دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

فوتبال دولتی نمی تواند بازتاب آرمان جمعی باشد


فوتبال دولتی نمی تواند بازتاب آرمان جمعی باشد

یك ماه پس از پایان جام جهانی و پایان گرفتن التهابات عصبی آن دوران , یك بار دیگر نقش فوتبال را در جامعه ما و تلقی سنتی از آن را مرور می كنیم

فرصت‌ مواجهه‌ با مردی‌ كه‌ به‌ جز عرصه‌ سینما در ادبیات‌، فلسفه‌، جامعه‌شناسی‌ و تاریخ‌ نیز صاحب‌نظری‌ خبره‌ و برجسته‌ است‌. اما شاید كمتر كسی‌ بداند كه‌ او یك‌ كارشناس‌ ممتاز ورزشی‌ هم‌ هست‌ كه‌ در عرصه‌ فوتبال‌ بخصوص‌ جامعه‌شناسی‌ فوتبال‌، نظرات‌ خاص‌ خود را دارد.یك‌ ماه‌ پس‌ از پایان‌ جام‌ جهانی‌ و پایان‌ گرفتن‌ التهابات‌ عصبی‌ آن‌ دوران‌، یك‌ بار دیگر نقش‌ فوتبال‌ را در جامعه‌ ما و تلقی‌ سنتی‌ از آن‌ را مرور می‌كنیم‌. اگر فوتبالدوست‌ هستید و اگر به‌ كاركردهای‌ جامعه‌شناختی‌ پدیده‌های‌ عام‌ علاقه‌مندید، این‌ گفت‌وگو را بخوانید كه‌ می‌ تواند دیدگاه‌ شما را نسبت‌ به‌ فوتبال‌ و حضور آن‌ در جامعه‌ امروز، به‌ شكل‌ كامل‌ تغییر دهد.

● آقای‌ ارجمند ما با شكست‌ تیممان‌ در مسابقات‌ جام‌جهانی‌ چه‌ چیزی‌ را از دست‌ دادیم‌؟ می‌دانید فوتبال‌ برای‌ ما در واقع‌ یك‌ جور مایه‌ غرور ملی‌ و اتحاد و... است‌. سهیل‌ محمودی‌ بعد از حذف‌ ما توی‌ شرق‌ یك‌ مطلب‌ نوشته‌ بود با این‌ مضمون‌ كه‌ چه‌ خوب‌ شد باختیم‌ وگرنه‌ بعد از مدت‌ها باید غرق‌ در تبلیغات‌ می‌ماندیم‌ و... واقعاً چه‌ چیزهایی‌ را به‌ دست‌ آوردیم‌ و چه‌ چیزهایی‌ را از دست‌ دادیم‌؟

▪ بسم‌الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌، من‌ جواب‌ این‌ سوال‌ شما را بعداً خواهم‌ داد، اما دوست‌ دارم‌ یك‌ چیزی‌ را مطرح‌ كنم‌ و آن‌ هدف‌ ما از فوتبال‌ است‌! واقعاً ما برای‌ چه‌ چیزی‌ فوتبال‌ بازی‌ می‌كنیم‌، اقتصاد، سیاست‌، فرهنگ‌ و یا چه‌ چیزی؟ ما فوتبال‌ بازی‌ می‌كنیم‌ چون‌ همه‌ كشورها بازی‌ می‌كنند؟ مثل‌ یك‌ مد جهانی؟ ببینید فوتبال‌ را برای‌ هرچه‌ كه‌ بخواهیم‌ می‌دانیم‌ مال‌ ما نیست‌!

فوتبال‌ یك‌ پدیده‌ غربی‌ است‌ كه‌ حالا به‌ آسیا هم‌ رسیده‌. قانونش‌، نحوه‌ بازی‌اش‌ و همه‌ چیزش‌ مال‌ آنها است‌ و ما باید رعایتش‌ كنیم‌. برمی‌گردم‌ به‌ حرف‌ اولم‌، ما باید بدانیم‌ اصلاً برای‌ چه‌ فوتبال‌ بازی‌ می‌كنیم‌؟ این‌ سوال‌ را سال‌ها پیش‌ در برنامه‌ ۹۰ مطرح‌ كردم‌، گفتم‌ از بازیكنان‌ این‌ رشته‌ بپرسند واقعاً برای‌ چه‌ رفته‌اند سراغ‌ فوتبال‌؟ اینكه‌ فوتبال‌ را دوست‌ دارند، جواب‌ نشد، این‌ جواب‌ معتادها است‌! فوتبال‌ برای‌ اروپایی‌ها واقعاً حسن‌ اقتصادی‌ و بهره‌برداری‌های‌ اینچنینی‌ دارد.

ببینید! ما اینجا می‌رسیم‌ به‌ یك‌ تناقض‌ بزرگ‌!

از طرفی‌ شما می‌گویید فوتبال‌ برای‌ اروپا جنبه‌ اقتصادی‌ دارد، آنها باشگاه‌ دارند كه‌ طبق‌ یك‌ چرخه‌یی‌ كارش‌ را انجام‌ می‌دهد و... اما در اینجا ما می‌بینیم‌ مثلاً دولت‌ می‌آید برای‌ تیم‌ فولاد اهواز حدود ۱۰ میلیارد تومان‌ هزینه‌ می‌كند و از طرفی‌ می‌شنویم‌ كه‌ مدیر همین‌ كشور باید حقوق‌ زیر یك‌ میلیون‌ تومان‌ بگیرد. از بیت‌المال‌ به‌ ابراهیم‌میرزاپور سالی‌ صد میلیون‌ حقوق‌ می‌رسد خب‌ اشكالی‌ هم‌ ندارد... پس‌ اقتصاد هم‌ اینجا منظور است‌، تازه‌ می‌رسیم‌ به‌ یك‌ مورد دیگر، ما در ایران‌ پیام‌ اخلاقی‌ هم‌ از هرچیزی‌ می‌خواهیم‌. فوتبال‌ كه‌ پیام‌ اخلاقی‌ ندارد، ما با دیدن‌ فوتبال‌ تزكیه‌ نفس‌ كه‌ نمی‌كنیم‌! از همین‌ تلویزیونی‌ كه‌ باید هر سریالش‌ پیام‌ اخلاقی‌ داشته‌ باشد، هفته‌یی‌ ۱۶ ساعت‌ فوتبال‌ پخش‌ می‌شود، چرا؟ فلسفه‌اش‌ چیست؟

می‌دانید چون‌ فوتبال‌ به‌ یك‌ پیام‌ می‌ماند شما به‌ پاسكاری‌ها، به‌ این‌ اتحاد میان‌ بازیكنان‌، نگاه‌ كنید، با فوتبال‌ انگار ارتباط‌ و علاقه‌ جمعی‌ به‌ وجود می‌آوریم‌! همین‌ كه‌ همه‌ باید توپ‌ را به‌ یكدیگر بسپارند انگار به‌ هم‌ پیام‌ می‌دهند، اما بیایید روشن‌ كنیم‌ آیا این‌ پدیده‌ را كه‌ از غرب‌ آمده‌ ما تمام‌ و كمال‌ پذیرفته‌ایم‌؟

من‌ قبول‌ ندارم‌ كه‌ هر پدیده‌یی‌ كه‌ از هرجایی‌ می‌آید باید همه‌ جنبه‌هایش‌ را به‌ دیگران‌ تحمیل‌ كند! حالا برای‌ داشتن‌ یك‌ فوتبال‌ خوب‌ در كل‌ باید اقتصاد خوب‌ داشته‌ باشی‌، سیاست‌ خوب‌، اجتماع‌ درست‌، اخلاق‌ و... پس‌ یك‌ تعامل‌ به‌ وجود می‌آید كه‌ مثل‌ یك‌ چرخه‌ می‌شود. اینكه‌ ما می‌بازیم‌ یا می‌بریم‌ باید ببینیم‌ همه‌ اجزای‌ این‌ چرخه‌ را درست‌ چیده‌ایم‌؟ ما قبلاً می‌گفتیم‌ فوتبال‌ بازی‌ بیهوده‌یی‌ است‌ (۲۲ نفر دنبال‌ یك‌ توپ‌ می‌دوند كه‌ چه‌؟ و...) اما حالا فرق‌ كرده‌، فوتبال‌ مقدس‌ شده‌، وارد زندگی‌ مردم‌ شده‌.

ببینید فوتبال‌ مثل‌ زندگی‌ است‌، هیچ‌ ورزشی‌ نمی‌تواند اینجوری‌ عمل‌ كند. مثل‌ شانس‌ یكهو همه‌ چیز را از این‌ ور به‌ آن‌ ور می‌كند...

در فوتبال‌ شما می‌توانید امیدوار باشید كه‌ یك‌ نفر سرنوشت‌ را عوض‌ كند. مثل‌ زندگی‌. امكان‌ معجزه‌ هم‌ همیشه‌ است‌.

آره‌ الان‌ یمن‌ هم‌ كه‌ با برزیل‌ بازی‌ كند یك‌ درصد به‌ برد امیدوار است‌!

اصلاً شما در كدام‌ ورزش‌ به‌ اندازه‌ فوتبال‌ می‌توانید آدم‌ها را روانكاوی‌ كنید؟

نه‌ تنها روانكاوی‌ فردی‌ كه‌ به‌ لحاظ‌ قومی‌ هم‌ كاربرد دارد. مثلاً همین‌ پرتغال‌، تمام‌ جلب‌ بازی‌هایشان‌ خاص‌ قومیت‌شان‌ است‌، یعنی‌ همان‌ برون‌ فكنی‌ها، تظاهر در احساسات‌ و... مال‌ خود پرتغالی‌هاست‌!

بله‌، پرتغالی‌ كه‌ در تمام‌ دو قرن‌، سه‌ قرن‌ پیش‌ تمام‌ دریاها بابا همین‌ بندرعباس‌ ما را هم‌ زیر نفوذ خودشان‌ داشته‌اند. قدرت‌ استثماری‌ و استعماری‌ جهان‌ بوده‌، اما دیگه‌ تمام‌ شد. الان‌ یك‌ كشور كوچك‌ و فقیری‌ است‌ در یك‌ جایی‌. فقیرترین‌ كشور اروپا.

بله‌ فقیرترین‌ كشوری‌ كه‌ می‌خواهد به‌ وسیله‌ فوتبال‌، یا یك‌ نفس‌كش‌، امپراتوری‌ گذشته‌اش‌ را بازگرداند، اما آیا شما در همین‌ پرتغال‌ می‌توانید كسی‌ مثل‌ فردوسی‌، حافظ‌ و... پیدا كنید؟ نمی‌توانید، اما فوتبالش‌ مانده‌. ببینید، به‌ نظرم‌ فوتبال‌ تجلی‌ آرمان‌ جمعی‌ هر سرزمینی‌ است‌. ممكن‌ است‌ روش‌ را غلط‌ بروند و بشود فوتبال‌ پرتغال‌، درست‌ برود بشود یكی‌ مثل‌ آلمان‌. هر دوی‌ این‌ تیم‌ها در جام‌ جهانی‌ فكر می‌كردند ضعیف‌ترین‌ تیم‌ جام‌ را داشتند. اما هر دو بالا آمدند. آلمان‌ سوم‌ شد. پرتغال‌ چهارم‌. آلمان‌ اما هرگز با لگدزدن‌ و شكستن‌ پای‌ این‌ و اون‌ سوم‌ نشد، اما پرتغالی‌ها ...

اصلا همین‌ آرمان‌ جمعی‌ كه‌ می‌گویید، بیایید درباره‌ ایران‌ مثال‌ بزنیم‌. این‌ آرمان‌ جمعی‌ كاركردش‌ برای‌ ما ایرانی‌ها چه‌ بود؟ خوب‌ یا بد...

الان‌ عرض‌ می‌كنم‌، در این‌ یك‌ سال‌ گذشته‌ آرمان‌ جمعی‌ ما سمت‌ و سویش‌ را به‌ جای‌ دیگری‌ برد. ما زیر چتر دیگری‌ متمركز شدیم‌. ما به‌ انرژی‌ هسته‌یی‌ پرداختیم‌. آرمان‌ جمعی‌ ما در آن‌ موضوع‌ تجلی‌ پیدا كرد. بعد رفتیم‌ دنبال‌ فوتبال‌ و آن‌ را به‌ این‌ آرمان‌ جمعی‌ اضافه‌ كردیم‌.

البته‌ خود دولت‌ هم‌ چنین‌ قصدی‌ داشت‌. در واقع‌ می‌خواست‌ فوتبال‌ را تزریق‌ كند..

بله‌ ، درست‌ هم‌ بود. چون‌ توانسته‌ بودیم‌ مسابقه‌ را ببریم‌. ما با نیروی‌ جوان‌ ایرانی‌ توی‌ همین‌ دانشكده‌ علم‌ و صنعت‌ ، توی‌ همین‌ دانشگاه‌ شریف‌ موفق‌ شده‌ بودیم‌ كارهایی‌ را بكنیم‌ كه‌ یك‌ ذره‌ كمك‌ خارجی‌ هم‌ در كارش‌ نبود. منظورم‌ در اجرا است‌.

در ساختار كه‌ همه‌ كمك‌ می‌گیرند. در واقع‌ برای‌ این‌ آرمان‌ جمعی‌ این‌ جوانها بودند كه‌ در عرصه‌ علم‌ گل‌ زدند. علم‌ حق‌ ما بود و هست‌. اما در فوتبال‌ ما به‌ آرمان‌ جمعی‌ نرسیدیم‌. گاهی‌ این‌ آرمان‌های‌ جمعی‌ به‌ وسیله‌ فردیت‌های‌ قوام‌ یافته‌ را تبدیل‌ به‌ كلیت‌ می‌شوند. مثلاً اوایل‌ انقلاب‌ هفتاد میلیون‌ نفر در این‌ كشور متجلی‌ شدند در امام‌.

اما چرا آنجا این‌ اتفاق‌ افتاد چون‌ اخلاق‌ و دین‌ بود. كسی‌ برای‌ پول‌ كار نمی‌كرد. اصلا به‌ پول‌ فكر نمی‌كردند. اما در فوتبالمان‌ آرمان‌ جمعی‌ دیده‌ نمی‌شود. چه‌ می‌دانم‌، تمام‌ آن‌ اهدافی‌ كه‌ از فوتبال‌ می‌خواهیم‌ اصلاصبه‌ آرمان‌ جمعی‌ تبدیل‌ نشده‌ ولی‌ مثلاً در كشتی‌، وزنه‌برداری‌ چون‌ آن‌ فرد یت‌ قوام‌ یافته‌ را پیدا می‌كنیم‌، طلا می‌گیریم‌ و قهرمان‌ جهان‌ می‌شویم‌. اما فوتبال‌ واقعاً پیچیده‌تر است‌ . همه‌ دنبال‌ یار دوازدهم‌ می‌گردند كه‌ كمك‌ كند برای‌ پیروزی‌. این‌ كار یار دوازدهم‌ است‌. زیدان‌ دست‌هایش‌ را بالا می‌برد وقتی‌ گل‌ می‌زند، یا چه‌ می‌دانم‌ كسی‌ كه‌ حلقه‌ ازدواجش‌ را می‌بوسد، او كه‌ صلیب‌ می‌كشد و... همه‌ از یار دوازدهم‌شان‌ تشكر می‌كنند. ما هم‌ یار دوازدهم‌ داشتیم‌ اما تلویزیون‌ بود! آنجا بازیكنان‌ یار دوازدهم‌ را داخل‌ چمن‌ دنبال‌ می‌كنند!

جرزینهو را یادتان‌ هست‌ كه‌ وقتی‌ گل‌ می‌زد می‌رفت‌ گوشه‌ زمین‌، زانو می‌زد، دعا می‌كرد، صلیب‌ می‌كشید؟

همین‌ است‌ دیگر! برای‌ اینكه‌ او این‌ گل‌ را متعلق‌ به‌ یار دوازدهم‌ می‌دانست‌.

برزیلی‌ها این‌ خاصیت‌ را زیاد دارند.

الان‌ دیگه‌ همه‌ انگلیسی‌ها هم‌ همین‌ كار را می‌كنند. من‌ كاری‌ به‌ این‌ نیایش‌های‌ متظاهرانه‌ ندارم‌. ما خودمان‌ بازیگریم‌، می‌دانیم‌ كی‌ واقعاص دارد نیایش‌ می‌كند كی‌ دارد ادا در می‌آورد... ما واقعاً دنبال‌ چی‌ بودیم؟ یك‌ ماه‌ برای‌ جام‌ جهانی‌ از تلویزیون‌ برنامه‌ گذاشتیم‌ به‌ غیر از ۹۰ دقیقه‌ پخش‌ بازی‌ها و هفت‌، هشت‌ دقیقه‌ حرف‌های‌ كارشناسی‌، چه‌ چیز دیگری‌ داشتیم؟!ما ثانیه‌یی‌ از تبلیغات‌ غافل‌ نشدیم‌، توی‌ مانیتور استودیو مدام‌ تبلیغ‌، روغن‌ نازگل‌ و زعفرانیه‌ و... را دیدیم‌.

همان‌ اول‌ هم‌ آقای‌ ضرغامی‌ گفت‌ ده‌ میلیارد تومان‌ (حق‌ پخش‌ بازی‌ها) رقم‌ سنگینی‌ است‌ و از مدیر تبلیغاتش‌ پرسید می‌توانید تامین‌ كنید، او هم‌ گفت‌ خیالتان‌ راحت‌ باشد...

بله‌! قبول‌! ولی‌ مگر تبلیغ‌ ثانیه‌یی‌ چند است‌؟ مگر چقدر قرار است‌ در بیاوریم؟ دیگر نباید كه‌ تلویزیون‌ دكه‌ فروش‌ یك‌ كالایی‌ بشود؟ مگر نشده‌ بود دكه‌ فروش‌ سامسونگ؟!

خب‌ من‌ می‌خواهم‌ بگویم‌ آیا هدف‌ ما شاد كردن‌ روحیه‌ مردم‌ است‌، ما می‌خواهیم‌ با نشان‌ دادن‌ فوتبال‌ و هیجاناتش‌ اوقات‌ خوشی‌ برای‌ آنها درست‌ كنیم؟

اگر این‌ است‌ كه‌ هدف‌ مقدسی‌ است‌ ، اما اگر حاشیه‌اش‌ كنترل‌ نشود، آن‌ وقت‌ معلوم‌ است‌ كه‌ چه‌ كسانی‌ سودهای‌ مالی‌ می‌برند، كسانی‌ كه‌ هیچ‌ علاقه‌یی‌ به‌ فوتبال‌ ندارند. از فوتبال‌ استفاده‌ می‌كنند كه‌ كالایشان‌ را تبلیغ‌ كنند، اشكالی‌ ندارد، اما باید دید نتیجه‌اش‌ چیست‌؟

اگر مثلا شیر پگاه‌ تیم‌ فوتبال‌ نداشته‌ باشد، ده‌ میلیارد خرجش‌ نكند، ده‌ میلیارد را سرشكن‌ می‌كند روی‌ كاهش‌ هزینه‌های‌ شیشه‌های‌ شیر، چقدر می‌شود؟

ما شیر را ارزانتر می‌خریم‌. از پول‌ فروش‌ شیر است‌ دیگر! از كجا می‌آید؟ چاپ‌ می‌زنند؟ الهام‌ می‌شود؟ صبا باتری‌، بانك‌ كشاورزی‌ و...فولاد، ذوب‌ آهن‌...

كجای‌ دنیا اینجوریه‌؟ بله‌ فیات‌ به‌ یوونتوس‌ كمك‌ می‌كند اما چه‌ ربطی‌ میان‌ فیات‌ و ایتالیا است‌؟ فیات‌ ربطی‌ به‌ دولت‌ ایتالیا نداره‌.

جامعه‌ شناسی‌ فوتبال‌ ملی‌ در گفت‌ و گو با داریوش‌ ارجمند


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.