چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
رمان «عصر معصومیت» نوشته ادیت وارتون
● رمان
در مجله پیکتوریال ریویو بدون جداسازی فصلها به صورت داستان پاورقی منتشر شده است. «عصر معصومیت» قبل از انتشار کتاب در همان سال عمدتا بوسیله وارتن اصلاح و بازنویسی شده است، چرا که بازنویسی جزو عادات وی بوده است.
رمان از نظر منتقدان و از نظر تجاری موفق بود و وارتن در حدود هفتاد هزار دلار درآمد در سال ۱۹۲۲ بدست آورد و نخستین زنی بود که جایزه پولیتزر را دریافت کرد.
منتقد ادبی ریچارد لوئیس استدلال میکند که ادیت وارتن دو گرایش را در این رمان منعکس میکند: جستجویی بسیار خلاقانه و تصویری برای یافتن آمریکایی که بعد از جنگ جهانی اول ناپدید شده است و دیگری، واکنش نشان دادن نسبت به گذشته شخصی خودش از سویی از طریق شخصیت آرچر، عضو سرکش و کله شقی را از جامعهای که او زمانی در آن بوده است بازمیگرداند و از طریق شخصیت النسکا اشتیاق، جدیت و جامعه گریز بودن خود را بیان میکند.
● خلاصه داستان
نیولند ارچر در اپرا کنتس الن النسکا دختر عمه نامزدش می را ملاقات میکند. الن بدلیل جدایی از کنت ثروتمند، فرارش به همراه منشی کنت و تمایلش به مقابله با عرف جامعه خودش را بر سر زبانها انداخته است. در همین حال، نیولند به می، که دختری زیبا ولی فاقد قوه تخیل و ساده است پیشنهاد میدهد که هر چه زودتر با وی ازدواج کند؛ در ابتدا دختر تقاضایش را رد میکند و با اصرار در مورد روابط دیگر وی سوال میکند. الن برای مشاوره گرفتن در مورد طلاق احتمالی خود به دفتر حقوقی آرچر مراجعه میکند. ارچر با خانواده الن موافق است که رسوایی ناشی از این امر خطر بسیار بزرگی است، و خود الن نیز با این موضوع موافق است. الن فرار میکند و از ارچر میخواهد که به دنبال او بیاید، ارچر فکر میکند که شوهر الن در تعقیب اوست اما در واقع کسی که آنها را تعقیب میکند بئوفرت است، بانکداری که به سختی با نیویورکیها کنار میآید و به داشتن معشوقه زیاد مشهور است. ارچر که در شور و هیجانات الن گرفتار شده، تصمیم میگیرد نامزدی خود را به هم بزند.
اما پیغامی از می میرسد مبنی بر این که والدین خود را متقاعد کرده که تاریخ ازدواجشان را جلو بیاندازند. پس از ازدواج، ارچر و می به مسافرت سه ماههای میروند و در این میان با افراد زیادی منجمله ریویر که یک معلم سرخانه فرانسوی است ملاقات میکنند. پس از آن آنها تابستان را در نیوپورت میگذرانند و می در آنجا جایزه مسابقه تیراندازی با کمان را میبرد. ارچر که هنوز هم مفتون الن است هر بار بهانهای میآورد تا بتواند او را ببیند، حتی پس از اینکه الن شهر را ترک میکند. ارچر می فهمد که ریویر-همان منشی که الن همراه او از پیش شوهرش فرار کرده است- پیغامی برای الن آورده است که در آن کنت خواستار بازگشت الن شده است. اما ریویر، به ارچر اصرار میکند که الن را از بازگشت به لهستان بازدارد. پس از حمله قلبی کاترین مینگوت، الن موافقت میکند که برای زندگی با وی به پیش او بیاید. ارچر همچنان امیدوار است. سپس می به ارچر میگوید که الن تصمیم گرفته به اروپا بازگردد، اما نه پیش شوهرش. پس از میهمانی خداحافظی الن، می رازی را فاش میکند که او چندین روز قبل به الن گفته بود و اکنون نیز او فقط به شوهرش اطلاع میدهد: او حامله است.
اکنون در پایان وقایع، با ارچر از طرف خانوادهاش بعنوان فردی ولخرج که به سمت خانوادهاش بازگشته رفتار میشود. دههها میگذرد و ارچر که اکنون همسرش درگذشته است و در زمینه سیاستهای آزادی خواهانه فردی فعال و محترم است بخاطر وعدهای که به پسر خود-دالاس- داده است به پاریس سفر میکند. پس از آنکه دالاس به پدر خود میگوید که او از همه چیز درباره الن النسکا اطلاع یافته است آنها تصمیم میگیرند که از آپارتمان الن دیدن کنند. اما ارچر تصمیم میگیرد که دورادور روی نیمکت پارک بنشیند و دالاس را برای ادای احترام بفرستد. ارچر به نوری که از آپارتمان الن بیرون زده نگاه میکند و سپس تنها و به آرامی و قدم زنان به سمت هتل میرود.
● اقتباس های سینمایی
▪ (۱۹۲۴)،آمریکا، کارگردان وزلی راجلز، برگردان الگا پریتزلوا
▪ (۱۹۳۴)،آمریکا، کارگردان فلیپ مولر، برگردان سارا ماسان و ویکتور هیرمن
▪ (۱۹۹۳)،آمریکا، کارگردان مارتین اسکورسیزی ، برگردان مارتین اسکورسیزی و جی کاکز
نسخه صامت ۱۹۲۴ با بازی بورلی بین در نقش کنتس الن اولنسکا و الیوت دکستر در نقش نیولند ارچر گم شده است. نسخه ۱۹۳۴ فیلیپ مولر با بازی ایرن دان در نقش اولنسکا و جان بولز در نقش ارچر نیز بدلیل مشکلات قانونی تا زمان نخستین ارائه آن در دسترس نبوده است. در این نسخه کاملا مشهود است که برای مونتاژ افتتاحیه به دنبال تجسم نیویورک دهه ۱۸۷۰ بوده است و نیز یکسان بودن نمای شروع و پایان فیلم که در آن ارچر پیر بعد از چندین سال به آهستگی در مقابل محل اقامت النسکا حرکت میکند و داستانش را بازگو می کند، فیلم را در لایه ای از فداکاری (قربانی کردن خود) و حسرت پنهان میکند.
منتقدان همانطوری که پیش بینی میشد، واکنششان نسبت به نسخه ساخت ۱۹۹۳ این فیلم توسط اسکورسیزی متفاوت بوده است و این فیلم را نشانهی قابل توجهی از تغییر در زمینه سبک، ماهیت موضوعات و درگیریهای شخصی و معمول وی میدانستند. استوارت کلاوانس معتقد است که اسکورسیزی تقریبا فرد دیگری شده و درست مانند شخصیتهای فیلم به واسطه تصور عصا قورت دادهای که از خودش پیدا کرده مشغول سرکوب خود است که نتیجه بسیار شق و رق، رویایی و البته کسالتآور از کار درآمده است. اسکورسیزی خود صراحتا بیان میکند :«من هیچگاه واقعا راه درست نمایش روابط عاشقانه را پیدا نکردهام چرا که با چنین چیزی در دنیای مدرن آشنا نیستم. من نمیتوانم آن را حس کنم. بنابراین میخواستم کاری بسیار جذاب و سرخوش از دورهای ارائه کنم که در آن زمان کیفیت ساختار متمایز و قویتر بوده است.» اندرو دلبانکو از این توضیحات چنین استنباط میکند که این فیلم تغییری تعمدی است که به واسطه رنج بیشتر بدست آمده است: رستگاری از طریق چشم پوشی از عشق.
در حذف و یا اضافه کردن به برخی از شخصیتها، فیلم کاملا به داستان کتاب وفادار است. گفتار خارج از دوربین نیز اغلب دقیقا همان کلمات وارتون را به کار برده است. اسکورسیزی از جلوههای اکسپرسیونیستی متعددی استفاده میکند که به نظر عمدی میرسد، شامل نورپردازی موضعی از ارچر و می وقتی ارچر اعتراف میکند که برای او گلهای رز زرد فرستاده است، یک وایپ به سمت مرکز که بیان کننده همه چیز است مثل دعوت از معلم سرخانه به شام، که ازدواج ارچر او را مجبور به استعفا میکند و یک نمای ۳۶۰ درجه در میهمانی خانواده بلنکر. فیلم اسکورسیزی به لحاظ بصری در نمایش جزئیات ظریف و دقیق جامعه نیویورک دهه ۱۸۷۰ رفتاری متعهدانه دارد تا همه چیز برای بیننده امروزی قابل باور و قابل قبول باشد.
متاسفانه، همانطور که کوستانتزا کاهیر به درستی بیان میکند، نریشنی که مستقیما از رمان خوانده میشود به ما یادآوری میکند که رمان چقدر خوب نوشته شده است و به همین خاطر کار بازیگرانی که به نظر میرسد تنها به جهت بصری وارد شدهاند، به یک اجرای پانتومیمی تقلیل مییابد تا اینسرتهای بزرگی که از بعضی نوشتهها دیده میشود بیشتر شبیه گوینده مخصوص ناشنوایان در تلویزیون عمل کند.
اگر چه استفاده اسکورسیزی از این ابزار قابل درک است، چرا که شخصیتهای وارتن اغلب در یک نگاه ظریف و دقیق در غالب پاراگرافهایی غنی از معنی با هم ارتباط بر قرار می کنند. صدای جوآن وودوارد نیز در خدمت تاکید بیشتر بر نمایش شکافی است که به لحاظ جزئیات و نمایش هنرمندانه بین اثر وارتون و نسخه سینمایی آن وجود دارد.
مترجم: مسعود نفیسی فرد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست