چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

پیرون؛ پایه گذار سراب شکاکیت اخلاقی


پیرون؛ پایه گذار سراب شکاکیت اخلاقی

در فلسفه اخلاق "پیرون" را به عنوان پایه گذار و بانی فلسفه شکاکیت و شک گرایی می شناسند. وی بر این اعتقاد بود که تنها در جهان یک اصل ثابت وجود دارد و آن هم این اصل است که به هیچ اصلی …

در فلسفه اخلاق "پیرون" را به عنوان پایه گذار و بانی فلسفه شکاکیت و شک گرایی می شناسند. وی بر این اعتقاد بود که تنها در جهان یک اصل ثابت وجود دارد و آن هم این اصل است که به هیچ اصلی در جهان نمی توان یقین داشت. به عبارتی این رهیافت "اصلِ بی اعتمادی" و "قاعده بی قاعد گی" را تبیین می نماید. پیرون در زمینه ادراک حقایق به محسوسات و حتی به نیروی تعقل نیز اعتقادی نداشت. از منظر وی حس، منبعی غیر قابل اعتماد و اطمینان بود. ‏

وی بر این باور بود که محسوسات اموری کاملاً شخصی و فردی می باشند. چرا که افراد مختلف امر واحدی را به انحاء متفاوتی ادراک می نمایند. وی همچنین نقش تعقل را نیز در دریافت و ادراک حقایق، ناچیز و غیر قابل اطمینان تلقی می‌نمود. به زعم وی خلاف هر قضیه عقلانی از رهگذر ارائه دلیل و ادله جدید قابل اثبات است. لذا استدلالات عقلانی نیز دارای بنیانی مخدوش و از هم گسیخته می باشد. ‏

وی تنها عقیده منطقی و عقلایی را "شک گرایی" قلمداد می‌‌نماید. وی نخستین فیلسوفی بود که در زعم خویش نظریه شک گرایی را به وجود عنصر منطق و اخلاق مزین ساخت. وی بر این پندار بود که هیچ حقیقت و ارزش اخلاقی را نمی‌بایست به صورت امری عینی و تردید ناپذیر و متقن مورد متابعت قرار داد. البته وی اذعان می داشت که تنها راهنمای اخلاقی برای زندگی آن است که انسان می بایست از آداب و رسوم و سنت های رایج در اجتماع خویش پیروی نماید. ‏

باید اذعان داشت که نظریه پیرون را نمی توان به صورت یک فلسفه در نظر داشت. دیدگاه های وی نه به عنوان یک رهنمود زندگی و نه برای توجیه آن کافی و کامل نخواهد بود. بسیاری از ابعاد زندگی انسان و زوایای اخلاقیات در این رهیافت مورد تردید قرار گرفته است. این نظریه نه تنها پاسخگوی عطش‌های اخلاقی انسان نیست بلکه با ترسیم سرابی هولناک در مقابل دیدگان پرسشگر او، زندگی آکنده از ابهام و سرگردانی را برای انسان به ارمغان می آورد. ‏

این رهیافت بسیاری از مشکلات اخلاقی و ابهامات آن را با کمال آرامش و اطمینان به سخره گرفته و معطوف به اصلی می نماید که حتی خود این رویکرد نیز تحت لوای این اصل مورد تخدیش و تخطئه قرار می گیرد. اصلی که به انسان هشدار می دهد که به هیچ اصل و قاعده ای در جهان اعتماد و اعتقاد نداشته باشد، یعنی "قاعده بی قاعدگی". ‏

پس طبق آموزه های این قاعده می بایست به خودِ اصل بی اعتمادی و قاعده بی قاعدگی، نیز اطمینان و اعتقاد پیدا ننمود. واضعان اندیشه شک گرایی هر چند در تلاش بودند تا برای ایضاح و توجیه نقطه نظرات خویش از استدلال های به ظاهر غنی استمداد جویند، ولی در واقع با این رویکرد خویش، مروج بی اخلاقی و بی فرهنگی بودند. ‏

این اندیشه شکاکانه، نقش سازنده قوه تعقل و خرد را بدون هیچ توجیه موجهی با دیدگاهی سطحی نگر و اعجاب برانگیز مورد تردید قرار داده و یافته های عقلایی آن را باطل و مخدوش اعلام می نماید. باید اضافه نمود این رهیافت از کم ترین غنا و ژرفای لازم برخوردار بوده و اخلاقیات را با دیدگاه افراط گرایانه خویش تنزل می دهد. التزام به نظریه شک گرایی موجب رواج بی فرهنگی و هرج و مرج اخلاقی گشته و ارزش اصول و استلزامات اخلاقی را به سخره می گیرد. ‏

گسترش احساسات غیر منطقی و سود جویانه، رهایی از اصولی ثابت و قاعده مند و گرایش به اظهار نظرهای شخصی و عملکردهای فردی در حوزه اخلاقیات از نتایج وخیم اعتقاد به این رهیافت می باشد. رهیافتی که زندگی اخلاقی و انسانی و در یک کلام "انسانیت" نخستین قربانی آن به شمار می آید.‏

‏ابراهیم نقویان

منابع:

تاریخ فلسفه اخلاق غرب، لارنس سی. بکر، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۷۸‏

سیر اندیشه فلسفی در غرب، دکتر فاطمه زیباکلام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم ۱۳۸۵.

مبانی اخلاق در فلسفه غرب و در فلسفه اسلامی، حسن معلمی، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، ۱۳۸۰‏

کلیات تاریخ فلسفه به زبان ساده، دکتر ملیحه صابری نجف آبادی، تهران: انتشارات سمت: ۱۳۸۹.