بازسازی روابط همسران

حتماً شما هم شنیده اید که ازدواج می تواند سلامت جسمی و روحی انسان را ارتقا بدهد اما نکته ظریف این جاست که وقتی ارتباط بین همسران ناسالم می شود این ازدواج نه تنها فایده ای برای جسم و روح شما ندارد, بلکه برای سلامت جسم و روح شما مشکل هم ایجاد می کند تحقیقات نشان داده احساس نارضایتی در زندگی مشترک می تواند میزان استرس افراد را بیشتر کرده و برای سلامت آنها خطر داشته باشد بررسی دیگری هم نشان داده افرادی که روابط منفی در زندگی مشترک دارند بیشتر دچار بیماری های قلبی می شوند

حتماً شما هم شنیده‌اید که ازدواج می‌تواند سلامت جسمی و روحی انسان را ارتقا بدهد. اما نکته ظریف این جاست که وقتی ارتباط بین همسران ناسالم می‌شود این ازدواج نه تنها فایده‌ای برای جسم و روح شما ندارد، بلکه برای سلامت جسم و روح شما مشکل هم ایجاد می‌کند. تحقیقات نشان داده احساس نارضایتی در زندگی مشترک می‌تواند میزان استرس افراد را بیشتر کرده و برای سلامت آنها خطر داشته باشد. بررسی دیگری هم نشان داده افرادی که روابط منفی در زندگی مشترک دارند بیشتر دچار بیماری‌های قلبی می‌شوند.

اگر چه این تحقیقات هنوز هم نمی‌توانند ثابت کنند که ازدواج سعادتمندانه می‌تواند شما را سالم نگه دارد و ازدواج مشکل دار شما را بیمار می‌کند! اما بدیهی است که روابط ناسالم در زندگی مشترک برای هیچ کس خوب نیست. بنابر این اگر شما هم احساس می‌کنید روابطتان با همسر تان مشکل دارد و هیچ کدامتان راضی نیستید بهتراست قبل از اینکه دیر شود به فکر اصلاح روابطتان باشید و برای بهبود زندگی مشترکتان اقدامی فوری بکنید تا زندگی و سلامتتان را دوباره باز یابید. ‏

● می‌پرسید چه کار؟ در این مطلب بخوانید:

برای اینکه بدانید آیا زندگی مشترکتان در خطر هست یا نه ابتدا باید بتوانید میزان استرسی را که با آن در زندگی مواجه هستید تخمین بزنید. اگر هر روز با همسرتان مشاجره دارید و یا تمام مدت را برای اینکه دعوایتان نشود با هم حرفی نمی‌زنید، اگر همیشه نگران هستید که چیزی پیش نیاید، یعنی زندگی مشترکتان در خطر است و لازم است دست به کار شوید.

برای بسیاری از همسران با ایجاد تغییراتی در روابطشان امید به اینکه بتوانند به زندگی شاد و سالمی برسند، وجود دارد. حتی اگر این زندگی مسموم کننده سالهاست که طول کشیده و هر دو شما را خسته کرده باشد. البته این تغییر خیلی هم ساده نیست و نیاز به تلاش هر دوی شما دارد.

● احساسات خود را راحت بیان کنید

اغلب همسران در زندگی با چالش‌های مختلفی روبه رو هستند اما اگر این مشکلات خود را با همسرشان در میان نگذارند، نه تنها فشار مشکلات را باید یک تنه تحمل کنند بلکه فاصله آنها با همسرشان هم به تدریج بیشتر می‌شود. مثلاً اگر مرد خانه در محل کارش مشکلاتی دارد و از نظر مالی در مضیقه است لازم است این مشکل را با همسر در میان بگذارد و از او بخواهد که تا حل مشکل همراهی اش کند. مسلماً همسر اوهم نه تنها از اعتماد شوهرش خوشحال می‌شود بلکه بیشتر از قبل ناراحتی و خستگی‌های او را درک خواهد کرد. یا مثلاً اگر خانم خانه از اعتیاد شوهرش به سیگار ناراحت است، به جای اینکه این ناراحتی را از شوهر پنهان کند لازم است مسأله را با او در میان بگذارد و از او بخواهد که دست کم در منزل از سیگار کشیدن خودداری کند. مسلماً شوهر هم وقتی بداند که این قضیه این قدر برای همسرش اهمیت دارد و او را آزار می‌دهد دست کم در منزل مراعات خانواده را می‌کند و برای سیگار کشیدن به فضای باز می‌رود. ‏مهم این است که زن و شوهر بتوانند خواسته‌ها و مشکلاتشان را با بیانی مناسب به همدیگر منتقل کنند که در طرف مقابل ایجاد همراهی و همدلی کند. نه اینکه آنها را خشمگین کرده و یا لجاجت آنها را بر انگیزد. بنابر این تمرین کنید تا با همسرتان درباره مشکلاتتان درددل کنید و نه اینکه با لحن متهم کردن دیگری دراین مشکل آن‌ها را مقصر قلمداد کنید و از آنها شکایت کنید. روانشناسان معتقدند اغلب همسران هنوز هم مهارتهای ارتباط مؤثر با یکدیگر را ندارند و لازم است برای این کار آموزش ببینند. شما هم اگر در این مورد مشکل یا سؤالی دارید می‌توانید از روانشناس بپرسید.‏

● واقعاً گوش کنید

همه دوست دارند که شنیده شوند. اما متأسفانه در یک ازدواج بیمار، هیچ کدام از طرفین بلد نیستند که واقعاً به همدیگر گوش کنند. وقتی که درست به حرف همسر گوش ندهند، معمولاً از بین کلام او یک کلمه یا جمله را می‌شنوند که آنها را تحریک کرده و باعث آغاز یک مشاجره دیگر در خانه می‌شود.

وقتی کسی احساس کند که یک گوش شنوا هم وجود ندارد که حرف‌های او را بشنود، تلاشی برای اینکه صمیمی‌ترین بخش وجودش را با او به اشتراک بگذارد نمی‌کند. زیرا بیان این جنبه از وجودش می‌تواند او را آسیب پذیر کند. و البته هیچ کس تمایلی ندارد به اینکه دستی دستی خودش را توی درد سر بیندازد. اما وقتی یکی از زوجین احساس کند که همسرش حرف‌های او را واقعاً می‌شنود، مکالمه‌های بین آنها عمیق و عمیق‌تر می‌شود و کم‌کم می‌توانند بخش‌های پنهان وجود همدیگر را هم کشف کنند و صمیمی‌تر شوند. ‏

اگر شما هم می‌خواهید روابط صمیمانه‌ای با همسرتان داشته باشید. با او قرار بگذارید که نوبتی به حرف‌های همدیگر گوش بدهید. هر بار بین ۳ تا ۵ دقیقه بدون اینکه حرف یکدیگر را قطع کنید به حرف‌های هم گوش کنید. روانشناسان معتقدند وقتی آغاز به گوش دادن کنید دید تازه‌ای نسبت به همسرتان پیدا خواهید کرد. ‏

● از سرزنش خودداری کنید

روانشناسان معتقدند در زمانی که زندگی مشترک رو به سرآشیبی می‌افتد، هر کدام از همسران به جای اینکه مسئولیت اعمال خویش را بپذیرند، شروع به سرزنش یکدیگر می‌کنند و همدیگر را مقصر می‌دانند. اما متأسفانه سرزنش کردن و تقصیر‌ها را گردن دیگری انداختن مشکلی را حل نمی‌کند. این کار تنها بحث و مشاجره را تشدید می‌کند. و البته این حرف‌ها آن چیزی نیست که ما قصد داشته‌ایم به همسرمان بگوییم.

در این بحث‌ها سعی کنید موضوع اصلی را که درباره‌اش مشاجره می‌کنید پیدا کنید. آیا احساس می‌کنید که کسی به حرف شما گوش نمی‌دهد و یا از شما قدردانی نمی‌کند و به شما محبت نمی‌کند؟ معمولاً موضوع اصلی مشاجره همین‌هاست و اگر نمی‌توانید آن را پیدا کنید ببینید این دعوا شما را به یاد چه می‌اندازد؟ وقتی اصل موضوع کشف شود آن وقت می‌توانید با تغییر رفتار و الگوهای خود به رفع آن بپردازید. ‏

● قدردانی و تشکرتان را ابراز کنید

یکی از شایعترین مشکلات بین همسران این است که کم کم از همدیگر چشم پوشی می‌کنند و حساسیت خود نسبت به نیازهای هم دیگررا با گذشت زمان از دست می‌دهند. مثلاً می‌بینید که وقتی مرد به خانه می‌آید به زنش سلام نمی‌کند و یا برعکس زن وقتی شوهرش به خانه می‌رسد به او سلام نمی‌کند.

این‌ها همان زن و شوهر‌هایی هستند که در اوایل ازدواجشان وقتی مرد به خانه می‌آمده هر بار گلی برای همسرش می‌آورده و زن هم همیشه غذای مورد علاقه شوهرش را برای او می‌پخته است و در یک میز شاعرانه می‌چیده! ‏

گاهی یادمان می‌رود که همه مان به محبت و قدردانی نیازمندیم. بدون این ابراز محبت‌ها و تشکر از همدیگر، به تدریج احساس تنهایی خواهیم کرد، احساس مورد غفلت بودن و نادیده گرفته شدن!بنابر این اگر می‌خواهید به زندگی‌تان رنگ و لعاب دیگری بدهید، با قدردانی از همسرتان شروع کنید. می‌توانید با کلام و یا گرفتن هدیه کوچکی یا دعوت از همسرتان به یک محل ویژه و یک قرار در محلی که یاد آور عشق قدیمی تان باشد، این کار را انجام دهید.

ممکن است بگویید من آن قدر از همسرم عصبانی هستم که نمی‌توانم از او تشکر کنم و به او محبت کنم. اما روانشناسان می‌گویند این کار حتی عصبانیت شما را هم فرو می‌نشاند. برای شروع کافی است به نکاتی فکر کنید که باعث شده همسرتان را دوست بدارید. بالاخره اگر همه خصوصیات همسرتان بد بوده که شما با او ازدواج نمی‌کردید. پس حتماً صفات نیکویی هم در او بوده که شما را عاشق خودش کرده است. به همان خصوصیاتش فکر کنید و حتی اگر لازم شد آنها را روی کاغذ بیاورید. تمام اینها را انجام دهید و آنوقت خواهید دید که می‌توانید به او محبت کرده و از او قدردانی کنید. برای بیان درد دل‌ها و گله‌ها هم فرصتی دیگر خواهید یافت که بتوانید با آرامش حرف دلتان را بزنید.‏

● به زمان فرصت ترمیم بدهید

از اینکه برای نجات زندگی مشترکتان کمکی از دیگران بگیرید دریغ نکنید، بخصوص اگر تلاش‌های شخصی‌تان برای این قضیه به نتیجه‌ای نرسیده است. البته انتظار هم نداشته باشید که دیوار‌های خشم بین شما فورا از بین برود و ناگهان فاصله‌تان از هم کم شود. برای نتیجه دادن این تلاش‌ها دست کم ۳ ماه فرصت لازم است. اگر دیدید تلاش‌هایتان نتیجه نمی‌دهد با یک روانشناس حر‌فه‌ای مشورت کنید و سعی کنید توصیه‌های او را به کار ببندید. البته عمل کردن به توصیه‌های مشاور هم کار ساده‌ای نیست و صبر و تلاش جدی شمار ا می‌طلبد. یادتان باشد تغییرات ممکن است خیلی کند باشد. اما از این قدم‌های مورچه‌ای نترسید و توجه داشته باشید که تنها یک گام کوچک هم می‌تواند آغاز خوبی برای یک تغییر بزرگ باشد. ‏

مهشید چایچی