پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
علم و دین
![علم و دین](/web/imgs/16/152/oislw1.jpeg)
● مهندس مهدی بازرگان (۱۳۷۳ـ ۱۲۸۶) یكی از نخستین مروجان دین در میان تحصیلكردههای ایرانی بلكه پیشگام دینداری در دانشگاههای ایران بوده است. او از جمله پیشكسوتان نواندیش دینی محسوب میشود. دهمین سالگرد وفاتِ او، فرصتی نیكو برای بزرگداشت یاد و راه آن بزرگ است. بازرگان مسلمانی بااخلاص، دانشمندی روشنبین، مهندسی خدوم، مبارزی با استقامت، ایرانی آزادیخواه، و سیاستمداری واقعبین بود؛ او با دوراندیشی بصیرانه خود، راهی نو در میان دینباوران جوان و نخبگان وطندوست ایرانی درانداخت، تا آنجا كه همهی اندیشهورزان موحد ایرانی خود را وامدارِ او میدانند.
بازرگان را از دو زاویهی اندیشه و خطمشی میتوان مورد مطالعه قرار داد. آنچه دربارهی بازرگان منتشر شده بیشتر زاویهی دوم (خطمشی) را مدنظر قرار داده است، اما میراث نظری و فكری بازرگان نیز شایسته مداقه و تأمل است. آنچه وجههی نظر این مقاله است تنها یكی از ابعاد اندیشهی بازرگان را دربر میگیرد: علم و دین؛ این موضوع مهمترین دغدغهی ذهنی بازرگان از آغاز تا انجام بوده است.
یكی از پیامدهای مواجههی مسلمانان با پیشرفت مغربزمین، پرسش از راز عقبماندگیِ شرقِ اسلامی است. سادهترین جواب به این پرسش تقصیر را به گردن دین انداختن است؛ جو غالب در دوران جوانی بازرگان چنین بود. او در سال ۱۳۰۷ در زمرهی نخستین دانشجویان ایرانی بود كه برای تحصیلات عالیه به اروپا رفت و مدت هفت سال در فرانسه در رشته مهندسی ترمودینامیك تحصیل كرد و پس از خدمت سربازی به عضویت هیئت علمی دانشكدهی فنی دانشگاه تهران درآمد و به زودی به ریاست دانشكدهی فنی منصوب شد. بازرگان در خانوادهای مذهبی تربیت شده بود، اما سفر و تحصیل در اروپا نه تنها در اركان زندگی مذهبیاش خللی ایجاد نكرد، بلكه با آشنایی عمیق با علوم جدید ابزار تازهای برای دفاع از حقانیتِ اعتقاد به خدا و آخرت كشف كرد. او قواعد و اصول ترمودینامیك را برای دفاع از خداباوری به خدمت گرفت و در فضایی كه دینداری و مسلمانی نوعی سرشكستگی و فرودستی محسوب میشد با افتخار در كسوت یك استاد دانشگاه از حقانیت اعتقادات دینی و ایمان اسلامی دفاع كرد و نشان داد كه علوم جدید نه تنها در تعارض با ایمان دینی نیست بلكه در تأیید مدعیات دینی به كار میآیند.
● مهندس بازرگان در میان معتقدان به سازگاری علم و دین نخستین ایرانی است كه با آشنایی عمیق با علوم نوین، دَم از سازگاریِ علم و اسلام میزند. او اولین متخصصان ایرانیِ فارغالتحصیل از دانشگاههای معتبر اروپایی است كه قلم به دست گرفت و با نگارش چندین كتاب با زبان مورد قبول دانشگاهیان و تحصیلكردگان از حقانیت راه انبیاء دفاع علمی كرد. نخستین كتاب مهندس بازرگان كه در ادبیات دینی و روشنفكری یك نقطهی عطف محسوب میشود راه طی شده است. این كتاب از سال ۱۳۲۶ بیست بار تجدید چاپ شده است. زمینهای كه این كتاب در پی اثبات آن است، در آن زمان بسیار جسورانه بود: «حقیقت ادیان كه در زمان انبیاء مهجور بود، با انسان امروزی بسیار مأنوس است. بشر از روز اول در راهی جز راه انبیاء پیش نرفته است و اتفاقاً دستهی افراطی دوم كه پیشرو آنها مادیون علمی میباشند، در جادهای افتادهاند كه سرمنزل آنها خدا و آخرت و دین است. شاید اینها به درك حقیقت مبداء و معاد نزدیكتر باشند تا بسیاری از مقدسین خرافی مسلك! آری بشر در سیر تكاملی خود راهی جز راه انبیاء نپیموده است و روز به روز به مقصد آنها نزدیك میشود. اما خواهید دید فاصله به قدری زیاد است و انبیاء آنقدر جلوتر از مردم و بزرگترین نوابغ دنیا رفتهاند كه بشریت سالهای حال باید رنج ببیند و پیش برود تا رشد كافی برای درك صحیح معانی و اجرای درست مقاصد آنها احراز نماید خداپرستان باید از كشاكش روزگار خرسند باشند و تحول افكار و تدارك دلها را به خود تبریك بگویند. زیرا هر قدر بشر پیش برود، جریان روزگار (یا تقدیر و خواست خدا) او را محتاجتر، آمادهتر و نزدیكتر به سیر در طریق حق مینماید» (بازرگان، ۱۳۷۷، ج ۱، ص ۲۱ـ۲۰).
ده سال بعد و در ۱۳۳۶ بازرگان كتاب عشق و پرستش یا ترمودینامیك انسان را در زندان به رشته تحریر درآورد. او متواضعانه «اصول ترمودینامیك كه از مدتها قبل در بسیاری از علوم و موضوعات فنی و نظری به كار برده شده و نتایج قابل توجهی از آن گرفتهاند» را در زیستشناسی و فعالیتهای انسانی به كار میگیرد: «در اینجا ترمودینامیك در زمینهی حیات انسان به عنوان پل ربط و معراجی از صحرای پر از گل عشق به آسمان پرستارهی پرستش انتخاب شده است. نظر به این كه فعالیتهای انسان و اجتماع مابین این دو سرحد یا بر حول این محور در حركت و گردش میباشد، ناگزیر در سفر از دیار عشق به دیار پرستش از بسیاری منازل بشریت و مناظر انسانیت عبور خواهد شد كه وقتی از دریچهی جدیدی دیده میشود ممكن است خالی از تازگی و تماشا نباشد» (پیشین، ص ۲۵۰).
هشت سال بعد و در ۱۳۴۴ بازرگان كتاب ذرهی بیانتها را در زندان قصر مینویسد. او با یاری گرفتن از دو مفهوم ریاضی بینهایت و اپسیلن، در ادامهی قطعهی معروف پاسكال «دو بینهایت» انسان را در بینهایت كوچك و خداوند را بینهایت بزرگ مینامد (اللهاكبر) و این گونه ادامه میدهد: «بینهایت كوچك بینهایت بزرگ. نقش انبیاء پل زدن بین این دو بینهایت بزرگ و كوچك میباشد. ولی قرآن و پیغمبران فقط برای ارتباط و اتصال پل نمیزنند و مانند پاسكال، انسان را در وسط دو جهان بینهایت قرار نمیدهند و تحسین خالی نمیكنند. بلكه برای عبور دادن انسان [بینهایت كوچك] و سیر دادن او به مراتب (بینهایت بزرگ) الهی از یك طرف و سرریز كردن [بینهایت بزرگ] به جانب [بینهایت كوچك] پل میسازند. دینی كه به ما دستور میدهد، خود را در برابر جهان خلقت و خالق، موجود ناچیز بینهایت كوچك بدانیم، برای آن است كه میخواهد ما را بینهایت بزرگ كند. مظاهر و مناظر مختلف این پل را در قرآن و احكام فراوان میبینیم» (پیشین، ص ۴۵۹).
در این زمینه، اشاره به سه كتاب دیگر بازرگان ضروری است؛ یكی، مطهرات در اسلام كه وی آن را در سال ۱۳۲۲ نگاشته است. وی در این كتاب با استفاده از قوانین فیزیك و بیوشیمی نشان داده است كه: «میخواهیم بیطرفانه و با طریقهی علمی، مطهرات اسلامی را مطالعه نماییم و قبلاً مژده میدهیم كه موضوع با وجود كهنگی قدیم، تازگیهایی دربر دارد احكام مطهرات اسلامی از حدود سفارشات اخلاقی كه به اقتضای عقل سلیم و طبع لطیف ممكن است در میان ملتی رایج شده باشد، بالاتر بوده و مبنی بر یك سلسله قوانین طبیعی صحیح و نكات علمی دقیق میباشد كه حكایت از بینایی كامل واضع آن به رموز طبیعت و اسرار خلقت مینماید. ضمناً در این كتاب كه نه داعیهی اكتشاف داریم و نه دم از الهام میزنیم، میخواهیم خوشهای از ثمرهی علوم جدید را با گوشهای از احكام قدیم تطبیق نماییم، و به فقها و علمای محترم خود بنماییم كه تحقیقات جدید نیز دریچههای وسیعی به اطوار صنع خلقت و انوار خاندان نبوت باز میكند و گاهی بیشتر از ابواب حادی عشر و ذكرها و وردها انسان مجاهد را به مصداق آیات محكمی كه در قرآن كریم امر صریح به تفكر در عوامل طبیعت مینماید به مقام یقین میرساند»(بازرگان، ۱۳۷۹،ج۷،ص ۲۵).
دیگر كتاب وی، اسلام جوان نگارش یافته در سال ۱۳۴۱ است. فرضیهی اصلی او در كتاب یاد شده، این است: «اسلام، اسلام واقعی، همیشه جوان است و پیر نمیشود». او با تكیه بر مسئله آنتروپی یا كهولت و دیگر اصول ترمودینامیك مقصود خود را این گونه تشریح میكند: «اسلام و قرآن چگونه و چه عواملی را برانگیخته یا در بر دارد كه موجب زنده ماندن امت مسلمان و جوان كردن و بالا بردن آن میشود باید به [فرمول] W=U-T.S كه انرژی مؤثر یا فعال و به عبارت دیگر، فرمول جوانی و حیات است برگردیم. احیای انسان و جوان كردن او ناچار از طریق بالا بردن و زیاد كردن U و كم كردن T و S میتواند انجام شود. یعنی محو بینیازی و بیمیلی و حفظ و تقویت و ایجاد احتیاج و عشق از یك طرف و تضعیف و تخفیف كمیت و كیفیت داراییها و ذخایر موجود از طرف دیگر» (پیشین، ص ۲۲۶).
بازرگان، انفاق، زهد و بیعلاقگی به دنیا، روزه و تقوی، محرومیت و مصیبت و شهادت، محبت و خدمت به خلق، منع شدید از عجب و غرور و دعا را از اسباب حیات و ترقی امت اسلام برمیشمارد.
بازرگان باد و باران در قرآن را در ۱۳۴۳ در زندان قصر به رشتهی تحریر درآورده است. او مقصود خود را از نگارش این اثر علمی قرآنی چنین توضیح میدهد: «میخواهیم نشان دهیم كه ضمن آیاتی كه از نام باد و باران و كیفیات مربوطه به میان میآید، تعبیرها و تراوشها انطباق عجیب و دقیق با اكتشافات هواشناسی و با معلومات و نظریات علمی دارد و دلالت بر این معنی میكند كه فرستندهی قرآن و نازلكنندهی آن، همان فرستندهی باد و نازل كنندهی باران است!» (پیشین، ص ۲۶۶).
از دیگر آثار بازرگان كه در همین مسیر نوشته شدهاند این عناوین یادكردنی است: توحید، طبیعت، تكامل؛ اختیار؛ پراگماتیسم در اسلام و ضریب تبادل مادیات و معنویات.
● تنها كسی كه تا حدود سه دهه بعد با بازرگان قابل مقایسه است همفكر و همرزم دیرینِ وی، دكتر یدالله سحابی است و تكنگاری خلقت انسان وی در ۱۳۴۶ كه در مقام تطبیق آیات قرآنی در زمینهی خلقت انسان با نتایج علمی تكاملی در زیستشناسی و زمینشناسی است.
به هر حال مهندس بازرگان در نیمهی اول قرن چهاردهم در بحث علم و دین در ایران بیبدیل و پیشكسوت است از چند زاویه:
اول؛ او در یكی از علوم تجربی (ترمودینامیك) متخصصترین استاد ایرانی است.
دوم؛ از تعالیم اسلامی مطلع و بر قرآن در حد یك مفسر مسلط است.
سوم؛ نخستین تألیف فارسی در سازگاری علم و دین با زبان تخصصی علم جدید (ترمودینامیك) یعنی راه طی شده به قلم اوست.
چهارم؛ بیشترین تألیفات در حوزهی سازگاری علم و دین به او تعلق دارد.
پنجم؛ بیشترین نفوذ را در میان نخبگان و تحصیلكردگان در سه دهه (سوم تا پنجم قرن چهاردهم) داشته است؛ به عنوان نمونه تأثیر جدی آن بر تفسیر پرتوی از قرآن آیتالله سید محمود طالقانی قابل ذكر است.
● در اهمیت و تأثیر كار بازرگان بحثی نیست. آنچه محل بحث است مبانی نظری و مقام علمی نظریهی وی است. پیرامون رابطهی علوم طبیعی یا تجربی با دین به طور كلی سه تلقی متمایز ارائه شده است:
تلقی اول، تعارض كامل علم و دین (conflict)؛ اگر موضوعات یا نمایات یا روشهای علم و دین یكسان باشند، در آن صورت میان علم و دین رقابت منجر به تعارض پیش میآید.
تلقی دوم، تمایز كامل قلمرو علم و دین (compartmentalization)؛ تفاوت علم و دین چندان زیاد است كه تصادم میان آن دو محال است؛ این تلقی ناشی از تمایز موضوعات، نمایات و روشهای علم با دین است.
تلقی سوم، رابطهی دو امر مكمل (Complementary)؛ بر این اساس علم و دین مواضع تماس دارند، اما مواضع درگیری ندارند (پترسون، ۱۳۷۶، ص ۳۶۱).
واضح است كه دیدگاه بازرگان به تلقی سوم نزدیك است. یعنی نه تعارض علم و دین را باور دارد، نه به تمایز قلمرو آن دو اعتقاد دارد، بلكه علم و دین را دو امر مكمل میداند.
اما بنا بر تلقی سوم نیز رویكردهای مختلفی دربارهی نحوهی ارتباط این دو امر مكمل مطرح است.
رویكرد اول؛ دیدگاه جورج شلزینگر (متولد ۱۹۴۶)؛ وی مدعیات كلامی را فرضیههای علمی تلقی میكند و میكوشد علم و دین را در ضمن یك فرضیهی كلانتر مندرج كند. او اگرچه میپذیرد موضوعات، روشها و نمایات علم و دین در نفسالامر كاملاً متفاوتاند، اما در پی آن است كه نتایج حاصل از بررسی مدعیات كلامی را مطابق روش علمی معنی كند (schlesesinger، ۱۹۷۷، pp.۱-۶).
رویكرد دوم، دیدگاه فلسفه پویشی است كه قائل به ربط وثیق علم و دین است و برخلاف رویكرد قبلی كه دین را فرضیهای علمی میدانست، بر وحدت ارگانیك علم و دین تأكید میورزد، رابطهای تنگاتنگ و هماهنگ. متفكران پویشی به تبع آلفرد نورث وایتهد (۱۹۴۷ـ۱۸۶۱) بر مبنای دادههای تجربهی دینی و علمی كوشیدهاند جهانبینی جامعی مبتنی بر مفاهیم علمی نوین در باب طبیعت (نظیر تقدم تحول و وابستگی درونی و متقابل تمام وقایع) ارائه كنند (Whithead، ۱۹۲۶، pp.۳۱-۵۷).
رویكرد سوم؛ دونالد مككی (۱۹۸۷ـ۱۹۲۲) بر این باور است كه علم و دین بر مبنای روشها و نمایات متفاوت برای موضوعات واحد تبیینهای مختلف عرضه میكنند. تبیینهایی كه هر دو میتوانند در ساحت مربوطه به خود، صادق و كامل باشند و در واقع بین این دو رابطه، دو امر مكمل برقرار است. هرچند هیچ یك محتاج و متوقف بردیگری نیست، اما ما برای آن كه كاملترین فهم ممكن را تحصیل كنیم هم به تفاسیر علمی احتیاج داریم هم به تفاسیر دینی. به نظر مككی، مكمل بودن، رابطهی میان توصیفات یا تبیینهایی است كه در نتیجهی تفاوت در دیدگاه حاصل شدهاند. این دو تبیینِ متفاوت، منطقاً سازگارند (Mackey، ۱۹۷۴،P.۲۲۶).
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست