دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

جنگ و حقوق زنان


جنگ و حقوق زنان

مشارکت زنان در درگیری ها رویداد جدیدی نیست, به همین دلیل بسیاری از زنان نقشی کم و بیش فعالانه طی قرون متمادی در جنگ ها داشته اند بسیاری از زنان اغذیه فروش از قرن ۱۷ تا ۱۹ برای فروش غذا و نوشیدنی به سربازان به دنبال ارتش ها روان بودند

● نگرشی تاریخی

مشارکت زنان در درگیری ها رویداد جدیدی نیست، به همین دلیل بسیاری از زنان نقشی کم و بیش فعالانه طی قرون متمادی در جنگ ها داشته اند. بسیاری از زنان اغذیه فروش از قرن ۱۷ تا ۱۹ برای فروش غذا و نوشیدنی به سربازان به دنبال ارتش ها روان بودند.

زنانی دیگر در پشت خط مقدم خود را وقف مراقبت از سربازان مجروح ساخته بودند. خاطره پرستار جوان انگلیسی «فلورانس نایتینگل» - که برای سربازان در جنگ کریمه (۱۸۵۵-۱۸۵۴) کمک و آسایش به همراه می آورد - فراموش نشدنی است. مشارکت زنان در تخاصمات تا قرن بیستم همچنان استثنایی باقی ماند.

تنها در جنگ جهانی اول بود که زنان به طور بسیار نظام مند در نزاع ها مشارکت کردند. برای مثال در آلمان زنان که مستقیماً به واحدهای نظامی ملحق نشده بودند، به تلاش های جنگی طی جنگ جهانی اول کمک کردند. افزون بر حضور کاری زنان در کارخانه های نظامی، آنان کارهای بسیاری نزدیک به خط مقدم از جمله ارائه خدمات و حضور در انبارهای مهمات را انجام دادند. در مارس ۱۹۱۷ ، ۶۷۸۷۷ زن جایگزین مردان اعزام شده به خط مقدم شدند.

در انگلستان نیز زنان خواه به صورت نقدی و خواه، به صورت غیرنقدی یا نیروهای کمکی و یا به صورت واحدهای نظامی در جنگ جهانی اول شرکت کردند، به طور مثال ۸۰۰ هزار نفر زن در واحدهای نظامی از جمله WAAC (گروه های کمکی نظامی زنان)، WRNS (نیروی دریایی سلطنتی زنان) و WRAF (نیروی هوایی سلطنتی زنان) به ارائه خدمات می پرداختند، در حالی که تعدادی دیگر به عنوان پرستار مشغول به خدمت بودند. زنان روسی نیز - هر چند به میزانی کمتر اما - در نبردها مشارکت می کردند.

در طی جنگ جهانی دوم، زنان نقشی فعالانه تر در درگیری ها یافتند. در آلمان از سال ۱۹۴۳ به این سو، بیش از یک میلیون زن در کارخانه های نظامی مشغول به کار بودند در حالی که ۳۰۰ هزار نفر به عنوان ارتش ذخیره،۲۰۰ هزار نفر در نیروی دریایی و ۱۳۰ هزار نفر در نیروی هوایی مشغول خدمت بودند.

در انگلستان در پایان سال ۱۹۴۳ واحدهای نظامی زنان ،(ATS WAAF)، WRNS در مجموع رقمی معادل ۴۵۰ هزار نفر بودند، به عبارتی ۳۷/۹ درصد کل نیروی نظامی کشور. طی جنگ، این واحدهای زنان ۶۲۴ کشته، ۹۸ مفقود، ۷۴۴ مجروح و ۲۰ دستگیرشده داشتند.

زنان شوروی نیز مستقیماً در نبردهای جنگ دوم جهانی در تمام واحدها و خدمات به عنوان تک تیرانداز، تیرانداز، خلبان، خلبان بمب افکن و توپچی و غیره مشارکت داشتند. تخمین زده می شود که در حدود یک میلیون از زنان شوروی، یعنی ۸۰۰ هزار نفر در نیروهای مسلح و ۲۰۰ هزار نفر در جنبش های مقاومت در این جنگ شرکت کرده بودند که ۸ درصد کل نیروهای مسلح را تشکیل می داد.

زنان فرانسه عموماً به عنوان بخشی از جنبش مقاومت فرانسه در جنگ دوم جهانی مشارکت نکردند اما خدماتی بسیار ضروری را برای تداوم و بقای جنبش انجام دادند از جمله تدارک منابع، انجام ماموریت های ارتباطی، تولید و توزیع روزنامه ها و تراکت ها، پنهان کردن ارتشیان یا جابه جایی آنها و غیره.

● وضعیت اسرای جنگی زن

همچون مردان، زنانی که در مخاصمات مشارکت می کنند به وسیله حقوق بشردوستانه بین المللی از زمانی که در دست دشمن گرفتار می آیند، مورد حمایت قرار می گیرند. اگر آنها به عنوان نظامیانی تلقی شوند که به محض دستگیری شایسته دارا بودن وضعیت اسرای جنگی باشند، از این رو لازم می آید که آنها به عنوان عضوی از نیروهای مسلح کشور طرف تخاصم به حساب آیند.

اگر نیروهای مسلح طرف تخاصم تحت نظر فرمانده مسوول همان طرف برای هدایت زیردستان سازمان داده شوند و حتی اگر آن طرف نماینده دولت یا حکومتی باشد که به وسیله طرف مقابل مورد شناسایی قرار نگرفته باشد، نیروهای مسلح طرف تخاصم غفارغ از مرد یا زن بودنف نیز به خودی خود قابل شناسایی اند. ضمن اینکه، این نیروهای مسلح باید مطیع یک سیستم منضبط داخلی باشند که در میان سایر قوانین، با قوانین حقوق بین المللی قابل کاربرد در تخاصم مسلحانه در تطابق و همراهی باشد.

به ویژه این تطابق نظامیان را ملزم می دارد که خود را از غیرنظامیان یا به وسیله یونیفورم و یا علائم مشخصه دیگر متمایز کنند به گونه یی که از دور قابل شناسایی و رویت باشد یا حداقل باید آشکارا سلاح خود را در حال مشارکت در حمله با خود داشته باشند. تخلف نظامیان از قوانین قابل کاربرد در درگیری های مسلحانه، قابل مجازات است اما وی از حق خود برای وضعیت اسیر جنگی در هنگام دستگیری محروم نمی شود. در موارد تردید، این وضعیت باید مد نظر قرار گیرد تا اینکه این سوال به وسیله مقامات ذی صلاح پاسخ داده شود.

فراخوانی زنان به عنوان نظامی در نیروهای مسلح، البته با اتحاد شوروی به عنوان یک استثنا تا کنون مورد غفلت قرار گرفته بود. همانگونه که پیشتر دیدیم، بسیاری از زنان شوروی طی جنگ دوم جهانی در جنگ شرکت داشتند. با شناسایی اصل برابری جنسیتی، حداقل در کشورهای غربی و سوسیالیستی، موضوع جنسیت نباید اینگونه تلقی شود که زنان نیز غهمپای مردانف به شکل گسترده یی در هنگام درگیری های جدید در نبرد مشارکت خواهند داشت. هر چند لازم به ذکر است که حتی در اسرائیل - کشوری که در خدمت نظامی برای زنان الزامی است - مستقیماً زنان را برای مشارکت در نبرد مجبور نمی سازد. در صورت جنگ، افسران زن در سطح گردان ها و گروهان ها به عقب کشیده می شوند.

از سوی دیگر، مشارکت زنان به مثابه نیروهای کمکی غیرنظامی نسبتاً بالاست. در جنگ جهانی دوم در انگلستان و شوروی، زنان در حدود یک دهم از کل نیروهای مسلح را تشکیل می دادند. آنها متولی کارهای اجرایی بوده، به عنوان نمایندگانی که کارهای ارتباطی را انجام می دادند به خدمت مشغول بودند و در شاخه هایی چون تدارکات، حمل و نقل موتوری، ارتباطات و کنترل هوایی مشغول انجام وظیفه بودند.

حقوق بشردوستانه بین المللی همچنین برای کسانی - ساکنین سرزمین های غیراشغالی که به طور خودجوش از سلاح برای نزدیکی و پاتک به دشمن جهت مقاومت در برابر حمله خصم استفاده می برند، بدون اینکه زمان برای سازماندهی خود داشته باشند - که در خیزش های مردمی شرکت می کنند در صورتی که سلاح خود را آزادانه حمل کرده و به قوانین و سنت های جنگ احترام گذارند شأن غمنزلتف و حقوق اسرای جنگی قائل می شوند. همین حقوق به گروهای مختلف افرادی که نظامی نیستند اعطا می شود مثل؛

▪ افرادی که بدون اینکه مستقیماً جزء نیروهای مسلح به حساب آیند مجاز به همراهی کردن آنها هستند.

▪ گروه های تاجر بحری و هواپیماهای غیرنظامی

▪ اعضای پرسنل نظامی که در سازمان های دفاع ملی به خدمت مشغولند.

زنان ممکن است آشکارا در هر یک از این طبقه بندی ها به حساب آمده و گنجانده شوند. افراد دیگری وجود دارند که - هر چند وضعیت اسیر جنگی در مواقع دستگیری برای آنها قابل کاربرد نیست - به هر حال از حق برخوردی متناظر و مشابه برخوردارند. آنها شامل؛

▪ افراد دستگیر شده در سرزمین های اشغالی به این دلیل که آنها به نیروهای مسلح کشور اشغال شده تعلق دارند.

▪ زندانیان نظامی در کشوری بی طرف

▪ اعضای پرسنل غیرنظامی پزشکی و مذهبی که بخشی از نیروهای مسلح هستند. پرسنل پزشکی نیروهای مسلح دربرگیرنده زنانی بسیار از جمله پرستاران است.

● برخورد با نظامیان زن و اسرای جنگی

حمایت کلی: به این دلیل که زنان «در تمام موارد باید از همان رفتار مطلوبی که با مردان می شود برخوردار باشند.» (ماده ۱۴، ک. ۳)، بنابراین آنها هم از همین حق حمایتی برخوردارند. در میان بند های بی شمار در کنوانسیون سوم و دو پروتکل الحاقی، ما باید صرفاً به مهم ترین آنها اشاره کرده و اصول مورد بحث را ذکر کنیم.

در یک مخاصمه مسلحانه بین المللی، اظهار این گونه مسائل مبنی بر اینکه «هیچ اردوگاهی نباید داده شود»، «افزون بر آن، دشمن را تهدید کنیم» و یا «چنان رفتار دشمنانه یی بروز دهیم» که گویا هیچ ناظری وجود ندارد ممنوع است. وانگهی، دشمنی که بیرون از صحنه نبرد غآوردگاهف قرار دارد و تسلیم شده و یا تمایل به تسلیم دارد، و نیز فردی که با مرارت و مشقت با چتر از هواپیما فرود آمده، نباید هدف حمله قرار گیرد.

افزون بر آن، کنوانسیون سوم به طور کلی مقرر می دارد که با اسرای جنگی باید همیشه با شفقت برخورد شود و اینکه آنها را دچار آسیب قابل رویت بدنی کرده یا مجبور به آزمایشات پزشکی و علمی که نه مورد علاقه او است و نه به وسیله معیارهای درمانی زندانی مربوطه قابل توجیه است، کنیم، ممنوع است.

فرانسواز کریل

ترجمه محمدحسین باقی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.