سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

خلاقیت در تولید پیام‌های آموزشی


خلاقیت در تولید پیام‌های آموزشی

گرچه رسانه‌ای مثل تلویزیون یکی از بهترین ابزارهای ممکن از حیث تاثیر گذاری روانی در تبلیغات کالاهای بازرگانی است و این رسانه از این طریق ضمن تامین نیازهای اقتصادی خود به رونق …

گرچه رسانه‌ای مثل تلویزیون یکی از بهترین ابزارهای ممکن از حیث تاثیر گذاری روانی در تبلیغات کالاهای بازرگانی است و این رسانه از این طریق ضمن تامین نیازهای اقتصادی خود به رونق بخشیدن چرخه اقتصادی کمک می‌کند اما تلویزیون صرفا یک مکانیسم و تکنولوژی اقتصادی نیست که فقط با آن داد و ستد کرد و به تجارت و بازرگانی پرداخت.

بدون شک کارکردهای فرهنگی و آموزشی این رسانه مقدم بر کاربردهای بازرگانی و اقتصادی است. آگهی‌هایی که چند وقتی است درباره طرز استفاده صحیح از وسایل ارتباط جمعی نوین مثل تلفن همراه یا بازی‌های رایانه‌ای و تاثیر آن بر کودکان از تلویزیون پخش می‌شود، یکی از همین کارکردهای آموزشی تلویزیون است.

تیزرهایی که با بهره‌گیری از روش‌های نوین و جذاب رایانه‌ای و انیمیشنی، تلاش می‌کند جذابیت بصری برای مخاطب ایجاد و از این طریق در انتقال مفاهیم و پیام‌های فرهنگی موفق‌تر عمل کند.

نکته جالب در پخش این‌گونه تیزرهای آموزشی این است که خود رسانه درباره طرز استفاده صحیح از رسانه در اشکال مختلف فرهنگ‌سازی کرده و نسبت به آسیب‌های روانی ـ اجتماعی ناشی از ‌استفاده نکردن صحیح از این ابزارها هشدار می‌دهد.

شاید ابتدا به نظر برسد که ساخت آگهی‌ یا نماآهنگ‌های تبلیغاتی در ارتباط با ارزش‌ها و مفاهیم فرهنگی مصداق مستقیم‌گویی و نصیحت‌گویی داشته باشد، اما ساخت و تولید جذاب و مبتنی بر روان‌شناسی این آگهی‌ها موجب شده تا آنها به پیام‌های ضدخویش بدل نشود و از حیث تاثیرگذاری و انتقال پیام موفق باشد.

مثلا در یکی از این آگهی‌ها نشان داده می‌شود که چطور استفاده افراطی از گوشی تلفن همراه موجب بی‌توجهی پدر خانواده به جشن تولد فرزندش و مهمانان و دیگر اعضای خانواده می‌شود یا در یکی دیگر از این نماآهنگ‌ها یک سرباز که شبیه به سربازان بازی‌های رایانه‌ای خشن طراحی شده در کسوت یک انسان واقعی وارد خانه شده و ذهنیت کودک را به یک تجربه واقعی تبدیل می‌کند.

با نمایش این موقعیت‌های تصویری، فضاسازی مناسبی برای اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی به مخاطب درباره آن موضوع خاص صورت می‌گیرد که مستقیم و فرمایشی و کلیشه‌ای نیست و به تامل بینندگان منجر می‌شود.

به نظر می‌رسد جای این شکل از تبلیغات در تلویزیون ما خالی بوده و ظرفیت‌های زیادی برای ساخت و تولید انواع تیزرهای فرهنگی و آموزشی در زمینه‌های مختلف وجود دارد.

نهادها و سازمان‌هایی مثل آموزش و پرورش یا وزارت ارشاد می‌توانند در این زمینه از ظرفیت‌‌های رسانه‌ای استفاده بیشتری کرده و در جهت ترویج و تبلیغ رفتارهای درست شهروندی بهره بگیرند.

تجربه موفق تولید آگهی‌های تبلیغاتی در حوزه راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامی گواه صادقی بر این مدعاست و این شکل از آگهی آموزشی می‌تواند دامنه وسیع‌تری یافته و تجربه‌های متنوعی از سبک زندگی اجتماعی را دستمایه کار خود قرار دهد.

بدیهی است درساخت آنها هنر باید به فرهنگ و آموزش پیوند خورده تا محصول آن در نهایت منجربه تغییررفتار اشتباه و شکل‌گیری و تقویت رفتارها و الگوهای صحیح رفتاری در سطح جامعه شود.

سیدرضا صائمی