شنبه, ۲ فروردین, ۱۴۰۴ / 22 March, 2025
رهبری و انگیزه دهی

نقطه آغاز رهبری انگیزشی، در ابتدا دیدن خود در نقش مدل و الگو برای دیگران است. خود را همانند شخصی ببنید که دارای مجموعه معیارها و استانداردهایی است که دیگران از آنها پیروی میکنند. یکی از ویژگیهای کلیدی رهبران این است که مجموعه معیارها و استانداردهای بالای پاسخگویی برای خود و رفتارهایشان دارند. آنها فرض میکنند که دیگران در حال تماشای آنها هستند و بواسطه آنچه که آنها انجام میدهند، استانداردهای خود را تعیین میکنند. در واقع (به عنوان مثال از دیدگاه آنها) رهبری باید کاملا دقیق باشد ولو اینکه کسی پیرامون آنها مراقب باشد، مخفیانه یادداشت بردارد و از اقدامات روزانهشان تصویربرداری کرده و آن را در معرض مشاهده و اقدام دیگران قرار دهد.
رهبری انگیزشی مبتنی بر قانون تلاش غیرمستقیم است. بر اساس این قانون، بیشترین چیزها در زندگی انسانی، معانی غیرمستقیمی هستند که نسبت به معانی مستقیم، اکثرا براحتی قابل دستیابی هستند. شما زمانی براحتی به رهبر دیگران تبدیل میشوید که ثابت کنید واجد خصوصیات رهبری هستید و این، جز از طریق ساماندهی افراد به پیروی از دستوراتتان حاصل نمیشود.
بجای تلاش برای فائق آمدن بر افرادی که با شما رقابت میکنند، بر معیشت یک عمر زندگی تمرکز کنید که بسیار قابل تحسین است تا آن دسته از افرادی که میخواهند مانند شما باشند، اما بدون گفتن کلمهای.
در کسبوکار، انواع مختلفی از قدرت وجود دارد. دو مورد از آنها قدرت نسبی و قدرت مقام است. قدرت مقام، قدرتی است که با عنوان شغلی یا منصب وارد هر سازمانی میشود. اگر شما مدیر یک شرکت شوید، خودبهخود دارای قدرتها و امتیازاتی خاص میشوید که همراه با رتبه شما توسعه مییابد شما میتوانید به افراد دستور بدهید و تصمیماتی خاص اتخاذ کنید. شما میتوانید یک رهبر باشید یا اینکه هیچ کسی شبیه شما نباشد.
قدرت نسبی، قدرتی است که شما را تقویت میکند، زیرا نوعی از وجود شماست. در هر سازمانی، افرادی وجود دارند که بیش از اندازه با نفوذ بوده و دیگران را رصد میکنند، هرچند که ممکن است مناصبشان در چارت سازمانی چندان بالا نباشد. این مردان و زنان، رهبران حقیقی هستند زیرا از طبیعت مردم و از اخلاق و خصوصیات شخصی خود پدید میآیند. شاید مقتدرترین رهبر انگیزشی کسی است که به آن دسته از اقداماتی میپردازد که از وی به عنوان «رهبری خدمتگزار» یاد میشود. از کنفوسیوس نقل شده: «کسی که میخواهد استاد شود، باید خدمتگذار همگان شود». زن و مردی که خود را به عنوان خدمتگزار میبینند و هر کار ممکنی را انجام میدهند که به دیگران کمک کنند، در واقع بهترین و بالاترین تمرین را در زمینه رهبری خدمتگزار اجرا میکنند.
در طول سالها، بهگونهای هدایت شدهایم تا باور کنیم که رهبران، آنهایی هستند که با شهامت گام برمیدارند، قدرت و اطمینان از آنها تراوش میکند، دستوراتی میدهند و تصمیماتی اتخاذ میکنند تا دیگران انجام دهند، اما این یک مکتب فکری قدیمی است.
رهبر امروزی کسی است که سوال میکند، به دقت گوش میدهد، مجدانه طرح و برنامه میریزد و سپس بین تمام آن دسته از افرادی که وجودشان برای رسیدن به اهداف ضروری است، وفاق ایجاد میکند. زن یا مرد رهبر، سعی نمیکند کار را توسط خودش انجام دهد بلکه انجام کارهایی را بر عهده میگیرد که با کمک دیگران انجام شود. اینها ۵ صفت مدیران انگیزشی را برای ما به ارمغان میآورد. اینها ویژگیهایی هستند که شما قبلا، میزان مشخصی از آن را داشتهاید و این باعث میشود تا پیشرفت را ادامه دهید و به واسطه افرادی که در زمانی بسیار کوتاه در اطرافتان هستند، برجسته به نظر بیایید.
▪ بینش، اولین خصوصیت است. این تنها ویژگیای است که بیش از هر چیزی، رهبران را از دنبالهروها (مقلدین) تفکیک میکند. رهبران صاحب بینش هستند و مقلدین فاقد آنند. رهبران این توانایی را دارند تا در عقب بایستند و تصویر بزرگ را ببینند. مقلدین در فعالیتهای روزمره سرگردانند. رهبران، توانایی ثبات دیدشان را در افق فکری توسعه داده و امکانات بزرگتری را میبینند. مقلدین، افرادی هستند که دیدگاههایشان در زمینهای ثابت مانده و به ندرت به خود و فعالیتهای خود در چارچوبی بزرگتر مینگرند.
جرج برناد شاو، این ویژگی رهبران را به طور خلاصه در کلام یکی از شخصیتهایش بیان میکند: «اکثر مردها (آدمها) به هرچه که هست نگاه میکنند و میپرسند: چرا؟ من در عوض، به هرچه که میتوانست باشد نگاه میکنم و میپرسم: چرا نه (نباشد)؟»
بهترین راه برای شما، تحریک دیگران است تا خود دارای انگیزه شوید. سریعترین راه تحریک کردن دیگران در مورد یک طرح، در واقع برانگیختن شخص خودتان است. راه ایجاد تعهد در دیگران برای دستیابی به هدف یا نتیجه این است که رویهم رفته خودتان متعهد باشید.
راه ایجاد وفاداری به سازمانتان و سایر مردم این است که در هر کاری که انجام میدهید و یا درباره آن صحبت میکنید، سرمشقی از وفاداری (متعهد) باشید. همه اینها، برنامههای کاربردی قانون تلاش غیرمستقیم هستند و رابطهای بسیار نزدیک با ویژگی دیدگاه دارند.
یکی از الزامات رهبری، توانایی گزینش حوزه ممتاز است. همانطور که در گزینش میدان رقابت، به طور کلی انتخاب درستی صورت میگیرد. لذا رهبر ممتاز، حوزهای را انتخاب میکند که او و سایرین به طور معمول در آن کار فوقالعادهای را انجام دهند.
تعهد به تعالی، یکی از نیرومندترین محرکهاست. تمام رهبرانی که مردم و سازمانها را عوض میکنند، در دستیابی به برتری در حوزهای خاص علاقمند هستند.
انگیزشیترین دیدگاه میتواند شما را به خودتان و دیگران جلب کند؛ البته بر حسب اینکه «بهترین باشید!». بسیاری از مردم هنوز درک نمیکند که عملکرد عالی در خدمت به مردم دیگر، قطع مسلم و سنگ بنایی اساسی برای بقا در اقتصاد آینده است.
افراد و شرکتهای بسیاری، هنوز هم از طرز فکری طولانی (تاریخ گذشته) حمایت میکنند که تا زمانی بدتر از هر کس دیگری نیستند، میتوانند در تجارت باقی بمانند که این نگرشی ابلهانه است! این تفکری ماقبل تاریخی است زیرا اکنون در عصر تعالی بسر میبریم.
مشتریان تصور میکنند که به (کالاها یا خدماتی با) کیفیت عالی دست خواهند یافت و اگر (آن کالا یا خدمات) بدردشان نخورد، خیلی سریع به رقبایتان مراجعه میکنند. بیشتر مردم، نظرشان برمیگردد. به عنوان یک رهبر، وظیفه شما این است که در هر کاری که انجام میدهید، ممتاز بوده و در حوزه فعالیتی که انتخاب کردهاید، بهترین باشید. وظیفه شما این است دیدگاهی با استانداردهایی بالا، در خدمت به مردم داشته باشید. شما نهتنها با نمونه نشان دادن برتری در رفتارتان بلکه با معنا کردن (فهماندن) آن به دیگران، باعث پایبندی آنان به این دیدگاه میشوید. این روش، راه حلی برای رهبری خدمتگذار است.
تعهد به انجام کار، خود بهترین کیفیت در خدمترسانی به مردم در داخل و بیرون سازمان است.
امروزه رهبری از یک طرف، نیازمند تمرکز در مواجهه با کسانی است که باید کار انجام دهند و از سوی دیگر، کسانی که انتظار دارند از کار سود (منفعت) ببرند.
▪ دومین ویژگی، که شاید تنها محترمانهترین خصوصیت رهبران به حساب میآید، صداقت است. صداقت زمانی تحقق مییابد که با توجه به هر آنچه که میگویید و انجام میدهید، در درستکاری مصمم باشید. صداقت، زیربنای تمام خصوصیات دیگر است. اندازه صداقت شما از این جهت که چطور در فضاها (موقعیتها)ی بحرانی زندگیتان صداقت به خرج میدهید، تعیین میشود. صداقت به این معناست که وقتی کسی از شما در پایان روز میپرسد، «آیا کار را به بهترین وجه انجام دادید؟»، شما میتوانید در چشمانش نگاه کنید و بگویید: «آری!» صداقت اینگونه معنا میدهد که وقتی کسی به شما میگوید کاش میتوانستی کار را بهتر انجام بدهی، شما صادقانه بگویید: «نه، من کار را به هر ترتیبی که بود انجام دادم. من به طور بالقوه تلاشم را کردم». درستی و صداقت به این معناست که به عنوان یک رهبر، کمبودها و نکات ضعفتان را بپذیرید.
این به آن معناست که به این دلیل کار میکنید که نقاط قوتتان را تقویت کرده و در عوض، نقاط ضعف را جبران کنید. صداقت به این معناست که حقیقت را بگویید و با درستی و صداقت زندگی کنید و آن را وارد روابط خود و هر کاری کنید که انجام میدهید. صداقت، این معنی را میدهد که شما با مردم و موقعیتها، بیپرده سروکار داشته و به آنچه که معتقدید درست است، راضی نشوید.
▪ اگر دو ویژگی اول رهبر انگیزشی، دیدگاه و صداقت هستند، ویژگی سومی که دوام هر دوی آنها را بالا میبرد، شجاعت است. این ویژگی، مشخصهای کلی برای تشخیص رهبر واقعی است. هر سه عامل، تقریبا همیشه در گفتار و کردار رهبر دیده میشوند و برای موفقیت وی ضروری هستند و این یعنی خوشبختی و توانایی ایجاد انگیزه برای افراد دیگر، به بهترین شکل ممکنی که میتوانند باشند.
پرورش دیدگاهی بزرگ تنها در مسیری آسان است که بخواهید خودتان و شخص مورد نظر، در آن باشید. خود را متعهد به صداقت کامل در زندگی، کاری آسان اما مستلزم داشتن شجاعتی باورنکردنی است تا آن را به واسطه دیدگاه و تعهداتتان دنبال کنید. لذا میبینید که در اسرع وقت، معیار یا هدفی والا را برای خود تعیین میکنید. شما از تمام انواع و اقسام مشکلات و موانع خواهید گذشت. تحت محاصره خواستههایی قرار خواهید گرفت تا با ارزشها و دیدگاهتان به توافق برسید. تقریباً احساس خواهید کرد که سخت در عادت دادن (وفق دادن) خود به خطمشی زندگی (جاری) اصرار میکنید.
علاقه شما به جلب اعتماد و همکاری دیگران، میتواند براحیتی به ترک قواعد کلیتان بینجامد و اینجا مکانی است که شجاعت وارد میشود. شجاعت همراه با صداقت، پایه و اساس شخصیت (سیرت) است. اولین شکل شجاعت، توانایی شما در درگیر شدن با اصول خودتان است تا در برابر آنچه که به آن باور دارید بایستید و تکان نخورید جز اینکه چارهای درست بیندیشید (احساس درستی در مورد چاره داشته باشید).
گذشته از این، شجاعت، توانایی بیرون آمدن از جایگاه عقیده است. شجاعت، خارج شدن از آن جایگاه و وارد شدن به مجهول است و سپس ناگزیر، مواجه شدن با تردید و بلاتکلیفی که هر ریسک (مخاطره) جدیدی را در پی دارد. اکثر مردم از ناحیه آسایش (راحتی) فریب میخورند. این را میتوان به بیرون رفتن از خانهای گرم در سرما تشبیه کرد. صبح، پر از باد است و هر فردی هنگامی که احساس میکند طوفان در خارج از محدوده آسایش او در حال چرخیدن است، سراسیمه به جای گرم و دلپذیر (نرم) خود برمیگردد (پشت میکند). چنین کسی رهبر واقعی نیست. رهبر واقعی دارای شجاعتی است که دور از خود و آسایشاش قدم بر میدارد و به طوری ناشناخته، با ضمانتی در موفقیت روبهرو نمیشود. این همان توانایی «مردانهوار (بیباکانه) رفتن به جایی است که پیش از آن هیچ انسانی نرفته است» و شما را به عنوان یک رهبر از افراد عادی متمایز میکند. اگر میخواهید از حد معمول خود بالاتر بروید، باید این الگو را به کار بگیرید. این الگو، به سایر مردم الهام و انگیزه میبخشد تا از میزان بازدهی ترازهای قبلیشان فراتر روند. اسکندر پادشاه مقدونیه یکی از عالیترین رهبران در تمام دوران بود. او در ۱۹ سالگی و زمانی که پدرش فیلیپ دوم کشته شد، به پادشاهی رسید. ۱۱ سال بعد، او با رهبری لشکریانش که نیروهایی فوقالعاده بودند، توانست بسیاری از نقاط شناخته شده جهان را فتح کند. با این حال، زمانی که او در اوج قدرتش بود، ارباب جهان و بزرگترین فرمانروای تاریخ آن دوره به شمار میآمد. او به آرامی به آغاز هر نبرد، شمشیرش را (از غلاف بیرون) میکشید و مردانش را رو به جلو، داخل میدان نبرد هدایت میکرد. او بر نقش پیشگامی اصرار داشت. اسکندر احساس میکرد که نمی تواند از سربازانش بخواهد تا جانشان را به خطر بیندازند، مگر اینکه رضایتش را در نتیجه اطمینان کاملی که به آن داشت در عمل، به وضوح نشان دهد. از نظر اسکندر، حمله رو به جلو، این احساس هیجان و انگیزه را در سربازانش بسیار برمیانگیخت که گویی هیچ نیرویی قبل از آنها قادر نبوده بر روی زمین تاب بیاورد.
▪ واقعبینی، چهارمین ویژگی رهبری انگیزشی است. فرد واقعگرا بر مشاهده جهان آنگونه که واقعا هست اصرار میورزد نه آنگونه که میخواهد باشد. این بیطرفی و عینی بودن، این امتناع از دخالت دادن توهمات خود، نشانه یک رهبر واقعی است. آن دسته از خصوصیاتی که در واقعبینی به خوشبختی اعتمادی ندارد، به معجزه امیدوار است، برای قواعد کلی و اساسی کسبوکار استثنائاتی قائل میشود، انتظار پاداش بدون کار را دارد یا به این دلخوش است که مشکلات خودبخود حل خواهند شد همگی، نمونههای توهم خویشتن از زندگی در سرزمینی خیالی است.
رهبر انگیزشی بر دیدن چیزهایی اصرار میورزد که به همان اندازه دقیق هستند و وی دیگران را تشویق به دیدن این شیوه زندگی میکند. گواینکه رهبر انگیزشی شما را به ماهیت حقایق (هر آنچه که هستند) میرساند. شما با مردم صادقانه داد و ستد میکنید و به آنها دقیقا آنچه را که مطابق واقعیت است، میگویید. این به آن معنا نیست که شما همیشه درست و صادق هستید بلکه به این مفهوم است که شما دائما حقیقت را در بهترین حالت ممکن، بیان میکنید.
▪ مسئولیت، پنجمین ویژگی رهبری انگیزشی است. چه بسا که این، ویژگی دشوارترین ویژگی در جهت پیشرفت است. مسئولیتپذیری همان اندازه معنا میدهد که «هری ترومن» (رئیسجمهور امریکا در جنگ دوم جهانی) گفت: «اینجا، جای ایستادن بر سر مسئولیت است».
بازی زندگی بسیار رقابتی است. گاهی اوقات، یک موفقیت و شکست بزرگ در فاصلهای بسیار اندک (نزدیک)، از هم قابل تشخیصاند. در تماشای مسابقه حذفی بازیهای بسکتبال، بیسبال و فوتبال میبینیم که برنده مسابقه میتواند با تکامتیاز مشخص شود و این تکامتیاز میتواند متکی بر یک تکحمله یا در حین حمله تکعضوی از تیم، در قسمتی حساس از یک بازی کسب شود.
زندگی شباهت زیادی به ورزشهای مسابقهای دارد. کارها و امور بسیار کوچکی که آن را انجام میدهید یا به آنها ترتیب اثری نمیدهید، شما را به سمتی میبرند که منجر به پیروزی یا برطرف شدن ناراحتیتان در لحظهای بحرانی و سرنوشتساز میشود. این قاعده کلی با در نظر گرفتن قبول مسئولیت و هر کاری که شما بر حسب اتفاق انجام میدهید، فوقالعاده درست است.
در مقابل مسئولیتپذیری، بهانهتراشی، مقصر دانستن دیگران، ناراحت و عصبانی شدن و بیزاری از مردم به خاطر هر آنچه که برایتان انجام دادهاند یا ندادهاند، قرار دارد. هر یک از سه رفتار زیر میتواند شما را کاملاً به اشتباه بیندازد و به اندازه کافی در بازی موفقیت، برایتان ارزشمند باشد:
▪اگر شما در حال گذر از یک مانع یا مشکل به جای اینکه مسئولیتپذیر باشید، عذر و بهانه بتراشید در ۵ قدمی منطقه جریمهای قرار میگیرید که ترجیحاً میتواند حداقلِ ارزش را برایتان داشته باشد و اینکه همانند یک فرود برایتان باارزش باشد. همین طور میتواند بین موفقیت و شکست تفاوت ایجاد کند.
▪ اگر برای هر دو صورت مسئله یا مشکلی، مانعتراشی کنید و کس دیگری را مقصر بدانید به ۱۰ قدمی یک منطقه جریمه میرسید. در رقابت تنگاتنگ یک مسابقه ورزشی، زمانی که تیمها تفاوت ناچیزی با هم دارند، بودن در ۱۰ قدمی یک منطقه جریمه میتواند برایتان ارزشمند باشد.
▪ اگر در زمانی که کارها با شکست مواجه میشوند، در عوض مسئولیتپذیری، بهانهجویی کنید، شخص دیگری را مقصر بدانید و ضمن خشمگین و عصبانی شدن آن را بزرگ جلوه دهید، شما در ۱۵ قدمی یک منطقه جریمه قرار میگیرید. در صورت ادامه این روند، ممکن است برایتان ارزش عنوان قهرمانی و حرفهای داشته باشد.
رهبری فردی و رهبری انگیزشی، بسیار مشابه یکدیگرند. در مورد رهبری دیگران، ابتدا میبایستی خودتان را رهبری کرده و به عنوان سرمشق یا الگو ایفای نقش کنید. شما میبایستی ابتدا شخصی فوقالعاده برای خودتان باشید. شما خودتان را به داشتن بینشی بزرگ ترغیب میکنید و به هر اندازه که در حرکت به سوی آن پیش میروید، به صورت واقعیتی مسلم برایتان جلوه میکند و اینگونه دیگران را به ذوق میآورید تا با شما همراه و مشغول به کار شده و در نهایت به وظیفه خود در قبال آن بینش، عمل کنند.
شما صداقت و درستی کامل خود را نسبت به همه، در انجام هر کاری نشان میدهید. شما شخصی هستید که در نوع خود، دیگران را «به همانند خود بودن» تشویق و تحسین میکنید. شما استانداردی را تعیین میکنید که دیگران آرزویش را دارند. شما در واقع با خود و دیگران به نحوی زندگی میکنید که آنها در حمایتها و تعهداتشان نسبت به شما، به اطمینان خاطر برسند.
شما آشکارا در انجام هر کاری جرئت به خرج میدهید؛ چه در مواجهه با تردیدها و مجهولات و چه در بیاعتنایی به حرکت رو به جلو. شما جبهه مطلوبی را به مبارزه دعوت میکنید، حتی اگر نسبت به عاقبت آن نگران باشید. شما هیچ مسئولیتی را با ترس و تردید به دیگران واگذار نمیکنید. شما فارق از هر گونه آسایش، خودتان اهداف خودتان را مدیریت میکنید.
شما ضمن عدم واگذاری مسئولیت به دیگران با ترس و تردید، اهمیتی به اینکه چه وضعیت غمباری ممکن است اتفاق بیفتد، نمیدهید. شما این روند را با حفظ یک لبخند ادامه میدهید. شما جدا واقع بینید و از درگیر شدن در بازیهای ذهنی یا توهمات شخصی، خودداری میکنید. شما دیگران را تشویق میکنید تا به همین اندازه در مورد وضعیت خودشان واقعبین باشند. شما تشویقشان میکنید تا قدر تمام چیزهایی را که بهای آنها را میپردازند، بدانند و بفهمند.
آنها نقاط ضعفی دارند که به ناچار برای باقی ماندن و پیشرفت در بازار، مجبور به معرفی استانداردهای موجود خود خواهند شد.
شما مسئولیت کامل را به خاطر نتایجِ آن قبول میکنید. از عیبجوییها یا سرزنش دیگران و یا کینه به دل گرفتن نسبت به کسانی که احساس میکنید امکان دارد به شما ظلم کرده باشند، خودداری میکنید. شما میگویید: «اگر چنین باشد، تا حدودی به من مربوط است» شما بارها این کلمات را تکرار میکنید که: «من مسئولم، من مسئولیت دارم، من تعهد دارم» و عاقبت به آن عمل میکنید. شما به این نکته واقفید که تمام آمادگی ذهنی و بنای شخصیت، صرفا مقدمه عمل کردن است. شما آن چیزی را که به حساب میآید، میگویید نه چیزی را که وجود ندارد.
نشانه رهبر واقعی، رهبری کردن در عمل است. او فقط به اول بودن راضی میشود. وی به همان اندازه که نقش الگو را بازی میکند، مجموعهای از الگو و رفتارهاست. او آنچه را که انجام میدهد، خود انتظار دارد تا دیگران هم انجام دهند. شما به واسطه انگیزه خود، تبدیل به رهبر انگیزشی میشوید و با تلاش در زمینه تعالی و به واسطه تعهدی که به خودتان دارید، به خود انگیزه میدهید تا به هر چیزی تبدیل شوید که توانایی تبدیل شدن به آن را دارید. شما در انجام صمیمانه کارهایتان به نحوی شایسته به خودتان روحیه میدهید. شما به خودتان و دیگران از طریق جستوجوی مداوم در راههایی که به دیگران در بهبود زندگی و دستیابی به اهدافشان کمک کند، انگیزه میدهید. شما تا اندازهای وجود دیگران را متحول میکنید که رهبر انگیزشی شوند تا ضمن آن، از هر جهت پشتیبانی و حمایت شوید. کار اصلی شما، تحت کنترل کامل گرفتنِ تکامل شخصیتان و تبدیل شدن به رهبر در هر برههای از زندگی است. شما ابدا نمیتوانید بیشتر بخواهید و نیز ابدا نباید فروتر بنشینید.
هادی حیدری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست