یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

«پسرك» افسوس گذشته را نمی خورد


«پسرك» افسوس گذشته را نمی خورد

والدراما كاپیتان تیم ملی كلمبیا در مرحله پایانی سه دوره جام جهانی به سال های ۱۹۹۰ , ۹۴ و ۹۸ بود و پس از آن چند سالی به حضور در سطح باشگاهی ادامه داد تا این كه سرانجام به كلی بازنشسته شد

● «والدراما» آكادمی فوتبال به راه انداخته است

كارلوس والدراما هنوز هم به خاطر انبوه موهای «طلایی» و بهتر بگوییم نارنجی رنگش به راحتی و از ده ها متر دورتر قابل تشخیص و رویت است، ولی او این روزها نه در وسط میدان بلكه در دوران بازنشستگی به سر می برد و او را می توان در اكثر اوقات در كشورش و گاه در ساحل و یا پلاژ های منطقه اوكوریوس در جامائیكا در حالی یافت كه همچنان بر امور اطراف خود مسلط نشان می دهد.

از رفتار او به آسانی می توان تشخیص داد كه وی چرا طی ۲۲ سال پرداختن اش به فوتبال حرفه ای یك صحنه گردان واقعی بود. وی از اینكه در مركز توجه قرار داشته باشد، بیمی ندارد و بر عكس لذت می برد و مهارت های ذاتی برای اداره سخت ترین میادین را هم دارد. در برخورد و ارتباط برقرار كردن با دیگران در محیط های كاری نیز والدراما استاد است و حتی حرف های او نیز گویای همین مسئله است.

والدراما كه سابقه دو بار انتخاب شدن به عنوان مرد سال فوتبال آمریكای جنوبیدر فصول ۱۹۸۷ و ۹۳ را دارد، در روزی كه خداحافظی كرد و كفش ها را آویخت، در مسابقه وداع خود انزو فرانچسكولی از اروگوئه، خوزه لوئیس چیلاورت از پاراگوئه و دیه گو مارادونای معروف از آرژانتین را نیز به عنوان مهمان در مراسم حاضر می دید، با این تفاوت كه مارادونا آمادگی بازی كردن را نداشت و فقط بر آن دیدار نظارت كرد. آن مسابقه در استادیوم متروپولیتن در «باران كیلا»ی كلمبیا برگزار شد، اما امروز چه «خب، من امروز هم مشغول فوتبال هستم، اما نه به صورت یك بازیگر بلكه به عنوان مدیر یك آكادمی فوتبال در باران كیلا و به امور تجاری هم می پردازم.»

آكادمی مورد بحث یك سالی است كه به راه افتاده و محصلانی بین ۷ تا ۱۸ سال را شامل می شود. «من بسیار بسیار خوشحالم، زیرا این آكادمی به من این فرصت را بخشیده است كه آنچه را طی سال ها در میادین فوتبال شناختم و آموختم، به خردسالان و نوجوانان بیاموزم. این همیشه آرزویم بوده است كه یك مربی برای جوان ترها باشم و فنون كار را به آنها یاد بدهم. این كار را از صمیم قلب دوست دارم و با نهایت اشتیاق انجام می دهم.»

والدراما كاپیتان تیم ملی كلمبیا در مرحله پایانی سه دوره جام جهانی به سال های ۱۹۹۰ ، ۹۴ و ۹۸ بود و پس از آن چند سالی به حضور در سطح باشگاهی ادامه داد تا این كه سرانجام به كلی بازنشسته شد. سفر اخیر او به جامائیكا طبعا خاطرات یك بازی دوستانه بین تیم ملی این كشور و كلمبیا را به یاد آورده است.

آن مسابقه را جامائیكا با تك گل عالی ریكاردو بیبی گاردنر به شكلی غیرمنتظره ۰۱ از كلمبیا برد، ولی باز شاخص ترین چهره میدان والدراما با آن پاس هاس دقیق و پرشمارش از مركز میدان بود، با این حال خود او هم معترف است كه بازی با جامائیكایی ها تجربه ای دشوار برای وی بوده و تنها چیزی كه جامائیكا را از پیشرفت بیشتر باز می دارد ضعف ساختار آن و مقداری هم عدم جدیت آنها است. والدراما می گوید: «سازماندهی و تشكل كارها نزد جامائیكایی ها ضعیف است وگرنه به لحاظ فنی و فردی بازیگرانی غنی هستند.» با این حال او اینك سعی دارد از غوغای فوتبال حرفه ای فقط به مسائل اجتماعی بیندیشد و زندگی راحت تری را سپری كند. «این بار برخلاف گذشته سعی كرده ام كه بیشتر از مناطق مختلف جامائیكا دیدن كنم و ببینم كه چگونه كشوری است.»

● بازیكن پركار

اما والدراما شهرت و اعتبارش را مدیون سختكوشی و غافل نماندن از مسائل فوتبال و حتی جزیی ترین قسمت های آن طی سال های طولانی بود و او كسی بود كه معمولا خوب و به موقع تمرین می كرد و وقتی پای به میدان هم می گذاشت، تمركز و توجهش به كارها و وظایف اش به حد چشمگیری می رسید. بر همین اساس او توانست در باشگاه های متعددی در كشورهای مختلف به بازی بپردازد. او كارش را از ۱۹۸۱ و در تیم یونیون ماگدالنا در دسته اول كلمبیا شروع كرد و سپس به تیم های مشهورتر میلوناریوس و دیپورتیوو كالی روی آورد.

هرچه شهرت او بیشتر شد، تیم های فزون تری در كشورهای خارجی خواستار استخدام وی شدند و او در الحاق به مون پلیه هم موفق بود و جام حذفی فرانسه را با آن تیم برد و اقامت كوتاه مدتی را هم در رئال وایادولید اسپانیا تجربه كرد. در سال ۹۲ والدراما به منطقه و كشورش بازگشت و ابتدا عضو ایندیپندنت مدلین و سپس آتلتیكو باران كیلا شد و با تیم دومی در دو نوبت و به سال های ۹۳ و ۹۵ فاتح لیگ كلمبیا شد.

او در تمامی سال های بعدی ۱۹۹۶ تا زمان بازنشستگی اش به بازی در لیگ حرفه ای آمریكا MLS مشغول بود و در این راستا در تیم های تامپامی موتینی، میامی فیوژن و كلرادو راپیدز توپ زد. شاید والدراما در طول تمامی آن سال ها بیشتر از ۱۶ گل در آن لیگ نزده باشد اما ۱۱۴ «پاس گل» داد كه رقمی خیره كننده است و از این طریق ثابت شد كه والدراما واقعا از بهترین پاسورها و صادركنندگان «پاس گل» در تاریخ این ورزش بوده است.

این به واقع بیشترین پاس گلی است كه تا به حال یك بازیكن به تنهایی در MLS داده است و كمك كرد تا والدراما در فصول ۱۹۹۶ و ۲۰۰۵ به عنوان مرد سال این لیگ انتخاب شود و در تیم منتخب برتر تاریخ این رقابت ها هم جای گیرد. در سال ۲۰۰۴ هم كه فیفا نام ۱۲۵ فوتبالیست برتر «در قید حیات» تاریخ را انتشار داد، والدراما یكی از آن نفرات بود. مشخصه عجیب و منحصر به فرد والدراما این بود كه به رغم داشتن سرعتی بسیار كم و كند بودن چشمگیرش می توانست یك میدان دار باشد و همه چیز را تحت كنترل خود گیرد. كار عجیب و سختی بود، ولی والدراما می گفت با استمرار و ممارست در تمرین توانسته بود این قابلیت ها را كسب كند. توصیف و توجیه خود او از ماجرا این است: «هر فوتبالیستی ویژگی هایی منحصر به خود دارد و برای من نیز چنین بوده است. با این حال رازی در كار نبود و من فقط با كثرت و شدت در تمرینات به چنان مرحله ای رسیده بودم.»

● مارادونا بهترین بود

بزرگترین و ترسناك ترین حریف از دیدگاه والدراما چه كسی بود «خبری از ترس و این جور چیزها در من نبود. من از هیچ كس بیم نداشتم. من برای رقبا احترام قایل بودم، اما در درجه اول و همیشه به تیم خودم فكر می كردم و نه به سایر تیم ها.» با این حال والدراما می گوید كه «دیه گو مارادونا» آرژانتینی بهترین فوتبالیستی است كه او طی عمرش دیده است.

پس پله چه «شاید مشكل از من باشد. من به دلیل همزمان بودن با مارادونا اكثر بازی های او را دیده ام و در نتیجه با تمامی ارزش های فنی او آشنا هستم، اما چنین مسئله ای در مورد پله صدق نمی كند. من فقط او را طی جام جهانی ۱۹۷۰ دیدم و این برای برآورد كامل توانایی های او كافی نیست.» والدراما جام جهانی ۱۹۹۰ در ایتالیا را از بهترین خاطرات خود می داند و می افزاید: «ما در آن جام با آلمان كه در نهایت قهرمان آن رقابت ها شد، مساوی كردیم و تنها تیمی بودیم كه توانستیم چنین كاری را در برابر تیم فاتح جام انجام بدهیم.»

با این حال كلمبیا نتوانست در آن جام درخششی دیرپا داشته باشد و با اینكه امثال اسپریا و اینكون را هم به خدمت گرفته بود و حتی مدعی رسیدن به فینال بود، كم آورد ولی چهار سال بعد از آن اتفاق كلمبیا در جام جهانی آمریكا هم بد ظاهر شد و در پایان مرحله اول با جام وداع گفت. اتفاق بدتر كشته شدن آندرس اسكوبار مدافع كلمبیا در بازگشت به كشورش و بر اثر شلیك گلوله توسط افرادی بود كه از گلزنی اشتباهی او به تیم خودی طی یكی از بازی های تیم كلمبیا دل پری داشتند. «دوره بسیار سختی بود و آن اتفاق نه فقط روی بازیكنان تیم ملی كلمبیا و بر تمامی كشورم بلكه بر كل جهان اثر منفی گذاشت و خاطرها را آزرد.

چنان اتفاقی كه تا آن زمان روی نداده و حادثه ای با چنان شدت و وسعتی بی سابقه بود با این حال بازیكنان همچنان به تلاش خود ادامه دادند و مردم هم این حقیقت را پذیرفتند تا زندگی و حركت در جامعه ادامه یابد. با اینكه برخلاف انتظارها و تصورات نتایج فوق العاده ای نگرفتیم افسوس نمی خوریم زیرا نهایت تلاش مان را ارائه دادیم و در مجموع بد بازی نكردیم.» دیگر دوره تاریك در كارنامه والدراما دوره ای بود كه او در اسپانیا و در تیم رئال وایادولید آن كشور گذراند و از هر جهت ناموفق بود. «وایادولید در آن موقع به خوبی سازماندهی نشده بود و حتی مسائل مالی باشگاه هم می لنگید.

همان قضایا حضور مرا در آن جا كمرنگ و بی اثر كرد.» والدراما كه «ال پیبه» پسرك لقب گرفته است، می گوید كه اعتقاد داشته یكی از دو تیم آرژانتین برزیل فاتح پیكارهای جام جهانی امسال خواهند شد، اما بازی های غیرمنطقی، تداوم نداشتن و كوشش بیشتر حریفان سبب شد چنین چیزی شكل نگیرد. «در مجموع نه برزیل و نه آرژانتین روش های معقولی نداشتند و اغلب تعویض هایشان هم اشتباه بود. تغییراتی هم كه آنها در سیستم بازی خود داده بودند، اثر عكس گذاشت و باعث ناكامی شان شد.» والدراما حرف ها و توصیه هایی برای اكوادور هم دارد. «اكوادور در مجموع بسیار خوب بازی كرد و نماینده ای موفق برای آمریكای جنوبی نشان داد اما باید تجربیاتش را در این سطح بالاتر ببرد.»

● زیزو را محكوم نكنید

والدراما هم مثل بسیاری از افراد معتقد است كه نباید بابت ضربه ای كه زین الدین زیدان طی مسابقه فینال جام جهانی امسال با سر توی سینه ماركو ماتراتزی مدافع ایتالیا كوبید، زیاد به او خرده گرفت، زیرا آن كار در مقام عكس العمل به حرف های زشت مدافع ایتالیایی صورت گرفته است. «زیزو ذاتا مردی آرام و متین است و حتی سیستم بازی اش هم مبتنی بر متانت بود و بنابراین فقط حرف های ماتراتزی باید او را از خود بی خود كرده باشد.

هر چه باشد او هم یك انسان است و احتمال دارد كه هر آدمی خطا كند. از طرف دیگر او می خواست با آن كار از شرف خود دفاع كند و بنابراین نمی توان او را محكوم كرد.» ستاره و كاپیتان سابق تیم ملی كلمبیا كه در دوران بازیگری اش یك بازیگردان كامل بود و به بهترین شكل تیمش را در میدان مدیریت می كرد، همیشه مورد احترام زیادی قرار داشت و بسیار كم و به ندرت در درگیری ها و مسائل حاشیه ای مشاركت می جست.

بسیاری از فوتبالیست های بزرگ بعد از آویختن كفش هایشان مربی شده اند اما والدراما عجله ای برای این كار ندارد. «در حال حاضر خیال مربی شدن را ندارم، زیرا یك كار و شغل تمام وقت و سنگین و كشنده است و ذهن و روح آدم را خرد می كند و ترجیح می دهم به همان كار در آكادمی بپردازم. كار كردن با بچه ها و نوآموزان در این رشته ورزشی بسیار لذت بخش است و اضافه بر آن وقت دارم كه فزون تر از گذشته به خانواده و بچه هایم برسم.» مردی این حرف ها را می زند كه صاحب شش فرزند است و این روزها به انتقال مهارت هایش به نسل جوان در كلمبیا و همچنین جامائیكا افتخار می كند و با غرور به حاصل زندگی خود و بچه هایش نگاه می كند و گاهی هم به یاد گذشته می افتد. گذشته ای كه او در آن از بهترین هافبك وسط های فوتبال دنیا و یك بازی ساز تمام عیار بود.

منبع:gleaner

ترجمه: وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید