چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

تکرار مستمر, رمز پیروزی


تکرار مستمر, رمز پیروزی

حتما برای شما هم این گونه پیش آمده که در مقطعی از دوران زندگی خود تحت تاثیر چیزی قرار گیرید که در اثر آن تصمیم جدی به انجام عمل خاصی گرفته باشید, مثلا در مدت خاصی خود را مقید به نماز اول وقت یا دادن صدقه روزانه و کرده اید ولی بعد از مدتی از این تقید و پایبندی بیرون آمده باشید و باز مثل قبل به زندگی خودتان ادامه داده اید

حتما برای شما هم این گونه پیش آمده که در مقطعی از دوران زندگی خود تحت تاثیر چیزی قرار گیرید که در اثر آن تصمیم جدی به انجام عمل خاصی گرفته باشید، مثلا در مدت خاصی خود را مقید به نماز اول وقت یا دادن صدقه روزانه و ... کرده اید ولی بعد از مدتی از این تقید و پایبندی بیرون آمده باشید و باز مثل قبل به زندگی خودتان ادامه داده اید. در این نوشته قصد دارم به این مطلب بپردازم که انسان برای مقید نمودن خود به امری یا به عبارت دیگر تربیت خود به واسطه انجام آن عمل، آیا نیاز به استمرار دارد یا اینکه به صورت مقطعی هم امکان تاثیر پذیری وجود دارد؟خداوند در سوره معارج وقتی خصوصیات کسانی که از حرص و بخل به دور هستند را بیان می‌کند، می‌فرمایند:«الَّذِینَ هُمْ عَلَی صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ [معارج/ ۲۳] همان کسانی که بر نمازشان پایداری می‏کنند.»این دسته از افراد کسانی هستند که بر نمازهای خود مداومت دارند. نکته قابل توجه این است که نمی‌فرماید: «یحافظون» بلکه می‌فرماید «دائمون».تفاوت این دو کلمه در این است که «یحافظون» با توجه به روایات به معنای نمازهای واجب و یومیه است ولی کلمه «دائمون» نوافل را شامل می‌شود.

از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: «این آیه اشاره به نافله است، و آیه والَّذِینَ هُمْ عَلی‏ صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ ناظر به نماز فریضه»[۱]البته این تفاوت ممکن است از اینجا باشد که تعبیر به محافظت مناسب نمازهای واجب است که دقیقاً آن‌ها را باید در وقت های معین انجام داد، اما تعبیر به تداوم، مناسب نمازهای مستحبّ است، چرا که انسان می‏تواند آن‌ها را انجام دهد و گاه ترک کند.[۲] در بیان اهمیت مداومت از زبان حضرت رسول صلی الله علیه وآله می‌خوانیم:«إنَّ أحبَّ الاعمالِ الی اللَّهِ ما دامَ و إن قَلِّ [۳] محبوبترین اعمال نزد خدا چیزی است که مداومت داشته باشد، هرچند کم باشد.» و اما در آیه بعد نیز در ادامه ذکر خصوصیات این دسته می‌فرمایند: «وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ [معارج / ۲۴] و همانان که در اموالشان حقّی معلوم است.» در این آیه با توجه به قرائن، ازجمله آیه قبل، فهمیده می‌شود که مراد از انفاق در اینجا، انفاق واجب، چون زکات و خمس نیست؛ بلکه منظور این است که این دسته از افراد در مال و اموال خود مقداری را به صورت دائم اختصاص به نیازمندان داده اند به این صورت که مثلاً روزانه یا هفتگی یا ماهانه یا سالیانه مقداری از مال خود را به نیازمندان می‌دهند.

یعنی افراد با وجود اینکه حقوق واجب خویش را انجام می‌دهند، یک سری حقوق دیگر هم بر خود واجب می‌کنند.به عبارت دیگر؛ علاوه بر حقوق واجب الهی، حقی را نیز خودشان برای رسیدن به کمال انسانی به گردن می‌گیرند. اگرچه با توجه به آیات قرآن[۴] انسان موجودی به ذاته حریص است ولی این دسته در مقابل این صفت رذیله به مقابله می‌پردازند، تا بتوانند به کمال انسانی دست یابند. البته مسلم است که ادای همان حقوق واجب الهی در تربیت انسان نقش بسزایی دارد تا آنجا که قرآن در این باره می‌فرماید: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاَتَکَ سَکَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ [توبه /۱۰۳] از اموال آنان صدقه‏ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‏شان سازی، و برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است، و خدا شنوای داناست.» با دقت در آیات و روایات ذکر شده به این نتیجه می‌رسیم که برای تربیت روح و روان خویش و برای رسیدن به مقامات والای معنوی، می‌بایست علاوه بر مداومت و استمرار بر انجام واجبات الهی در انجام مستحبات نیز راه تداوم را در پیش بگیریم.

پی‌نوشت‌ها:[۱] نور الثقلین، ج ۵، ص ۴۱۶.[۲] تفسیر نمونه / ج ۲۵/ص ۳۱ [۳] المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث" جلد ۲ صفحه ۱۶۰ (ماده دوام)[۴] «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا[معارج/۱۹] همانا انسان حریص آفریده شده است».