یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

هزینه های دگرگونی اجتماعی


هزینه های دگرگونی اجتماعی

امروزه دگرگونی, جزئی از زندگی انسان ها شده است گرچه از دیرباز نیز با زندگی بشر همراه بوده است به گونه ای که با اطمینان می توان گفت که همه چیز در حال تغییر است و هر چیز در لحظه ای از وجود خویش, دچار دگرگونی خواهد شد و هیچ چیز را نمی توان یافت که ثابتْ باقی بماند

امروزه دگرگونی، جزئی از زندگی انسان‏ها شده است ؛ گرچه از دیرباز نیز با زندگی بشر همراه بوده است. به گونه‏ای که با اطمینان می‏توان گفت که همه چیز در حال تغییر است و هر چیز در لحظه‏ای از وجود خویش، دچار دگرگونی خواهد شد و هیچ چیز را نمی‏توان یافت که ثابتْ باقی بماند. از طرفی این دگرگونی‏ها همه عرصه‏های زندگی بشری را تحت تأثیر قرار داده است ؛ به عبارتی دیگر، تغییرات، در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و حتّی محیط زیست انسان‏ها ظهور و بروز یافته و همه این عرصه‏ها را به نوعی دستخوش تغییر کرده است.

امّا بی‏شک، همه این دگرگونی‏ها به‏سوی تکامل و تعالی، راه نپیموده است ؛ بلکه در برخی جنبه‏ها برای بشر، مشکل‏ساز نیز بوده است. ما در این نوشتار برآنیم تا بعضی جنبه‏های منفی دگرگونی‏های اجتماعی را به تصویر کشیم.

● دگرگونی اجتماعی:

دگرگونی اجتماعی، به دگرگونی در ساختار یا سازمان اجتماعی اطلاق می‏شود.(۱) به عبارت روشن‏تر، مقصود از دگرگونی اجتماعی، تحولاتی است که در یک جامعه پدید می‏آید و آثار و نتایجش جنبه اجتماعی دارد (یعنی اختصاص به یک فرد یا گروه یا قشر ندارد)و نیز پایدار و ماندگار است.(۲) برخی از این نوع دگرگونی‏ها عبارت‏اند از: تغییر در تکنولوژی، باورداشت‏ها، الگوهای رفتاری، ارزش‏ها یا نظام‏های ارزشی.

● هزینه‏های اجتماعی:

تغییر، مانند هر چیز دیگری، بهای مخصوص به خود دارد. از این‏رو پیامدهای منفی و زیانبخش دگرگونی‏های اجتماعی را هزینه آن دگرگونی می‏نامند. برخی از افراد، تغییر را به هر شکل، سودمند می‏دانند و عدّه‏ای آن را با انواع محرومیت‏ها همراه می‏دانند. به عقیده اغلب جامعه‏شناسان، هیچ تغییری بدون هزینه نیست. حال، سؤال اساسی، این است که این هزینه‏ها کدام‏اند و چه کسانی باید آنها را پرداخت کنند؟

به قسمت نخست سؤال، بعداً خواهیم پرداخت، امّا پیرامون این که چه کسانی باید این هزینه‏ها را پرداخت کنند، باید گفته شود که به هر حال، تغییرات اجتماعی با مقیاس وسیعی در جامعه وجود دارد و تمامی انسان‏ها را تحت تأثیر قرار می‏دهد. مثلاً وقتی که آلودگی هوا افزایش یابد، همه اقشار جامعه (هم آنانی که برای افزایش سود، هوا را آلوده می‏کنند و هم آنانی که در این میان، سهمی ندارند، هر دو) از این آلودگی، آسیب خواهند دید، هرچند سهم برخی گروه‏های سنّی (مانند کودکان) از این زیان، بیشتر از دیگران است. ذکر این نکته شایسته است که ما قصد نداریم تاریخ تمامی جوامع را تاریخ رنج بنامیم و یک تصوّر غم‏انگیز از تغییر اجتماعی نشان دهیم ؛ بلکه منظور، تحلیل هزینه‏هایی است که در فرایند تغییر، وجود دارد و بهداشت بشری را به خطر می‏اندازد.

● انواع هزینه‏های دگرگونی اجتماعی

هزینه‏های دگرگونی اجتماعی، بسیار متنوع هستند و ذکر تمامی آنها در حوصله این نوشتار نمی‏گنجد. از این‏رو به برخی از مهم‏ترین آنها خواهیم پرداخت.

الف) هزینه‏های اقتصادی

به اعتقاد اقتصاددانان «هرچه بیشتر، بهتر است» ؛ یعنی تولید بیشتر سالیانه کالاها و خدمات به نظر برای یک سیستم اقتصادی مناسب است. منافع و خدمات، به نظر برای یک سیستم اقتصادی مناسب است. منافع توسعه اقتصادی غیرقابل انکار است ؛ چرا که با بهبود در سطح زندگی انسان‏ها همراه است و همگام با آن، فرصت‏های آموزشی بیشتر، مراقبت‏های پزشکی بهتر، تغذیه مناسب‏تر و در اختیار داشتن کالاها و خدمات بیشتر و... وجود دارد.

تمامی آمارها نشان می‏دهد که پیشرفت اقتصادی، مساوی با توسعه ملّت‏هاست ؛ اما با همه اینها بسیاری از هزینه‏های رشد اقتصادی، گرانبارتر بوده است. در بسیاری از کشورها، میزان بالای رشد اقتصادی با افزایش بیکاری، افزایش اختلاف درآمدها و بدی شرایط اجتماعی همراه بوده است. در ذیل به برخی از تأثیرات منفی فعالیت‏های اقتصادی بر محیط زیست اشاره می‏کنیم.

۱) مواد زاید:

مواد زاید، همراه همیشگیِ رشد اقتصادی است. با هر گامی در فرایند تولید (اعمّ از غذایی، پوشاک، دارو، اتومبیل و کتاب)، مواد زاید هم به وجود می‏آید. رشد جمعیت، افزایش درآمد و تغییر الگوی مصرف، همگی، تولید مواد زاید را به همراه دارند.

حجم مواد زاید، همراه با افزایش حجم جامعه، زیاد می‏شود ؛ زیرا وقتی مردم درآمدشان افزوده شود، مصرف مواد غذایی، آشامیدنی‏ها و کالاهای با دوام و تقاضای آنها برای محصولات رفاهی نیز افزوده می‏شود. وقتی تعداد زنان بیشتری وارد بازار کار شوند، وسایل راحتی بیشتری می‏خواهند، تا خلأ وجود آنها را در خانه جبران کند.

در کشورهای توسعه‏یافته، بسته‏بندی، نزدیک به سی درصد وزن و پنجاه درصد حجم مواد زاید خانگی را تشکیل می‏دهد.(۳) در امریکا از هر ده دلار هزینه مواد غذایی و نوشیدنی، یک دلار خرج بسته بندی می‏شود. بین سال‏های ۱۹۲۰ و ۱۹۷۰ میلادی، حجم مواد زاید ایجاد شده به طور میانگین در هر خانواده امریکایی دو برابر شده و تقریباً هر امریکایی در سال، یک تُن مواد زاید تولید می‏کند.(۴)

بسیاری از مواد زاید خانگی، شامل مواد خطرناک و سمّی (مانند جیوه باتری‏ها، کادمیومِ لامپ‏های مهتابی، و مواد شیمیایی سمّی موجود در مواد تمیز کننده و رنگ‏ها) است، به علاوه هزاران محصول تجارتی که برای هر فرد امریکایی در سال، حدود یک تُن مواد زاید را به شکل اسیدها، حلّال‏ها و سوخت‏ها ایجاد می‏کند. این در حالی است که نزدیک به ده درصدِ مواد زاید سمّی در مکان‏هایی انبار می‏شوند و بقیّه در مجرای فاضلاب‏ها و رودخانه‏ها به اقیانوس‏ها می‏ریزند.

۲) آلودگی هوا:

یکی از هزینه‏های پرداختی به خاطر رشد اقتصادی، آلودگی هواست. این آلودگی، در شهرهای بزرگ، بدتر است ؛ امّا به خاطر جریان هوا در دنیا به صورت مشکل عمومی ظاهر می‏شود. منابع اصلی آلودگی در کشورهای توسعه‏یافته، وسایل نقلیه هستند. سوخت‏ها و گاز طبیعی برای گرما و تولید الکتریسیته، منابع دیگر آلودگی‏اند.

علاوه بر دودها و بخارهای شیمیایی متصاعد از پالایشگاه‏های نفت، ذوب آهن و تهیه کاغذ، سوزاندن زباله‏ها نیز به آلودگی هوا افزوده است. نوع ترکیب آلودگی‏ها در مناطق مختلف، متفاوت است. مهم‏ترین منبع آلودگی، منواکسید کربن، هیدروکربورها، نیتروژن، اکسید سولفور، اوزون و... است.

در قیاس با عمر ده‏هزار ساله نظام کشاورزی، جامعه صنعتی، همچون لحظه‏ای کوتاه به نظر می‏رسد. با این حال، بشر در این دوران کوتاه، به طور بی‏سابقه‏ای محیط زیست خود را مسموم ساخته است. به گواهی آمارها، میزان سرانه انتشار دی‏اکسید کربن (به عنوان مهم‏ترین گاز گلخانه‏ای، ناشی از سوخت فسیلی) در سال ۱۹۸۲ در امریکا ۵۵۰۰ کیلوگرم، در هلند ۲۵۰۰، در سوئد ۲۲۰۰ و در هند ۱۰۰۰ کیلوگرم است و این درحالی است که در سوئد، هوا خیلی سردتر از امریکاست؛ اما میزان سرانه مصرف در سوئد، نصف امریکاست.(۵)

برخی از پرهزینه‏ترین آلودگی‏های هوا به شکل باران‏های اسیدی ظاهر می‏شوند. این آلودگی‏ها، ناشی از سوخت اتومبیل‏ها و صنایع است و شامل سولفورو و اکسید نیتروژن می‏شود.

این عوامل، موجب تغییرات جوّی و بارش اسیدی و دود و مه می‏شوند. باران‏های اسید، تأثیر زیادی بر محیط دارند. بسیاری از کشورهای اروپایی از تخریب جنگل‏های خود بر اثر آن، گزارش داده‏اند. بر اثر بارش این باران، موجودات آبزی نیز در خطرند.

باران‏های اسیدی، موجب تخریب ساختمان‏هایی که با سنگ آهک و سنگ مرمر ساخته شده‏اند و نیز رنگ اتومبیل‏ها می‏شود. آب آشامیدنی نیز تحت تأثیر قرار می‏گیرد و حتّی موجب تغییر رنگ موها به رنگ سبز شده است. اغلب این آلودگی‏ها، بر روی کشورهای مجاور هم تأثیر می‏گذارند. مثلاً در کانادا اکثر آلودگی‏ها ناشی از صنایع موجود در امریکاست.

آلودگی هوا بیشترین تأثیرات مخرّب خود را بر کودکان می‏گذارد. مثلاً یک کودک سه ساله در حال استراحت، نسبت به یک بزرگسال، دو بار بیشتر اکسیژن مصرف می‏کند. در نتیجه، هوای آلوده دوبار بیشتر وارد بدن کودک می‏شود.(۶)

۳) آلودگی آب:

هزینه‏های اقتصادی آلودگی آب نیز قابل توجّه است. با کنار گذاشتن ۹۷ درصد آب موجود در کره زمین که دارای نمک است و سه چهارم دیگر آن که در یخچال‏های قطب، محبوس شده است، کم‏تراز یک درصد آب، قابل مصرف است که مقدار ناچیزی برای منابع رو به رشد و نیازهای کشاورزی است و اتفاقاً همین آب قابل استفاده، در خطر آلودگی است.

چهار گروه عمده از سموم شیمیایی وجود دارند که با داخل شدن در آب، موجب آلودگی آن می‏گردند:

▪ مواد موجود در جریان خروجی مواد زاید کارخانه‏ها (فاضلاب) مانند سولفیت قلیایی حاصل از کاغذسازی؛

▪ فاضلاب‏های مهار نشده رها شده در رودخانه‏ها و دریاها که موجب وارد شدن آسیب‏های بسیاری به زیست دریایی می‏شود؛

▪ کود شیمیایی و سموم دفع آفات که بر روی زمین‏های کشاورزی پخش می‏شوند و از طریق زهکش‏ها وارد جریان آب و سرانجام، وارد رودها می‏گردند ؛

▪ نفت و مواد نفتی که در نتیجه شستن تانکرهای نفتکش و یا تصادم کشتی‏های نفتکش، به دریاها ریخته می‏شود.

۴) آلودگی صوتی:

رشد اقتصادی و پیشرفت تکنولوژیک در ایجاد سر و صدا هم هزینه‏آورند. ماشین‏های ما سر و صدایی ایجاد می‏کنند که در واقع، گزیری برای گریز از آن نیست و گاه میزان این صداها از حدود تحمل انسان در نواحی نزدیک به فرودگاه‏ها و راه‏های اتومبیل‏رو، خارج است. در بعضی کارخانه‏ها شدت صدا به حدّی می‏رسد که باعث بروز صدمات و زیان‏های جانی می‏شود. به هنگام آزمون ابتدایی موتورها و موشک‏ها حتی حفاظهای گوشی نیز حسّ شنوایی را از ایمنی کافی برخوردار نمی‏سازند و از این راه، بهداشت بشری را به مخاطره انداخته‏اند.

ب) هزینه‏های اجتماعی

دگرگونی‏های اجتماعی، بویژه دگرگونی‏های تکنولوژیک علاوه بر هزینه‏های اقتصادی - محیطی، بر اجتماع انسانی نیز تأثیر گذاشته، هزینه‏هایی را برای اجتماع به بار آورده‏اند. در ذیل به برخی از آنها اشاره می‏کنیم.

۱) اتومبیل:

در بحث هزینه‏های اجتماعیِ دگرگونی، بسیاری به اتومبیل اشاره می‏کنند. برخی جامعه‏شناسان معتقدند که اختراع اتومبیل شخصی، یکی از بزرگ‏ترین مشکلات نسل بشری را آفریده است و آن را بزرگ‏ترین کابوس جامعه معرفی می‏کنند. به گواهی آمار و ارقام، اتومبیل در جامعه امریکا تا به امروز، موجب بیشترین مرگ و میر شده است.

سالیانه بیش از شصت هزار تصادف که نزدیک به پنج میلیون امریکایی صدمه می‏بینند اتفاق می‏افتد. مرگ و میر ناشی از تصادفات اتومبیل از جنگ ۱۷۷۵م، بیشتر بوده است. مسئله ترافیک نیز از مشکلات اتومبیل شخصی است.

امروزه هر شخص، دو سال تمام از عمر خود را در ترافیک می‏گذراند، و سالیانه در امریکا ۱/۴ بیلیون گالن بنزین مصرف می‏شود.

رانندگان در این گونه موارد، دلزدگی خود را با سریع رانندگی کردن و با فاصله نزدیک به اتومبیل‏های دیگر حرکت کردن، بروز می‏دهند. همچنین عوارض ناشی از استرس‏های ترافیک، موجب ناراحتی‏های اعصاب، درد گردن، فشار خون بالا، و زخم‏های دستگاه گوارش می‏گردد.(۷)

۲) کیفیت زندگی:

مفهوم کیفیت زندگی، مربوط به گزارش‏های افراد در محدوده‏هایی مانند: خوب بودن، شاد بودن، راضی بودن، انجام دادن وظایف، نگرانی‏ها، ترس‏ها، دروغ‏ها و... قرار دارد.(۸) در امریکا، اطلاعات نشان می‏دهد که درصد افرادی که پاسخ به «خیلی خوشحال» را دادند از ۳۵ درصد در سال ۱۹۵۷م، به ۲۲ درصد در سال ۱۹۷۲م رسید. در فرانسه، نصف جامعه آماری که در همان زمان، مورد پرسش قرار گرفتند، بدتر شدن اوضاع را گزارش دادند.

در اوایل دهه ۶۰ میلادی، میزان جرم و جنایت به حد بالایی نرسیده بود. در سال ۱۹۶۴م، این میزان، هشت درصد را نشان می‏دهد، درحالی‏که تا سال ۱۹۶۸م، این رقم به ۶۵ درصد افزایش یافت و امروزه رقم بیشتری را نیز نشان می‏دهد. اکثر مردم (حتی در خانه‏های خودشان) با احساس ترس زندگی می‏کنند. داده‏های اخیر، نشان می‏دهد که اکثر زنان در شهرهای بزرگ از قدم زدن در خیابان‏ها می‏ترسند.

به چند گزارش که در امریکا صورت گرفته دقت کنید: در سال ۱۹۷۳م، کیفیت کار به بدترین شرایط خود رسیده بود، در سال ۱۹۶۹م، آلودگی ناشی از صنایع در محل کار، ۳۶۰۰ مرگ، ۸۰۰ هزار سوختگی، و هزاران مورد بیماری از قبیل: آسیب‏های ریه و چشم و مشکلات مغزی ایجاد کرده بود که در مجموع به دو میلیون مورد می‏رسید. بین سال‏های ۱۹۸۰ و ۱۹۸۴ میلادی، ۳۲۳۴۲ امریکایی بر اثر جراحت‏های کاری می‏میرند. بیماری‏های ناشی از فشار روحی نیز تا حدود پنجاه درصد تا سال ۱۹۸۰م، افزایش یافته بود.(۹)

۳) عدم اشتغال افراد تحصیلکرده: امروزه هزینه اجتماعی ناشی از تغییر، در زمینه تحصیلات، به یک مسئله جدّی تبدیل شده است. در دهه‏های اخیر، نظام آموزشی در اکثر نقاط دنیا به حدّی رسیده است که تعداد افراد تحصیلکرده رو به افزایش است. این افزایش در تحصیلات با افزایش در انتظارات و آرزوهای آنها همراه است.

علی‏رغم این افزایش امکانات، اشتغال، نسبتاً ثابت مانده و دیگر، انتخاب مشاغل از روی علاقه فرد، مطرح نیست. امروزه تعداد زیادی از افراد تحصیلکرده دنبال مشاغلی هستند که دارای مزایای بالاترند. همین‏طور که این انتظارات رو به افزایش می‏گذارد، تغییرات تکنولوژی باید مشاغل جاری را با کیفیت‏های مناسب، ایجاد کند. در صورت عدم وجود مشاغل مناسب، عدم رضایت و دلسردی، هزینه اجتماعی آن است.

هزینه اجتماعی عدم اشتغال افراد تحصیلکرده، دلسردی و عیبجویی‏های سیاسی را باعث گشته و یک شکل ضعیف شدن روشنفکران را در جامعه به وجود می‏آورد. در کشور ما نیز امروزه این مسئله به صورت یک مشکل اجتماعی ظهور یافته است که برنامه‏ریزی دقیق مسئولان را طلب می‏کند.

ج) هزینه‏های روان‏شناختی

علاوه بر هزینه‏های اقتصادی و اجتماعی، تغییرات، یک سری هزینه‏های روان‏شناختی را نیز در بر دارد. در ذیل به دو مورد مهم از آنها اشاره می‏کنیم.

۱) کاهش توانایی افراد در درک محیط اطراف: شاید مهم‏ترین هزینه روانی دگرگونی‏های اجتماعی بویژه در عرصه توسعه، کاهش توانایی افراد در درک و کنترل محیط زیست خودشان باشد. امروزه انسان‏ها کاملاً تحت تأثیر تکنولوژی پیچیده و سازمان‏های اجتماعی‏ای هستند که نمی‏توانند کنترل کافی بر آنها داشته باشند. شناخت عموم وتوانایی‏های حل مشکلات، از بین رفته و تنها متخصّصین سعی دارند مشکلات را با فشار یک دکمه، حل کنند.

امروزه، ممکن است از چیزهایی استفاده کنیم که نحوه عملکرد آنها را می‏دانیم ؛ اما در مورد شیوه ساخت آنها اطلاعاتی نداریم. هر روز، بیشتر از روز قبل از جواب دادن به فرزندان خود عاجز می‏شویم. این امور، شامل اتم و پیراهنی که می‏پوشیم و کامپیوتر و اینترنت و... می‏شود. در نتیجه نداشتن کنترل بر این گونه امور، سرخوردگی‏های روانی برای بشر ایجاد می‏شود.

۲)اضطراب و عدم امنیت: از جمله هزینه‏های روانی دگرگونی، احساس اضطراب و عدم امنیت در بین سطوح مختلف جامعه است. در امریکا و انگلیس، در مورد افرادی که شرایط محیط زندگی آنها تغییر پیدا کرده و دستخوش اضطراب شده‏اند، تحقیقاتی صورت گرفته است.

در هر دو جامعه، پژوهشگران متوجه شدند که رابطه مثبتی میان تغییر سطح و اضطراب وجود دارد. هر چه‏قدر میزان تغییر در شرایط محیطی زندگی بیشتر شده، میزان اضطراب هم بیشتر شده است. داده‏ها نشان می‏دهد که میزان بالای دگرگونی، موجب واکنش‏های روانی متعددی است که فرد، خود را درگیر با آنها می‏بیند. آنها متوجّه شدند وقتی که تغییرات، مناسب در نظر گرفته می‏شد، اثرات تخریبی آن نیز کم‏تر بود.

http://hadithezendegi.mihanblog.com/

اسماعیل چراغی کوتیانی

۱. درآمدی به جامعه‏شناسی، بروس کوئن، ترجمه: محسن‏ثلاثی، تهران: توتیا، ۱۳۷۵، ص ۳۳۰ .

۲. جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، محمدتقی مصباح یزدی، شرکت چاپ و نشر بین‏الملل سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اوّل، ص ۳۲۳.

۳. درآمدی بر تئوری‏ها و مدل‏های تغییرات اجتماعی، استفان واگو، ترجمه: احمدرضا غروی‏زاد، تهران: مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهی، بهار ۱۳۷۳، ص ۳۴۱.

۴. همان، ص ۳۴۱.

۵. توسعه پایدار، چشم‏انداز جهان سوم، حسین نصیری، تهران: فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۹، ص ۳ .

۶. همان، ص ۹۵ .

۷. درآمدی بر تئوری‏ها و مدل‏های تغییرات اجتماعی، ص ۳۴۸.

۸. همان، ص ۳۴۸.

۹. همان، ص ۳۵۰.

سال سوم.شماره ۱۴.صفحه ۷۶، ویژه بهداشت بشری