سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

اثر المپیادهای علمی در آموزش و پرورش


اثر المپیادهای علمی در آموزش و پرورش

المپیاد علمی مسابقه ای است جهانی که در رشته های ریاضی, فیزیک, شیمی, زیست شناسی و کامپیوتر بین دانش آموزان سال آخر دبیرستان برگزار می شود

ایران در تیرماه سال جاری میزبان المپیاد جهانی فیزیک سال ۲۰۰۷ میلادی است. برگزاری این رویداد فرخنده علمی را به دانش آموزان، دبیران و استادان، کمیته علمی و برگزارکنندگان المپیادها و عموم مردم ایران تبریک می گوییم و موفقیت جامعه علمی - آموزشی ایران را برای رسیدن به جایگاهی که شایسته آنیم، خواهانیم.

المپیاد علمی مسابقه ای است جهانی که در رشته های ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست شناسی و کامپیوتر بین دانش آموزان سال آخر دبیرستان برگزار می شود. مسابقه در هر رشته درسی سالی یک بار در یکی از کشورها که میزبانی آن به تایید کمیته بین المللی آن رشته رسیده باشد، برگزار می شود. هدف برگزاری المپیاد کشف استعدادها و ایجاد دوستی و رقابت علمی میان دانش آموزان کشورهای مختلف جهان است.

نخستین کشوری که مسابقه ملی را در میان دانش آموزان عملی کرد، مجارستان بود. مجارستان در سال ۱۸۹۴ م (۱۲۷۳ ش) مسابقه ریاضی را برگزار کرد و پس از سال ها و به تدریج در دیگر درس ها، مسابقه های علمی ترتیب داد تا آنکه در سال ۱۹۲۳م (۱۳۰۲ش) هر ساله مسابقه هایی در رشته های علوم تجربی، علوم انسانی و اقتصاد در این کشور برگزار شد و از آن پس دیگر کشورهای اروپایی و آسیایی برگزاری مسابقه ها را در سطح کشورهای خود آغاز کردند.

مسابقه های بین المللی در رشته ریاضی در سال ۱۹۵۹م (۱۳۳۸ش) در کشور رومانی آغاز شد. در این سال انجمن ریاضی رومانی از شش کشور اروپای شرقی برای شرکت در مسابقه بین المللی ریاضی دعوت کرد. بخش المپیاد شیمی در سال ۱۹۶۸م (۱۳۴۷ ش) در پراگ، المپیاد فیزیک در سال ۱۹۶۹ م (۱۳۴۸ ش) در ورشو و کامپیوتر در ۱۹۸۹م (۱۳۶۸ ش) در بلغارستان برگزار شد.

دانش آموزان ایرانی نخستین بار در سال ۱۳۶۶ در المپیاد ریاضی، ۱۳۶۷ در المپیاد شیمی، ۱۳۶۸ در المپیاد فیزیک و در سال ۱۳۷۱ در المپیاد کامپیوتر شرکت کردند. برگزاری المپیادهای علمی برای ایران آثار مطلوب و آسیب هایی داشته که به بحث درباره آن می پردازیم. آثار مطلوب المپیادهای علمی فراوان است و می توان این آثار را گسترده تر و عمیق تر کرد. بعضی از آن اثرها عملی است، از جمله:

۱) خودباوری جوانان:

موفقیتی که جوانان شرکت کننده در المپیادهای علمی ما در سال های اخیر به دست آورده اند، سبب ایجاد اعتماد به نفس آنها شده و پذیرفته اند که ایرانیان توانایی لازم برای یادگیری مفاهیم علمی را دارند و به صورت فردی و جمعی می توانند مانند جوانان کشورهای دیگر و حتی جلوتر از بعضی از کشورهای پیشرفته، امتیازهایی را به دست آورند و موقعیت خود را در جهان نشان دهند. شرکت جوانان در المپیادها و امتیازهایی که کسب کرده اند، سبب شده است که نه تنها شرکت کنندگان بلکه عموم مردم ایران توانایی های خود را باور کنند و با اعتماد و اطمینان در صحنه های بین المللی حاضر شوند و به خود بگویند «ما می توانیم».

۲) کشف و پرورش استعدادهای درخشان:

وجود المپیادهای علمی سبب شد سطح توقع فرد و جامعه بالا رود و هدف عالی تر شود و دسترسی به آن به توانایی، پشتکار و استعدادهای بیشتری نیاز باشد. بنابراین گشتن و یافتن افراد توانا و بعد توجه به پرورش آنها عامل مهمی برای شناسایی نخبگان جامعه شد و سازمان پرورش استعدادهای درخشان و باشگاه دانش پژوهان جوان به وجود آمد که به کار ارزشمند خود مشغولند.

۳) توجه بیشتر به سرمایه های علمی کشور:

در گذشته توجه بیشتر دولت ها به توان نظامی و قدرت جنگی خود بود. لیکن در دهه های اخیر مشخص شد که علوم و فناوری های جدید عامل اصلی استقلال و قدرت کشور است. مغزهای متفکر و دست های سازنده سبب تقویت هویت ملی و معرف توان کشور هستند. موفقیت جوانان در المپیادهای علمی وسیله موثری بود تا دولتمردان را متوجه اهمیت کار و هزینه لازم برای اجرای برنامه های علمی را تامین کند. نمونه آن پذیرش میزبانی المپیاد جهانی فیزیک سال ۲۰۰۷ میلادی است.

۴) هماهنگ کردن برنامه های درسی علوم با برنامه دیگر کشورها:

شرکت دانش آموزان ایرانی در المپیادها وسیله ای بود تا در برنامه های درسی تجدیدنظر لازم صورت گیرد و سرفصل ها و عنوان های برنامه درسی را همان سرفصل ها و عنوان هایی قرار دهند که در کشورهای پیشرفته مورد استفاده است. با توجه به آنکه در بعضی از المپیادهای علمی مانند فیزیک علاوه بر مباحث نظری، انجام آزمایش و مسابقه علمی هم صورت می گیرد، آزمایشگاه و آزمایش نیز در ایران مورد توجه واقع شد و کتاب های فیزیک دبیرستان «فیزیک و آزمایشگاه» نام گرفت و برنامه آن هماهنگ با برنامه جهانی شد.

۵) تغییر در روش تدریس و مواد آموزشی:

یکی از اشکال های آموزش و پرورش، روش تدریس معلمان و استفاده از یک کتاب درسی بود. بیشتر معلمان فقط از روش سخنرانی استفاده می کنند و هدف آنها انتقال دانستنی ها از کتاب و اطلاعات خود به ذهن دانش آموزان است. در صورتی که در المپیادها توان تجزیه و تحلیل، ترکیب و قضاوت و داوری و مهارت های علمی دانش آموزان سنجیده می شود و درک و فهم آنها اندازه گیری می شود. از این رو توجه به این نوع آموزش متمرکز شد.

البته چون وزارت آموزش و پرورش نمی توانست تحول لازم را در سراسر کشور به وجود آورد، برای گروه های منتخب المپیادها، کلاس های ویژه تشکیل داد و آموزش پیشرفته را برای آنها منظور کرد. علاوه بر روش تدریس پیشرفته، به انتخاب استادان و دبیران ممتاز، تهیه مواد آموزشی لازم و ارزشیابی متناسب برای این گروه پرداخت و انتظار می رود این تحول در همه مدارس و برای همگان به وجود آید.

۶) همکاری استادان و دبیران:

در ایران از زمان استقلال دانشگاه تهران عملاً رابطه میان آموزش و پرورش و آموزش عالی از هم گسست. البته پیش از آن و بعد از آن هم آموزش عالی از مسائل سیاسی و مدیریتی و اقتصادی کشور جدا شد و به صورت یک جزیره جداگانه در کشور بود و کمتر با جامعه ارتباط داشت تا اثربخش باشد.

شرکت ایران در المپیادهای علمی سبب نزدیک شدن گروهی از استادان و دبیران با هم شد. خوشبختانه این پیوند مبارک اثربخش بوده و توانسته نتایج مفید به بار آورد. اثر این پیوند به صورت برنامه ریزی مشترک، تالیف و ترجمه کتاب ها و تبادل تجربه روش های تدریس و ارزشیابی بوده است. امیدواریم این همکاری گسترده تر شود و همه آنهایی که دستی در آموزش و پرورش (از کودکستان تا دانشگاه دارند) برای حل مسائل آموزشی کشور همکاری کنند. جامعه ما نیاز به دلسوزانی آگاه دارد.

۷) آماده شدن برای تربیت پژوهشگر و تولید علم:

دانش آموزانی که در المپیادهای بین المللی شرکت کردند، حتی آنهایی که در دوره آماده سازی حضور داشته و آنهایی که از سوی استادان معرفی شده اند، ذاتاً توانایی و استعداد لازم برای یادگیری مفاهیم علمی را داشته و دارند. مسوولان آموزش و پرورش برای شناختن همین استعدادها، سرمایه گذاری بسیاری کرده و لازم است این نیروها را به سادگی از دست ندهد و آنها را در پژوهش سراها و مراکز تحقیقاتی خود به کار گیرد و با برنامه ریزی های منظم، پژوهشگر پرورش دهد و با کمک آموزش عالی ، آنها را به پژوهش در مسائل فنی، علمی، اقتصادی و اجتماعی کشور برانگیزاند.

۸) معرفی الگوهای مطلوب جوانان:

یکی از راه های پرورش موثر، معرفی جوانان و بزرگسالان موفق به جامعه است. دانش آموزانی که در مسابقه های جهانی علوم شرکت می کنند و مدال هایی به دست می آورند، بهترین الگو برای جوانان کشورند. عموماً این الگوها، دانا، توانا و منظم هستند و موفقیت آنها از راه تلاش، مداومت و وقت در کار و برنامه ریزی به دست آمده است. دانایی محوری را از راه این الگوها می توان به جامعه معرفی کرد و نتیجه گرفت.

۹) اعتبار بین المللی برای ایران:

هر مقام یا مدالی که ایرانیان در رقابت های بین المللی کسب کنند یا هر بار که پرچم ایران در میدان های جهانی به اهتزاز درآید، اعتبار ایران افزایش خواهد یافت و هویت ایرانی تقویت خواهد شد. المپیادهای علمی تاکنون موجب افتخار و سربلندی ایران و ایرانی بوده است.

در برابر آثار مطلوبی که المپیادهای علمی در کشور داشته است آسیب هایی را نیز می توان برشمرد که به معرفی آنها می پردازیم:

۱) جذب استعدادها:

المپیادها و مسابقه های علمی وسیله ای است برای شناسایی استعدادهای درخشان و معرفی آنها به جامعه. اما پیش از آنکه جامعه ایرانی به پرورش این استعدادها بپردازد و از توانایی های آنها بهره بگیرد، بعضی از کشورها و سازمان های آنها این مغزهای متفکر را جذب می کنند و با انواع وسایلی که در دسترس دارند، آنها را به کشورهای خود فرا می خوانند و بر قدرت خود می افزایند.

امروز فرار مغزها مشکلی است که بسیاری از کشورها با آن روبه رو هستند. ما نتوانسته ایم شرایط لازم برای رشد همه جانبه استعدادهای درخشان را فراهم کنیم و اغلب با شرایطی که به وجود می آید به سادگی آنها را از دست می دهیم. شاید فعالیت های سال های اخیر می تواند مانع از مهاجرت این سرمایه های فکری کشور شود، چون مهاجرت این افراد مستعد سبب از دست رفتن آیندگان مستعد (فرزندان این نخبگان) نیز خواهد بود.

۲) ایجاد رقابت سالم علمی:

گرچه هدف المپیادهای علمی ایجاد رقابت سالم میان جوانان بوده است، لیکن به جای رقابت سالم هم اکنون در بسیاری از مراکز آموزشی، رقابت ناسالم به وجود آمده است؛ رقابتی که آرامش کودکان، نوجوانان، جوانان و حتی خانواده ها را بر هم زده است. این مسابقه ها و رقابت ها تا آنجا نفوذ کرده که بعضی از دبستان ها برای گزینش در سال اول ابتدایی به امتحان روی آورده اند. برای انتخاب در دوره راهنمایی تحصیلی از پرسش های چهارگزینه ای استفاده می کنند و دبیرستان ها که حساب خود را دارد.

اگرچه آموزش و پرورش در میان نهادهای دیگر از مقام والایی برخوردار است، اما متاسف است که اعلام کند در بسیاری از مدارس ما، آن فضای معنوی و تربیتی که لازم است وجود داشته باشد، موجود نیست و به جای معیارهای فرهنگی و آموزشی، هر دانش آموز با میزان نفع مادی که برای مدرسه دارد سنجیده می شود و اصولاً مسابقات وسیله ای است برای جذب دانش آموزانی که با کمترین فعالیت، بیشترین امتیاز را برای مدرسه دارند و کسب می کنند.

۳) تعمیم موفقیت ها:

بعضی از مسوولان آموزش و پرورش موفقیت چند نفر محدود را نشانه ای از موفقیت برنامه ها اعلام می کنند و از این بابت خود و جامعه را دچار اشتباه و خطا می کنند.

انتخاب پنج دانش آموز مستعد در کل کشور و کار یک ساله جدی و منظم برای آنها ضمن آنکه معرف موفقیت برنامه های آموزشی اختصاصی است، نمی تواند معرف وضع آموزش و پرورش کل دانش آموزان کشور باشد.

علاقه مندان به پیشرفت کشور انتظار دارند که برنامه ها و روش ها و مواد آموزشی چنان هماهنگ و پیشرفته باشد که استعدادهای نهفته و متنوع هر دانش آموز شکوفا شود و به جای ۲۵ دانش آموزی که حداکثر مدال های المپیاد را در ۵ رشته هر سال کسب می کنند، ۱۶ میلیون دانش آموز احساس موفقیت کنند و به خودباوری برسند و به جای آنکه هر دانش آموز در مقایسه با دانش آموز دیگری ارزشیابی شود، هر دانش آموز را با وضع قبلی خود بسنجند و نمره او را مشخص کنند.

اسفندیار معتمدی