یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
فرصت طلا یی مشروط

ارایهء درخواست دبیركل سازمان ملل مبنی بر ضرورت تعویق صدور قطعنامهء سوم علیه ایران، موضوع هستهای كشورمان را وارد مرحلهء جدیدی كرد.
از همان ابتدای طرح جهانی موضوع هستهای، دودیدگاه پیرامون نوع تعامل با ایران در میان كشورهای منتقد وجود داشت. پارهای از سیاستمداران و كارشناسان به ضرورت ایجاد و تداوم راهحل دیپلماتیك تاكید داشتند و گروهی دیگر، راهكارهای مبتنی بر اعمال فشار را توصیه میكردند كه دامنهء آن از تجویز تشدید تحریمهای ضدایرانی تا توسل به ابزارهای غیردیپلماتیك را در برمیگیرد.
در این میان، به دلایل متعددی و از جمله، بنبست مذاكرات هستهای و نیز فشار فزایندهء كاخ سفید، سرانجام موضوع هستهای ایران به شورای امنیت ارسال شد و دو قطعنامهء پیشین این شورا، نشانی از به حاشیه رانده شدن طرفداران مذاكره تلقی شد، اما درخواست تازهء بانكیمون كه گویا از حمایت اعضای دایم شورای امنیت - منهای آمریكا- برخوردار خواهد شد، بیانگر چرخش تاكتیكی منتقدین هستهای ایران و قدرتیابی مجدد طرفداران حل چالش با شیوهء مذاكره است كه خواهناخواه، تندروهای خواهان اعمال فشار را از میدانداری تعیین نحوهء مدیریت چالش دور خواهد ساخت. اما دلایل این چرخش تاكتیكی چیست؟
نخستین عامل را باید در عدم استقبال جهانی از ایجاد كانون بحران دیگری در خاورمیانه جستوجو كرد. از این منظر، نه تنها طرفداران صلح، به تشدید برخوردهای خصمانه در این منطقهء كلیدی جهان تمایلی ندارند، بلكه حتی بخش عمدهای از طرفداران اعمال فشار غیردیپلماتیك نیز به این جمعبندی واقعبینانه رسیدهاند كه فائق آمدن به مقاومت ایران با توسل به گزینهء نظامی در شرایط كنونی، امكانپذیر نیست یا حداقل، هزینهای گزاف را به كشورهای مهاجم تحمیل خواهد كرد. آمریكا كه در نوك پیكان مقابله با ایران قرار دارد، ارتش گرفتار آمده در گرداب عراق و بحران افغانستان را در اختیار دارد و از آمادگی اقتصادی، لجستیكی و روانی لازم برای گشایش جبههای تازه برخوردار نیست. نگرانی از واكنش داخلی و جهانی علیه اقدام نظامی احتمالی، این احساس عدم آمادگی را مضاعف میكند. اسراییل نیز با چشمان نگران، تحولات فلسطین و لبنان را دنبال میكند و از شعلهورتر شدن حملات حماس و حزبالله، همزمان با هرگونه تهاجم احتمالی به ایران، بیمناك است.
طیفی از راهبران كشورهای بزرگ اروپایی نیز با شناسایی تضعیف جهانی فضای ضدمذاكره در موضوع هستهای كه دامنهء آن حتی به اذهان بخشی از تصمیمگیران و تصمیمسازان واشنگتن و كاخ سفید رسیده، ترجیح میدهند با كمك به احیای شیوه مذاكره، اعتبار خود را به عنوان بازیگر جهانی معتقد به حل وفصل مسالمتآمیز بحرانها، در مقابل روش جنگطلبانهء آمریكا كه در عراق و افغانستان به منصهء ظهور رسید، اعاده كنند و انگ پیروی كوركورانه از كاخ سفید را از خود بزدایند.
نكتهء دیگر، به تاثیر نگذاشتن محسوس تحریمهای مصوب قطعنامههای پیشین بر اقتصاد ایران مربوط است. برخلاف پیشبینی تندروهای غربی، ایران با وجود تحریمهای محدود وضع شده، توانست با حداقل هزینه از این گردنه عبور كند و تحت فشار شورای امنیت بر سر دو راهی تسلیم یا فروپاشی اقتصادی قرار نگیرد. همین مساله، نقش اساسی در جایگزینی طرفداران خارجی اعمال فشار با حامیان مذاكره داشت، به ویژه آنكه تعهد ایران به آژانس دربارهء رفع ابهامات هستهای تا دو ماه آینده هم، میدان مانور طرفداران مذاكره را فراختر ساخته است.
در عین حال برای ارزیابی واقعبینانهء تحول اخیر موضوع هستهای، باید تاكید كرد كه گره اصلی نه در گریز طرفین از مذاكره، بلكه بر سر تعلیق یا عدم تعلیق غنیسازی توسط ایران پیش از ورود به مباحث اساسی است و این نكته در ارایهء پیشنهاد و اجرای احتمالی تعویق تحریم، با پاسخی كارساز مواجه نشده است.
در واقع، تعویق تشدید تحریم، صرفاً فرصتی را در اختیار طرفین درگیر چالش قرار میدهد كه در فضایی به دور از برخوردهای خصمانه و با فراغبال كافی، درصدد یافتن راهحلی برای تعلیق یا عدم تعلیقغنیسازی از جانب ایران و یا راهحلی بینابین برآیند.
اگرچنین راهحلی در فرصت ایجادشده ناشی از مذاكره بدون تشدید تحریم یافت شود، افق موضوع هستهای ایران، روشن خواهد بود. اما اگر بنبست مذاكرات به دلیل وجود قفل سنگین بحث تعلیق استمرار یابد، زمام امور بار دیگر در اختیار تندروهایی قرار خواهد گرفت كه میكوشند باور جهانی به صداقت ایران در مذاكره را خدشهدار سازند و آنان از ناكامیمذاكرات آتی به عنوان حربهای تبلیغی برای اثبات پیگیری هدف «خرید زمان» توسط ایران و بیاعتنایی تهران به دیدگاههای قدرتهای جهانی، بهرهخواهند گرفت.در چنین وضعیتی، تاثیرگذاری موضع حامیان خارجی راهكار مذاكره به حداقل خواهد رسید.
خلاصه كلام آنكه، درخواست تعلیق تحریمها علیه ایران گامی ارزنده برای دوری از روشهای خصمانه است كه میتواند به تقویت اعتماد طرفین منجر شود. اما اگر سرنوشت بحث تعلیق غنیسازی در دور جدید مذاكرات روشن نشود، آنگاه طرفداران غربی اعمال فشار، جریتر بازخواهند گشت. بنابراین، تمامی طرفین درگیر چالش هستهای كه به ضرورت پایان مسالمتآمیز موضوع باور دارند، بایستی از فرصت طلایی پیش آمده برای رفع نگرانی متقابل حذف نهایی تندروها استفاده كنند و به یاد داشته باشند در دیپلماسی هیچ رویهء پایداری وجود ندارد و استراتژی و تاكتیك،تابع شرایط است.
مهدی احسانی
كارشناس سیاست خارجی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست