سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اوصاف پیامبر رحمت ص در قرآن


اوصاف پیامبر رحمت ص در قرآن

در توصیف پیامبر گفته شده است «خلقه القرآن», اخلاق پیامبر, همان اخلاق متعالی است که قرآن به آن توصیه کرده و در مواردی پیامبر را به آن ها ستوده است در حقیقت پیامبر,قرآن ناطق و آیات قرآنی در رفتار و خلق و خوی ایشان متجلی و مجسم شده بود

در توصیف پیامبر گفته شده است «خلقه القرآن»، اخلاق پیامبر، همان اخلاق متعالی است که قرآن به آن توصیه کرده و در مواردی پیامبر را به آن ها ستوده است. در حقیقت پیامبر،قرآن ناطق و آیات قرآنی در رفتار و خلق و خوی ایشان متجلی و مجسم شده بود. او چنان مردمی و از جنس آنان بود که در هدایت مردم سر از پا نمی شناخت و از شدت دلسوزی چنان خود را در رنج انداخت که خداوند از آن در قرآن یاد کرد. او سراپا رأفت و رحمت بود و به ویژه به محرومان و پابرهنگان و به تعبیری مستضعفان بیش تر از دیگران توجه می کرد.طوری می نشست که کسی که وارد مجلس می شد و پیامبر(ص) را نمی شناخت متوجه نمی شد که پیامبر خدا (ص) کدام یک از آنان است.او قله فضایل و کمالات انسانی بود و در عمر با برکت خود رفتاری از خود بروز داد که حتی غیرمسلمانان هم آن هنگام که با زندگی آن حضرت آشنا شدند، جز تحسین و اعجاب از عظمت ایشان چیزی بر زبان نیاوردند.او یک پارچه خیر بود و جلوه ای از خیر محض را در عالم دنیا متجلی کرد. در ایام سالگرد رحلت آن بزرگ مرد عالم بشریت وخاتم پیامبران در گفت و گویی با حجت الاسلام ایازی از قرآن پژوهان به نام کشور صفات پیامبر را در قرآن مرور کرده ایم.

● دریا دلی

«مستندترین و جامع ترین منبع درباره اخلاق پیامبر (ص) بی گمان قرآن کریم است»حجت الاسلام ایازی با بیان این مطلب می افزاید: آن چه در قرآن در این زمینه از همه بیشتر اهمیت دارد، این است که پیامبر (ص) همه جا با اوصاف انسانی توصیف و بر ویژگی های او به عنوان یک انسان تاکید شده است. ما می توانیم در این زمینه، به هشت صفت پیامبر اشاره کنیم:نخستین وصف قرآن درباره پیامبر در سوره «شرح» آمده است. این سوره مکی است و خداوند، پیامبر را در آن به دلیل شرح صدر وسعه تحمل و دریا دلی می ستاید. قرآن می فرماید: «الم نشرح لک صدرک و وضعنا عنک وزرک، الذی انقض ظهرک».پیامبر در این آیه به داشتن «شرح صدر» توصیف می شود. به عنوان کسی که توان و قدرت تحمل بالایی دارد و در برابر شداید و سختی ها مقاوم است. این همان چیزی است که ما هم از خداوند طلب می کنیم و انتظار می رود که مدیران یک جامعه در هر صنف و رده و مرتبه ای که هستند، آن را دارا باشند وحتی هر کسی در خانواده و در جامعه ای که زندگی می کند، برای تعامل با دیگران و دربرخورد با آن ها نیاز به «شرح صدر» دارد؛ چه برسد به کسانی که مراتب بالاتری دارند.

● شنیدن نظرات

حجت الاسلام ایازی سپس به ویژگی دیگر پیامبر اشاره می کند و می گوید: در سوره توبه، صفت دیگر پیامبر بیان شده است که همان «اذن» بودن پیامبر است. «اذن» یعنی گوش و کنایه است از این که پیامبر گوشش برای شنیدن حرف های مختلف، موافق و مخالف، درست و نادرست و برای شنیدن ایده ها و عقاید مختلف بازبود و همچنین یعنی این که پیامبر به صداهای مختلف گوش می داد و به اصطلاح امروزی ها «تک صدایی» نبود. این که کسی بتواند حرف های دیگران را هم بشنود، به آن ها گوش بدهد و بدون پیش داوری با گفته ها و نظرها برخورد کند، خیلی اهمیت دارد. رهبری که بتواند این گونه در جامعه رهبری کند، کار بزرگی انجام داده است. کسی که گوش شنوا دارد نه تنها حرف ها را می شنود، بلکه سعی می کند از آن چه درست است استفاده کند. یعنی گوش دادن تنها نیست؛ بلکه عمل هم هست. قرآن می فرماید: «قل اذن خیر لکم» یعنی برای پیامبر بهتر است که گوش باشد.

● هم دردی

حجت الاسلام ایازی به وصف سوم پیامبر در قرآن اشاره می کند و در این باره می گوید: در آیه ١٢٨ سوره توبه آمده است: همانا برای شما پیامبری از خودتان آمده است که رنج بردن شما بر او دشوار است و بر هدایت شما حریص و نسبت به مومنان بسیار دل سوز و مهربان است و «عزیز علیه ما عنتم» یعنی رنج بردن شما بر او دشوار است. بنابراین پیامبر کسی بوده است که از رنج دیگران رنج می برده و انسانی بوده که از شادی دیگران شاد و از ناراحتی دیگران ناراحت می شده است. این هم از همان خصلت های انسانی و در عین حال برتر پیامبر است که می تواند رنج دیگران را بفهمد و با آن ها رنج بکشد و هم دردی کند.همچنین در این آیه آمده است که او نه تنها دل سوز است بلکه مشتاق هدایت مومنان است و برای این کار زحمت می کشد و در پایان آیه آمده است که او رئوف و مهربان است.

● نرم سخنی

ایازی می افزاید: قرآن همچنین پیامبر را به «نرم کلامی» و «نرم سخنی» می ستاید. یعنی پرخاشگر، تندخو و خشن نیست. قرآن می فرماید پیامبر کسی است که زود برآشفته نمی شود و تند و تیز صحبت نمی کند. «ولو کنت فضا غلیظ القلب لا نفضوا من حولک» یعنی اگر تو درشت خو بودی از اطرافت پراکنده می شدند. و این همان راز است که چرا مردم از قبایل مختلف به گرد حضرت حلقه زدند و با او ماندند.

● اهل مشورت بودن

ایازی می افزاید: ششمین وصف پیامبر در قرآن این است که او اهل مشورت با دیگران است و خداوند به او گفته است که «و شاورهم فی الامر» یعنی در کارها مشورت کن. به عبارتی دیگر یعنی از صاحب نظران و متخصصان در مورد کارها نظرخواهی کن، به عقل جمعی احترام بگذار و راسا در همه امور وارد نشو، یکی از ویژگی های مهم پیامبر همین بود که از دیگران نظر می خواست و از نظریات کارشناسی دیگران استفاده می کرد. پیامبر (ص) در شرایط مختلف و در امور گوناگون با دیگران مشورت می کرد و این هم جزیی از همان راز موفقیت پیامبر (ص) در اداره جامعه اش بود.

● بزرگ منشی

ایازی به هفتمین ویژگی پیامبر اشاره می کند و می گوید: خداوند در مورد پیامبر می گوید که او در اخلاق در قله انسانیت است. در سوره قلم آیه ٤ آمده است «و انک لعلی خلق عظیم» یعنی «و به راستی تو بر خلق عظیم استواری» قرآن این گونه پیامبر را می ستاید و او را دارای اخلاق و منشی بزرگ می داند که البته این موضوع خود می تواند مبحثی جداگانه باشد. چون بحثی بسیار مفصل است. این که قرآن با این بیان پیامبر را خطاب قرار می دهد و این گونه او را به داشتن «خلق عظیم» می ستاید امر ساده ای نیست.

● جدی بودن در کارها

نویسنده کتاب «قرآن و فرهنگ زمانه» می افزاید: قرآن می گوید که پیامبر در کارهایش جدی بود ،با مومنان رئوف و مهربان و با دشمنان و کفار با جدیت برخورد می کرد: «اشداء علی الکفار رحماء بینهم»این هم وصفی است که می تواند سرلوحه مومنان باشد تا به وقت مهربانی، مهربان و در تقابل ها و سختی ها، سخت باشند. این موارد که ذکر شد نمونه هایی بودند از اخلاق پیامبر (ص)، از اخلاق کسی که قرآن او را «اسوه حسنه» نامیده است و «ولکم فی رسول الله اسوة حسنه» بنابراین پیامبر الگویی نمونه برای همه ماست و اگر می خواهیم راه پیامبر را ادامه دهیم باید دارای این اوصاف باشیم.

● پاسخ گویی به شبهات

حجت الاسلام ایازی از جمله کسانی بود که در برابر دیدگاه های دکتر سروش درباره نسبت قرآن و پیامبر موضع گرفت؛ با توجه به این امر از وی می پرسیم که آیا دیدگاه های نواندیشان بهتر به شبهات شرق شناسان و شبهات کسانی که نگاه برون دینی دارند پاسخ نمی دهد؟ وی در این باره می گوید: بله ممکن است برای برخی این پاسخ ها اقناع کننده تر باشد؛ ولی به نظر من اگر چه نظریه های جدید پاسخ گوی برخی چالش ها و پرسش ها هست؛ ولی مشکلاتی را هم ایجاد می کند. چون به نظر من اگر کلام الهی را کلام پیامبر (ص) بدانیم به اصل مطلب خدشه وارد کرده ایم البته مناقشه اصلی برسر آن آیه هایی است که مربوط به احکام است ولی اگر ما احکام را عصری بدانیم باز هم به جامعیت و جاودانگی قرآن خدشه وارد کرده ایم. در حالی که ما می توانیم با تفسیرهای خودمان از موضوعات، مشکلات را برطرف کنیم، نه این که اصل الهی بودن آیات را زیر سوال ببریم. یعنی ما با نوع تفسیر خود و با نوع قرائت خود از قرآن می توانیم هم به شبهات پاسخ دهیم و هم به مسائل زمان خود؛ چون ما باید فهم خود را تغییر دهیم و نیازی نیست که قرآن را تنزل بدهیم و بگوییم که این سخن خدا نیست.ایازی سپس می افزاید: عمده آیات قرآن به مسائلی مثل توحید و معاد، نبوت و اخلاق می پردازد که جاودانگی و همیشگی هستند و بخش کمی از آیات قرآن معطوف به حوادث روزگار و مربوط به احکام است.ضمن این که از گذشته در مورد مفاهیم قرآن تعبیر صدف وگوهر را به کار برده اند.آن چه هیچ وقت تغییر نمی کند و به قول شهید مطهری جزو «ثابتات» است،همان آیاتی هستند که به مسائل فرازمانی و فرامکانی می پردازند و همان موضوعاتی هستند که در آیات مکی و مدنی می بینیم.ولی آیا تقسیم آیات به گوهر و صدف و به ثابتات و غیر آن باز هم این موضوع را به میان نمی آورد که برخی آیات معطوف به زمان پیامبر هستند؟ وی در این باره می گوید:بله ما بحث ثابت و متغیر را داریم ولی این موضوع چنان نیست که گوهر و اصل را دچار تغییر بکند یا خدشه ای به قرآن وارد آورد. الان هم احکام یا واجب هستند یا مستحب یا حرام هستند یا مکروه.این مربوط به بحث تزاحم است.حتی در وضع قوانین هم ما چنین چیزی را شاهد هستیم.وی در پایان افزود: در هر صورت امیدواریم مباحث مختلف مطرح شده چه درباره قرآن و نسبت آن با پیامبر(ص) وچه درباره شخصیت پیامبر(ص) ما را در شناخت بیشتر موضوعات کمک کند.

شریفی



همچنین مشاهده کنید