دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

بیت المال در خدمت مطامع پادشاه


بیت المال در خدمت مطامع پادشاه

رژیم پهلوی که به زور سرنیزه و کاملا غیر قانونی تشکیل شده بود به هر حربه ای دست می یازید و هر وسیله ای را مورد استفاده قرار می داد تا به نوعی بتواند مشروعیتی برای خود جعل نماید. از …

رژیم پهلوی که به زور سرنیزه و کاملا غیر قانونی تشکیل شده بود به هر حربه ای دست می یازید و هر وسیله ای را مورد استفاده قرار می داد تا به نوعی بتواند مشروعیتی برای خود جعل نماید. از آنجایی که خانواده پهلوی فاقد جایگاه و پایگاه قابل اعتنای خانوادگی بودند و در واقع بنیانگذار این سلسله فردی گمنام و بی ریشه بود لذا نمی توانستند بر افتخارات گذشته خانوادگی خود ببالند و خود را از خانواده ای پادشاهی بنامند، کاری که اکثر سلسله ها و پادشاه هان پیش از آنها انجام می دادند. راهی که پهلوی ها برگزیدند تشبث به سلسله های ایران باستان و بویژه بزرگنمایی کوروش هخامنشی بود. برای این کار نیاز به نمایش هایی بود.

از جمله این نمایش ها جشن های متعددی است که توسط رژیم پهلوی بر پا گردید در میان جشن های مذکور شاید شاخص ترین آنها جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی باشد. در این مقال با اشاره ای کوتاه به این جشن ها هدف واقعی شاه را از انجام چنین نمایشی شرح خواهیم داد. ‏

سال ۱۳۵۰ از سوی محمد رضا شاه سال کوروش نامیده شد در مهر ماه این سال جشنی در تخت جمشید بر پا شد که هزینه ای سر سام آور داشت. جشن در نهایت گشاده دستی و اسراف و تبذیر برپا شد. انواع و اقسام غذا ها، نوشیدنی ها، ظروف گران قیمت، اشیای تجملی و ... که همگی از اروپا وارد شده بود تنها گوشه ای ناچیز از اسراف های فزون از حد شاه و فرح در این مراسم بود. این اسراف و گشاده دستی در حالی انجام می پذیرفت که در اقصی نقاط ایران بسیاری از مردم در فقر و تنگدستی کامل به سر می بردند و درست زمانی که "میهمانان اعلی حضرت و علیا حضرت" خاویار میل می نمودند و جگر غاز مزه مزه می کردند چند قدم آن سو تر در روستا های اطراف تخت جمشید مردمان سر گرسنه بر زمین گذارده بودند.‏

جشن ها به نام ملت ایران و با شعار تجلیل از تمدن ایرانی و هزینهٔ از جیب مردمی فقیر بر پا شده بود در حالی که از مدت ها قبل از برگزاری مراسم مردم عادی از اطراف تخت جمشید پاکسازی شده بودند و حق قدم گذاشتن در چند کیلومتری محل مراسم را نداشتند هر چند آنجا خانه و کاشانه شان باشد.در کتاب آخرین سفر شاه در خصوص جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی آمده است:‏‎ ‎‏"جشنهای ۲۵۰۰ ساله در تخت جمشید نمایشی‎ ‎از رؤیاها و بلندپروازی‌های شاه بود ... در مورد شخص شاه در رابطه با جشن ۲۵۰۰‏‎ ‎ساله‌، رهاورد جشن‌های تخت جمشید جدایی کامل او از واقعیات بود. او بیش از پیش‎ ‎دچار اشتغال فکری درباره سلطنت خودش و اهمیت جانشینی مستقیم خود بر اریکه کوروش‏‎ ‎گردید‎.‎‏"‏شاه که نه ریشه ای داشت و نه مشروعیت و محبوبیتی، سعی می کرد با هزینه کردن

بیت المال این مطلب را اثبات نماید که راز بقای حکومت‏‎ ‎و ملت ایران‌، رژیم شاهنشاهی است و تمامی عظمت و عزت ملت ایران به دلیل داشتن رژیم‎ ‎شاهنشاهی است‌. وی طی سخنانی که در پاسارگاد خطاب به کوروش سرسلسله‎ ‎پادشاهی هخامنشی ایراد کرد، گفت: "در این بیست و پنج قرن، کشور تو و‎ ‎کشور من‌، شاهد سهمگین ‌ترین حوادثی شد که در تاریخ جهان برای ملتی روی داده است.

اکنون ما در اینجا آمده ‌ایم تا به سر بلندی تو بگوییم که پس از گذشت بیست و پنج‎ ‎قرن‌، امروز نیز مانند دوران پر افتخار تو پرچم شاهنشاهی ایران پیروزمندانه در‎ ‎اهتزاز است..." او با این سخنان می‌ خواست دلیلی بر موجودیت خویش اقامه کند و با‎ ‎ارائه تنها یک مدل ثابت و طولانی برای شکل حکومت در ایران، همواره در اذهان عمومی‎ ‎این نکته را جا بیندازد که حکومت در ایران مساوی با شاهنشاهی است‌؛ وی بر آن بود‏‎ ‎تا با اتصال تاریخی خود با یکی از پادشاهان باستانی ایران که از نظر او ارزش و اهمیت‎ ‎بیشتری داشت‌، بتواند با کسب نظر موافق خارجی‌ ها و تائید و صحه‌گذاری آنان بر‎ ‎برنامه ‌هایش‌، محبوبیتی در نزد مردم ایران به دست آورد.‏

سمیرا افراسیابی