چهارشنبه, ۶ تیر, ۱۴۰۳ / 26 June, 2024
مجله ویستا

۳ دهه اقدامات خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی ایران


۳ دهه اقدامات خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی ایران

پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ,۱۳۵۷ یکی از بزرگ ترین و مهم ترین انقلاب ها در قرن بیستم بوده است این انقلاب با توجه به صبغه دینی و اسلامی خود, نمونه تازه ای از انقلاب در این قرن بود که در چارچوب تحلیل و نظریات نویسندگان و متفکران انقلاب قرار نمی گرفت این انقلاب به گفته «دیلیپ هیرو», «چنان شگفتی هایی آفرید که در طول ۶۰ سال پیش از آن در هیچ یک از کشورهای دنیا آفریده نشده بود» ۱

این انقلاب در اوج جنگ سرد انجام گرفت و با توجه به صبغه اسلامیت، مکتبی و مردمی بودن آن، نظام بین الملل را به چالش طلبید و خواهان تغییر وضع موجود در این نظام شد.

وقوع انقلاب در منطقه ای که همواره یکی از مناطق استراتژیک و مهم جهان به شمار می آمد و تسلط بر این منطقه یکی از کشمکش های بین دو قدرت در جنگ سرد بود، ایالات متحده را در وضعیت بحرانی قرار داد. زیرا این انقلاب در کشوری انجام گرفت که از کودتای ۲۸ مرداد ،۱۳۳۲ یکی از مهم ترین متحدان استراتژیک آمریکا در منطقه به شمار می آمد که به عنوان جزیره ثبات معرفی شده و در دوران ریاست جمهوری «ریچارد نیکسون» به عنوان یکی از دو جزء استراتژی دوستونه وی به حساب می آمد.

در این راستا، تمام اقدامات و سیاست های ایالات متحده برای سد نفوذ و مهار انقلاب اسلامی ایران پی ریزی شد. هدف از این نوشتار، بررسی تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر شکل گیری استراتژی منطقه ای آمریکا است و اینکه ایالات متحده طی سه دهه از وقوع انقلاب اسلامی ایران چه اقدامات و روش هایی را برای مهار انقلاب اسلامی ایران به کار گرفته است.

●انقلاب اسلامی ایران ۱۹۷۹

انقلاب در لغت به معنی دگرگونی و تحول است. تعاریف گوناگونی از کلمه انقلاب شده، اما یکی از مهم ترین تعاریف، تعریفی است که «ساموئل هانتینگتون» ارائه داده است. او انقلاب را «تحولی سریع، اسامی و خشونت بار در ارزش ها و اسطوره های حاکم جامعه و در نهادهای سیاسی، ساخت اجتماعی، رهبری و فعالیت و سیاست های حکومتی می داند»(۲). با نگاهی به این تعریف، انقلاب اسلامی ایران همه تعاریف را شامل می شود. زیرا این انقلاب، دگرگونی عمیقی در رژیم سیاسی، ساخت اجتماعی و اقتصادی جامعه ایران و از همه مهم تر ایدئولوژی حاکم بر هیأت حاکمه به وجود آورد و با ویژگی اسلامی بودن آن برپایه زعامت دینی ولایت فقیه استوار شد و توانست تحول مهمی را علاوه بر سطح داخلی جامعه در عرصه بین المللی نیز به وجود آورد.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در سال ،۱۹۷۹ بسیای از متفکران و جامعه بین الملل را حیرت زده نمود. ایران با بودجه نظامی کمتر از ۲۲ درصد کل بودجه کل کشور و ارتش ۵۰۰ هزار نفری ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳ و کشوری که پیشرفته ترین تسلیحات را در اختیار داشت، همچنین ۵ برابر شدن درآمد سرانه ایران به مرز ۱۰۰۰ دلار در سال ۱۳۵۲ که در پرتو افزایش قیمت نفت حاصل شده بود منجر به این شد که ایران سریع ترین رشد را در تاریخ کشورهای جهان داشته باشد، همچنین با یک اقتدار داخلی و دیکتاتوری که توسط شاه با تأسیس ساواک انجام گرفته بود وقوع انقلاب در این کشور بسیار بعید به نظر می رسید.

بنابراین انقلاب اسلامی در ایران، پدیده نوظهوری بود که در قالب تئوری های روابط بین الملل نمی گنجید. زیرا تا این زمان، انقلاب هایی که انجام می گرفت، اغلب در هاله رقابت های اتحاد شوروی با غرب و سیاست دو قطبی نظام بین الملل توجیه می شد. ولی انقلاب ایران، دین محور بود و با طرد مظاهر غربی و توجه به رویکردهای سنتی و مذهبی برای بسیاری از جوامع غربی قابل هضم نبود.

«فرد هالیدی» نویسنده انگلیسی، انقلاب اسلامی ایران را نخستین انقلاب در تاریخ جدید پس از انقلاب کبیر فرانسه ،۱۹۷۹ می داند که ایدئولوژی حاکم شکل سازمان اعضای رهبری کننده و هدف های اعلام شده آن هم در ظاهر و هم در باطن مذهبی بوده است»(۳). «احمد بن بلا» نخستین رئیس جمهوری الجزایر پس از استقلال این کشور، انقلاب ایران را معجزه قرن نامید(۴).

پیروزی این انقلاب، در پی ناکام ماندن ملی گرایی عربی در مبارزه علیه صهیونیسم و بی نتیجه ماندن مبارزات عمومی و فراگیر کشورهای عربی برای اهداف ملی و ایدئولوژیک خود انجام شد. این انقلاب، یکسری ورودی هایی را وارد سیستم منطقه ای، یعنی خلیج فارس و منطقه خاورمیانه کرد که باعث به چالش کشیده شدن این کشورها شد.

●مهم ترین ویژگی های انقلاب اسلامی ایران در سیاست خارجی

الف - رویکرد نه شرقی و نه غربی: انقلاب اسلامی ایران که با رهبری روحانیت شیعه به پیروزی رسید، سیاست خارجی خود را بر دین مقدس اسلام قرارداد و براساس قاعده نفی سبیل در اسلام، رویکرد نه شرقی و نه غربی را اصول و راهنمای سیاست خارجی خود قرارداد.

این رویکرد به عنوان اساسی ترین نماد رفتاری ایران با قدرت های بزرگ تلقی شد. حضرت امام خمینی (ره) معتقد بود که این سیاست باید در تمامی زمینه های داخلی و در روابط خارجی حفظ شود. طبق این رویکرد، اصل توازن قوا برای حفظ صلح جهانی مردود شمرده می شد و این اصل را ظالمانه و در راستای منافع قدرت های بزرگ می دانست.

همچنین، عدم وابستگی به دو ابرقدرت از اصول دیگر این رویکرد شمرده می شد. زیرا طبق رویکرد نه شرقی و نه غربی، آمریکا به عنوان «شیطان بزرگ» معرفی و نظام کمونیستی بلوک شرق به رهبری اتحاد شوروی نیز مردود شمرده شد. انقلاب اسلامی ایران، طبق این اصل، جهان دو قطبی را به دارالکفر و دارالحرب تقسیم کرد که در مقابل دارالسلام قرار می گرفت.

ب - صدور انقلاب: دومین ویژگی مهم انقلاب اسلامی ایران، سیاست صدور انقلاب به دیگر نقاط جهان و به خصوص کشورهای منطقه بوده است. این سیاست با توجه به بافت فرهنگی واسلامی منطقه همچنین شکاف اجتماعی بین مردم و مسؤولان این مناطق می توانست بحران مهمی را در این مناطق به وجود آورد. انقلابیون به رهبری حضرت امام خمینی (ره) اعتقاد داشتند که نمادهای انقلاب اسلامی به عنوان هدیه خداوندی باید به تمامی جهان صادر شود. طبق این دیدگاه، حضرت امام (ره)، بر این اعتقاد بود که اگر انقلاب در محیط محدودی باقی بماند، به طور قطع، با شکست روبرو می شود(۵).

مطابق این رویکرد، دکترین «ام القرا» مطرح شد. مطابق این تئوری، صدور انقلاب و دفاع از امت اسلام که امت واحده ای به شمار می رفتند، با اساس ام القرا یکسان تلقی می شد. زیرا اگر ام القرا در معرض خطر قرار بگیرد، همه چیز فدای آن می شود(۶).

از نظر برخی، این صدور انقلاب به عنوان یک تاکتیک و استراتژی در خارج از مرزهای ایران می توانست به مثابه یک اهرم فشار و عامل بازدارنده علیه دشمنان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شود و این ایده یک حریم امنیتی را برای انقلاب ایجاد می کند. این ایده از جانب حضرت امام خمینی (ره)، دکتر «علی اکبر ولایتی»، وزیر خارجه وقت ایران، دکتر «محمدجواد لاریجانی»، معاون وقت وزیر خارجه ایران و پیش از آن، محمد منتظری به شدت دنبال می شده است. در این ارتباط، با اعزام سفیران و مبلغان و نمایندگان به کشورهای دیگر، همچنین دعوت از سفیران و نمایندگان دیگر کشورها برای شرکت در مراسم های مختلف سعی می شد که این ایده تقویت شود.

ج - حمایت از جنبش ها و نهضت های آزادی بخش: انقلاب اسلامی با توجه به صبغه اسلامیت و مذهبی بودن آن، استراتژی خود را حمایت مادی و معنوی از جنبش ها و نهضت های رهایی بخش را پیشینه سیاست خارجی خود قرار داد. حضرت امام خمینی (ره) در سال اول انقلاب اسلامی اعلام کرد که «ما از تمام نهضت های آزادی بخش در سراسر جهان که در راه خدا، حقیقت و آزادی مبارزه می کنند، پشتیبانی می کنیم»(۷). در این ارتباط، حضرت امام خمینی (ره) تأسیس حزب مستضعفین را مطرح کردند و در اصل ۱۵۴ قانون اساسی ایران نیز حمایت از جنبش ها و نهضت های رهایی بخش به صراحت بیان شد.

انقلاب با توجه به ویژگی مکتبی و الهی بودن آن، الهام بخش بسیاری از حرکت های آزادی بخش در کشورهای منطقه شد، به طوری که شاهد گسترش اعتراض ها و تظاهرات در بسیاری از کشورهای منطقه بودیم.

با توجه به این سه ویژگی مهم و به چالش طلبیدن نظام بین الملل، مقامات ایالات متحده تمام تلاش خود را برای مهار و مسدود کردن نفوذ انقلاب اسلامی ایران به کار گرفتند.

●سیاست سد نفوذ سیاست ایالات متحده برای مهار انقلاب اسلامی ایران

پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ،۱۳۵۷ شوک مهمی را به ایالات متحده وارد آورد. ایران، مهم ترین کشور منطقه برای این کشور به حساب می آمد و در قالب دکترین نیکسون، نقش ژاندارم منطقه ای را بازی می کرد. بنابراین وضعیت انقلابی برای ایران قابل تصور نبود. «جیمی کارتر» در سال ،۱۳۵۶ ایران را جزیره ثبات معرفی کرد. سازمان سیا در شهریورماه ۱۳۵۷ به این جمع بندی رسیده بود که: «ایران نه تنها در یک وضعیت انقلابی قرار ندارد، بلکه حتی آثار و علائمی از نزدیک بودن شرایط انقلاب هم در آن به چشم نمی خورد»(۸). بنابراین وقوع انقلاب در ایران از نظر مقامات ایالات متحده بعید به نظر می رسید، اما پیروزی این انقلاب، ضربه محکمی به ایالات متحده وارد آورد. چنانچه هنری کیسینجر، وزیر خارجه وقت آمریکا، سقوط شاه را بزرگ ترین شکست آمریکا پس از جنگ جهانی دوم و یک شکست استراتژیک مهم برای سیاست خارجی آمریکا توصیف کرد(۹).

بنابراین تمام تلاش ها و اقدامات ایالات متحده برای مهار این انقلاب پی ریزی شد و در این راستا، سیاست سد نفوذ، یعنی سیاست کنترل و توقف کمونیسم در مرزهای موجود و ایستادگی در برابر توسعه آن در پیش کشیده شد. این سیاست در سال ۱۹۴۷ توسط «هری ترومن» رئیس جمهوری آمریکا بیان شد. در واقع این سیاست، بنیان سیاست خارجی آمریکا در دوران جنگ سرد به شمار می آمد و در این خصوص، ایجاد شبکه ای از پیمانهای نظامی مانند ناتو و اقتصادی و حتی برای مهار کمونیسم طراحی شد. گروهها و مقامات ایالات متحده و بخصوص جهان گرایان که به بازها و عقابهای امنیت ملی مشهور بودند، خطر تروریسم بین المللی را برای ایالات متحده یادآور شدند و سعی کردند ایران را جانشین تهدید اتحاد شوروی نمایند. آنها خواهان یک سیاست بازدارنده مشابه آنچه علیه اتحاد شوروی در پیش گرفته شده بود، در قبال ایران شدند.

در پی این اظهارات و واکنش ها بود که یک سال بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران، دکترین کارتر در خاورمیانه مطرح شد. طبق این دکترین، «هر اقدامی که توسط نیروهای خارجی برای در اختیار گرفتن خلیج فارس انجام گیرد، به مثابه اقدامی علیه منافع آمریکا تلقی می شود و با همه وسایل از جمله نیروهای نظامی دفع خواهد شد.»(۱۰)


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.