شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
از دست عزرائیل نجاتم بده!
در زمان حضرت سلیمان، مردی سادهاندیش در حالی که سخت ترسیده و وحشتکرده بود و چهرهاش زرد و لبهایش کبود شده بود، خود را به حضرت سلیمان رسانید و گفت: ای سلیمان به من پناه بده! حضرت سلیمان پرسید چه شده است؟ او گفت عزرائیل با خشم به من نگاه کرد و من وحشت کردهام. حال از شما تقاضای عاجزانه دارم که به باد فرمان بدهید مرا به هندوستان ببرد تا از دست عزرائیل رهایی یابم. حضرت سلیمان نیز این کار را کرد.
روز بعد حضرت سلیمان، عزرائیل را دید و گفت چرا به این بینوا، خشمآلود نگاه کردی و باعث شدی که او از وطن خود آواره شده و بیخانمان گردد؟ عزرائیل گفت خداوند فرموده بود که من قریب همان ساعت، جان او را در هندوستان بگیرم، لذا وقتی او را در اینجا دیدم در فکر فرو رفتم و حیران شدم که چگونه جان او را در هندوستان بگیرم، در حالی که او اینجاست. و او از چهره تعجبانگیز من ترسید و من نگاه غضبآلودی به او نکردم. لحظاتی بعد به هندوستان رفتم و دیدم آنجاست و در نتیجه جانش را گرفتم.
آیه ۸ سوره جمعه: قل ان الموت الذی تفرون منه فانه ملاقیکم...
ای رسول ما، بگو مرگی که از آن فرار میکنید، سرانجام به سراغتان آمده و شما را ملاقات خواهد کرد...
برگرفته از کتاب اندرزها و حکایات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست