشتعل است، تا فریاد «یا حسین» بر بلندای آسمان‏ها و زمین، طنین‌انداز است، نام و یاد خدا، زنده و پایدار است؛ چون او، همة هستی خود را در راه خدا، انفاق و ایثار کرد؛ سیمای ننگین ریاکاران و تحریف‏گران زمان را آشکار نمود و نقاب از چهرة زشت آنها برداشت و اسلام ناب نبوی و علوی را نمایاند. خون او، شرافت «ثارالله» را گرفت.

پی نوشت:

۱. الطریحی، مجمع البحرین، ج ۱، ص ۲۳۷، معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۱۱۸۵.

۲. جواد محدثی، جواد، درس‌هایی از زیارات عاشورا، ص ۱۴؛ اصغر عزیزی تهرانی، شرح زیارت عاشورا، ص ۳۵.

۳. اسراء، آیة ۳۳.

۴. فرهنگ عاشورا، واژه «ثار».

۵. برقی، المحاسن، ج۱، ص۲۹۱.

۶. کامل الزیارات، ص۶۸۳.



همچنین مشاهده کنید