دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

سرمایه طبیعی؛ ثروت واقعی ملت ها


سرمایه طبیعی؛ ثروت واقعی ملت ها

اقتصاددانان هنوز هم نتوانسته اند به باارزش ترین ثروت ملت ها پی ببرند: سرمایه طبیعی‌سال گذشته معاهده تغییرات اقلیمی سازمان ملل در کوپنهاگ نشست خود را برگزار کرد و با استقبال …

اقتصاددانان هنوز هم نتوانسته اند به باارزش ترین ثروت ملت ها پی ببرند: سرمایه طبیعی‌سال گذشته معاهده تغییرات اقلیمی سازمان ملل در کوپنهاگ نشست خود را برگزار کرد و با استقبال خاص رسانه ای مواجه گردید. طی ماه آینده نشست دیگری در مورد تنوع بیولوژیک در ناگویا برگزار خواهد شد تا این مسئله که چرا بسیاری از گونه های طبیعی با سرعتی که (به استثنای انقراض دایناسورها) در کل تاریخ کره زمین بی سابقه است رو به انقراض هستند را به بحث و بررسی بگذارد.

ولی موضوع اصلی که باید در این نشست بررسی شود با سکوت محض رسانه ها مواجه شده است؛ چرا؟ ایده سرمایه طبیعی باید در صدر برنامه های این اجلاسیه قرار بگیرد. درک وجود چیزی به نام سرمایه انسانی و طبیعی، یکی از بزرگترین پیشرفت های علم اقتصاد در صد سال اخیر بوده است. سیستم قضائی و آموزشی کارآمد همانند راهها، بندرها و کارخانه ها، فقط بخشی از ثروت یک ملت محسوب می شود. ولی مسئله اینجاست که اقتصاددانان هنوز به مهمترین بخش ثروت ملل پی نبرده اند: سرمایه طبیعی.‏

سرمایه طبیعی را می توان به عنوان مزایایی که از جانب گونه های مختلف زندگی موجود بر روی کره زمین عاید جامعه بشری می شود، تعریف کرد. اقتصاددان های کلاسیک با توجه به مبلغی که برای اشیاء پرداخت می شد، در مورد آنها ارزش گذاری می کردند. ولی اشتباه اقتصاددانان کلاسیک در همین جا بود. در واقع این اقتصاد دان ها قادر به درک ارزش کالاهای رایگان نبودند. این کالاها گرچه همگی با ارزش هستند ولی جزء دارایی فردی به شمار نمی آیند؛ و در واقع ثروت همه اجتماع محسوب می شوند.

ماه گذشته با پنجمین سالگرد وقوع توفان کاترینا در نیو اولئان مصادف بود. در این واقعه ۱۸۰۰ نفر جان خود را از دست دادند؛ و خسارات ناشی از آن نیز بیش از ۱۲۵ میلیارد دلار تخمین زده می شود. هم اینک با هزینه ای حدود ۱۶ میلیارد دلار ۳۵۰ مایل خاکریز مستحکم ساخته می شود. بسیاری از صاحب نظران این امر را نوعی اشتباه مهندسی می پندارند: سیاستمداران و مدیران در نگهداری از خاکریزهای اطراف شهر ناکام بودند که پیامدهای ویرانگری را در پی داشت. این قضیه فقط تا حدودی صحیح است.

در واقع این خسارات، جزء پیامدهای غیر قابل اجتناب عدم توجه شایسته به سرمایه طبیعی به شمار می آید. در سال ۱۹۶۵ کنگره آمریکا مجوز ساخت دهانه آبگیر خلیج رودخانه می سی سی پی را صادر کرد. این کانال مصنوع دست بشر، سرعت عبور آب را تا ۴۰ مایل کاهش داده و آن را در مقایسه با کانال های پرپیچ و خم رودخانه می سی سی پی پایین تر از نیو اورلئان، به آبراهه امن تر برای کشتی رانی تبدیل می ساخت. آب های سطحی مصب و باتلاق های دلتایی این آبراهه را قطع می کرد. زمین های مرطوب زیادی به واسطه حفاری های اولیه از دست رفت، ولی مهم تر این که فرسایش خاک و افزایش درجه شوری آب، موجب از بین رفتن زمین های باتلاقی پیرامونی شد و حدود ۱۲۰ هزار مایل رستنگاه مرطوب در حوزه پایینی می سی سی پی نابود شد.با نگاهی به ۵۰ سال گذشته به این نتیجه می رسیم که دولت های آمریکا از نظر اقتصادی بی اطلاع هستند. آنها نتوانستند ارزش واقعی خدمات مهمی که کره زمین به ما ارزانی می دارد را درک کنند. در واقع آنها از فهم ارزش سرمایه طبیعی و خدمات زیست بوم به ملت ها عاجز بودند. ‏

باری گرادینر

مترجم: آیدین تبریزی

منبع:‏Newstatesman