پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
جای جبلی طبیب شدم
سریال «زیزیگولو» ساخته مرضیه برومند را به خاطر دارید؟ در آن سریال، نقش آقای پدر را به بازیگر جوانی سپردند که بعد از گذشت سالها خیلیها هنوز او را با آن سریال به خاطر میآورند.
در مجموعه تاریخی «روزگار قریب» کیانوش عیاری وقتی سریال به قسمتهای عزیمت کاروان کربلا رسید، بازیگری در نقش طبیب به جمع بازیگران پیوست که زیر آن گریم سنگین، چهره و صدایی آشنا داشت. با کمی دقت و نه بهسادگی میشد او را شناسایی کرد.
«امیرحسین صدیق» در نقش طبیبی بازی کرد که حضورش در میان کاروانیان بسیار غنیمت بود و این از نظر محمد قریب خردسال، دور نماند.
تماشای طبابت او، جرقهای شد که روزی و روزگاری محمد قریب بهعنوان اولین طبیب کودکان کشورمان شناخته شود.
در گفتوگوی پیشرو، امیرحسین صدیق از بازی در نقش طبیب و پشتسر گذاشتن اولین تجربه بازی در یک نقش تاریخی برایمان گفت. (این گفتوگو در فاصله برگشت این بازیگر از یک سفر کاری، در جادهای منتهی به تهران، از طریق تلفن انجام شده است. صحبتمان آنقدر به درازا کشید که دیگر امیرحسین صدیق را در حوالی تهران میشد پیدا کرد!)
▪ تا پیش از این مردم شما را بیشتر با نقشهای طنز و فانتزی میشناختند. چه شد که برای بازی در «روزگار قریب» انتخاب شدید؟
ـ بهعنوان یک بازیگر همیشه علاقهمند بازی در نقشهای متفاوت بودم، به همین دلیل روزگار قریب فرصت خوبی بود تا هم با آقای عیاری بهعنوان یک کارگردان بزرگ کار کنم و هم اینکه شکل جدیدی از یک نقش و کار را تجربه کنم.
▪ این تجربه برایتان چطور بود؟
ـ بهلحاظ تجربه یک نقش تازه و امر بازیگری خوب بود. از نظر چالشی که با نقش داشتم و کاری که کردم و باتوجه به نتیجهای که روی صفحه تلویزیون دیدم، خیلی برایم هیجانانگیز بود اما بهنظرم برخورد آقای عیاری بهعنوان تهیهکننده خیلی به پروژه لطمه زد و دیدگاه من را نسبت به این هنرمند کمی دستخوش تغییر کرد.
قبل از اینکه بازی در این مجموعه را شروع کنید، شناختی از شخصیت و زندگی دکتر قریب داشتید؟
نه، تنها اطلاعات و شناخت من از دکتر قریب، محدود به این میشد که ایشان پدر طب کودکان در ایران بودند، البته نقشی که من بازی کردم، خیلی ربطی به دکتر قریب نداشت و شخصیت طبیب، تنها زاییده فکر نویسنده فیلمنامه بود.
▪ یعنی این شخصیت اصلا در زندگی دکتر قریب مستند نبوده است؟
ـ خیر ولی حضور این طبیب بهعنوان شخصیتی که روی کودکی و ذهن دکتر قریب تاثیر میگذارد، لازم بود.
▪ برای شروع کار تا چه حد فیلمنامه را مطالعه کرده بودید؟
ـ زمانی که این کار را قبول کردم، فیلمنامه را نخوانده بودم و تنها بهخاطر حضور آقای عیاری این نقش را پذیرفتم. در طول کار هم معمولا آقای عیاری شبانه فیلمنامه را مینوشتند اما کلیت کار برایشان مشخص بود. در صحبتهایی هم که در ابتدای کار با ایشان داشتم، آقای عیاری به من گفتند که طی ۱۵ روز و برای ۲ قسمت مجموعه بازی داری اما من ۲ ماه سر فیلمبرداری بودم و در زمان پخش دیدم که این ۲ قسمت به ۵ـ۴ قسمت تبدیل شده است.
▪ بازی در چنین پروژه سنگینی بدون فیلمنامه ریسک نبود؟
ـ زمانی که آقای عیاری با من تماس گرفتند، قرار بود من با کار دیگری قرارداد ببندم. قبل از من قرار بود آقای حمید جبلی این نقش را بازی کند که در نیمه راه ایشان بیمار شدند و دکتر به ایشان اجازه کار را ندادند. آقای عیاری در تماسی که با من داشتند، ماجرا را گفتند و خواستند در صحنههای کاروان کربلا کمکشان کنم. در آن زمان هم تمام عوامل تولید، وسایل لوکیشن و... وسط بیابان منتظر بازیگر نقش طبیبی بودند که نداشتند. از آنجا که قبلا با آقای عیاری در سریال «هزاران چشم» همکاری داشتم، میدانستم که کار چگونه خواهد شد برای همین قبول کردم. در حقیقت رفتم که کمکشان کنم.
▪ که نتیجتا این کمک منجر به بازی در چند قسمت این مجموعه شد.
ـ بله، ولی خب از این کار آسیب دیدم.
▪ چطور؟
ـ بعد از دو ماه که همراه پروژه بودم و هیچ پولی دریافت نکرده بودم، از آقای عیاری خواهش کردم که پول مرا بدهند ولی ایشان سریعا دستیار کارگردان را کچل کردند لباسهای نقش من را به او پوشاندند، گریم مرا روی آن شخص انجام دادند و از پشت سر نماهای بسته را ضبط کردند.
در مورد صدا هم کسی را آوردند که صدای مرا تقلید کند. این قضیه به کار من خیلی لطمه زد. در جاهایی کاملا مشخص است که این اجزای بدنی که نشان داده میشود، من نیستم. تمام پلانهایی که از پشت سر گرفتند را بدل به جای من بازی کرد.
▪ مشخصا در کدام سکانسها این اتفاق افتاد؟
ـ سکانسی بود که یک پسربچه تیر خورده بود و قرار بود گلوله را از بدنش خارج کنم. تمام آن پلانها را بدل به جای من بازی کرد.
▪ صحنههایی هم بود که بازی کرده باشید اما حذف شده باشد؟
ـ خیر، تقریبا از تمام صحنههایی که بازی کردم چه بسا ۳ـ۲ دفعه استفاده شده بود. در ابتدا گفتم که قرار بود من فقط در ۲ قسمت باشم اما در ۵ـ۴ قسمت که مربوط به کاروان کربلا بود، دیده شدم.
▪ گریم کار خیلی سنگین بود به طوری که در سکانسهای اولیه خیلی شناخته نمیشدید، برای این طراحی گریم و لباس چقدر اتود زدند تا به طرح نهایی رسیدند؟
ـ فردای همان شبی که آقای عیاری با من تماس تلفنی داشتند به ورامین رفتم و آنجا تست گریم و لباس را زدیم. آن زمان موهای من خیلی کوتاه بود و مدلی بود که اصلا به آدمهای ۵۰ سال قبل شباهت نداشت. طراح گریم میخواست از کلاهگیس برایم استفاده کند اما دیدم با گرمای طاقتفرسایی که آن زمان بود، استفاده از کلاهگیس بسیار سخت است به همین دلیل خودم پیشنهاد دادم که سرم را کاملا بتراشند که آقای عیاری هم خیلی خوشحال شدند و چون متوجه شدند خودم مشکلی با این موضوع ندارم بنابراین سرم را کاملا تراشیدند.
در مورد لباس هم آن دورهای که ما سر کار بودیم طراح لباس آقای پارسی بودند، ایشان آن لباسی را که از ابتدا برای آقای جبلی طراحی کرده بودند برای من استفاده کردند.
▪ طراحی گریم و لباس چقدر به نزدیکتر شدن شما به نقشتان کمک کرد؟
ـ فکر میکنم تراشیدن موی سر و عینکی که برای من استفاده شد چهره مرا کاملا متفاوت کرده بود به نحوی که خیلیها در لحظه اول مرا نمیشناختند. این قضیه به من خیلی کمک کرد تا به شخصیت طبیب نزدیک شوم و نتیجه کار هم کار متفاوتی سوای کارهای قبلی که مردم مرا با آن میشناختند، شد. انتخاب لباس هم به نظرم بسیار درست و بجا بود. با تماشای سریال بهتر به این نتیجه رسیدم که طراحی گریم و لباس خیلی درست و خوب انجام شده بود، البته نمیدانم بازی من چقدر توانست به باورپذیری شخصیت کمک کند.
▪ طبیب انسان بسیار شرافتمند، با مسوولیت و باوجدان است. این خصوصیات چقدر شما را به قبول نقش ترغیب کرد؟
ـ طی صحبتهایی که ابتدای کار در خصوص خصوصیات و سن و سال طبیب با آقای عیاری داشتیم، احساس کردم که مشخصههای طبیب بسیار به شخصیت خود من نزدیک است. ایشان به من گفتند که طبیب شخصیتی است که روی محمد قریب تاثیر میگذارد تا در سنین بالاتر به سمت حرفه پزشکی برود، من وقتی دیدم که این کاراکتر خیلی تاثیرگذار است، این نقش را قبول کردم.
▪ دوست داشتید به جای بخش تاریخ گذشته در بخش معاصر این مجموعه حضور داشتید؟
ـ چون طی ماههای اخیر اغلب سر کار بودهام خیلی نتوانستم قسمتهای معاصر سریال را ببینم. ولی از اینکه در بخش گذشته بازی کردهام خیلی راضیتر هستم به هر حال برایم تجربه متفاوتتری بود.
▪ شما سال ۸۳ در این مجموعه حضور داشتید و سال ۸۶ نتیجه کارتان را دیدید؟ این گذشت زمان چقدر باعث شد با دیدن بازی خودتان، با نگاهی متفاوت و منتقدانه آن را ارزیابی کنید؟
ـ اگر بخواهم بازی خودم را نقد کنم باید بگویم سر صحنه من با آقای عیاری در مورد لحن آدمهایی که در آن برهه زمانی زندگی میکردند صحبت کردم و... وقتی کار را دیدم متوجه شدم بازیگران با لحن و لهجههای مختلفی صحبت کردهاند و دقتی در این مورد نشده است به هر حال آن موقع من از آقای عیاری پرسیدم که چه لحنی را برای این آدم در نظر دارید و در زمان قدیم آدمها چطور صحبت میکردند ایشان به من گفتند که همینی که خودت هستی خوب است.
وقتی سریال پخش شد، احساس کردم یا در نوشتار دیالوگها یا در نحوه اجرا احتیاج به یک چیزی بوده است که خودم هم هنوز نمیدانم آن چه هست اما به هر حال احتیاج به یک مقدار راهنمایی از سمت کارگردان داشت تا کمی بیشتر این شخصیت را به قدیمی بودن نزدیک کند.
▪ منظورتان این است که پرداخت خوبی روی نقش نشده بود؟
ـ نه اینکه پرداختی روی نقش نشده باشد، منظورم تنها لحن و گویش این آدم است.
چون مطمئناً در تهران قدیم بهگونهای که امروز صحبت میشود تکلم نمیشده است. من شخصاً یک مقدار برای این قضیه تلاش کردم اما کمک و راهنمایی لازم را نداشتم این چند قسمت از کار را هم که دیدم با خودم میگویم ای کاش آقای عیاری کمی بیشتر روی لحن این آدم کار میکرد و با این کار کمک بزرگی به من بازیگر میکرد تا بیشتر به نقش نزدیک شوم.
▪ بهنظر میرسد با انتخاب این شخصیت به نوعی خواستهاید ثابت کنید توانایی درخشش در نقشهای جدی و متفاوتتری را هم دارید و...
ـ من نمیخواهم به کسی چیزی ثابت کنم. بهنظرم کسی که جرات نداشته باشد از یک بازیگر در یک نقشی متفاوتتر استفاده کند، اگر زمین به آسمان برود و آسمان به زمین بیاید باز هم جرات این کار را نخواهد داشت. اول صحبتهایم هم گفتم یکی از دلایل حضورم در این پروژه شخص آقای عیاری بود که به هر حال یک آدم صاحبنام است و به مسائل نگاه خاصی دارد، دلیل دیگرم هم این بود که بدانم آیا از پس یک نقش تاریخی برمیآیم یا نه. دوست داشتم این نوع کار را تجربه کنم. در حقیقت میخواستم خودم را برای خودم محک بزنم.
▪ قبول دارید که با پذیرش چنین نقشی کار را برای انتخابهای بعدیتان سختتر کردهاید؟
ـ بله، البته من این سختی که در کار بازیگری وجود دارد را دوست دارم. بهنظرم این مشکل همه بازیگرهای ما است که وقتی در یک نقش میدرخشند، دیگر آنها را برای همان نقش انتخاب میکنند.
برای من هم در حال حاضر که مشغول خواندن فیلمنامههای مختلف هستم، سخت بودن نقش مهم است و اینکه بدانم باید برای رسیدن و نزدیک شدن به آن تلاش کنم، این موضوع نه تنها برای من بلکه برای همه بازیگرها (البته بازیگر به معنای واقعی کلمه) جذاب است چه به کمک گریم و لباس و چه با بهکارگیری بیان، بدن، تمرکز و... باید سعی کنیم به شخصیت نزدیک شویم چون معتقدم یک نقش راحت را همیشه میشود بازی کرد. برای من شخصاً جذاب است که یک کار متفاوت از سایر نقشهایم بازی کنم و بتوانم خودم را بسنجم و با خودم کلنجار روم.
▪ خودتان شخصاً چقدر تلاش میکنید که تکرار نشوید؟
ـ تا جایی که شرایط مالی و زندگی اجازه دهد سعی میکنم که تکرار نشوم و متفاوت دیده شوم ولی همیشه نمیشود اینگونه کار کرد خیلی وقتها آدم مجبور میشود در قالبهای گذشته هم کار کند.
▪ بازی در مجموعه «روزگار قریب» تاثیری در روند بازیگریتان داشته است؟
ـ بله، در مورد انتخابهای خودم خیلی تاثیرگذار بوده است.
▪ شما گذری داشتید از قالب طنز به جدی، این گذر برایتان چگونه بود؟
ـ من قبل و بعد از بازی در «روزگار قریب» باز هم تجربه نقش جدی داشتم، به همین دلیل این گذر خیلی سخت نبود شخصاً فکر میکنم کسانی که کار طنز و کمدی انجام میدهند آدمهایی هستند که از نظر هوشی در درجه بالاتری از بازیگرانی که زندگی روزمره را بازی میکنند قرار دارند. برای همین وقتی قرار باشد که از یک پله بالاتر به یک پله پایینتر بیایید نباید تلاش زیادی کنید در حقیقت برای یک بازیگر کار سختی نخواهد بود. خیلی خوب است که یک بازیگر کار طنز را بشناسد چون رئالیستی بازی کردن و زندگی روزمره را به تصویر کشیدن خیلی کار سختی نیست.
▪ در حین بازی در نقش «طبیب» با پلانی برخورد کردید که بازی در آن برایتان مشکل باشد؟
ـ من باید سعی میکردم تحتتاثیر شرایط پشتصحنه نباشم اگر چه شرایط کار در یک منطقه کویری به نوعی میتوانست به بازیمان کمک کند ولی گاهی اوقات هم آزاردهنده بود چون همیشه کسانی بودند که از فرط گرمای زیاد هوا بیحس و حال شده بودند و خطر سکته کردن زیر آفتاب، غش کردن و... برایمان وجود داشت با این شرایط ما باید به کارمان ادامه میدادیم. این تضادی که بین پشت صحنه و صحنه حاکم بود بسیار اذیتکننده بود. چون ما وقتی جلوی دوربین میآمدیم باید فراموش میکردیم که کجا زندگی میکنیم، شبها کجا میخوابیم یا با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنیم.
▪ برسیم به آخرین کارتان سریال «نشانی». شرایط بازی در این سریال چگونه پیش آمد؟
ـ من و رامبد جوان قبلا در یک مجموعه اپیزودیک با هم کار کرده بودیم و از کار با رامبد بسیار راضی بودم. با هم دوست هستیم و من خیلی از سلایق او را قبول دارم. در سریال «نشانی» ابتدا قرار بود نقش محسن داماد را سیامک انصاری بازی کند اما به دلیل اینکه سر کار دیگری بود که طولانی شده بود اعلام کردند که نمیتوانند در این کار حضور داشته باشند بعد رامبد جوان نقش را به من پیشنهاد داد و... فکر میکنم تواناییهای رامبد خیلی بیشتر از آن چیزی است که در «نشانی» دیده شد به همین علت معتقدم رامبد جوان را نباید تنها با سریال نشانی سنجید بلکه باید کارهای بعدی او را دید.
▪ چرا؟
ـ فکر میکنم شاید رامبد خیلی با فیلمنامه اخت نشده بود یا اینکه شکل فیلمنامه اینگونه بود. هنوز فرصت نشده تا بتوانم آن را بررسی کارشناسانه کنم. بیشتر احساس میکنم رامبد در این مجموعه خیلی سرحال نبود یا شاید فاصله پیشتولید تا تولید خیلی فشرده بود چون وقتی یک فیلمنامه به کارگردان پیشنهاد میشود تا از ذهن آن کارگردان بگذرد و با آن اخت شود و تبدیلش کند به ذهنیت خودش کمی زمان میبرد. اتفاقا طبق گفته کارگردان فقط یک ماه بین پیشتولید تا تولید فاصله بوده است. در زمان تولید هم به هر حال بهخاطر شب عید، فشار کاری روی گروه بود،تایم کمی برای ضبط داشتیم، برنامهریزیها مشکل بود و... همه این مسائل تاثیرگذار بود. سریال لوکشینهای متعددی در شمال و کشور دوبی داشت یک بخشهایی از کار را دو گروه کار کردند. چند بازیگر اسم و رسمدار در گروه بودند و... همه اینها کار را سخت میکرد. مطمئنا اگر زمان بیشتری داشتیم و رامبد حال بهتری داشت کار خیلی بهتر ارائه داده میشد.
▪ لذتبخشترین لحظاتی که در این سریال بازی کردید، مربوط به کدام بخش داستان بود؟
ـ پلان غلتخوردنم از روی پلهها.
ساناز ساسانینیا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست