پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

امام صادق ع میراث دار فقه قرآنی


امام صادق ع میراث دار فقه قرآنی

به مناسبت شهادت امامی که دانش را هویت بخشید

در روزگاری که جنگ نرم به نظریه غالب در گفتمان حاکم بر معادلا ت سیاسی و دیپلماتیک تبدیل شده و مدیران ایران اسلا می به دنبال رسیدن به یک قالب اجرایی برای تقابل با هجوم و شبیخون فرهنگی غرب هستند، نظر شما را به یک فرم بدیع ومغفول از تاریخ اسلا م جلب می کنم; فرم و ساختاری که می توان از آن تحت عنوان فرآیند دفاع نرم در سیره خاندان عصمت و طهارت (ع) یاد کرد و نیاز امروز جمهوری اسلا می ایران رادر تدوین راهبردی فرهنگی جهت دفاع از حریم دین و ارزش های انسانی و الهی مرتفع می سازد. تاریخ اسلا م از بدو ظهور تاکنون عرصه تقابل خیر و شر در معنای واقعی آن بوده است، خوبانی که با نگرش بر افق توحید و پرستش پروردگار به افعال خود هویت می بخشد و اشراری که در دام و وسوسه های شیطانی فرورفته اند و همین تغافل و ناهشیاری، آنها را از سرچشمه معنویت دور ساخته و به بندگی ابلیس رسانده است. در این منظر امویان و عباسیان در تدارک فضا برای مانور قدرت خود همواره با چالش بزرگ حضور ائمه شیعه روبه رو بودند و در یک روند تدریجی و در حوزه های جهاد نظامی، جهاد فرهنگی، رویارویی سیاسی، وجهه سازی اجتماعی، تلقین وجهه و تنازع عقیدتی به مواجهه با امامان شیعه اقدام کردند. برای تفهیم بهتر بحث بایستی به این موضوع توجه داشت که پس از فاجعه هتک حرمت خاندان اهل بیت(ع) در کربلا ، مدیریت تفکر شیعی در مدل اجرایی ائمه از جهاد نظامی به جهاد عقیدتی و فرهنگی تغییر یافت در این منظر تحلیلی پس از بنیان و شالوده محکمی که از مجاهدت ها و تلا ش های امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) در عرصه مدل دفاع نرم استوار شد و شکاف زمانی که در فاصله انتقال قدرت از امویان به عباسیان به وجود آمد، امام صادق (ع) با درایت کامل به برگزاری کلا س های درس و تبیین مرزهای ناگفته قرآن به جامعه اقدام کرد.

جامعه عصر امام صادق (ع) به عنوان یک ملت رشد یافته در مدل حکومت امپراطوری و با توجه به وسعت و پهناوری سرزمینی و آشنایی با فرهنگ و علوم ملل دیگر با مرزها و دریچه های جدیدی از علم آشنا شده بود و مطالبه فراگیری مسایلی را داشت که در نظر اول پاسخگویی به آنها بسیار مشکل و در قاب ذهنی آن زمان غیرقابل امکان بود; درواقع مردم آن زمان در پرتو فراگیری علوم به مسایلی توجه می کردند که با جهان هفت اقلیم مرتبط بود و امام صادق (ع) در این زمان کرسی های درس خود را برای تبیین معارف بی پایان الهی برقرار کرد. اما سوال مهمی به ذهن می رسد و آن اینکه چرا امام صادق (ع) در عرصه عمل سیاسی ورود نکرد و تنها به مدیریت علمی و هدایت فکری جامعه به سمت فراگیری علوم بسنده کرد. در این باب توجه به دو رویکرد ما را در رسیدن به پاسخ مناسب یاری می دهد، یکی اینکه امام صادق (ع) از فرصت طلا یی به وجود آمده در عصر زد و خورد امویان و عباسیان بهترین بهره را برد و در خانه اش را به روی جویندگان دانش باز کرد و برای ترویج و گسترش معارف شیعی به ظاهر با خلفای زمان خود سازش و از ورود به عرصه سیاست یا تائید حرکت های انقلا بی خودداری کرد. در دیدگاه دوم با رویکردی مواجه می شویم که امام را نسبت به شرایط حاد جامعه بی اعتنا می داند و ایشان را تنها یک رهبر علمی ارزیابی می کند که مهمترین کار خود را درس و بحث و پایه گذاری یک دانشگاه برای تربیت دانشجو قرار داد. حال با توجه به این دو رویکرد و برای آشنایی بیشتر با حماسه علمی و فکری امام صادق (ع) نظری به شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوران می اندازیم. در این دوران در کنار حوادث مبهم سیاسی، زنجیره ای از حوادث اجتماعی و ابهامات روحی و فکری پدیدآمد.

تضارب افکار آن هم در ابعاد مختلف و از جانب مکاتب صاحب اندیشه، تحولا ت خاصی را به وجود آورد و در کنار جبهه سیاسی مبارزه با دستگاه منحط و ناکارآمد خلا فت، جبهه های پیش روی جامعه در ابعاد فرهنگی، عقیدتی و علمی متجلی شد. در محوری از این جبهه زنادقه و دهریان مانند ابن ابی العوجا، ابوشاکردیعانی و ابن مقفع با اندیشه های بنیان کن ضد دینی قرار داشتند; در محوری دیگر بزرگان معتزله چون عمروبن عبید و واصل بن عطا به چشم می خورند و صاحب فریقین که پرسش های درون فرقه ای را طرح و در پی راه حلی مناسب بودند در نقطه محوری دیگر این زنجیره قرار داشتند; به این گروه ها باید متصوفه را اضافه کرد که برداشت انحرافی خاصی را از ارزش های دینی به تجربه نشسته بودند; افزون براین نیاز حیاتی جامعه شیعه به ایدئولوژی استوار و پویا و تفسیر روشن از سرچشمه حاکمیت خداوند فراروی امام(ع) قرار داشت. با توجه به این مسایل، امام صادق(ع) به عنوان مظهرایدهآل های امامت و سرچشمه دو جریان حیات بخش تفکر درست اسلا می و نظام عادلا نه توحیدی با چالش های بسیاری در اجرای این دو مدل فکری روبرو بود; زیرا نه تنها خلفا امام(ع) را از جنبه فعالیت های سیاسی زیر نظر داشتند بلکه هرگونه مبارزه ایشان با تحریف ها و بدعت ها که در واقع ابزاری فکری برای مهار جامعه توسط دستگاه خلا فت بود با واکنش تند فرمانروایان روبرو می شد.

براین اساس برای تاثیرگذاری برتفکر اجتماعی، دانشگاه فقه جعفری ایجاد و درکنار مشخص ساختن موارد تحریف دین در فقه رسمی که ناشی از مصلحت اندیشی های غیراسلا می فقیهان وابسته بود، ناتوانی دستگاه حاکم دراداره امور فکری مردم را به خوبی اثبات می کرد و امام(ع) با گستردن بساط علمی و بیان معارف اسلا می به ویژه تفسیر قرآن به شیوه ای متفاوت از روش عالمان درباری، به معارضه با دستگاه حاکم برخاسته بود و با این اقدام تمام تشکیلا ت مذهبی و فقاهت رسمی را که ضلع مهم حکومت خلفا به شمار میآمد زیر سوال برد و وجهه مذهبی دستگاه حکومت را تضعیف کرد. دوران امام صادق(ع) به دلیل مواجهه با افکار و آرای متعارض قابی برجسته در مدل دفاع نرم است زیرا ایشان در این برهه زمانی با درایت و تسلطی که بر علوم قرآنی داشت، از قاب علم لدنی و فقه قرآنی، جوابیه های مستحکم و مستدلی را به جویندگان دانش عرضه کرد و میراث معنوی تشیع را ازگزند و یغمای غارتگران علم و فرهنگ دور داشت و به پاسداری از فرهنگ پایدار تشیع پرداخت و از این روست که می توان گفت دانش از جوهره وجود امام صادق(ع) هویت و معناگرفت و ایشان میراث دار فقه قرآنی به شمار می روند.

نویسنده : نیما بهدادی مهر