شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

فرهنگ و تکنولوژی


فرهنگ و تکنولوژی

همزمان با رشد چشمگیر تکنولوژی, معنای زندگی مردمی که در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستند نیز تغییر پیدا می کند

همزمان با رشد چشمگیر تکنولوژی، معنای زندگی مردمی ‌که در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستند نیز تغییر پیدا می‌کند. تکنولوژی به مثابه یک ابزار می‌تواند از یک سو در خدمت افراد قرار گیرد و از سوی دیگر خود را بر آنها تحمیل کند. زندگی مردمان عصر حاضر میان انقیاد ناشی از تسلط تکنولوژی و عاملیت منتج از در اختیار گرفتن تکنولوژی به منزله ابزاری جهت رسیدن به هدف در نوسان است. صنعتی شدن، توسعه و پیشرفت جملگی مفاهیمی هستند که رشد تکنولوژی را توجیه می‌کنند، اما شناسایی جایگاه آن در مناسبات و روابط افراد، می‌تواند نقش غیرقابل کتمانش را در جهان «بین‌الاذهانی» سوژه‌ها آشکار کند. تکنولوژی به انحای گوناگون هرروزه به زندگی ما ورود پیدا می‌کند و زندگی ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. انواع کامپیوترها، نرم‌افزارها، وسایل ارتباطی، بازی‌ها و... امکانات غیرقابل پیش‌بینی‌ای را برای زندگی‌مان به همراه می‌آورد. با رشد روزافزون تکنولوژی، این امکانات نیز متفاوت‌تر و بیشتر می‌شود. اما از سوی دیگر رشد تکنولوژی ما را محدود و مقید به استفاده از آن می‌کند. این وضعیت دوسویه، به لحاظ فرهنگی، زبانی متفاوت نیز به وجود می‌آورد. در این میان نسلی که به تکنولوژی خو گرفته، در گفتمان تکنولوژیکی خود به کنش متقابل دست می‌زند. آنچه اهمیت دارد این نکته است که این فرهنگ دارای زبان مختص به خود است. برای فهم این زبان، باید ساختار آن را تحلیل کرد؛ ساختاری که از قواعد «جانشینی» و «هم‌نشینی» تبعیت می‌کند. در این ساختار نظام تولید و تقسیم و همچنین نظام ترکیب است که فرهنگ روزمره را می‌سازد. حال مساله چگونگی رابطه امر تکنولوژیک و این دو نظام در شکل دادن به فرهنگ روزمره و همچنین شناسایی جایگاه سوژه در این فرهنگ است.

فلسفیدن امر تکنولوژیک فهم زندگی جدید را فراهم می‌آورد. اگر به اطراف خود بنگریم با جلوه‌های بسیاری از تکنولوژی مواجه می‌شویم. تعداد زیادی از آنها را بی‌آنکه از کارکردشان به درستی آگاهی داشته باشیم به‌کار می‌بریم. طرح این پرسش، به آن معنا نیست که همانند یک تکنسین متخصص از چند و چون قضیه باخبر باشیم، بلکه منظور درک و دریافت کارکرد امر تکنولوژیک در متن زندگی است که در نتیجه آن امر تکنولوژیک به یک امر فرانسلی تبدیل می‌شود. توانایی در رسیدن به این مهم، این امکان را فراهم می‌آورد تا در برقراری امکان گفت‌وگو در گفتمان جدید تحت لوای امر تکنولوژیک موفق شویم. برای مثال می‌توان با پرسیدن این سوالات به کنه قضیه در مورد تکنولوژی بازی دست یافت: استفاده از انواع بازی چه کارکردی در زندگی روزمره ما ایفا می‌کند؟ آیا می‌توان آن را حذف یا جایگزین کرد؟ این ابزار در یک ساختار «هم‌نشینی» با چه ابزارها و پدیده‌هایی می‌تواند ما را در رساندن به هدف یاری رساند؟ به‌طور کلی چگونه برای یک نسل، قوم، جنس و... گفتمان تکنولوژی بازی می‌تواند متفاوت باشد؟ حال امکان گفت‌وگوی درونی و همچنین بیرونی این قشرها زمانی ممکن می‌شود که ساختار زبانی - کارکردی این گفتمان فهم و درک شود و در نتیجه گفتمان تکنولوژی به یک امر فرانسلی، قومی، جنسی و... تبدیل شود.

حال بازگردیم به سوال ابتدایی‌: جایگاه سوژه در این ساختار کجاست؟ سوژه در این فرآیند آیا حضوری فعال دارد یا مصرف‌کننده‌ای منفعل است؟ همان‌گونه که بیان شد در این وضعیت رابطه فرد و ابزار در یک رفت و برگشت نظری میان عاملیت و انقیاد در نوسان است. فرد از یک سو تحت تاثیر نظام تولید و تقسیم تکنولوژی‌ها ـ فرم تکنولوژیک ـ ناگزیر به انتخاب است و از سوی دیگر با ترکیب تکنولوژی‌ها ـ محتوای تکنولوژی ـ حضور فعال خود را در این عرصه نشان می‌دهد. یک نظام ساختاری تولید و تقسیم عملا سوژه را در انتخاب‌هایش محدود می‌کند و به او می‌گوید که چگونه در میان فرم‌های موجود دست به انتخاب زده و فرم مورد نظرش را برگزیند، تا از این طریق امکان ورود به گفتمان تکنولوژی در عصر حاضر برایش مهیا شود. از سوی دیگر، یک نظام ترکیب فرد را آزاد می‌گذارد تا معنای مورد نظرش را در حین فرآیند ایفای نقش در این گفتمان منتقل کند. بنابراین فرد در کنش متقابل در فرهنگ روزمره‌اش سعی می‌کند تا در گفتمان تکنولوژیک جایگاه گفتمانی خود را مشخص کند. بنابراین مساله اساسی نه اختیار کردن تام و تمام امر تکنولوژیک، بلکه رسیدن به‌ فرم گفتمانی تکنولوژی و انتقال دادن مضامین «بین‌الاذهانی» خود در این فرآیند است.

نیما شجاعی