چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

فراتر از یك استعدادیاب


فراتر از یك استعدادیاب

در شرایطی كه این روزها اغلب مربیان پرآوازه با مجموعه ای از ستاره ها به نتیجه نمی رسند و با مطرح ساختن مشكلات مالی به توجیه ناكامی های خود می پردازند, یك مربی بدون ادعا در شیراز سالهاست كه با كمترین بضاعت مالی به بازیكن سازی می پردازد و همین مربیان سرشناس از دسترنج وی استفاده كرده و قراردادهای چندصد میلیونی امضاء می كنند

شاید باور این موضوع دشوار باشد كه غلام پیروانی در تیمی كه بودجه آن كمتر از نیمی از بودجه اغلب تیم های حاضر در لیگ برتر است به حیات ادامه می دهد و جالب این كه در این نبرد نابرابر نه تنها با حریفان به رقابت سالم می پردازد بلكه در هر فصل چندین بازیكن را به عنوان پدیده به فوتبال كشور معرفی می نماید.

البته در فوتبال ما باشگاههای دیگری نیز مانند فجر شهید سپاسی وجود دارند كه در زمینه بودجه سالیانه با تیم های متمول قابل مقایسه نیستند اما این تیم ها در تمام طول فصل به بازیهای تدافعی روی می آورند و اصطلاحاً به ضدفوتبال می پردازند چون تنها دغدغه آنها بقا در لیگ برتر است.

اما در چند سال اخیر هرگز ندیده ایم كه تیمهای غلام پیروانی ضدفوتبال بازی كنند و یا برای بقا در لیگ برتر تنها زیر توپ بزنند. اما بارزترین ویژگی پیروانی در كنار نتیجه گرفتن با بازیكنان گمنام و جوان، دید بالای وی در كشف استعدادها و تبدیل آنها به بازیكنان بزرگ در كوتاهترین زمان ممكن می باشد.

در فوتبال جهان برای این گونه مربیان ارزش ویژه ای قائل هستند و اصطلاحاً به آنان مربیان استعدادیاب و یا همان scout می گویند. این بازیكنان با نظارت بر بازیكنان جوان و نوجوان، استعدادهای بكر را شناسایی كرده و آنها را به مربیان تمرین دهنده معرفی می كنند. اما ویژگی های پیروانی فراتر از یك مربی استعدادیاب است چون مربیان استعدادیاب اغلب در زمینه تمرین دادن و یا ارنج كردن تبحر ندارند اما پیروانی نشان داده علاوه بر كشف استعدادها، قادر به پرورش آنها در قالب یك سیستم مشخص می باشد. از لحاظ تفكرات تاكتیكی نیز بارها مشاهده كرده ایم كه وی در بازیهای بزرگ با همین بازیكنان كم ادعا موفق شده كه تیم های سرشناس را مات كند.

آنچه موفقیت پیروانی را به عنوان یك مربی ویژه بیشتر جلوه می دهد، جدایی تمام بازیكنان كلیدی تیم وی در پایان هر فصل از رقابتهای لیگ برتر است. به عبارتی دیگر پیروانی حتی برای یك فصل هم قادر نیست از دست پرورده های خود استفاده بهینه ببرد و این بازیكنان را دو دستی تقدیم به تیم های ثروتمند می نماید.

در اینجا این سؤال مطرح می گردد كه به چه دلیل تیم های بزرگ با توجه به ویژگی های مثبت پیروانی اقدامی در جهت به خدمت گرفتن وی انجام نمی دهند؟

برخی از اهالی فوتبال معتقدند، مربیانی چون پیروانی در محیط های آرام و در میان بازیكنان كم حاشیه كارایی دارند و به محض این كه وارد محیط های پرهیاهو بشوند كارایی خود را از دست می دهند چون باید نیمی از انرژی خود را در حوزه دیگری خرج نمایند. شاید تئوری این كارشناسان تا حدودی به واقعیت نزدیك باشد اما پیروانی نشان داده از مواجهه با بازیكنان سرشناس هراس ندارد و با تدابیر مختلف قادر به كنترل رفتار آنها می باشد. هنوز فراموش نكرده ایم كه وی زمانی كه مهدی رحمتی و یا مهرزاد معدنچی در یك مقطع دچار افت شده بودند به راحتی و در كمال شجاعت آنان را نیمكت نشین كرد آن هم در شرایطی كه بدون تردید حتی مربیان تیم های بزرگ راضی به انجام چنین كاری نمی شدند.

به هر حال حضور این گونه مربیان را باید در فوتبال مادی ایران غنیمت دانست و از آنها حمایت كرد.

راستی چرا مربی ای كه هر سال به تیم های بزرگ چندین بازیكن خوراك می دهد نباید هدایت یكی از تیم های پایه فوتبال كشور را بر عهده داشته باشد؟

امیر بهادری نژاد



همچنین مشاهده کنید