جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

باید عاشق رقصیدن بود


باید عاشق رقصیدن بود

Kim Knieriem استاد رقص

Kim Knieriem نه تنها به گروهش آموزش می دهد که رقص ها را به درستی اجرا کنند، بلکه اشتیاق آنها را برای رقصیدن افزایش می دهد.

او اهل لاکپورت Lockport است و سال گذشته به عنوان یک معلم رقص مدرن به جمع اساتید باله این شهر پیوست. امسال او رقص های تپ و جز (tap and jazz) را نیز به برنامه هایش اضافه کرده است. او دارای درجه استادی از دانشگاه Niagara County Community نیز هست. در آنجا او کارگردانی دسته رقص تنزن Tanzen را برعهده دارد.

او مدرک کارشناسی رقص خود را در دانشگاه ایالت براک پورت Brockport گرفته است و تحصیلات خود را درجه دکترای هنرهای زیبا با تخصص طراحی رقص و نمایش در همان موسسه به پایان رسانده است.

Knieriem ۳۴ ساله در سن ۳ سالگی رقصیدن را در مدرسه رقص سیلویا آغاز کرد. مصاحبه او با روزنامه بوفالو نیوز را در ادامه می خوانید.

▪ چطور شد که به رقص روی آوردید؟

ـ من تقریبا ۱۸ سال با شاگردان مدرسه سیلویا رقصیده ام و در دوران دبستان و دبیرستان تمرین رقص کرده ام.

▪ چه چیز شما را به رقص علاقه مند کرد؟

ـ در در جه اول مادرم. او همیشه از من می خواست برقصم. وقتی که اولین جفت کفش های تپ و باله ام را خریدم عاشق رقص شدم. رقص حس آفریدن و رها بودن به من می دهد. آزادی که در رقص وجود دارد آفریده خود شماست و این بسیار لذت بخش است.

▪ برای یک مجری رقص، باله کلاسیک چه فرقی با جز، تپ یا انواع دیگر رقص دارد؟

ـ تپ، جز و رقص های مدرن بسیار به زمین متکی هستند. ذاتا به زمین وابسته اند و بسیار به ریتم بستگی دارند و پابرهنه انجام می شوند. باله کلاسیک به سمت بالا میل می کند. می خواهد از زمین فاصله بگیرد. در باله کلاسیک جاگیری مناسب و اجرای صحیح بسیار اهمیت دارد. در رقص های مدرن، جز و تپ روش های سنتی شکسته می شود و رقص ها تقریبا شبیه هم هستند و حرکت ها بیشتر درونی و حسی هستند نه روشمند و از پیش تعئین شده.

▪ ولی تپ پابرهنه اجرا نمی شود.

ـ بله اما بسیار ریتمیک است. در تپ حرکت هایی که نیاز به بلند شدن روی پنجه های پا داشته باشد بسیار کم هستند. آنها فرد آستر را یک رقاص حرفه ای می دانند. حرفه ای هایشان بسیار زمینی اند به روشنی سعی می کنند که براساس ریتم حرکت هایی را ابداع و اجرا کنند.

هر طور می خواهند پایشان را روی زمین می گذارند و به این ترتیب می رقصند. آنها روش های خود را نه از روی حرکت های رقاص حرفه ای که بر اساس حرکات فردی که می خواهد برنامه تلویزیونی اش بیننده بیشتری داشته باشد انتخاب می کنند.

آن روزها بینندگان تلویزیون چشم های تربیت شده ای نداشتند و تنها همین چشم ها بودند که آن روش رقص را پسندیدند.

▪ آیا امروز دانایی بینندگان بیشتر شده است؟

ـ هم بله و هم نه. این را از آن جهت می گویم که در برنامه ها از طرف مردم یا دانش آموزان از ما سوالاتی می شود که نشان می دهد به هرحال از خیلی جهات با ما همراه هستند اما گاهی نیز سوالاتی از ما می پرسند که انگار اصلا درون سالن نبوده اند یا هنگام اجرای برنامه فکرشان دنبال موضوع دیگری بوده است.

▪ کالج Niagara County Community چند دانش آموز دارد؟

ـ ۲۲ نفر در گروه رقص من هستند و حدود ۱۲ تا ۱۷ نفر در دو کلاسی هستند که من هر ترم در آنها به تدریس می پردازم.

گروه رقص من برنامه های گوناگونی اجرا می کند. ما از هرچیزی مقداری داریم. ما گاهی باله اجرا می کنیم و گاهی رقص های دسته جمعی با مردم. چند نفری در گروه ما هستند که به اقتضای شرایط خانوادگی با رقص های اقوام گوناگون آشنا هستند و می توانند ما را با فرهنگ هایی که کمتر با آنها آشنایی داریم، آشنا کنند.

▪ آیا سبک یا برنامه خاصی هست که بیشتر مورد علاقه شما باشد؟

ـ رقص های مدرن را بیشتر دوست دارم چرا که به چیزی که هستم نزدیک ترند. تپ برای من در جای بعدی قرار دارد.

من عاشق “Bring in Da Noise, Bring in Da Funk” اثر ساویون گلاور هستم. هنگامی که این برنامه را در برادوی اجرا می کرد به تماشای اجرای زنده آن رفتم و واقعا از اینهمه مهارت حیرت کردم.

▪ آیا تا به حال سعی کرده اید یک سری برنامه در برادوی اجرا کنید؟

ـ درباره اش فکر کرده ام اما واقعا چیزی نیست که آرزویش را داشته باشم. فعالیت های من در مسیری متفاوت از آن قرار دارد. من تدریس را وقتی در مدرسه رقص سیلویا بودم آغاز کردم یعنی زمانی ۱۲ یا ۱۳ سال داشتم. از دستیار بودن آغاز کردم و پس از چندی در کالج و دانشگاه تدریس در یک استودیو رقص فعالیت می کردم. من بیشتر به تدریس و علاقه مند کردن مردم به رقص و قرار دادن آنها در این مسیر علاقه مندم.



همچنین مشاهده کنید