شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به برنامه های اقتصادی حضرت علی


نگاهی به برنامه های اقتصادی حضرت علی

رسیدگی به امور دنیایی و ماد ی جهت برآورده ساختن نیازهای خود و دیگران و به تعبیر دیگر «فعالیت اقتصادی» از دیرزمان ستایش و سرزنش شده و دچار افراط و تفریط بوده است مطالعهٔ نظریات و آرای فیلسوفانی كه شالودهٔ فكری خویش را بر بریدن از دنیا و مادیات بنیان نهاده, خواستار سوق دهی جامعه به سوی آن بودند

این‌ مقاله، با نظر به‌ افراط‌ و تفریط‌های‌ موجود در آرا و نظریات‌ فیلسوفان‌ در طول‌ تاریخ‌ دربارهٔ‌ اقتصاد و زندگی‌ ماد‌ی‌ كه‌ در اخلاق‌ و رفتار و ملكات‌ نفسانی‌ انسان‌ها نیز تجلی‌ یافته‌ است، به‌ بررسی‌ و مطالعهٔ‌ شیوه‌ رفتاری‌ امیرمؤ‌منان۷ می‌پردازد كه‌ به‌ شهادت‌ تاریخ، از حیث‌ مصرف، زاهدترین‌ و در تولید، فعال‌ترین‌ افراد در عرصهٔ‌ فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ و معیشتی‌ به‌ شمار می‌رود؛ بنابراین، ابتدا نگرش‌ امام‌ علی۷ به‌ اقتصاد را مطرح؛ سپس‌ آموزه‌ها و دستورهای‌ او در جهت‌ فعالیت‌های‌ خویش‌ و نیز چگونگی‌ انجام‌ اصلاح‌ در ساختار اقتصادی‌ را كه‌ در دوران‌ خلافت‌ خویش‌ آغاز كرده‌ است، تجزیه‌ و تحلیل‌ می‌كند.

●●مقدمه‌

سال‌ گذشته‌ كه‌ به‌ پیشنهاد مقام‌ معظم‌ رهبری، سال‌ رفتار علوی۷ نامیده‌ شد، فرصتی‌ پیش‌ آورد تا دلدادگان‌ خاندان‌ وحی‌ بتوانند با جرعه‌نوشی‌ از زلال‌ كوثر ولایت، گامی‌ جهت‌ نزدیك‌تر شدن‌ به‌ قلهٔ‌ رفیع‌ و حضرت‌ امیر۷ بردارند. از رهگذر این‌ اقدام‌ مبارك، فرهیختگان‌ و اندیشمندان‌ به‌ فراخور بضاعت‌ علمی‌ خویش، به‌ ترسیم‌ و تبیین‌ اندیشهٔ‌ آن‌ بزرگمرد و «باب‌ علم» پرداختند كه‌ در قالب‌ همایش‌ها و هم‌اندیشی‌ها تا اندازه‌ای‌ از سیرهٔ‌ قولی‌ و عملی‌ آن‌ بزرگوار، مهجوریت‌زدایی‌ شد.

آن‌چه‌ در این‌ مقاله‌ آمده، بحثی‌ فشرده‌ از اندیشهٔ‌ امام‌ علی۷ دربارهٔ‌ یكی‌ از مسائل‌ مهم‌ زندگی‌ بشر است‌ كه‌ صاحب‌نظران‌ از دیرباز آن‌ را مطالعه‌ و بررسی‌ كرده‌اند.

آن‌چه‌ امروزه‌ از اقتصاد فهمیده‌ می‌شود و به‌صورت‌ رشته‌ای‌ علمی‌ در كنار دیگر رشته‌های‌ علوم‌ مطرح‌ است، علمی‌ است‌ كه‌ دربارهٔ‌ چگونگی‌ فعالیت‌های‌ و روابط‌ اقتصادی‌ افراد جامعه‌ با یك‌دیگر و اصول‌ و قوانینی‌ بحث‌ می‌كند كه‌ بر امور مزبور حكومت‌ دارد و مسائلی‌ كه‌ باید در عمل‌ با توجه‌ به‌ مقتضیات‌ زمانی‌ و مكانی‌ اتخاذ شود تا موجبات‌ سعادت‌ و ترقی‌ جامعه‌ و رفاه‌ و آسایش‌ افراد آن‌ را تأمین‌ كند؛۱ بنابراین، منظور از اقتصاد و فعالیت‌های‌ اقتصادی، هر كاری‌ خواهد بود كه‌ به‌ معیشت‌ و زندگی‌ ماد‌ی‌ انسان‌ و اجتماع‌ ارتباط‌ می‌یابد تا بتواند در سایهٔ‌ تأمین‌ نیازهای‌ خود، در رفاه‌ و آسایش‌ زندگی‌ كند.

رسیدگی‌ به‌ امور دنیایی‌ و ماد‌ی‌ جهت‌ برآورده‌ساختن‌ نیازهای‌ خود و دیگران‌ و به‌ تعبیر دیگر «فعالیت‌ اقتصادی» از دیرزمان‌ ستایش‌ و سرزنش‌ شده‌ و دچار افراط‌ و تفریط‌ بوده‌ است. مطالعهٔ‌ نظریات‌ و آرای‌ فیلسوفانی‌ كه‌ شالودهٔ‌ فكری‌ خویش‌ را بر بریدن‌ از دنیا و مادیات‌ بنیان‌ نهاده، خواستار سوق‌دهی‌ جامعه‌ به‌ سوی‌ آن‌ بودند از یك‌ طرف‌ (مانند كلبیون)، و اندیشهٔ‌ فیلسوفانی‌ كه‌ مبنای‌ سعادت‌ و ترقی‌ جامعه‌ را به‌ روی‌آوری‌ به‌ مادیات‌ و در جهت‌ رسیدن‌ هر چه‌ بیش‌تر به‌ آن‌ از طریق‌ دستیابی‌ به‌ سود افزون‌تر می‌دانستند (مانند بنتام‌ و استوارت‌ میل) از سوی‌ دیگر، گویای‌ افراط‌ و تفریط‌ها و نگرش‌های‌ مثبت‌ و منفی‌ به‌ اقتصاد و زندگی‌ ماد‌ی‌ است‌ كه‌ در اخلاق‌ و رفتار و ملكات‌ نفسانی‌ انسان‌ها هم‌ تجلی‌ یافته‌ است؛ از این‌ رو، بررسی‌ و مطالعهٔ‌ شیوهٔ‌ شخصیتی‌ چون‌ امام‌ علی۷ كه‌ به‌ شهادت‌ تاریخ، از حیث‌ مصرف، زاهدانه‌ترین‌ زندگی‌ را از خود به‌ یادگار گذاشته‌ و در تولید، فعال‌ترین‌ افراد در عرصهٔ‌ فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ و معیشتی‌ است، در حل‌ معمای‌ انسان، بسیار راهگشا خواهد بود؛ بنابراین، ابتدا با نگرش‌ حضرت‌ به‌ اقتصاد آشنا می‌شویم؛ سپس‌ آموزه‌ها و دستورهای‌ او جهت‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ خویش‌ و نیز چگونگی‌ انجام‌ اصلاح‌ در ساختار اقتصادی‌ را كه‌ در دوران‌ خلافت‌ خویش‌ آغاز كرد، تجزیه‌ و تحلیل‌ خواهیم‌ كرد.

●امام‌ علی۷ و دنیا

دیدگاه‌ امام‌ به‌ اقتصاد (و بلكه‌ دنیا) سوداگرایانه‌ نیست‌ تا فقط‌ در پی‌ سود ماد‌ی‌ باشد، و راهبانه‌ و تاركانه‌ هم‌ نیست‌ تا به‌ كلی‌ آن‌ را ناپسند شمارد؛ بلكه‌ با رعایت‌ حدود و معیارهایی، همیشه‌ مردم‌ را به‌ كار و فعالیت‌ در عرصهٔ‌ زندگی‌ تشویق‌ می‌كند۲ و می‌فرماید:

چنان‌ دنبال‌ كار و تحصیل‌ معاش‌ باش‌ كه‌ انگار برای‌ همیشه‌ در دنیا هستی‌ و چنان‌ به‌ فكر آخرت‌ باش‌ كه‌ گویا در آستانهٔ‌ مرگ‌ قرار داری.۳

حضرت‌ در تقسیم‌ ساعات‌ شبانه‌روز مؤ‌من‌ می‌فرماید:

لِلمُؤ‌منِ‌ ثَ‌لاثُ‌ ساعاتٍ: فَسَاعَهٌٔ‌ یُنَاجِی‌ فِیهَا رَبَّهُ‌ وَ‌ سَاعَهٌٔ‌ یَرُمُّ‌ مَعَاشَهُ‌ وَ‌ سَاعَهٌٔ‌ یُخَلٍّی‌ بَینَ‌ نَفسِهِ‌ وَ‌ بَینَ‌ لَذَّتِهَا.۴

امام۷ در این‌ كلام، برای‌ اقتصاد، نقشی‌ هم‌تراز «عبادت» قائل‌ می‌شود و اقتصاد را مجموعهٔ‌ اعمالی‌ می‌داند كه‌ تابع‌ نظام‌ ارزشی‌ حاكم‌ بر انسان‌ است، و از آن‌جا كه‌ هدف‌ در نظام‌ ارزشی‌ حاكم‌ بر انسان‌ از دیدگاه‌ اسلام، با توجه‌ به‌ بُعد حق‌گرا و كمال‌طلب‌ او، رسیدن‌ به‌ مقام‌ قرب‌ ربوبی‌ است، فرد با ایمان‌ باید با چنین‌ «معیاری» همهٔ‌ رفتارهای‌ خویش‌ را منطبق‌ سازد تا به‌ هدف‌ خویش‌ دست‌ یابد.

حضرت‌ در این‌ زمینه‌ به‌ مالك‌اشتر می‌فرماید:

وَ‌ لیَكُن‌ أَحَبُّ‌ الأُمُورِ‌ اًِلَیكَ‌ أَوسَطَهَا فِی‌ الحَقٍّ‌ وَ‌ أَ‌عَمَّهَا فِی‌ العَدلِ‌ وَ‌ أَجمَعَهَا لِرِضَی‌ الرَّ‌عِیَّهِٔ.۵‌ ‌ محبوب‌ترین‌ كارها نزد تو، سازگارترین‌ آن‌ها با «حق» و گسترده‌ترین‌ در «عدالت» و فراگیرترین‌ در جلب‌ «رضایت» مردم‌ باشد؛

‌از این‌ رو، نگاه‌ كمال‌ خواهانهٔ‌ امام‌ به‌ اقتصاد و فعالیت‌های‌ دنیایی‌ را می‌توان‌ در جای‌جای‌ زندگی‌ و نامه‌ها و دستورالعمل‌های‌ وی‌ به‌ كارگزارانش‌ مشاهده‌ كرد.

حضرت‌ به‌ كارگزار خود در آذربایجان‌ (اشعث‌ بن‌ قیس) می‌فرماید:

اًِنَّ‌ عَمَلَكَ‌ لَیسَ‌ لَكَ‌ بِطُعمَهٍٔ‌ وَ‌ لَكِنَّهُ‌ فِی‌ عُنُقِكَ‌ الاَمَانَهُٔ؛۶

‌یعنی‌ نگاه‌ امام‌ علی۷ به‌ اقتصاد و امور ماد‌ی‌ و دنیایی‌ كه‌ از معرفت‌شناسی‌ او تأثیر می‌پذیرد، از افق‌ دید مكاتب‌ ماد‌ی‌ فراتر است‌ كه‌ تنگ‌ نظرانه‌ خواسته‌اند همه‌ چیز را در جهان‌ ماد‌ی‌ خلاصه‌ كنند. اعتقاد به‌ آخرت‌ و برخورداری‌ از فلسفهٔ‌ زندگی‌ مانند آن‌چه‌ قرآن‌ برای‌ انسان‌ تصویر و تبیین‌ می‌كند، با دیگر مكاتب‌ ماد‌ی‌ در عمل‌ و رفتار تفاوت‌های‌ فاحشی‌ می‌یابد كه‌ بررسی‌ همه‌ جانبهٔ‌ آن‌ها فرصتی‌ بیش‌تر از این‌ نوشتار را می‌طلبد.

اگر از دیدگاه‌ مكاتب‌ منفعت‌گر، رسیدن‌ به‌ سود هدف‌ است‌ و برای‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ باید از هر راهی‌ اقدام‌ كرد، از دیدگاه‌ امام‌ علی، او‌لاً‌ هدف، رسیدن‌ به‌ منافع‌ ماد‌ی‌ نیست‌ و ثانیاً‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ هدف‌ - گرچه‌ مقدس‌ هم‌ باشد - از هر وسیله‌ای‌ نمی‌توان‌ كمك‌ گرفت‌ كه‌ به‌ طور نمونه‌ می‌توان‌ به‌ نبستن‌ آب‌ بر روی‌ لشكر معاویه‌ (به‌ رغم‌ این‌كه‌ آنان‌ با لشكر حضرت‌ چنین‌ كرده‌ بودند) یا پذیرش‌ حكمیت‌ در جنگ‌ صفین‌ و دستور عقب‌نشینی‌ به‌ مالك‌ در چند قدمی‌ پیروزی‌ اشاره‌ كرد. امیرمؤ‌منان۷ در این‌ زمینه‌ به‌ مالك‌اشتر، استاندار مصر چنین‌ سفارش‌ می‌كند:

وَ‌ لاَ‌ یَد‌عُوَنَّكَ‌ ضِیقُ‌ أَمرٍ‌ لَزِمَكَ‌ فِیهِ‌ عَهدُ‌ اللَّهِ‌ اًِلَی‌ طَلَبِ‌ انفِسَاخِهِ‌ بِغَیرِ‌ الحَقٍّ‌ فَاًِنَّ‌ صَبرَكَ‌ عَلَی‌ ضِیقِ‌ أَمرٍ‌ تَرجُو انفِرَ‌اجَهُ‌ وَ‌ فَضلَ‌ عَاقِبَتِهِ‌ خَیرٌ‌ مِن‌ غَدرٍ‌ تَخَافُ‌ تَبِعَتَهُ.۷‌

اگر در مشكل‌ و گرفتاری‌ واقع‌ شدی، مبادا بخواهی‌ آن‌ را از طریق‌ «ناحق» حل‌ كنی‌ و تعهد خویش‌ در برابر خدا [= در راه‌ حق] را نادیده‌ بگیری؛ زیرا بدون‌ تردید، صبر تو بر تنگنایی‌ كه‌ گشایش‌ و نیكی‌ فرجام‌ آن‌ را امید می‌بری، از نیرنگی‌ كه‌ بر نتایج‌ آن‌ بیمناكی‌ و هم‌ از بازخواست‌ الاهی‌ كه‌ بدان‌ گرفتار آیی‌ و دنیا و آخرت‌ تو تباه‌ شود، بهتر است.

●برنامه‌های‌ اقتصادی‌ امام‌ علی۷

آن‌چه‌ گذشت، گوشه‌ای‌ از اندیشه‌ و نگرش‌ امام‌ به‌ اقتصاد و فعالیت‌های‌ اقتصادی‌ بود. در ادامهٔ‌ بحث، در حوزهٔ‌ رفتار، به‌ رؤ‌وس‌ برنامه‌های‌ حضرت‌ در دوران‌ خلافت‌ و حكومت‌ ظاهری‌ وی‌ اشاره‌ می‌شود. از آن‌جا كه‌ دورهٔ‌ حكومت‌ امیرمؤ‌منان‌ پس‌ از خلافت‌ خلفای‌ پیشین‌ و اوضاع‌ نابسامان‌ بعد از عثمان‌ آغاز می‌شود، محور برنامه‌های‌ حضرت‌ در جهت‌ گسترش‌ «عدالت‌ اجتماعی» و «عدالت‌ اقتصادی» است‌ كه‌ از مجموع‌ رفتار او در زمان‌ حاكمیت‌ و نیز سفارش‌هایی‌ به‌ كارگزاران‌ استفاده‌ می‌شود.

‌مجدالدین‌ مدرس‌زاده‌

پی‌نوشت‌ها

.۱ علی‌اصغر پورهمایون: اقتصاد، ص‌ ۱۲.

.۲ اًتَّجِروا بارَكَ‌اُ‌ فیكم.

.۳ نهج‌البلاغه، كلمهٔ‌ قصار.

.۴ همان، كلمهٔ‌ قصار ۳۹۰.

.۵ همان، نامهٔ‌ ۵۳، بند ۱۱.

.۶ همان، نامهٔ‌ ۵.

.۷ همان، نامهٔ‌ ۵۳ بند ۷۹.

.۸ همان، خطبهٔ‌ ۱۵.

.۹ اشاره‌ به‌ داستان‌ عقیل‌ برادر حضرت. (همان، خطبهٔ‌ ۲۲۴)

.۱۰ محمدباقر مجلسی: بحارالانوار، ج‌ ۴۱، ص‌ ۱۰۶ - ۱۳۷.

.۱۱ حدید (۵۷): ۲۵.

.۱۲ نهج‌البلاغه، نامهٔ‌ ۵۳، بند ۲۱.

.۱۳ همان، بند ۲۹.

.۱۴ همان، بند ۴۷.

.۱۵ همان، بند ۴۸.

.۱۶ همان، بند ۴۹ - ۵۱.

.۱۷ همان‌ بند، ۵۱.

.۱۸ همان‌ بند ۵۷.

.۱۹ اشاره‌ به‌ حدیث‌ «صنفانِ‌ اذ‌ا صلُحا صَلُحتِ‌ الاُمهَٔ‌ و اذ‌ا فَسدا فَسدَتِ‌الاُمهٔ.

.۲۰ نهج‌البلاغهٔ، خطبهٔ‌ ۲۱۶.

.۲۱ همان، خطبهٔ‌ ۳.

.۲۲ مسعودی: مروج‌ الذهب، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶۴؛ محمد بن‌ جریر طبری: تاریخ‌ طبری، ج‌ ۴، ص‌ ۴۳۹.

.۲۳ به‌ نقل‌ از مشایخ‌ فریدنی: نظرات‌ سیاسی‌ در نهج‌البلاغهٔ، ص‌ ۵۱.

.۲۴ نهج‌البلاغه، نامهٔ‌ ۲۱.

.۲۵ همان، نامهٔ‌ ۵۳، بند ۸۵.

.۲۶ همان، نامهٔ‌ ۴۱.

.۲۷ همان، نامهٔ‌ ۳، بند ۷۰.

.۲۸ همان، بند ۷۱.

.۲۹ همان، خطبهٔ‌ ۲۲۴.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید