یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چرا نیمكت های مربیگری لیگ برتر متزلزل است اخراج مربیان با فرمول ریاضی


با آن كه چند سالی است فوتبال ایران, مقطع آماتوریسم را پشت سر گذاشته و با وجود تمام كاستی ها و نواقص, حرفه ای شده است, اما كماكان نظریه واحدی در مورد زمان بركناری مربیان ناكام وجود ندارد و كنار گذاشتن مربیان بیشتر براساس سلیقه های مدیران باشگاهها صورت می گیرد

البته چنین وضعیتی كم و بیش در سراسر جهان به چشم می خورد تا این كه دو سال پیش یكی از اساتید دانشگاه كمبریج انگلیس، یك فرمول ریاضی را برای بركناری مربیان پیشنهاد داد تا این كه مدیران باشگاهها با منطق بیشتری حكم اخراج مربیان خود را صادر كنند.

«دكتر كریس هوپ» معتقد است، اگر مدیران باشگاهها عملكرد مربیان خود را در قالب اعداد و ارقام وارد این فرمول ریاضی نمایند، شاید عملكرد مربیان مغضوبشان چندان هم بد به نظر نرسد.

در این فرمول ریاضی، امتیازهای كسب شده توسط هر تیم در هر بازی و همچنین عملكرد تیم در بازی های اخیر خود ملاك ارزیابی قرار می گیرد.

به گفته این استاد، بهترین استراتژی برای سنجش عملكرد یك مربی، ارزیابی تیم او در ۸ بازی متوالی می باشد كه باید ارزیابی ۵ بازی آخر تیم را در اولویت قرار داد. هر گاه یك مربی پس از این ۸ بازی در هر دیدار امتیازی كمتر از ۷۴/۰ كسب كند آنگاه می توان او را از كار بركنار كرد. در صورت اتخاذ چنین روشی، تیم ها در هر ۱۰ فصل از ۷/۵ نفر مربی بهره خواهند برد.

در نیم فصل اول رقابت های لیگ برتر فوتبال ایران در فصل جاری، ۷ تیم حاضر در این بازی ها مربیان خود را از كار بركنار كردند و پیش بینی می شود كه در نیم فصل دوم هم بر تعداد مربیان اخراجی افزوده شود. با توجه به این روند باید سئوال كرد كه آیا استراتژی مشخصی نزد مدیران باشگاه ها برای قطع همكاری مربیانشان وجود دارد و یا تصمیم گیری ها احساسی بوده است؟

استخدام مربی مانند هر پدیده دیگری در فوتبال حرفه ای قوانین و شرایط خاص خود را دارد. البته این شرایط در هر باشگاه متفاوت است و به ساختار آن باشگاه بستگی دارد. معمولاً مدیر باشگاه، مربی مدنظر خود را به اعضای هیأت مدیره معرفی كرده و اگر این مربی در این جمع تأیید شود با او قرارداد امضاء می شود. بزرگترین معضلی كه در حوزه استخدام مربی در باشگاههای ایران به چشم می خورد، فقدان یك استراتژی مشخص در هنگام برگزیدن مربی است. پیش از آغاز هر فصل رئیس باشگاه و هیأت مدیره باید تكلیف خود را مشخص نمایند كه مربی مورد نظر آنان باید دارای چه ویژگی هایی باشد. اگر ویژگی های یك مربی مطلوب به صورت شفاف مشخص باشد، بسیار بعید است كه باشگاه در طول یك فصل، چندین بار مربی اش را تغییر بدهد.

اما به چه دلیل باشگاههای ما در زمینه استخدام مربی فاقد استراتژی مشخص هستند و در تصمیم گیری های خود دچار تناقض می شوند؟ و یا به چه دلیل نیمكت مربیگری در لیگ برتر تا این حد متزلزل شده است؟

توجه به نام مربی

برخی از باشگاهها معتقدند با استخدام یك مربی نامدار می توانند به اهداف خود دست یابند. برای این باشگاه ها تنها نام مربی مهم است،به همین دلیل برای جذب چنین مربیان نامداری مجبورند هزینه های سنگینی را متحمل بشوند غافل از این كه ممكن است، مربی نامدار نتواند خود را با شرایط موجود در باشگاه تطبیق بدهد. این روزها در فوتبال حرفه ای تنها با نام مربی نمی توان حریف را شكست داد كه این واقعیت تلخ هنوز مورد توجه بسیاری از باشگاه های ایران قرار نگرفته است.

خودمحوری مدیر باشگاه

یكی از عوامل تغییر مداوم مربی، خودمحوری مدیران باشگاهها است. در بسیاری از موارد مشاهده شده مدیر یك باشگاه بدون مشورت با هیأت مدیره و با بهره از اختیارات خود اقدام به استخدام مربی می كند و اگر این مربی در چند بازی نتیجه نگیرد مجبور است برای رهایی از فشارهای وارد شده از سوی هیأت مدیره، حكم اخراج مربی مورد نظر را صادر نماید.

رفاقت مدیر یا مربی

بارها مشاهده شده، مدیران باشگاهها به دلیل رفاقت با مربیان خاص به استخدام آنان می پردازند، در شرایطی كه قلباً اعتقادی به مربی منتخب خود ندارند. تزریق رفاقت های خارج از زمین فوتبال به كالبد فوتبال حرفه ای منجر به نابودی بسیاری از تیم های باشگاهی و حتی رده ملی شده است.

تغییر استراتژی در اواسط فصل

باشگاههایی كه استراتژی مشخصی برای استخدام مربی ندارند معمولاً برای فرار از بحران ها به ناچار تغییر موضع می دهند. به عنوان مثال، مدیری كه در ابتدای فصل استخدام مربی خارجی را برای تیمش، خلأیی بزرگ نمی داند پس از نتیجه نگرفتن با مربی داخلی تمام حرف های ابتدای فصل را به فراموشی می سپارد و به سوی مربی خارجی گرایش می یابد. البته عكس این موضوع نیز صادق می باشد كه كار با مربی خارجی آغاز می شود و به استخدام مربی داخلی منتهی می گردد.

مربیان مطیع

معمولاً مدیرانی كه علاقه مند به دخالت در امور فنی تیم خود هستند به سراغ مربیانی می روند كه تابع بی چون و چرای مدیران هستند. با آن كه مدیر به سلیقه خود به جذب بازیكن می پردازد و شب قبل از بازی، تركیب تیم را تغییر می دهد، اما ناكامی تیم به پای مربی نوشته می شود و مدیر باشگاه برای خود حكم برائت صادر می كند.

فرصت كافی

فرآیند انتخاب مربی باید حداقل دو ماه پیش از انتخاب فصل صورت پذیرد تا این كه مربی جدید فرصت كافی برای انتخاب بازیكنان مورد نظر خود، بستن تیم و اجرای تمرینات تاكتیكی و بدنسازی داشته باشد. از مربی ای كه تیم بسته شده را تحویل می دهند چه انتظاری می توان داشت؟

بودجه

وضعیت مالی باشگاه ها نیز در استخدام مربی بسیار با اهمیت است. تیم هایی كه برای استخدام مربی سقف مالی معینی را تعیین می كنند دیگر ویژگی ها و توانایی های فنی مربیان را مدنظر قرار نمی دهند و تنها به سراغ مربیانی می روند كه در قالب بودجه معین آنها بگنجند.جالب این كه از چنین مربیانی هم انتظار قهرمانی می رود.

توقع غیرمنطقی مدیران

مدیران باشگاهی كه برای تیم ها مجبورند حداقل یك میلیارد تومان در طول فصل هزینه بكنند، سطح توقعشان بالا می رود. یك مدیر باید با در نظر گرفتن مجموع عوامل (توانایی مربی و بازیكنان، امكانات، برنامه ریزی و ...) از تیمش توقع داشته باشد. در بسیاری از موارد توقعات غیرمنطقی مدیران منجر به بركناری میانی می شود.

قراردادهای شفاف

در صورتی كه مربی با باشگاه قراردادی محكم و شفاف از لحاظ حقوقی امضا بكند، بعید است كه مدیر باشگاه به راحتی با وی قطع همكاری نماید.

اگر خسارت های ناشی از قطع همكاری و حدود و اختیارات مربی در قرارداد با باشگاه مشخص باشد، به طور حتم امنیت شغلی بیشتری پیدا خواهد كرد.

تاریخ مصرف

در فوتبال مربیانی وجود دارند كه تاریخ مصرف آنها در یك تیم حداكثر یك فصل است. این مربیان در اولین فصل حضور خود تحولی عظیم را در باشگاه ایجاد می كنند و به موفقیت دست می یابند اما چون می دانند این موفقیت تنها یك فصل دوام خواهد داشت بلافاصله پس از پایان فصل، تیم قبلی را ترك كرده و به تیم جدیدی می پیوندند. همچنین برخی از مربیان متخصص كاركردن با بازیكنان گمنام هستند و روحیه لازم برای كار با بازیكنان بزرگ و تیم های پرحاشیه را دارا نمی باشند.اگر چنین مربی ای وارد تیم بزرگ و پر حاشیه ای بشود به طور حتم حكم اخراجش را شخصاً صادر خواهد كرد.

آشنا نبودن با دانش روز

گروهی از مربیان به دلیل آشنا نبودن با فوتبال روز جهان و استفاده نكردن از دستیاران مجرب موجب بركناری خود می شوند.

مربی ای كه با دانش روز فوتبال آشنا نیست با تمرینات سنتی و كسل كننده خود، بازیكنانش را كلافه و بی انگیزه می كند و بازیكنی كه درس تازه ای از مربی خود نگیرد حاضر نیست دستورات وی را داخل زمین اجرا بكند. از سوی دیگر بهره از یك دستیار مجرب یك امر واجب برای مربیان به شمار می آید. هنگامی كه مربی در فشارهای شكننده بازی های سرنوشت ساز با قفل فكری مواجه می گردد، نقش دستیار او نمایان می شود. متأسفانه بسیاری از مربیان ما در استفاده از دستیارانی كه اطلاعات فنی بیشتری نسبت به خود آنها داشته باشند هراس دارند كه این ترس، مقدمه ای برای شكست است.

فرار از دایره بسته

چند سالی است كه دایره مربیگری در فوتبال ایران به یك دایره بسته تبدیل شده و ورودی ها و خروجی های این دایره مسدود شده است. برای پی بردن به این مشكل مربیان باشگاه های حاضر در لیگ برتر را در چند سال اخیر بررسی كنید. به طور حتم به این نتیجه می رسید كه مربیان باشگاه ها از یك مجموعه حداكثر ۳۰نفری برگزیده شده و در واقع این مربیان به صورت چرخشی در باشگاه ها انجام وظیفه می كنند.

برای رهایی از این دایره بسته باید به مربیان جوان، متعهد و جویای نام اجازه ورود به این محدوده را داد كه در این میان نقش مدیران باشگاه ها بسیار تأثیرگذار است. به هرحال اعتماد به مربیان جوان و تازه نفس باید از یك جا آغاز بشود كه به طور حتم مدیران از میدان دادن به این گروه از مربیان پشیمان نخواهند شد. تا زمانی كه این دایره بسته شكسته نشود كماكان شاهد حضور چرخشی مربیانی مشخص در تیم های لیگ برتر خواهیم بود.



همچنین مشاهده کنید