شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
سخنی چنددرباره ابوریحان بیرونی
ابوریحان محمدبن احمدبیرونی دربامداد روز پنج شنبه سوم ذی حجه سال ۳۶۲ كه مصادف با مهر روز۱۶شهریور سال ۳۴۲ بودبه عرصه گیتی گام نهادومطابق آنچه به خط شاگردش ابوالفضل سرخسی صاحب كتاب جوامع التعالیم برحاشیه یكی ازكتابهای استاد آمده است.وفاتش در شب جمعه دوم رجب سال ۴۴۰ اتفاق افتاده است.
اودر مدت هفتادواندی سال از عمر پربار و بركت خود آثار فراوانی از خود به یادگار گذاشته است ودر زندگی خود موفق شده آن آثاررافهرست وبرحسب موضوع طبقه بندی كند.اودربررسی های خودروش دقیق علمی رابه كارمی برد ومسائل را موردآزمایش وتجربه قرارمی دادوتا وقتی كه به یقین علمی ویاظنی كه متاخم به علم باشدنرسد،مطلب علمی را اظهارنمی داشت.
موضوعات مهمی راكه اودر آثارش موردبحث قرار داده،همه ازاهمیت فراوانی برخوردارهستند. در كتاب تحقیق ماللهند خود آداب و رسوم وعلوم هندی به ویژه ریاضیات ونجوم آنان را مورد بحث قرار داده،دركتاب آثار الباقیه از تاریخ وتقویم وگاه شماریهای ملل مختلف بحث كرده، در الجماهرفی معرفه الجوهربه بحث در باره احجار كریمه ومعدنیات پرداخته ودر التفهیم لاوائل صناعه التنجیم علوم نجوم وستاره شناسی را مورد بررسی قرارداده است .
گذشته از این در موضوعاتی همچون علم زیجات وعلم هیاءت وقبله شناسی وطول وعرض بلادو استخراج اندازه زمین وطلوع وغروب خورشید واسطرلاب وشعاعات واعیاد ملت ها ومنازل قمروستارگان دنباله دار وگیسودار و شكل قطاع و آثار علوی واختلاف فصول مفرد(=تك نامه، مونوگراف) را به رشته تحریر در آورده است.در مدت اقامت خود درهند با منجمان آن دیاربه بحث وگفتگو پرداخته واشكالات آنان را پاسخ داده وبرخی ازآثارعلمی آنان را اززبان سانسكریت به زبان عربی ترجمه كرده است.ابوریحان بیرونی همچون سایردانشمندان اسلامی علم دیگران را مورد نفدوبررسی قرار می دادوعلم خودرانیز بامحك بحث دیگران می آزمودوآن ال مسلمی كه علم دروقتی پاك ومصفا می گرددكه بر مخالفان عرضه شودومورد ایراد وانتفادقرار گیرد،همیشه مورد نظر اوبوده است:
باخصم گوی علم كه بی خصمی علمی نه پاك شدنه مصفا شد
زیرا كه سرخ روی برون آمد هركوبه سوی قاضی تنها شد
از این جهت می بینیم كه او توجه فراوانی به آثار دانشمندان گذشته ومعاصر خودداشته ، مثلاً زیج خوارزمی را مورد مطالعه قرار داده وكتابی مستقل در باره علل آن نوشته ودر كتاب استخراج الاوتارهنگام بحث در باره معرفت قطعه منكسف از نیران (=خورشیدوماه)به آن استناد جسته است ونیز ایراداتی راكه اوطلحه طبیب بر ان وارد ساخته بودمورد ردونقض قرارداده اشت وهنگامی كه ابوالحسن اهوازی به ناروا برخوارزمی خرده گرفت، ابوریحان كوشید تا میان آن دو وساطت كندومیان گفتار آنان راه اعتدال ومیانین را بجوید.
همچنین وقتی زیج ممتحن ساخته احمدبی عبداله حبش بی حاسب بر ای عرضه شد اوآن را تكمیل كردومواردضعف آن رااصلاح نمودودرمسئله یافتن آغاز ماه رمضان بدون رؤیت هلال از آن زیج استمداد جست.او همچنین به زیج كندكانك ساخته هندوان كه به نام زیج اركنداست ،عنایت داشت وچو ن الفاظ آن زیج رادر ترجمه نامفهوم یافت ،خودزیجی برای سیاوش كشمیری ساخت وآن را كندكانك عربی نامیدومساءله كسوفین (=كسوف وخسوف)رادر آن مبرهن ساخت.او به كتاب جوامع علم والنجوم احمدبن محمدبن كثی فرغانی عنایت كافی مبذول داشت وبرای استاد وشیخ خود ابوالحسن مسافرآن كتاب راتذهیب كردواین ابوالحسن مسافرهمان كسی است كه بیرونی كتاب افرادالمقال فی امرالضلال رابرای او نوشته تااو بتواند بر پایه شاخصها اوقات نماز خودراتنظیم نماید.
بیرونی در همین كتاب مسئله ابصار واین كه آن با شعاعی است كه از رنگ وصورت اشیاءپیدا می آیدوبه رطوبت جلیدی چشم منطبع می گردد، مورد بررسی وبحث قرار داده است .
او توجه به حساب هندی وارقامی كه معروف به سنر هند است نیز داشته وسند هند همان است كه هندیان (سدهاند)خوانند وآن به(راستی كه اندر آن كجی نیاید) معنی كرده اند ونیز مساله آن وزمان رابرپایه اندیشه هندیان بررسی كرده است اونیز با عبدالملك طبیب بستی نیز درباره آغاز وانجام جهان وباابوسهل كوهی درباره ستارگان منقضه وباابوحفص عمربن فرخان نیز در برخی از مسائل در تبادل اندیشه وآراءبوده است وبا منجمان گرگان نیز در برخی از موضوعات مكاتبان ومباحثاتی داشته است.
از میان دانشمندان همزمان ویا نزدیك به زمان خود بیش ازهمه توجه به محمدبن زكریای رازی وحسین بن عبداله بن سینا داشت است.علیرغم اینكه ابوریحان با اندیشه های فلسفی ودینی رازی مخالف بود، كتابهای اورا فهرست وطبقه بندی كرده وهمراه با كتابهای خود در یك رساله مفرد مدون ساخته است.
گذشته ازاین جای جای درآثارخودبه كتابهای رازی استناد می جوید.ازجمله دركتاب تحقیق ماللهند آنجا كه درباره مدت وزمان مطلق بحث می كند،در موردقدمای خمسه كه به یونانیان وایرانیان نسبت داده شده از رازی نقل می كندودر آثارالباقیه اشاره به مناظرات رازی با ابوبكر حسین تماردر مورد هوای نقاط زیر زمینی می كندودر الجماهر از كتاب الخواص رازی در مورد بسد وكهربا نقل می كند ودر كتای استخراج الاوتارآنچه راكه رازی فضول الهندسه نامید، ردمی نماید.مهمترین بخش ایرادات ابوریحان برمعاصران خود، پرسش وپاسخهایی است كه میان او وابن سینا رخ داده كه درالاثارالباقیه به آن اشاره واز ابن سینا به عنوان الفتی الفاضل یاد كرده است.پرسشهای ابوریحان كه از خوارزم برای ابن سینا فرستاده شده ، مشتمل بر دوبخش است :
۱) ایراداتی كه ابوریحان بركتاب السماء والعالم ارسطو دارد ساخته كه مشتمل برده پرسش است.۲) اشكالاتی كه در برخی مسائل علمی وفلسفی برای خود او پیدا شده است كه مشتمل بر هشت پرسش است.
در مورد نجوم وستاره شناسی اواشاره به آغاز ورودخودبه هند می كندكه آشنابه زبان نبوده واصطلاحات علمی آنان را نمی دانسته وهمچون تلمیذی در برابر استاد با بزرگان علم آن دیار روبرو می شده ووقتی كه به زبان مسلط گشته اعجاب آنان را برانگیخته وهمه درشگفت وهمه درشگفت بوده اندكه او این مطالب را ازكجای هند فرا گرفته ودرمیان بزرگان علم از او به عنوان دریا یعنی بحرالعلوم یاد می شده است.
در میان هندیان فیلسوفانی پیدا نشدندكه علوم را تهذیب نمایند .ازاین روی اندیشه های علمی آنان دچار اضطراب وبی نظمی گردیدودرنهایت با خرافات عوام مخلوط شد.بنابراین آنچه را كه آننان دركتابهای حساب وریاضی خود یادكرده اند همچون صدفی است كه باخزف مخلوط شده است.
ابوریحان می گویدكه برخی ازهندیان معتقدند كه ستارگان هفتگانه دارای اصوات والحانی هستندكه با آن خالق خودرا تمجیدتعظیم می كند و این عقیده را ابوریحان با اندیشه های اومیرس وفرفوریوس ودیوجانس مقایسه میكند كه دیوجانس راچنان حسی لطیف بوده كه آواز حركت افلاك را می شنیده است .
او جهان شناسی هندیان را بر این پایه توصیف می كند كه ماده اصل جهان است وفعل آن به صورت طبیعی انجام می گیرد، همچون فعل بذر در درختان كه اراده واختیاری در آن نیست وفعل ماده در صورتهای مختلف بر اساس نیروهای سه گانه نخستین وغلبه هریك صورت می پذیرد.این سه نیرو عبارتند از:نیروی فرشتگی ونیروی انسانی ونیروی بهیمی وهمه مادون نفس قرار دارند و نفس درآنها نظارت دارد.
نفس همچون آب بارانی است كه ازآسمان بر یك حالت وكیفیت فرود می آید ودر ظرف های مختلف كه قرار می گیرد به صورتهای مختلف مشاهده می گردد.
او شمه ای از توجه هندیان را به علوم دیگر ذكر می كند واز آن میان اشاره به علم نجوم نزد آنا می كند وعلم حساب نجوم آنان راكه نزد مسلمانان به سندهند معروف بوده بیان نمایدوآن را قاصرازمحاسبه زیج های مسلمانان می داند.
در ایان به این نتیجه می توان رسید كه ابوریحان بیرونی یكی از معدود دانشمندانی است كه توجه وعنایت به آراءواندیشه های فلسفی ودینی دیگران داشته وروش مطالعه مقایسه ای درعلوم مختلف را به كار برده ودرتحقیقات و بررسی های خود از راه وروش علمی منحرف نگشته بلكه در همه موارد رعایت انصاف واعتدال رادر علم ودانش ملحوظ داشته است ونسل جوان به ویژه دانشجویان ما می توانند روش اورا نمونه واسوه ای برای خود قرار دهند . امید است كه این مختصر آنان را سودمندافتد.
دكتر مهدی محقق
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست