جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شورای نظامی مصر در برابر مردم


شورای نظامی مصر در برابر مردم

کارشناسان می گویند اگرنظامیان استعفا ندهند مصر به جنگ داخلی کشیده می شود

پس از سرنگونی زین‌العابدین بن‌علی دیکتاتور تونس، مردم مصر ۲۲ بهمن ۱۳۸۹ با سرنگون کردن حسنی مبارک حرکتی بزرگ را در کشورشان آغاز کردند. حرکتی که بسیاری ادامه آن را فراتر از سایر کشورهای عربی دانسته و اعتراض‌های مردمی‌ در کشورهای اروپایی و آمریکایی را برگرفته از آن می‌دانند. در حالی ۹ ماه از قیام مردمی ‌علیه دیکتاتوری مبارک و حاکمیت غرب بر مصر می‌گذرد که شرایط این کشور روزهای حساسی را نشان می‌دهد به گونه‌ای که برخی ناظران سیاسی در نگاه بدبینانه احتمال آغاز جنگ داخلی یا تکرار کشتار مردم توسط حاکمان نظامی‌ را دور از ذهن نمی‌دانند.

نکته مهم در این تحولات، رویکرد شورای نظامیان به ادامه حضور در قدرت است که به‌رغم خواست مردمی‌ با بهانه‌های مختلف حفظ قدرت را در دستور کار دارند. حال این سوال مطرح است که چرا شورای نظامی‌ این روند را در پیش گرفته و حامیان این تفکر چه کسانی هستند؟

● شورای نظامیان و حامیان آن

رویکرد شورای نظامیان به حفظ قدرت از چند منظر قابل بررسی است.

الف) اعضای شورای نظامی:

بررسی کارنامه اعضای شورای نظامی ‌از طنطاوی گرفته تا سایر اعضا نشان می‌دهد آنها از نزدیکان و دوستان مبارک بوده و حتی برخی از عناصر دولت در لوای شورای نظامی به دنبال حفظ و استمرار قدرت هستند. سوابق شورای نظامی‌در چند دهه گذشته نشان داده که آنها برخلاف وعده‌های خود معمولا اهل واگذاری قدرت نبوده و با بهره‌گیری از پشتوانه نظامی ‌و حمایت‌های خارجی به دنبال حفظ قدرت هستند. در این چارچوب، شورای نظامیان ۲ رویکرد را در دستور کار دارند. در صورت عدم مخالفت مردمی‌ یا برخورد به سد احزاب و جریان‌های سیاسی، تمام قدرت را در دست گرفته و حکومتی مشابه مبارک یا حداقل در قالب شورای نظامی ‌تشکیل دهند. در غیر این صورت حداقل طنطاوی یا یکی از مقامات ارشد شورای نظامی ‌به عنوان رئیس‌جمهور برگزیده و پارلمان نیز به محلی برای تصویب و توجیه اقدامات نظامیان مبدل شود. این رویکرد در حالی صورت می‌گیرد که مقابله با جنگ داخلی و تجزیه کشور و حفظ امنیت و ثبات ملی، بهانه آنها برای اجرای این طرح را فراهم می‌کند.

ب) جریان‌های سکولار:

محور دیگر بازیگران مصر را جریان‌های سکولار و غرب‌گرا تشکیل می‌دهند. رویکرد مردم به احیای شریعت اسلامی‌ و حضور فعال جریان‌های اسلامی‌ در صحنه اجتماعی و سیاسی نشان داده است که جریان‌های سکولار جایگاهی در مصر نخواهند داشت. برخی گزارش‌ها و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد در صورت برگزاری انتخابات، ۸۵ درصد مردم به اسلام‌گرایان رای می‌دهند. با توجه به این‌که جریان‌های سکولار و گروه‌های برجای مانده از دوران مبارک از یک‌سو توان رقابت با اسلام‌گرایان را ندارند و از سوی دیگر نمی‌توانند مستقیم در برابر مطالبات و خواسته‌های اسلامی ‌مردم قرار گیرند،خود را پشت شورای نظامی‌ پنهان می‌کنند تا ضمن تضعیف اسلام‌گرایان حضور خویش در قدرت را اجرایی سازند.

ج) بازیگران خارجی:

در کنار بازیگران داخلی مصر، اهمیت و موقعیت این کشور موجب شده است تا بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز به دنبال حفظ منافع خود در این کشور باشند. اکنون ائتلافی بزرگ میان صهیونیست‌ها، غرب و برخی کشورهای عربی برای مصادره و به شکست کشاندن قیام مردم مصر وجود دارد که هدف نهایی آن نابودسازی انقلاب است. بررسی کارنامه آنها نشان می‌دهد در کنار اهداف انحصاری که هر کدام از آنها پیگیری می‌کنند، همگی اهداف واحدی دارند که آنها را در کنار یکدیگر قرار داده است.

مصادره انقلاب و انحراف آن از مسیر صحیح، مقابله با قدرت‌یابی اسلام‌گرایان و حامیان حضور مصر در جبهه مقاومت، عدم تغییر در مواضع مصر در قبال رژیم صهیونیستی، حفظ قاهره در جبهه سازش و عدم ورود آن به جبهه مقاومت، حفظ منافع غرب و استفاده از آن به عنوان مهره‌ای که تامین‌کننده منافع منطقه‌ای و جهانی غرب است از جمله اهداف این بازیگران است.

نکته: کارنامه اعضای شورای نظامی ‌از طنطاوی گرفته تا سایر اعضا، نشان می‌دهد آنها از نزدیکان و دوستان مبارک بوده و سوابق آنها نشان می‌دهد برخلاف وعده‌های خود معمولا اهل واگذاری قدرت نبوده و به‌دنبال حفظ قدرت هستند

با توجه به این‌که بسیاری مصر را الگویی می‌دانند که تحولات آن در سایر کشورهای عربی نیز تاثیرگذار است لذا این ائتلاف تلاش دارد یکی از ۲ گزینه را اجرایی سازد؛ اول این که کشور در مسیر هرج و مرج قرار گیرد به گونه‌ای که مردم به اهداف انقلاب دست نیابند و دوم این‌که قدرت در دستان نزدیکان مبارک مانده یا جریان‌های مردمی‌ قدرت را در دست نگیرند. نتیجه نهایی این سیاست آن خواهد بود که مصر الگویی شکست خورده برای کل کشورهای عربی باشد در حالی که الگوی پیاده شده در این کشور به عنوان الگویی برای سایر کشورها مورد تاکید قرار گیرد.

در چارچوب این طرح، چند پروژه از سوی این ائتلاف اجرا می‌شود. ایجاد جنگ فرقه‌ای و مذهبی میان مسلمانان و مسیحیان، تقویت قدرت سلفی‌ها و جایگزین کردن آنها به جای اسلام واقعی، تقویت جریان‌های غرب‌گرا با تضعیف اسلام‌گرایان، ترویج و تحمیل الگوهای غربی با نمایش شکست جریان‌های اسلام‌گرا و لزوم الگوگیری از غرب برای رسیدن به‌‌‌ آینده‌ای روشن از جمله این اقدامات است.

در این میان آنها یک اصل مهم را اجرایی می‌کنند و آن حمایت از شورای نظامیان است. این ائتلاف تلاش دارد تا شورای نظامی‌ را ـ که رابطه نزدیکی با مبارک و حامیان آن دارد، روابط مطلوبی با اسلام‌گرایان نداشته و گرایشات سکولاری دارد، در همین حال بر پایبندی بر توافقات گذشته با رژیم صهیونیستی و غرب تاکید دارند ـ همچنان محور تحولات مصر قرار دهد. البته این رویکرد به منزله تایید کامل شورای نظامی ‌از سوی آنها نبوده، بلکه آنها برآنند تا شورای نظامی‌ را در برابر مردم و احزاب بویژه اسلام‌گرایان قرار دهندتا با غبار‌آلود ساختن فضای سیاسی و امنیتی مصر، اهداف خویش را محقق سازند. نکته مهم آن‌که ائتلاف مذکور، بحران درونی در مصر را ولو به قیمت عدم تحقق اصل حضور گسترده نظامیان و سکولارها در قدرت، راهکاری برای تحقق اهداف خود می‌دانند، لذا برای بحران‌سازی در مصر تلاش می‌کنند. در این میان شورای نظامی‌ نیز در اصل به بازیچه‌ای مبدل شده است که با وعده حفظ قدرت، اهداف صهیونیست‌ها و برخی کشورهای عربی و غربی را اجرا می‌کند. اقداماتی که هدف آن مصادره و به انحراف کشاندن اهداف مردم مصر است. ائتلاف مذکور صرفا به دلیل منافع خود در کنار نظامیان قرار گرفته تا شاید بتواند انور سادات یا مبارکی دیگر را در راس قدرت ایجاد کند هر چند که در ظاهر امور کشور به پارلمان و مردم واگذار شده است. در اصل آنها با حفظ راس هرم قدرت برآنند تا بدنه قدرت و اجتماع را به سمت اهداف خود هدایت کنند و پارلمان نیز در نهایت به ابزاری برای توجیه و اجرای خواسته‌های آنها مبدل شود.

● نتیجه‌گیری

در جمع‌بندی کلی از تحولات مصر و اقدامات و مواضع شورای نظامی‌ می‌توان گفت که عملکرد و تقابل شورای نظامی ‌با خواسته‌های مردمی ‌از یک‌سو برگرفته از قدرت‌طلبی آنها بوده و از سوی دیگر برگرفته از اقدامات جریان‌های سکولار و برجای مانده از دوران مبارک در کنار برخی بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است که نتیجه آن تشدید ناامنی و تقابل‌های خیابانی میان مردم و شورای نظامی‌ است. البته شورای نظامی‌ و حامیان آن برای تحقق اهداف خود با چالشی به نام بیداری مردمی‌ و اصرار آنها بر ادامه حضور در صحنه روبه​رو هستند و این وضعیت،تحقق تمام سناریوسازی‌ها را با ابهام همراه ساخته چنانکه شورای نظامی ‌در ۹ ماه گذشته به رغم منافعش مجبور به دادن امتیازاتی به مردم شده است. روند تحولات نشان می‌دهد که مردم با حضور خود در میدان التحریر توانسته‌اند امتیازاتی همچون اعلام زمان برگزاری انتخابات، تغییرات در قانون انتخابات و قانون اساسی، محاکمه مبارک، تغییر نخست‌وزیر،تعدیل روابط مصر با صهیونیست‌ها و غرب و رویکرد به جبهه مقاومت و نیز کاهش همنوایی مصر با کشورهای عربی سازشکار را اجرایی کنند و اکنون به دنبال تحقق سایر اهداف انقلاب هستند که بخش مهمی‌ از آنها مجبور شدن شورای نظامی ‌به پذیرش خواسته‌های آنهاست.

قاسم غفوری



همچنین مشاهده کنید